بررسی یک عبرت تاریخی؛ زمینهها و شرایط انعقاد معاهده برجام
نتیجه اعتماد به اروپا؛ صدور قطعنامه ضدایرانی
سهراب صلاحی
بهرغم همکاری دولت ایران با آمریکا در کنفرانس بن که از درون آن ساختار سیاسی افغانستان پایهریزی شد، اما تنش در روابط ایران و آمریکا کاهش نیافت.
تنها چند هفته پس از کنفرانس بن، یعنی در دیماه 1380، بوش حسن نیت دولت هشتم را با خصومت پاسخ داد و ایران را در کنار کره شمالی و رژیم بعث عراق بهعنوان محور شرارت جهانی معرفی کرد تا اذهان جهانیان را بهزعم خود به فضای جنگ دوم جهانی و محور متحدین یعنی برلین، توکیو و روم راهبری نماید، درحالیکه رژیم بعث عراق هشت سال به نیابت آمریکا و غرب با جمهوری اسلامی ایران جنگیده بود و اساساً هیچ همسنخی نظری و فکری میان کره شمالی کمونیست و جمهوری اسلامی ایران، جز مخالفت باسیاستهای یکجانبهگرایانه آمریکا در عرصه جهانی نیز وجود نداشت. در واکنش به اقدام دولت آمریکا، سید محمد خاتمی گفت: « متقاعد شدهام بوش آخرین میخ را بر تابوت روابط ایران و آمریکا زد.»
همچنین حسن روحانی که در آنزمان دبیر شورای عالی امنیت بود نیز گفت رهبر انقلاب، آیتالله خامنهای، به وی گفته بود که دعوت آمریکا به همکاری ایران در مسائل افغانستان، تاکتیکی است تا اینکه بتوانند بهاصطلاح خر خودشان را از پل بگذرانند و سپس به موضع خصمانه خود باز خواهند گشت.
نهایت اینکه پس ازاشغال افغانستان و عراق، آمریکاییها که قبلاً با کمک رژیم صهیونیستی تلاشهای گستردهای برای مسموم کردن فضای بینالمللی علیه ایران انجام داده بودند، چنین میاندیشیدند که برای تضعیف مؤلفههای قدرت ایران و اجرای فازهای بعدی طرح خاورمیانه بزرگ (که ثقل آن تغییر نظام جمهوری اسلامی بود)، فرصت لازم برای تبدیل موضوع هستهای ایران به یک پرونده بینالمللی که به ادعای آمریکا و اسرائیل برای صلح و امنیت بینالمللی خطرناک است، فرا رسیده است. در این راستا مذاکره دولت ایران با تروئیکای اروپایی(انگلیس، آلمان و فرانسه) منجر به تعلیق فعالیتهای غنیسازی ایران شد که موضوع بخش بعدی این فصل است.
بخش دوم: تعلیق
پس از اینکه در مرداد 1381، علیرضا جعفرزاده ـ سخنگوی منافقین ـ با صحنهسازی آمریکا با ارائه تصاویری از 3 نقطه نطنز، اصفهان و اراک تلاش هستهای جمهوری اسلامی ایران را به نمایش گذارد، امپراطوری رسانهای غرب به راه افتاد و بسترهای لازم برای اینکه دولت آمریکا، در آذرماه همان سال تهران را به تلاش برای تولید تسلیحات اتمی متهم کند، فراهم نمود. در مقابل و در 22 آذرماه 1381، محمد البرادعی ـ دبیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی ـ به C.N.N گفت: «از وجود تأسیسات هستهای ایران کاملاً مطلع بوده و هدف از این تأسیسات را درک میکند و اعتقاد دارد این تأسیسات تحت کنترل دقیق و برای مصارف صلحجویانه است».
همچنین با اعلام این خبر از سوی رئیسجمهور وقت ایران ـ سید محمد خاتمی ـ در جشن 22 بهمن 1381 که «ایران در پی دستیابی به انرژی صلحآمیز هستهای است»، البرادعی در اسفند 1381 راهی تهران شد. وی پس از بازدید از مراکز هستهای ایران، اعلام کرد که ایران یکی از ده کشوری است که به توان صلحآمیز هستهای دست یافته است.
دبیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی پس از بازدید دو روزه از تأسیسات نطنز نیز تأکید کرد: «آنچه در بازدید از طرحهای هستهای ایران دیده، غیرمنتظره نبوده»، اما آمریکاییها که ازجمله اهداف خود در لشکرکشی به عراق را پایان دادن به برنامه هستهای ایران و کره شمالی اعلام کرده بودند، پس ازاشغال عراق و سرنگونی رژیم عراق در فروردین 1382، البرادعی را تحتفشار قراردادند تا موضوع هستهای ایران را به پرونده تبدیل و آن را در دستور شورای حکام قرار دهد. بدینسان درجلسه شهریورماه شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی، قطعنامه پیشنهادی 3 کشور کانادا، استرالیا و ژاپن تصویب و به ایران مهلت داده شد تا در کمتر از 50 روز به تعهدات خود در مورد کنترل برنامه اتمیاش عمل کند و تمامی نارساییهایی را که آژانس تشخیص داده، برطرف و پروتکل الحاقی را امضا کند.
از سوی دیگر پس ازاشغال عراق و تشدید فشارهای تبلیغاتی آمریکا و رژیم صهیونیستی، علیه ایران و همچنین فشار معاونان وزارت خارجه به «کمال خرازی» ـ وزیر امور خارجه ـ، باعث شد تا پرونده هستهای به شورای عالی امنیت که مدیریت آن در دست حسن روحانی بود، محول گردد. درحالیکه تهران آماده برگزاری مذاکرات میشد، اولیناشتباه از سوی تعدادی از نمایندگان مجلس ششم با امضاء و ارائه طرحی سه فوریتی به مجلس جهت الزام دولت به پذیرش پروتکل الحاقی صورت گرفت. گرچه جلوی این طرح گرفته شد، اما اروپاییها از موضوع باخبر شده بودند.35 قبل از شروع مذاکره، نیز سیدمحمد خاتمی در مصاحبهای اعلام کرد: «دولت ایران تعلیق را میپذیرد»، درنتیجه قدرت چانهزنی ایران به جهت این دو اقدام در مذاکرات کاهش یافت.
در این میان اروپاییها نیز متوجه بودند که در صورت پیشبرد سیاست یکجانبهگرایی آمریکا در عرصه بینالمللی، علاوه بر اینکه آنها نیز متضرر خواهند شد، درگیری نظامی آمریکا با جمهوری اسلامی بسیار متفاوت از درگیری با رژیم بعث خواهد بود، تاجاییکه در میان مردم خود نیز تقریباً فاقد پایگاه اجتماعی میشوند و در صورت درگیری نظامی آمریکا با جمهوری اسلامی ایران، آتش جنگ به سراسر منطقه و حتی ممکن است فراتر از منطقه گسترش یابد و با قطع جریان صدور نفت، بیش از نیمی از جهان در خاموشی فرو رود. از سوی دیگر بیاعتنایی کامل آمریکا به اروپا و حتی شورای امنیت در اتخاذ رویکرد یکجانبهگرایانه در سیاست خارجی، برای اروپا فرصتی را ایجاد میکرد تا بتواند از قِبل موضوع هستهای ایران خود را مجدداً در جریان تحولات بینالمللی قرار دهد. ازاینرو دو کشور آلمان و فرانسه که بااشغال عراق مخالف بودند، به همراه انگلیس برای حل مسئله پیشقدم شدند و نتیجه مذاکره سه وزیر اروپایی که به «تروئیکای اروپایی» معروف و از 29 مهر 1382 شروع شد، بیانیهای بود که در تهران مبنی بر تعهدات دو طرف منتشر شد.
در این بیانیه تعهدات ایران عبارت بود از 1- همکاری کامل با آژانس بینالمللی انرژی اتمی و پاسخ به الزامات و سؤالات باقی مانده آژانس بهصورت شفاف و حلوفصل آنها و اصلاح هرگونه قصور احتمالی. 2- امضای پروتکل الحاقی و آغاز فرآیند تصویب آن و اجرای پروتکل الحاقی تا پیش از تصویب آن بهعنوان یک اقدام حسن نیت. 3- تعلیق تمامی فعالیتهای غنیسازی اورانیوم و باز فرآوری بهصورت داوطلبانه به صورتی که آژانس تعریف میکند. در مقابل، تعهدات سه کشور اروپایی عبارت بود از: 1- شناسایی حق ایران برای استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای برابر با معاهده منع گسترش سلاح هستهای. 2- اجرای کامل تصمیمات ایران که توسط مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به تأیید برسد و بهموجب آن شورای حکام آژانس وضعیت کنونی را حلوفصل نماید. 3- این امر موجب خواهد شد راه برای گفتوگو بر مبنای همکاری درازمدت باز شود و از این طریق بهتمامی طرفهای موردنظر درباره برنامه تولید انرژی هستهای ایران اطمینان داده خواهد شد بهمحض اینکه نگرانیهای بینالمللی ازجمله نگرانیهای سه کشور کاملاً برطرف شد، ایران میتواند انتظار داشته باشد که بهطور آسانتری به فنآوری مدرن و اقلام دیگری در حوزههای مختلف دست یابد. 4- سه کشور با ایران برای ارتقاء امنیت و ثبات در منطقه ازجمله ایجاد منطقهای عاری از سلاح کشتارجمعی در خاورمیانه، مطابق با اهداف سازمان ملل متحد همکاری خواهند نمود.
همانگونه که از متن بیانیه پیداست سه کشور اروپایی در مقابل خواستههای فوری از ایران به یک سری وعدههای کلی اکتفا کردند و با سوءاستفاده از حسن نیت و پس از آغاز تعلیق غنیسازی از سوی ایران، در آژانس علیه ایران قطعنامه صادر کردند.