نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
هر وقت میخواهند قانون را دور بزنند یاد رفراندوم میافتند!
همه کشورهای دنیا به کنوانسیونهای مرتبط با FATF پیوستهاند! روزنامه دولت به فشار و تهدید توخالی خارجی ضریب میدهد، رفوگری ارگان کارگزاران، علت مشکلات در داخل است نه خارج از مرزها، خودکم بینی دولت دوازدهم در مقابل اصلاحطلبان! و آتش فریبکاری و اهانت به مقدسات خاکسترتان میکند، از جمله مطالب دیروز مطبوعات زنجیرهای بود.
سرویس سیاسی ـ
مدعیان اصلاحات همواره زمانی که خواستهاند قانون را دور بزنند، فیلشان یاد رفراندوم کرده و از ضرورت آن میگویند. این بار نیز طی نامهای به مجمع تشخیص مصلحت نظام خواستار به رفراندوم گذاشته شدن لوایح پالرمو شدهاند.
روزنامه زنجیرهای آرمان در شماره دیروز خود به نامه جمعی از فعالین سیاسی اصلاحطلب اشاره کرد و به نقل از این نامه نوشت: «چین، روسیه و دیگر کشورهای مستقل برای عضویت در کنوانسیونهای جهانی، ملاحظاتی شبیه ایران دارند، اما همه آنها فرصتهای ناشی از عضویت در این کنوانسیونها را بهمراتب بیشتر از تهدیدها و خسارات ناشی از عدم عضویت ارزیابی میکنند. افزون بر آن هر کشوری برای عضویت در یک کنوانسیون میتواند اجرای برخی از مواد آن را تعلیق کند یا با تحفظ بپذیرد.»
در بخش دیگری از این نامه آمده است: «چنانچه اعضای محترم مجمع در حمایت اکثریت قاطع ایرانیان از پیوستن کشورمان به کنوانسیون مزبور تردید دارند، میتوانند رد یا تایید آن را به همهپرسی ملت ایران بگذارند.»درباره این گزارش دو نکته را بایستی خاطرنشان کرد؛ نخست آنکه ماده ۶ کنوانسیون، هرگونه حق شرط یا حق تحفظ در این زمینه را ممنوع میشمرد. بنابراین امکان اعلام هیچگونه شرط و یا تحفظی از نظر حقوقی در این خصوص وجود ندارد. بنابراین در صورت الحاق به آن، تکالیف کنوانسیون برای ایران لازمالاجرا خواهد شد و اعلامیه تفصیلی و شرط، فاقد اثرگذاري بر روی تعهدات كشور ناشی از کنوانسیون خواهد بود؛ در نتیجه سخن گفتن از حق تحفظ تلاش برای فریب افکار عمومی محسوب میشود.
نکته دوم اینکه وقتی قانون همه چیز را مشخص ساخته است و بن بستی وجود ندارد. چرا مدعیان اصلاحات تلاش دارند اوضاع را مبهم و در بن بست تفسیر و تحلیل کنند تا نیاز به همه پرسی و رفراندوم باشد؟! در کجای دنیا مسائل عادی که قانون، طریق به سرانجام رسیدن آن را مشخص کرده است، به رفراندوم گذاشته و همه پرسی میکنند؟!
همه کشورهای دنیا به کنوانسیونهای مرتبط با FATF پیوستهاند!
روزنامه همدلی دیروز در مطلبی نوشت: «نکتهای که مخالفان از توجه به آن غافلند این است که مقررات کنوانسیون پالرمو جزو مقررات عام بینالمللی است که تقریبا همه کشورهای دنیا به آن پیوستهاند و عدم الحاق و پذیرش آن، تبعات و محدودیتهایی را بههمراه دارد.»
ضعف مفرط حامیان FATF در بیان دلایل فنی و کارشناسی، این طیف را به فرافکنی و دروغگویی واداشته است.حامیان FATF مدعی هستند که تمامی کشورهای جهان به کنوانسیونهای FATF پیوستهاند. این در حالی است که اکنون بسیاری از کشورهای جهان، عضو کنوانسیونهای مربوطه نیستند.علاوه بر این در حال حاضر تنها حدود 36 کشور جهان عضو FATF هستند. در ماجراي FATF متاسفانه در رعايت مباني و سياستهاي كلي انقلاب اسلامي كوتاهي صورت گرفته بود كه رهبر حكيم انقلاب در ديدار 30 خرداد 97 با رئيس، نمايندگان و جمعي از كاركنان مجلس شوراي اسلامي به آناشاره كرده و پيرامون نوع مواجهه مجلس با كنوانسيونهاي بينالمللي فرمودند: «اين معاهدات ابتدا در اتاقهاي فكر قدرتهاي بزرگ و براي تامين منافع و مصالح آنها پخت و پز ميشود و سپس با پيوستن دولتهاي همسو يا دنبالهرو يا مرعوب، شكل به ظاهر بينالمللي ميگيرد به گونهاي كه اگر كشور مستقلي مانند ايران، آنها را قبول نكند او را مورد هجوم شديد قرار ميدهند كه مثلا 150 كشور پذيرفتهاند شما چطور آن را رد ميكنيد؟»
روزنامه دولت به فشار و تهدید توخالی خارجی ضریب میدهد
روزنامه ارگان دولت ایران در مطلبی به قلم عضو اصلاحطلب هیئترئیسه مجلس نوشت: «با درک واقعبینانه از شرایط بینالمللی و نیز شرایط اقتصادی و معیشتی در کشور و همچنین ضرورت اصلاح ساختاری نظام بانکی با هدف ارتقا به شاخصهای بینالمللی در حوزه بانکداری، تصویب این لوایح ضرورت بیشتری یافته و امکان تعامل سازنده با جهان خصوصاً در شرایط فعلی برجام را فراهم خواهد کرد. اگر چه جمهوری اسلامی ایران بارها مواضع خود را درخصوص محور مقاومت و نیز سیاستهای منطقهای خود بیان داشته و در عمل نیز دیپلماسی و نیز اقدامات میدانیاش مبتنی بر تقویت صلح و امنیت منطقه بوده است، اما الحاق به کنوانسیونهایی که ضرورت جامعه بینالمللی شده است، پیامهای متضادی را با اقدامات امنیتساز جمهوری اسلامی در مقابل تروریسم منطقهای به سطوح مختلف بینالمللی مخابره خواهد کرد.»
گفتنی است در چند هفته اخیر، برخی مدیران دولتی به ویژه شخص آقای روحانی به همراه طیفی از نشریات و سایتها و کانالها، تلاش پر حجمی را سامان دادهاند تا به هم ریختگی قیمتها را به عدم تصویب لوایح الحاق به پالرمو و CFT نسبت دهند و مجمع تشخیص مصلحت نظام را تحت فشار شدید بگذارند.
آنها میبینند که اغلب اعضای «مجمع» حساس شدهاند و نمیخواهند کلاهی که در ماجرای برجام سر نمایندگان مجلس نهم رفت و همچنان بر سر مجلس دهمیها سنگینی میکند، دوباره با ابعاد وسیعتر بر سر ملت و کشور برود. بنابراین با ایجاد فضای سنگین و عوام فریبی، سعی میکنند افکار عمومی را از علل واقعی نابسامانی اقتصادی موجود منحرف کنند. سوء مدیریت، تعلل و برجام زدگی، رها کردن نظارت و عدم تنظیم بازار، عدم اهتمام به مبارزه با تروریسم اقتصادی و جولان سودجویان دانهدرشت، و اصرار بر نپذیرفتن اشتباه در مسیر تنظیم و اجرای برجام، از علل مهم آشفتگی اقتصادی است.
در واقع، خود برخی دولتمردان و سیاستبازان و رسانههای ماموریتدار زنجیرهای هستند که برای فرار از پاسخگویی درباره چک بیمحل برجام (و وعدههای فریبنده پیرامونی آن)، به FATF و CFT و پالرمو اعتبار میدهند و مجالی فراهم میکنند تا سودجویان اقتصادی و بزک کاران سیاسی بتوانند با بهانهجویی بازار را ملتهب کنند. فقط برای اینکه برخی مدیران، نپذیرند در برجام (معامله نقد- نسیه) سرشان کلاه رفته و باید تغییر مسیر دهند.
به عبارت دیگر، اکنون با جریان سازمان یافتهای در داخل رو به رو هستیم که برای فرار از مسئولیت و نپذیرفتن اشتباه خود حاضرند به بلوف توخالی و کم رمق دشمن، دهها برابر ضریب دهند، صحنهآرایی کنند، موج روانی مصنوعی بسازند و دنیا را به کام غارتگران اقتصادی کنند.
رفوگری ارگان کارگزاران
روزنامه سازندگی دیروز عبارت «20 مخالف FATF» را جای تیتر یک خود نشاند و زیر تیتر زد: «بیست نفری که رئیسجمهوری اخیرا اعلام کرده بود با تصویب FATF مخالفند چه کسانی هستند؟»
ارگان کارگزاران با قلب مقصود صحبت روحانی، آن را رفو کرده است. رئیسجمهور نگفته بود اینها مخالف FATFاند بلکه گفته بود؛ «نمیشود کشور را به 10، 20 نفر داده و بگوییم که هر تصمیمی آنها بگیرند، ما نیز تابع هستیم؛ چنین نیست و صاحب این کشور، ملت بزرگ ایران هستند و حتماً مردم و بانک مرکزی و بانکها نیز در این زمینه حرف خواهند زد.»
روحانی با این اظهارات مسیر قانونی لوایح را زیر سؤال برده بود. اگر همین اظهارات مغلوط روحانی مبنا باشد، به اعتقاد کارشناسان، مگر خود دولت چند نفر هستند که لوایح مرتبط با FATF را تدوین و ارائه کردهاند؟ در شرایطی که این لوایح در حال طی مسیر قانونی خود برای تصویب یا عدم تصویب هستند، این حاشیهسازیها با چه هدفی صورت میگیرد؟
علت مشکلات در داخل است نه خارج از مرزها
دولت و حامیان مدعی اصلاحطلبیاش، معضلات اقتصادی را به ترامپ و تحریمها حواله میدهند. این در شرایطی است که مسبب اصلی مشکلات دولت و سمپاتهایشاند با امید بستن به اروپا و آمریکا برای حل مشکلات. آنها که تا آب خوردن مردم را هم به برجام گره زدند، امروز گوشت را به FATF منوط میکنند؛ همزمان هم میگویند مشکلات ناشی از تحریمها است!روزنامه اعتماد دیروز در گزارشی مشکلات را ناشی از خروج آمریکا از برجام دانست اما در بخش دیگری از گزارش که هنوز از ادعای خود زیاد دور نشده بود، حرف خود را نقض کرد و نوشت که «علت اصلی مشکلات امروز مملکت به واقع از خود ماست، نه خارج از مرزها.»
خودکمبینی دولت دوازدهم در مقابل اصلاحطلبان!
روزنامه شرق در سرمقاله دیروز خود به دولتهای پس از دفاع مقدس پرداخته و چنانکه از قبل هم میشد به راحتی حدس زد به مدح دولت اصلاحات پرداخته آن هم با استفاده از صنعت اغراق. خلاصه آنکه در این نوشته «آنچه خوبان همه دارند» دولت هم حزب و جناحی روزنامه شرق یکجا دارد!
اما درباره دیگر دولتها نوشته است: «آیتالله [هاشمی رفسنجانی] توانست دولت مقتدری ایجاد کند و سیر تحولات جامعه را آن گونه که باور داشت مدیریت کرد، روحانی تاکنون تمام و کمال این گونه نبوده است.»
سپس نویسنده به دلیلتراشی برای آنچه گفته روی میآورد. جالب آنکه در این دلیلتراشی رویه هرازچندگاه اصلاحطلبان نسبت به دولت و شخص رئیسجمهور دیده میشود که عبارت است از یادآوری این نکته که روحانی و دولتش مدیون طیف موسوم به اصلاحطلب هستند. در سرمقاله شرق آمده: «برخی معتقدند چون او [روحانی] با توان مردمی اصلاحطلبان[!] روی کار آمده است از گرفتن تصمیمات تنشزا[!] پرهیز میکند. بعید است این باور قرین به واقعیت باشد. روحانی از جایگاه خود آگاه است. او بیش از هر چیز خود را منجی اصلاحطلبان میداند؛ اگر ضعف دولت دوازدهم از خودکمبینی در مواجهه با اصلاحطلبان نیست، پس از کجا ناشی میشود؟»
دولت دوازدهم دولت مقتدری نیست!
پیش از این «تصمیمات تنشزا» را در سطرهای بالا خواندید، با توجه به واژههای مذکور بخشی از ادامه این نوشتار را بخوانید: «دولت دوازدهم دولت مقتدری نیست. او مرد پشت صحنه بوده و هست... روحانی میانهای با سیاستهای علنی ندارد. به تبع آن باوری هم به سیاستهای تودهای ندارد؛ بستر سیاست فشار از پایین، چانی زنی در بالا... باور دارد که قادر است مسائل را پشت پرده حل و فصل کند.»در بخشهای دیگری از این سرمقاله تصریح شده: «رویکرد دولت روحانی این فرصت را به او میدهد تا مخالفانش نتوانند از اشتباهات استراتژیک وزرایش مانند استعفای ظریف بهرهبرداری سیاسی کنند.»!!
پروفسور «تیموتی گارتناش» فیلسوف سیاسی و تاریخدان اینتلیجنس سرویس انگلستان، چند سال پیش از «فروپاشی اروپای شرقی» با پیوستن به مرکز محققان وودرو ویلسون در واشنگتن.دی.سی کاربستهای استراتژی «فشار از پایین، چانه زنی از بالا» را صورتبندی کرد. حجاریان استراتژی مشهور «فشار از پایین، چانه زنی از بالا» از این استراتژیست MI6 را راهبرد اصلی «جناح چپ» اعلام کرد و اکثر ناظران سیاسی آن را تا سال 1379 دستور کار اصلی جبهه اصلاحات برای پیگیری مطالباتش میشناختند.
حالا رابطه میان «تصمیمات تنش زا» و «فشار از پایین و چانه زنی از بالا» چیست؟ این بخش از متن را باید در زیر متنی دید که اگرچه نوشته نشده اما چندان هم مستور نیست. این شیوه بر گرفته از روشهایی است که اصلاحطلبان در چند دهه گذشته آن را بارها اجرا کردهاند. در دولت اصلاحات این شیوه مخصوصا با سربازگیری از دانشجویان دنبال میشد و پس از آن نیز آشوبهای سال 1388 نمونه آن است. این جناح که آن سال خود را بازنده میدید، با زدن زیر میز به فشار از پایین (کشیدن اعتراضها به کف خیابان) و سپس چانه زنی از بالا (که همان تقاضای ابطال انتخابات بود) روی آوردند.
حالا هم روزنامه شرق با عنوان کردن اینکه «دولت دوازدهم دولت مقتدری نیست» در جهت تحریک دولت و رئیسجمهور است تا با اتخاذ «تصمیمات تنش زا» به همان سیاست دولت اصلاحات روی آورد. اینها همان جماعتی هستند که شعار وحدت ملی هم سر میدهند!!
آتش فریبکاری و اهانت به مقدسات خاکسترتان میکند
عباس عبدی دیروز به سیاق غالب نوشتههایش که از فقدان منطق رنج میبرد، در روزنامه اعتماد نوشت: «آوردن دستوری تعدادی جوان در مدیریتهای کشور نه تنها مشکل را حل نمیکند، بلکه بدتر هم میکند. زیرا جوانان رانتی و یا متوهمان دارای ژن خوب و... وارد میدان میشوند که بر اساس رقابت و شایستگی بالا نیامدهاند، بلکه صرفا بر اساس وابستگی و فقط به دلیل سن کمتر آمدهاند و صلاحیتهای آنان در سیستم موجود به طور قطع کمتر از پدرانشان است. تنها راهحل این است که بحث جوان و میانسال و پیر را کنار بگذاریم.»
مغلطه بازی این مدعی اصلاحطلبی به این صورت است که پس از طرح موضوع، مفهومی را وسط میکشد و سپس متن را بر اساس معنای مدنظر خود از آن مفهوم پیش میبرد در حالی که معنایی غیر از آن برای خواننده تداعی شده است. در نهایت هم نتیجه را در مطلوب خود «منحصر» میکند و به این ترتیب خواننده را بهاشتباه میاندازد و ذهنش را منحرف میسازد. او پس از بهکار بردن عبارت دوپهلو و کژتابِ «آوردن دستوری» معنایی منفی از آن را اراده میکند تا نهایتا جوان گرایی را «منحصر» در روی کار آمدن رانتی جوانان بداند. مگر بهکارگیری جوانان حتی در صورت دستور، منحصر به رانت بازی و فامیل بازی است؟ فعالان عرصههای هستهای و موشکی و دیگر عرصههای علمی مگر غیر از جواناناند؟ از طیفی که مقدسات را آماج اهانت قرار میدهد و از ضعف اخلاق و تقوا رنج میبرد، این مغلطهگریها عجیب نیست اما آتش این اهانتها و فریبکاریها خودشان را میسوزاند. سردبیر این روزنامه که اینطور سعی در به انحراف کشاندن افکار عمومی دارد، در نوشتههایش از آیات و روایات هم استفاده میکند. مردم کدام را باور کنند؟