بررسی یک عبرت تاریخی؛ زمینهها و شرایط انعقاد معاهده برجام
شاه به دنبال سلاح هستهای بود
سهراب صلاحی
غربیها نیز با ارجاع پرونده هستهای ایران به شورای امنیت، قطعنامههایی علیه جمهوری اسلامی تصویب کردند که تحریمهای گستردهای را در بر داشت. در این نوشتار، این تحریمها از منظر حقوقی و سیاسی مورد ارزیابی قرار گیرد.
بخش اول: پیشینه فعالیتهای هستهای ایران
بهکارگیری انرژی هستهای در ایران به سال 1336خ ـ/ 1957 م ـ برمیگردد؛ در این سال یک موافقتنامه همکاری هستهای میان ایران و ایالاتمتحده آمریکا منعقد گردید. برحسب توافقنامه یادشده، دولت آمریکا باید سوخت (اورانیوم) رآکتور تحقیقاتی پنج مگاواتی تهران را که ذیل نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی قرار میگرفت، تأمین میکرد.آمریکاییها بر اساس اصلاحیههای 1967 و 1969 که بر موافقتنامه هستهای این کشور و ایران وارد کردند، محدودیتهای در اختیار گذاشتن اورانیوم بالای 20 در صد به ایران را حذف کردند.
یک سال بعد یعنی در سال 1337/1958، ایران به عضویت آژانس بینالمللی انرژی اتمی درآمد؛ از این تاریخ به بعد، نمایندگان ایران در نشستهای آژانس حضور داشتند و در سال 1344/1965، قرارداد الحاق ایران به کنوانسیونهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی به امضا رسید. متعاقب آن، آمریکا که اولین کشوری بود که دولت پهلوی را به دستیابی و انتقال تکنولوژی هستهای به ایران ترغیب میکرد، در سال 1346/1967 نخستین رآکتور تحقیقاتی پنج مگاواتی آب سبک را به ایران فروخت و در دانشگاه تهران نصب و راهاندازی کرد.فعالیت این رآکتور، تولید رادیوایزوتوپ با کاربرد صنعتی، پزشکی و کشاورزی بود.
ایران معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای را در سال 1347/1968 در راستای صلحآمیز بودن حرکت خود برای کسب انرژی هستهای به امضا رسانید که در سال 1349 به تصویب مجلس شورای ملّی رسید. مقامات وقت ایران در سال 1351 اعلام نمودند که در ده سال آینده به تأسیس نیروگاههای خود مبادرت مینمایند. در این راستا، در سال 1353، سازمان انرژی اتمی ایران تأسیس شد. سازمان مذکور عهدهدار تکالیفی ازجمله ساخت چهار نیروگاه در بوشهر و دارخوین، ایجاد تأسیسات آبشیرینکن در بوشهر، تأمین سوخت و پشتیبانی فناوری از نیروگاهها و عقد قرارداد ساخت چهار نیروگاه دیگر در اصفهان و استان مرکزی شد. این مرکز ازآنپس مرکز تحقیقات هستهای نام گرفت. برحسب توافق میان ایران و بنیاد پژوهشی استنفورد آمریکا در سال 1353، بنیاد مزبور مجری تحقیق و ارائه چشمانداز میانمدت در ابعاد اجتماعی، اقتصادی و صنعتی در توسعه ایران شد که پیشرفت اقتصادی و صنعتی ایران را متکی به تولید 20 هزار مگاوات برق تا سال 1374/1995 از طریق تأسیس نیروگاههای هستهای در ایران میدانست.
برای پاسخگویی به نیاز ایران به برق هستهای که از سوی آمریکاییها پیشبینی شده بود، این کشور با دولت ایران قراردادی در 1353 / 1974 منعقد کرد که ساخت شبکهای متشکل از 23 رآکتور هستهای در ایران بود.
در این ارتباط، ایران در آبانماه سال 1353، قرارداد احداث دو رآکتور آب سبک را برای نصب در بوشهر با شرکت آلمانی زیمنس10 به امضا رساند. همچنین در 1354/1975، ایران 10 درصد از سهام مجتمع غنیسازی اورانیوم یورودیف فرانسه را خریداری نمود. بهموجب موافقتنامهای که محمدرضا آن را امضا کرد، ایران میتوانست به فناوری غنیسازی یورودیف، دسترسی یابد و موافقت شد که مقدار مشخصی از اورانیوم غنیشده از کارخانه مذکور را دریافت نماید. ایران درمجموع دو میلیارد دلار در این شرکت سرمایهگذاری کرد.
در اکتبر 1977، دولت ایران قرارداد تأسیس دو نیروگاه هستهای به ظرفیت 900 مگاوات در دارخوین را با فرانسه به امضا رساند. در دسامبر همان سال و در مسابقه پرسود غربیها برای همکاری هستهای با ایران، دولت آلمان غربی موفق شد قرارداد ساخت چهار رآکتور هستهای به مبلغ 8/4 میلیارد دلار را به امضای دولت ایران برساند که البته با پیروزی انقلاب اسلامی، قراردادهای فوق با ضرر ایران فسخ گردید.
در رابطه با برنامه هستهای ایران در قبل از انقلاب، آمریکاییها معتقد بودند که دولت ایران برنامههایی برای به دست آوردن پلوتونیوم و همچنین غنیسازی اورانیوم بهوسیله لیزر انجام داده است.13 همچنین علاوه بر اینکه برآورد اطلاعاتی سازمان سیای آمریکا اعلام کرده بود که محمدرضا در پی دستیابی به سلاح هستهای است، رئیسجمهور وقت آمریکا در 1957، پیرامون فعالیتهای هستهای ایران در دیدار با سران انگلیس، فرانسه و آلمان گفته بود: «برای حفظ منافع آمریکا لازم است ایران اتمی شود»
با پیروزی انقلاب اسلامی، سیاست غرب در رابطه با موضوع هستهای ایران، 180 درجه تغییر کرد. آلمان حاضر به تکمیل نیروگاه هستهای بوشهر بر اساس استفاده از سوخت هستهای نشد و پیشنهاد تکمیل این طرح را با رآکتورهایی که با گاز طبیعی کار میکردند داد که مورد موافقت جمهوری اسلامی ایران قرار نگرفت. همچنین با حمایت کمیسیون تجارت بینالمللی از شرکت زیمنس آلمان، ایران نتوانست بابت عدم تکمیل نیروگاه هستهای بوشهر از این شرکت غرامت دریافت نماید و در مقابل با فسخ یکطرفه قرارداد یورودیف از سوی دولت موقت ایران، فرانسویها توانستند 900 میلیون فرانک از 2 میلیارد دلار سرمایهگذاری ایران در این شرکت را بهعنوان خسارت کسر [کنند] و مابقی را بهصورت فروش کالا، بعداً به ایران پرداخت کردند.
پس از پایان جنگ تحمیلی، دولت ایران برای دستیابی به فناوری چرخه سوخت هستهای و غنیسازی اورانیوم با کشورهای مختلفی رایزنی کرد که سرانجام، روسها جدیت بیشتری نشان دادند و بر این پایه قرارداد 800 میلیون دلاری برای تکمیل نیروگاه بوشهر منعقد گردید. از سوی دیگر با تلاش نخبگان و مهندسان ایرانی، معدن اورانیوم ساغند یزد کشف و کارخانه تولید کیک زرد در اردکان یزد راهاندازی شد. همچنین ایران توانست رآکتور نوترونی مینیاتوری و رآکتور آب سنگین نیروی صفر را در مرکز تکنولوژی هستهای اصفهان راهاندازی [کند] و دانش هستهای و ماشینهای سانتریفیوژ را نیز به دست آورد.
در همین راستا در اواخر سال 1376 شورای فناوری هستهای ملّی تشکیل و در نتیجه تصمیم گرفته شد علاوه بر نیروگاه هستهای بوشهر شش واحد نیروگاه هستهای دیگر راهاندازی و سوخت نیروگاههای هستهای نیز در داخل کشور تأمین گردد. برحسب این تصمیم، باوجود قطع همکاری شرکتهای طرف قرارداد، تکمیل تأسیسات UCF اصفهان که فاز اول تولید سوختهای هستهای ایران و یکی از پیشرفتهترین پروژههای هستهای دنیا است با تمام ناباوریها، توسط مهندسین و دانشمندان جوان هستهای ایران در سال 1379 آغاز و در مدت چهار سال تکمیل [شد] و بالاخره در فروردینماه سال 1383 به بهرهبرداری رسید. پروژهای که قرار بود چینیها در مدت 11 سال تکمیل [کنند] و تحویل دهند.
مقارن با تلاش ایران جهت تکمیل و راهاندازی مرکز تبدیل اورانیوم اصفهان، ساخت تأسیسات غنیسازی اورانیوم در نطنز که از سالها پیش آغاز شده بود و مهمتر از آن ساخت دستگاههای فوقالعاده پیشرفته و پیچیده سانتریفیوژ که نقش اصلی را در غنیسازی اورانیوم دارند توسط دانشمندان هستهای آغاز [شد] و به ثمر نشست. با این مراتب، عمده فعالیتهای هستهای ایران پس از انقلاب اسلامی عبارتاند از:الف) استخراج اورانیوم (ساغند یزد)؛ ب) فرآوری اورانیوم و تولید کیک زرد (اردکان یزد)؛ پ) تبدیل اورانیوم به گاز (UCF اصفهان)؛ ت) بارگذاری نیروگاه بوشهر.