kayhan.ir

کد خبر: ۱۵۵۷۵۷
تاریخ انتشار : ۱۰ اسفند ۱۳۹۷ - ۲۱:۲۵

محک انتخاباتی!



سرویس ورزشی-
  ورزش کشور طی چهل سال گذشته و از همان آغازین روزهای پیروزی انقلاب اسلامی، یکی از حوزه‌های فعال و پرتحرک اجتماعی بوده است. از همان ابتدای پیروزی انقلاب خیلی زود معلوم شد که اصل و نفس ورزش، از نظر انقلاب منبعث از مکتب توحیدی و انسان‌ساز اسلام امری مثبت و در حد یک «ارزش اجتماعی» تلقی می‌شود و آن را در ابعاد مختلف همگانی و قهرمانی و در سطح اقشار و طبقات سنی و جنسی مختلف به رسمیت می‌شناسد. این است که با نگاهی به سال‌های ذکر شده، به روشنی معلوم می‌شود که ورزش ایران خیلی فعال‌تر، پویاتر و پرتحرک‌‌تر از گذشته در جریان بوده و حتی اتفاقات بزرگی مثل هشت سال جنگ تحمیلی و مشکلات ناشی از آن نتوانسته چرخ‌های آن را متوقف و به تعطیلی وادارد.
طی این سال‌ها، به ویژه بعد از جنگ تحمیلی ورزش ایران در ابعاد قهرمانی حضور فعال‌تری در عرصه‌های بین‌المللی و جهانی داشته و افتخارات بزرگی به چنگ آورده که خیلی از آنها از صفت «اولین‌بار» برخوردار هستند، چرا که پیش از آن در تاریخ ورزش ایران- چه قبل و چه بعد از انقلاب- سابقه نداشته است. البته این خود بحثی جداگانه و قابل تامل است که تعریف و هدف از ورزش از نگاه انقلاب اسلامی چه بوده است و این تعریف و هدف‌گذاری چقدر با تعریف رایج ناشی از فرهنگ مادی و لیبرالیستی غرب فاصله و مغایرت دارد و بالاخره چقدر مدیریت و مسئولان ورزش در راه عینیت بخشیدن به تعریف مکتبی و اهداف و آرمان‌های انقلابی ورزش حرکت کرده و تلاش داشته است؟
آری، این بحثی مفصل است که حتما باید در جای و وقت خود به آن پرداخته شود، اما آنچه ناگفته پیداست این است که ورزش ما با وجود پیشرفت‌هایی که داشته و افتخاراتی که نسبت به گذشته کسب کرده است، تا رسیدن به آن تعریف و تحقق اهداف مبتنی بر آرمان‌های انقلاب فاصله‌ای فراوان و بعید دارد. در واقع در این باره- به دلایل مختلف- کم‌کاری‌ها و سهل‌انگاری‌های فراوان صورت گرفته است. از این موضوع که بگذریم ورزش کشورمان با وجود همه تلاش‌های مفید و زحمات قابل تقدیر، هنوز حتی در رعایت بسیاری از اصول و معیارهای ورزش رایج در جهان امروز و مثلا آنچه آن را «حرفه‌ای‌گری» می‌نامیم، ناتوان نشان داده است و بسیاری از قواعد و ارزش‌های پیش‌برنده در این حوزه و عرصه را هم رعایت نمی‌کند و...
هفته پیش در این صفحه نوشتیم و اینجا بار دیگر تاکید می‌کنیم که طی این سال‌ها و همزمان و همراه با فعالیت‌های ورزش در رشته‌های مختلف و در میادین گوناگون قلم و کلام کارشناسان و اهالی فن و دلسوزان هم فعال و پرتحرک بوده است و هر صاحب قلم یا سخنی سعی داشته در حد توان و بضاعت و فهم خود وضعیت ورزش را با توجه به فعالیت‌ها و نتایج عینی و کسب شده «نقد و تحلیل» نماید. البته در این باره که مسئولان چقدر همان‌طور که در حرف و اظهارنظرهای خود از «انتقادپذیری» خود سخن گفته و از منتقدان دعوت کرده نظرات و پیشنهادات خود را مطرح نمایند، در عمل هم به انتقادات و تحلیل‌ها و پیشنهادات کارشناسانه بهاء داده، بحث دیگری است اما باز در این باره آنچه تقریبا همگان بر آن وفاق دارند، این است که طی این سال‌ها حرف‌ها و حداقل حرف‌های اساسی زده شد و خیلی از آفات و آسیب‌ها و موانع و علل و عوامل پدیدآورنده آن، معرفی و تبیین شده است، و می‌توان با اتکاء و توجه به این نظرات کارشناسانه، در راهی که پیشرفت و ترقی ورزش در گروی آن است قدم نهاد. در واقع با چهل ساله شدن انقلاب اسلامی، انتظار بحق و منطقی مردم انقلابی و مقاوم و آرمان‌خواه ایران از مسئولان در حوزه‌های مختلف از جمله ورزش این است که با استفاده از تجربیات ارزشمند مدیریتی- که مفت و آسان به دست نیامده و بابت کسب آن هزینه‌های سنگین حتی در جاهایی به قیمت ریخته شدن خون پاک‌ترین انسان‌ها تمام شده-  در ادامه راه قویتر، کم‌غلط‌تر، مصمم‌تر و با سرعت بیشتر در جهت خدمت به مردم و تعالی جامعه که یکی از اصلی‌ترین اهداف انقلاب اسلامی است، حرکت نمایند. بالاتر اشاره کردیم در یک نگاه منصفانه و سنجش عالمانه و کارشناسانه، ورزش ایران طی سال‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی جهش بزرگی در ابعاد عینی و ذهنی داشته، افتخارات بزرگی در عرصه قهرمانی کسب کرده است، اما نسبت به آنچه مردم و انقلاب از ورزش انتظار دارند و همچنین در مقایسه با ظرفیت قوی و غنی که ورزش ما  به طور بالقوه برخوردار است، هنوز خیلی عقب است و این عقب‌ماندگی بیش از هر چیز ناشی از نگرش و شیوه‌های مدیریتی حاکم بر آن بوده است. مدیریتی که بدون تعارف بدون توجه به خواسته‌ها و انتظارات مردم و همچنین اهداف و آرمان‌های انقلاب اسلامی، خیلی جاها چشم به نسخه‌های تقلیدی- نه واقعی- برای پیشرفت ورزش به شیوه غربی داشته که «نتیجه‌گیری» و توجه به کمیت، اصل و اساس آن بوده است، اما متأسفانه در این باره هم به جای استفاده از تجربیات عینی که کشورهای پیشرفته در ورزش داشته و استفاده از کارشناسان واقعی و اصیل ورزش، عرصه را برای جولان و گرد و خاک کردن جریانات پرمدعا و چسبیده و مدعی آشنایی با ورزش باز کرده که نیت اصلی و هدف نهایی آنها، تامین نان و نام خود بوده است. این است که ورزش ایران کماکان در حالت برزخی قرار گرفته و روزمرگی به آن حاکم شده و با روی آوردن به سیاست «نتیجه‌گرایی» قصد دارد، بر کم‌کاری و عقب‌ماندگی ساختاری خود، سرپوش بگذارد. عرض کردیم در این مقال مختصر قصد ورود به جزئیات را نداریم، فقط می‌خواهیم به سهم خود یادآور شویم که ورزش و علاقه‌مندان مدیران و مدیریت حاکم بر ورزش بیش از پیش و خیلی بیشتر از اینها انتظار دارند، و می‌خواهند آنان اولین روزهای ورود به چهل سالگی انقلاب با تجدیدنظر و اصلاح عملکرد و مهم‌تر از آن نگرش خود به ورزش، با تمرکز و دلسوزی و برنامه‌ریزی‌های دقیق و کارآمدتری، وضعیت ورزش را رفته رفته چنان سر و سامان دهند که در شأن و اندازه این ملک و ملت بزرگ و سرفراز باشد.
برگزاری انتخابات فدراسیون‌ها که از هفته پیش شروع شد، شاید نقطه آغازی برای تحقق و پاسخگویی به این مطالبه بحق مردمی باشد، انتخاباتی که باید هم و غم مسئولان و مدیران ارشد ورزش این باشد که برای هر رشته‌ای «بهترین» افراد، انتخاب شوند و بهترین را هم با معیار «لیاقت و خدمت» تعریف کنند و با به خرج دادن غیرت مدیریتی از حضور افراد سفارش شده، تحمیلی، آویزان و با کمال تأسف بعضا فاسد و مفسده‌انگیز و حتی افرادی که شبهاتی جدی درباره مسائل اخلاقی آنها موجود است، و خبر از تحرک‌های انتخاباتی آنها به دست می‌رسد، جلوگیری کنند. شاید نتایج کلی انتخابات پیش‌رو، تعیین‌کند، مدیریت فعلی حاکم بر ورزش چقدر به انتظارات و مطالبات مردم و آرمان‌های انقلابی می‌اندیشد و خدای ناکرده چقدر در پی تامین خواسته‌های باندی و جناحی و شخصی و سخیف خویش است...؟!