سالمند ی و چالشهایی که قابل مدیریت است
سعید منشادی
سالمندی بیماری نیست! بلکه مرحلهای از چرخه زندگی انسان است که مسائل رشدی خاص خود را دارد، فرصتی است که فرد با انباشتهای از خردمندی میتواند تجربیاتش را به نسلهای بعد منتقل کند. اریکسون سالمندی را زمانی برای زایندگی میدانست نه دورانی از یاس و ناامیدی و پیر شدن. سالمندی نزول تدریجی عملکرد برخی از دستگاههای بدن است اما درعینحال بسیاری از افراد سالمند تواناییهای جسمانی و شناختی خود را تا حد قابلتوجهی حفظ میکنند.
بهطورکلی پیر شدن به معنای پیر شدن سلولهای بدن است، هر سلول دوره عمر مشخصی دارد که عوامل ژنتیکی و محیطی و سبک زندگی فرد در دورههای قبل در آن مؤثرند، با افزایش سن تغییرات ساختمانی در سلولها رخ میدهد.
تحقیقات نشان میدهد سالمندانی که در دوران جوانی و میانسالی به ورزش، رژیم غذایی سالم، استراحت کافی و مراقبتهای پیشگیرانه پزشکی توجه کافی نشان دادهاند حالت به هنجار سلامت جسمی، روانی و اجتماعی را بیشتر در دوره سالمندی تجربه میکنند.
ـ رژیم غذایی مناسب، کاهش مصرف نمک و پرهیز از مصرف چربیهای جامد و استفاده از همه گروههای غذایی بهویژه میوه، سبزیجات تازه و لبنیات، عدم مصرف دخانیات و الکل در دوران سالمندی حائز اهمیت است.
ـ روش زندگی سالم، فعالیت بدنی منظم و عادات درست بهداشتی، خواب و استراحت کافی در شبانهروز میتواند دوران سالمندی سالمی را رقم زند.
حرکت جامعه به سمت سالمندی ضمن کاهش تعداد اهداکنندگان خون، نیاز به فرآوردههای خونی را نیز افزایش میدهد. بر اساس گزارشهای اتحادیه اروپا سالمندان بالای 50 سال، دو سوم مصرفکنندگان خون هستند و از سوی دیگر در سنین بالای 60 سال دیگر امکان اهدای خون وجود ندارد.
سالمندی یکی از مهمترین دورههای زندگی به شمار میرود که مستلزم توجه و مراقبت است. این مرحله نیازها، محدودیتها و مشکلهای خاص خود را دارد که بایستی برای حل آنها برنامهریزیهای کارشناسانه و صحیحی صورت پذیرد.
کاهش زاد و ولد دو دلیل بروز اتفاق سالمندی در کشورهای توسعه یافته است. همچنین بالا رفتن شاخصهای بهداشتی در پررنگتر شدن این اتفاق بسیار تاثیرگذار است.
با توجه به خدمات قابل توجه در حوزههای بهداشت و درمان و بیمهای در دهههای گذشته، کنترل بیماریهای واگیر و افزایش امید به زندگی سالمندان افزایش یافته است. افزایش جمعیت سالمند به عنوان فرصت و موقعیت در سدههای اخیر در دنیا و ایران شناخته میشود اما اگر برنامهریزیها به درستی مدیریت نشود، میتواند به بزرگترین چالش اجتماعی و بهداشتی درمانی سده 21 تبدیل شود.
لزوم برنامهریزی برای خدمت رسانی به سالمندان
اگر چه بیماریهای دوران بازنشستگی و سالمندی را نمیتوان حذف کرد اما با برنامهریزی صحیح و کارآمد و به کارگیری روشها و مراقبتهای استاندارد از اختلالات و معلولیتهای این دوران باید پیشگیری کرد و آن را به عقب انداخت.
کشورهای توسعه یافته بیش از 80 سال قدمت در امر خدمترسانی به سالمندان و تربیت نیروی انسانی متخصص در این حوزه دارند. ایران نیز حدود 10 سال است که به صورت جدی و علمی به حوزه سالمندان وارد شده است که این موضوع باید به یک دغدغه ملی تبدیل شود و با اراده و عزمی راسخ اقدامات لازم در این زمینه صورت گیرد.
نقش کاهش جمعیت در تشدید مشکلات سالمندی
کاهش نرخ باروری در کشور در سالهای گذشته و تداوم آن در سالهای آتی، ترکیب سنی جمعیت را در آینده نزدیک سالخورده میکند و این سالخوردگی جمعیت در آینده کشور را با چالش سالمندی روبرو میکند، در دهه آینده به ازای هر سه نفر یک سالمند خواهیم داشت که همگی مشکلات فراوانی فراهم میکنند و جامعه آتی ما خمود و غیرفعال خواهد شد.اگر فکری برای سالمندان نکنیم، همین خطر و چالشی بزرگ برای آینده جامعه است.
وقتی همین جمعیت در راه سالمندی که تا دیروز نان آور خانواده بودند و امروز به یک باره بازنشسته و یا دچار سکته مغزی میشوند عملا 5 - 4 نفر در خانواده درگیر بیماری وی میشوند. تفاوت فاحش و اصلی سالمندان آینده با سالمندان فعلی در داشتن فرزند است؛ سالمندان فعلی هرکدام 5/9 فرزندآوری داشتهاند که4/9 فرزند دارند و تعداد 2/3 فرزندان حمایتگر هستند. مشکل دیگر در زیر ساختهای اداری است که در آیندهگریبانمان را میگیرد چون آمادگی لازم برای رودررو شدن با مشکلات سالمندان نخواهیم داشت.
ارتباط متقابل سلامت جسم و روح سالمندان
کشورهای توسعه یافته علیرغم 80 سال تجربه در این حوزه، اظهار درماندگی و غافلگیری میکنند و میگویند پدیده سالمندی ما را غافلگیر کرده است، حال فکر کنید ما در آینده چه وضعیتی خواهیم داشت. در این شرایط، ارتقای کیفیت سلامت روانی و جسمی سالمندان بهترین و کاربردیترین روش میباشد.
کلید اصلی سلامت روح و روان در سالمندان، سلامت جسم است که ارتباطی دوسویه با هم دارند، وضعیت یکی از آنها میتواند تعیینکننده وضع دیگری باشد.
بیماریهای جسمی توانایی عملکرد را دچار اختلال میکنند و برای بیمار وضعیت ناامیدکنندهای به وجود میآورند که به کاهش اعتماد به نفس و امید در آنها منجر خواهد شد. احساس تنهایی، نداشتن استقلال، مشکلات اقتصادی، بیتوجهی از طرف اطرافیان موجب آسیبپذیری این افراد شده و وقتی این آسیبپذیری بالا میرود به دنبال آن بیماریهای مزمن نظیر مشکلات گوارشی، ناراحتیهای قلبی و عروقی و... نیز افزایش مییابد.
بیش از 80 درصد سالمندان در جامعه به اختلال افسردگی در درجههای مختلف آن مبتلا هستند و این میزان در سالهای اخیر به دلیل نفوذ قابل توجه فناوری و رسانههای مجازی در خانوادههای ایرانی افزایش یافته است زیرا اعضای خانواده با ورود به این فضا دیگر توجه کافی برای سالمندان قایل نمیشوند و اینگونه بنیان خانوادهها رو به تزلزل میرود.
آموزش و اطلاعرسانی از طرف رسانهها در سطح جامعه و خانوادهها سبب میشود تا شیوههای زندگی سالم در اجتماع گسترش یابد. توجه به حوزههای روانی، اجتماعی، اقتصادی و... در بررسی سلامت در دوران سالمندی بسیار ضروری است. در واقع سلامت در سالمندان نباید تنها محدود به جنبههای پزشکی باشد و بایستی متخصصان بالینی، روانشناسان و جامعهشناسان نیز در این زمینه مداخله داشته باشند.
وجه دیگر مسئله، برنامهریزی برای سلامت سالمندان آینده است، تا جوانان30 ساله کنونی که سه دهه دیگر به سن سالمندی میرسند به بیماریهایی نظیر دیابت، فشار خون و به طور کلی بیماریهای غیرواگیر مبتلا نشوند، این مسئله هم به آموزش شیوه زندگی کردن مربوط است ،همچنین، باید برای سالمندان قبل از دوران بازنشستگی پرونده سلامت تشکیل داده شود، زیرا تعداد زیادی از بازنشستگان سالمند بدون آنکه متوجه باشند دچار بیماریهای مزمن هستند مثل فشارخون، قند، بیماریهای قلبی و...
با اینکه بیماریهای دوران سالمندی از نوع غیرواگیر است ولی درمان آنها سخت است، اما خوشبختانه تمام این بیماریها قابل پیشگیری است. آموزش خودمراقبتی در دوران سالمندی مهمترین بحث در دوران سالمندی است (آموزش سالمندان و خانوادههای آنها).
متاسفانه خانوادههای ما درجریان مسایل دوران سالمندی نیستند، 20 درصد سالمندان ما دچار افسردگی خفیف تا شدید هستند.
اگر بتوانیم شیوه زندگی کردن صحیح را تعمیم دهیم و فکری برای آینده کنیم، مسلما سالمندان سالم تری خواهیم داشت.
لزوم توجه به وضعیت اقتصادی سالمندان
یک نکته مهم دیگر اینکه فردی که بازنشسته میشود دارای فرزند و نوه و.. است و تعداد خانوادهاش در این زمان بیشتر است اما در کشور ما مزایای حقوقی بازنشسته کم و حذف میشود و بدین گونه است که هزینههای شخص بازنشسته سالمند بیشتر میشود، در حالی که آنها نیاز بیشتری دارند که مزایای حقوقی شان بیشتر شود و این موضوع نیز میطلبد تا مسئولان دولتس و نمایندگان مجلس در کنار نیازهای جسمی و روحی سالمندان توجه ویژهای هم به نیازهای اقتصادی انها نمایند.