اخبار ویژه
تحریف موضع شورای نگهبان برای فشار به «مجمع»!
برخی مقامات دولتی درباره نظر شورای نگهبان نسبت به لایحه پالرمو، مرتکب تحریف و خلاف واقعگویی آشکار شدند.
روزنامه فرهیختگان در یادداشتی مینویسد: مگر بدون ارتباط مالی و بانکی با جهان میتوانیم نفت بفروشیم و واردات داشته باشیم؟ این سؤالی است که چند روز پیش حسن روحانی در انتقاد نسبت به تاخیر در تصویب لوایح مرتبط با FATF مطرح کرد.
روحانی این را هم اضافه کرد در شرایطی که لوایح مورداشاره مسیر قانونی خود را طی کرده، تعلل در نهایی شدن آنها شایسته نیست؛ «دولت ایران که لایحه داده، مجلسی که تصویب کرده و شورای نگهبانی که آن را امضا کرده، تدبیر نداشته است؟ نمیشود کشور را به دست 10، 20 نفر داد و بگوییم هر تصمیمی که گرفتند، تابعیم.»
به بیان دقیقتر، رئیسجمهور در این عبارات دو استدلال را مطرح کرد؛ نخست آنکه شورای نگهبان هم مانند مجلس و دولت با تصویب این لوایح (الحاق به کنوانسیونهای پالرمو و CFT) موافق است و دوم اینکه حال که همه موافقند و یکطرف قرار دارند نمیشود 10 ،20 نفر مخالف در طرف دیگر قرار گرفته و قاعده بازی را برهم بزنند و تصمیم خود را ارجح بدانند. در نقض استدلال دوم همین بس که موضع قانونی به یک نفر یا 30 نفر ارتباطی ندارد و اگر قانون به جمعی اختیاری داده باشد تا تصمیمی را در چارچوب قانونی مشخص بگیرد، اساسا طرح موضوعاتی از این دست موضوعیتی ندارد. کمااینکه خود رئیسجمهور نیز برای مواردی که در چارچوب اختیارات قانونی او تعیین شده، به آرای عمومی مراجعه نمیکند. مضاف بر آنکه اگر بنا بر شمار نفرات باشد هم اعضای هیئت دولت از اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام کمشمارترند. بدیهی است که دموکراسی هم بیش از آنکه ناظر به تعداد باشد، مبتنیبر رعایت قاعده و قانون است و با این اوصاف باید گفت چنین منطقی بیشتر برای مسابقه طنابکشی میتواند موضوعیت داشته باشد تا مباحثات حقوقی.
استدلال اول اما گویا به واسطه تاکید و تکرارهای زیاد، در بین دولتیها به تصوری رایج تبدیل شده، کمااینکه لعیا جنیدی، معاون حقوقی رئیسجمهور هم با تکرار ادعای رئیسخود، مدعی شد دولت درباره پالرمو لایحه داد، مجلس تصویب و شورای نگهبان تایید کرد، اما هیئت نظارت مجمع اعلام کرد که «این لایحه خلاف برخی سیاستهای کلی نظام است.»
اما آیا این ادعا واقعیت دارد؟ آیا شورای نگهبان آنطور که دولتیها میگویند پالرمو را تایید کرده و تنها سد مجمع مانع تصویب آن شده؟ پاسخ به این سؤال البته خیلی سخت نیست واشرافی حداقلی نسبت به قانون روشن میسازد که تنها مواردی به مجمع ارسال میشوند که محل اختلاف مجلس و شورای نگهبان باشند. به عبارت دیگر، رئیسجمهور و معاون حقوقیاش هنوز به این پاسخ ندادهاند که اگر هم مجلس موافق پالرمو بود و هم شورای نگهبان، اساسا چرا باید کار این لایحه به مجمع میکشید و تصمیمگیری درباره آن به همان 10، 20 نفر مورداشاره روحانی محول میشد.
این موضوعی است که سخنگوی شورای نگهبان هم در نشست خبری روز گذشته خود به آناشاره کرد و توضیح داد: «پالرمو و CFT با ایرادات از سوی شورای نگهبان و براساس آنچه اختلاف بین مجلس و شورا بود، به مجمع تشخیص ارجاع شد.» کدخدایی تصریح کرد که در لایحه پالرمواشکالات محتوایی شورای نگهبان برطرف شده، امااشکالات هیئت عالی نظارت مجمع درباره آن همچنان باقی است و به همین واسطه طبق قانون این لایحه را بهعنوان ایراد شورای نگهبان اساسی به مجمع ارسال کردیم، بنابراین آن هم با ایراد شورای نگهبان و اختلاف بین مجلس و شورا در مجمع تشخیص در حال بررسی است.
صحبتهای کدخدایی این گزاره را هم روشن میکند که برای شورای نگهبان دو دسته ایراد میتواند محل بحث باشد؛ دسته اول، ایراداتی که فقها و حقوقدانان در صحن شورا وارد میسازند و دسته دوم نیز ایراداتی که به اتکای جمعبندی هیئت نظارت مجمع تشخیص مصلحت نظام جهت اصلاح به مجلس ارسال میشوند.
دلار بدون تعلیق برنامه هستهای؛ 3500 با تعلیق برنامه هستهای، 13 هزارتومان
واقعیتهای موجود نشان میدهد راهبرد مقاومت، بیش از راهبرد نرمش یکطرفه، موجب اقتدار فنی و اقتصادی ایران بوده است.
امیرحسین ثابتی ضمن مقایسهای آمار درباره واقعیتهای موجود نوشت: در دورهای که ظریف مذاکره میکرد، جنگ شد؟ خیر. در دورهای که جلیلی مذاکره میکرد جنگ شد؟ خیر. در دورهای که ظریف مذاکره میکرد، تحریمها لغو شد؟ خیر. در دورهای که جلیلی مذاکره میکرد، تحریمها لغو شد؟ خیر.
در دورهای که ظریف مذاکره کرد، قیمت دلار چقدر شد؟ 13000 تومان. در دورهای که جلیلی مذاکره کرد، قیمت دلار چقدر شد؟ 3500 تومان.
در دورهای که ظریف مذاکره کرد، چند سانتریفیوژ داریم؟ 5000 عدد. در دورهای که جلیلی مذاکره کرد، چند سانتریفیوژ داشتیم؟ 19000 عدد.
در دورهای که ظریف مذاکره کرد، چقدر اورانیوم غنی شده داریم؟ 300 کیلوگرم. در دورهای که جلیلی مذاکره کرد، چقدر اورانیوم غنی شده داشتیم؟ نزدیک 10 تن.
در دورهای که ظریف مذاکره کرد، دانشمندان هستهای کجا رفتند؟ شرکت آب و فاضلاب، در دورهای که جلیلی مذاکره کرد، دانشمندان هستهای کجا بودند؟ سازمان انرژی اتمی.
در دورهای که ظریف مذاکره کرد، مردم در صف گوشت ایستادند؟ بله. در دورهای که جلیلی مذاکره کرد، مردم در صف گوشت ایستادند؟ خیر. در دورهای که ظریف مذاکره کرد، قیمت سکه چقدر شد؟ 4 میلیون و 600 هزار تومان. در دورهای که جلیلی مذاکره کرد، قیمت سکه چقدر شد؟ یک میلیون و 200 هزار تومان.
چرا حرف روحانی در ربط دادن قیمت گوشت به FATF درست نبود؟
حرفهای روحانی در مجمع عمومی بانک مرکزی علمی و کارشناسی نبود.
روزنامه قدس ضمن نقد سخنان روحانی نوشت: آقای روحانی در حالی ادعا میکند مشکل روابط بانکی کشور با بانکهای خارجی FATF است که بانکهای خارجی (عمدتاً اروپایی)، نه به دلیل FATF، بلکه به دلیل تحریمهای فراسرزمینی بانکی آمریکا از همکاری با ایران خودداری میکنند.
بانکهای خارجی هنگامی با بانکهای ایرانی همکاری خواهند کرد که سود حاصل از همکاری، بیشتر از هزینه آن باشد. آمریکا در سالهای اخیر سعی کرده هزینه همکاری با ایران را برای بانکهای خارجی افزایش دهد. در سالهای اخیر پس از نقض تحریمهای ایران توسط بانکهایی همچون پاریباس، اچاسبیسی، کامرز و میتسوبیشی، آمریکا دست به جریمه سنگین این بانکها زد. در حقیقت بانکهای خارجی بیش از آنکه از FATF زخم خورده باشند، زخم خورده تحریمهای بانکی آمریکا هستند. حال آقای روحانی باید پاسخ دهد که اگر اقدامهای مقابلهای FATF علیه ایران لغو شود و وضعیت کشورمان از نظر این نهاد عادی شود، آیا بانکهای خارجی چشم خود را بر تحریمهای آمریکا خواهند بست؟ پس از خروج آمریکا از برجام، بسیاری از شرکتها و بانکهای خارجی از ایران خارج شدند یا اعلام کردند که همکاری خود را با ایران قطع خواهند کرد. آقای روحانی باید پاسخ دهد کدام یک از این شرکتها یا بانکها اعلام کردند که به دلیل FATF یا عدم تصویب کنوانسیونهای پالرمو و CFT همکاری خود را با ایران محدود میکنند؟
از سوی دیگر FATF اساساً در اسناد و توصیههای خود، زیرساختی برای قطع همکاری بانکی ندارد. این نهاد نهایتاً میتواند از کشورهای دیگر بخواهد که اقدامهای 9 گانه مقابلهای را علیه ایران اعمال کنند. این 9 اقدام مقابلهای از جنس قطع همکاری نبوده و صرفاً موجب افزایش نظارت و مراقبت در همکاری میشود. FATF در بیانیه اخیر خود نیز به این مسئله معترف بوده است. این نهاد در بخشی از بیانیه خود که میخواهد ایران را تهدید کند، صرفاً اعلام میکند که در صورت عدم اجرای کامل برنامه اقدام، از کشورهای دیگر «افزایش نظارت بر مؤسسات مالی ایرانی مستقر در خارج از کشور» را درخواست خواهد کرد.
آقای روحانی احتمال قطع همکاری FATF را نیز مطرح میکند FATF یک نهاد نظام سلطه است که به اذعان اعضای وزارت خزانهداری آمریکا، تحت سیاستهای این وزارت عمل میکند. یکی از خط قرمزهای نهادهای نظام سلطه این است که ارتباطشان با کشور هدف قطع نشود. FATF برای اینکه استانداردهای خود را در ایران جاری کند، نیاز به همراهی کشورمان دارد و قطع ارتباط یا قطع امید ایران از این نهاد، موجب از بین رفتن ابزارهای اثرگذاری آن خواهد شد.
آقای روحانی در بخش دیگری از سخنان خود سعی دارد گرانی گوشت را به FATF گره بزند. آیا و اقعاً مشکل اصلی گرانی گوشت در چند هفته اخیر، به دلیل مسائل بانکی است؟ در این زمینه نخستین عامل اصلی گرانی این کالا، عدم نظارت بر توزیع گوشتهای وارداتی است که ارز 4200 تومانی صرف آنها میشود، اما به قیمت ارز 13 هزار تومانی به فروش میرسند. همچنین قاچاق دام به کشورهای اطراف در ماههای اخیر، به بالا رفتن قیمت گوشت دامن زده است.
این موضوع ارتباطی به همکاری یا عدم همکاری بانکهای خارجی ندارد، چرا که غذا و دارو اساساً از تحریمها معاف است و عملاً نه تحریمهای آمریکا و نه استانداردهای FATF ارتباطی به واردات گوشت (غذا) ندارند. استانداردهای FATF برای جلوگیری از «پولشویی در مبدأ پول» و «تأمین مالی تروریسم در مقصد پول» است. در واردات گوشت، مبدأ پول، عمدتاً پول نفت و مقصد مصرف آن نیز مشخص است و اساساً نگرانی پولشویی و تأمین مالی تروریسم در زمینه واردات گوشت هیچ توجیه فنی ندارد.
داماد رئیس جمهور: نزدیکان روحانی فقط به فکر قدرت هستند
داماد رئیسجمهور ضمن بدگویی علیه برخی اعضای کابینه مدعی شد روحانی، تنهاترین رئیسجمهور است.
کامبیز مهدیزاده چندی پیش به عنوان وزیر صمت منصوب شد اما در پی اعتراضهای گسترده، موضوع این انتصاب منتفی شد. وی ضمن یادداشتی در روزنامه شرق مینویسد: با کمی تأمل و با نگاهی به اطرافیان روحانی میشود دید که تقریباً اندک افرادی در دولت حاضرند خود را خرج روحانی کنند و اغلب به فکر دور بعد هستند. آنها در مشکلات جاخالی میدهند که تیرهای انتقادی به تن روحانی بنشیند تا روحانی در مرکز سیل انتقادها باشد. این روزها همه از دولت روحانی گلایه میکنند، راست و چپ هم ندارد، اصولگرایان این مخالفت را با صدای بلند داد میزنند و اصلاحطلبان سعی میکنند از دولت رفتهرفته فاصله بگیرند. این مسئله درباره تمام رؤسای جمهور ایران بیسابقه بوده است. روحانی مظلومترین و تنهاترین رئیسجمهور ایران بوده است.
... با نگاهی به شرایط رؤسای جمهور قبلی ایران به این نتیجه میرسیم که هر یک از این رؤسا طبقهای داشتند که از او حمایت میکردند. طرفداران هاشمی به او لقب سردار سازندگی دادند، اصلاحطلبان هم که حسابی پای کار رئیس دولت اصلاحات بوده و هستند و همواره از او دفاع میکنند. اما در این بین محمود احمدینژاد با اینکه مخالفان زیادی هم داشت، کسانی را در اطراف خود دارد که پای کار او هستند؛ حتی حاضرند تمام فشارها را به جان بخرند تا خم به ابروی احمدینژاد نیاید.
وی در ادامه با شمردن برخی دستاوردها برای روحانی مینویسد: اما چرا دستاوردهای راهبردی دولت او کمتر در جامعه دیده شد. به دو علت: اول: دولت در رسانه و انتقال دستاوردهای خود این سالها به شدت منفعل عمل کرد.
دوم: نزدیکان رئیسجمهور فقط به فکر حفظ خود در قدرت بوده و هستند و دوست ندارند کمتر آسیبی ببینند.
امروز روحانی تنهاترین رئیسجمهور ایران است. در پایان یاد شعر استاد شهریار افتادم:
در دیاری که در او نیست کسی یار کسی
کاش یا رب که نیفتد به کسی کار کسی
حضور و غیاب وزارت خارجه در روابط خارجی
ظریف گفت وزارت خارجه نمیتواند بپذیرد که در صحنه روابط خارجی غایب باشد.
وزیرخارجه در جمع کارکنان این وزارت گفت: استعفای بنده صرفا برای حفظ شأن و اعتبار وزارت امور خارجه به عنوان نماینده جمهوری اسلامی ایران در صحنه بینالمللی بود. من جا دارد از لطف و محبت همه مردم و نمایندگانشان در مجلس، همکاران عزیز، نخبگان، مقامات، سردار سلیمانی، ریاستجمهوری و مقام معظم رهبری که لطف کردند سپاسگزاری کنم.
رئیس دستگاه دیپلماسی گفت: وزارت خارجه نمیتواند بپذیرد که در صحنه روابط خارجی غایب باشد. دیگران نباید آن را مزاحم تلقی کنند و ما باید کاری کنیم که همه باور کنند که حضور وزارت امور خارجه به نفع آنها و دارای ارزش افزودهبری کار هر یک از دستگاهها است.
سؤالی که از آقای ظریف وجود دارد، این است: آیا به واسطه مدیریت ایشان، واقعا وزارت خارجه در بسیاری از صحنههای دیپلماسی حاضر است یا غایب! اینکه به مدت پنج ماه در کشورهای مهمی چون چین و هند سفیر نداشته باشیم، عمده همت خود را به دیپلماسی یک طرفه با برخی دولتهای اروپایی صرف کنیم، نامش حضور در عرصه دیپلماسی است؟!
در عرصه تعامل با اروپا چرا؟! 9 ماه مجامله در قبال سر دواندن و پشت هماندازیهای برخی دولتهای اروپایی درباره تعهدات برجامی و سپس اتهامپراکنی آنها، چه عنوانی میتواند داشته باشد؟ به راستی سرنوشت دبیر سوم بازداشتی وزارت خارجه بعد از 8 ماه، به کجا رسیده و چرا وزارت خارجه هیچ اعتراض و پیگیری در خوری نمیکند هیچ، که سفیر به اجبار بازنشسته آقای ظریف در آلمان، دیپلمات بیگناه خودمان را متهم میکند! آیا این عجیب نیست؟ آیا تعجبآور نیست که در اصل برخی کوتاه مدیریتها، به جای اینکه دولت آقای روحانی طلبکار برجام ( یا حداقل وعده SPV و اینستکس) باشد، اکنون به بدهکار FATF تبدیل شده است؟!
ژنرال صهیونیست: قطعاً اسرائیل از عهده موشکهای حزبالله برنمیآید
ژنرال ذخیره و پژوهشگر نظامی صهیونیست گفت: اسرائیل قادر نیست با موشکهای مقاومت به سبب پرشمار بودن، سرعت بالای این موشکها و همچنین پرهزینه بودن رهگيري و انهدام آنها، مقابله کند.
روزنامه رایالیوم لندن در گزارشی نوشت؛ ژنرال ذخیره عاموس گیلبواع پژوهشگر امور امنیتی و نظامی میگوید: سیاست حاکم بر نهادهای امنیتی و مراکز پژوهشی مختلف در اسرائیل و حتی رسانههای آن، این است که نوار غزه بیشترین قابلیت انفجار و شعلهور شدن را دارد، اما در عمل منطقه خطرناکتر شمال است، جایی که صدها هزار موشک و راکت تهدید خطرناکی برای اسرائیل به شمار میرود.
گیلبواع افزود: آیا مردم میتوانند به نیروی هوایی و سامانههای مختلف ما در مقابل موشکها اعتماد کنند؟
وی به مقاله مهندس دان راگل اشاره کرد که دهها سال در شرکت «رافائل» فعالیت کرده است. دان راگل میگوید دو دسته توجیه وجود دارد که ثابت میکند اسرائیل برای مقابله با حملات موشکی از شمال آمادگی ندارد و جایز نیست فقط به نیروی هوایی و سامانههای دفاعی چندلایه برای مقابله با موشکها تکیه کنیم.
دسته نخست براساس واقعیتهایی است که نهاد امنیتی مطرح کرده و بطور خلاصه میتوان گفت: اسرائیل به اندازه کافی موشک در اختیار ندارد که با مقادیر زیادی از موشکها که (مقاومت) بطور روزانه با سرعت زیاد پرتاب خواهد کرد، مقابله کند. به عنوان مثال «مقاومت» هر روز بیش از دو هزار موشک و راکت با بردهای مختلف پرتاب خواهد کرد و باید چند صد فروند از این موشکها را رهگیری و منهدم کنیم؟ رهگیری به این معناست که به ازای هر موشکی که شلیک میشود باید از سکوهای مختلفی که داریم، دو موشک پرتاب کنیم.
دسته دوم به موضوع مالی مربوط میشود که لرزه به تن انسان میافتد. براساس برآوردها، اگر در یک روز ۱۴۰۰ موشک برای رهگیری پرتاب شود هزینهاش یک میلیارد و سیصد میلیون دلار خواهد بود. به عبارت دیگر ده روز جنگ برای ما تقریبا ۱۵ میلیارد دلار هزینه خواهد داشت؛ بنابراین اگر جنگ ۲۰ یا ۳۰ روز بهطول انجامد چه اتفاقی خواهد افتاد؟