kayhan.ir

کد خبر: ۱۵۵۴۱۴
تاریخ انتشار : ۰۵ اسفند ۱۳۹۷ - ۲۱:۵۸

اخبار ویژه




فایننشال: در جنگ 40 ساله ایران بر آمریکا پیروز شده است
یک روزنامه انگلیسی تصریح کرد چهل سال فشار و دشمنی آمریکا علیه ایران، بر عکس نقشه‌های آمریکا عمل کرده و موجب شده تا ایران به قدرت پیروز منطقه‌ای تبدیل شود.
فایننشال تایمز نوشت: انقلاب اسلامی ایران اخیرا 40 سالگی خود را با برگزاری مراسم راهپیمایی جشن گرفت. این مراسم، ویترینی از جوشش احساس شور و شعف از عمق وجود ایرانی‌ها در کنار احساس مظلومیت بود. حتی «حسن روحانی» رئیس‌جمهور نسبتا واقع‌بین هم‌اکنون در شرایط پیش آمده و خروج «دونالد ترامپ» از توافق هسته‌ای، رویکرد سیاسی خود را رو به جانب تندروها چرخانده و همصدا با همه تندروهای حاکم؛ از عمق وجود، فریادهای ضدآمریکایی سر می‌دهد.
او در سخنانی در «میدان آزادی» تهران به مناسبت مراسم سالگرد پیروزی انقلاب؛ گفت: «قدرت نظامی ایران در طول 40 سال گذشته به خصوص در عرض 5 سال گذشته باعث حیرت کل جهان شده است.»
روحانی در همین سخنرانی سوگند یاد کرد قدرت‌ دفاعی کشور را ارتقاء می‌دهد و گفت؛ «وقتی ایران عزم خود را جزم کرد به مردم عراق، سوریه، لبنان، فلسطین یمن کمک کند، دنیا دید که دشمنان نتوانستند مقابل قدرت ملت ایران و حمایت‌های ایران پیروز بشوند.»
این صحبت‌ها؛ ابدا یک لاف‌زنی نیست. جمهوری اسلامی همیشه در قبال دشمنانش خوش‌شانس  بوده است. دشمنان جمهوری اسلامی همیشه در مقابل او به بیراهه رفته‌اند. تهران همیشه از این اشتباهات دشمن کمال بهره را برده و راهش را به سمت قدرت منطقه‌ای شدن با عزمی جزم‌تر دنبال کرده است. در همیشه تاریخ؛ «پارس» نسبت به بیگانگان ظنین بوده و حسی ناسیونالیستی دانسته است.
پس از پیروزی انقلاب، صدام به ایران حمله کرد اما ایران باقی ماند. بعد از جنگ بود که ایران به فکر افتاد برای دفاع از خود و هرچه محکم‌تر کردن ظرفیت دفاعی، صاحب نفوذ منطقه‌ای و دفاع از این طریق شود.
تهران آنقدر این خطوط دفاعی‌اش را محکم کرده بود که حتی تحت محاصره منطقه‌ای و بین‌المللی هم؛ مقابل همه دشمنانش ایستادگی کرد. در سال 1982، اسرائیل با چراغ سبز واشنگتن به لبنان حمله کرد.
با حمله اسرائیل به لبنان، شرایط از همه نظر مهیا شد تا رژیم ایران بیاید و درون خاک لبنان یک نیروی پیشقراول در منطقه «شامات» برای خودش خلق کند. این نیرو «حزب‌الله» نام دارد.
در سال 2003 هم آمریکا به عراق حمله کرد. این تجاوز نظامی یک سنگر و یک خاکریز محکم در برابر رژیم نوپای ایران را هم از میان برداشت.
اینجا هم جمهوری اسلامی، بختی که به او روی کرده بود را هدر نداد و فوراً دست به کار شد. در وانفسای غوغا و خونریزی ایجاد شده در عراق؛ یک حکومت شیعه همسو با او سر کار آمد. این حکومت؛ اولین حاکمیت شیعیان طی قرون متمادی در قلب جهان عرب بود.
سوریه، آوردگاه بعدی قدرت‌نمایی ایران بود. با ظهور داعش، ایران به همراه متحدانش به جنگ داعش رفت. در همین حال آمریکا برای حل و فصل مناقشه اسرائيل- فلسطینیان؛ بر آن شد تا یک بلوک عرب به رهبری عربستان تشکیل بدهد. اما همین تلاش ناموفق واشنگتن؛ یک فرصت طلایی بدستان تهران بود تا در کسوت «تنها قدرت» مدافع آرمان فلسطینیان؛ اعلام موضع کند. این هم یکی دیگر از ناکامی‌های حماسی غرب بود.
در لبنان؛ حزب‌الله و در عراق هم شبه‌نظامیان شیعه مذهب، سال گذشته به پیروزی‌های بی‌سابقه انتخاباتی نائل آمدند.
جمهوری اسلامی از بدو پیدایش، در راه جامه عمل پوشاندن به آرمانهایش و گسترش آن لحظه‌ای از پای ننشسته است. اکنون محوری قدرتمند تشکیل شده که از «دریای خزر» آغاز می‌شود و تا سواحل «مدیترانه» امتداد دارد و مجرای انتقال آن نیز از بغداد و دمشق و بیروت می‌گذرد. تهران در این کارزار؛ موفق بوده است. از این چشم‌انداز، ایران توانسته موازنه قدرت را در منطقه برهم بزند.
غرب در ویترین سیاست خارجی جمهوری اسلامی؛ همیشه دو وجه از ایران را مشاهده کرده: یکی «قاسم سلیمانی» فرمانده کارکشته قشون‌کشی‌های «سپاه پاسداران»، و دیگری «محمد جواد ظریف» وزیر خارجه ابریشم گونه او که امضا کننده توافق هسته‌ای بود.
اما تهران؛ این تقسیم‌بندی را قبول ندارد و همواره سعی کرده است وانمود کند این دو روی سکه ایران نیست؛ بلکه هر دو تصویر در حقیقت، یک روی سکه جمهوری اسلامی است. ظریف خودش پیشتر اشاره کرده که «ما همه در یک کشتی هستیم.»
اما متأسفانه در سیاست غرب در قبال ایران، متاع قابل بحثی وجود ندارد که بتواند جمهوری اسلامی را تشویق کند از این دو وجهی عمل کردن؛ روی برگرداند.

آینه عبرت را فاکتور می‌کنید آقای صدر؟!
محمد صدر عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام می‌گوید نپیوستن ایران به FATF، ترامپ را خوشحال می‌کند.
وی به «جماران» گفت: در مجموع پیوستن کشور به FATF بیشتر به نفع جمهوری اسلامی است. زیرا اگر ما نپیوندیم، ترامپ را خوشحال کرده و کمک می‌کنیم تا تحریم‌هایی که علیه ایران وضع کرده، گسترده‌تر شود.
وی در واکنش به این حرف مخالفین FATF که تصویب آن را مصادف با خود تحریمی می‌دانند، گفت: اتفاقاً درست عکس این مطلب صادق است. من نمی‌دانم چرا برخی افراد متوجه نیستند، خودتحریمی زمانی به وجود می‌آید که ما این لوایح را تصویب نکنیم. وقتی تصویب نکنیم همان دولت‌ها و شرکت‌هایی که با ما روابط تجاری دارند نیز در معاملات و روابط با ایران دچار مشکل خواهند شد.
صدر همچنین در واکنش به این دلیل مخالفین که می‌گویند«خود رئیس‌FATF در وزارت خزانه‌داری آمریکا حضور دارد و مسئول میز تحریم ایران بوده است» نیز گفت: این مسئله اهمیت چندانی ندارد و ریاست این نهاد دوره‌ای است و همین که 4 ماه دیگر مهلت ایران را تمدید کردند نشان می‌دهد که این دلیل برای مخالفت، نمی‌تواند اهمیت داشته باشد.
وی با‌اشاره به دلیل دیگر مخالفین مبنی بر بدعهدی اروپایی‌ها در قرارداد برجام گفت: بحث برجام که اروپا علیرغم خروج آمریکا، پایبندی خود را به آن نشان داده، در واقع اقدامی سیاسی است که در برابر ترامپ و آمریکا انجام داده و در سابقه اروپا چنین چیزی وجود نداشته که موضعی علیه آمریکا بگیرد. همین که اروپا چنین موضعی می‌گیرد و از برجام خارج نمی‌شود، به منزله اتخاذ موضعی قوی در برابر آمریکاست.
وی افزود: منتها اروپا نشان داده که توان اقتصادی لازم برای ایستادن در برابر آمریکا ندارد و باید توجه کرد که تا همین مقدار مقاومت نیز بسیار خوب بوده است. البته من نیز معتقدم اروپایی‌ها در دادن بیانیه و تاکید بر تصویب FATF از سوی ایران در ازای داشتن روابط با آنها اندکی بدسلیقگی کردند که نشان‌دهنده ضعف آنها در برابر آمریکا بود، برای آنکه بگویند ما اقداماتی را در جهت برآورده شدن خواست شما انجام دادیم.
اظهارات آقای صدر در حالی است که مقامات ارشد خزانه‌داری و وزارت خارجه آمریکا بارها ابراز امیدواری کرده‌اند به واسطه تبعیت ایران از FATF بتوانند دسترسی بهتری به مجاری دور زدن تحریم‌ها توسط ایران (برای انسداد آنها) داشته باشند و ضمنا بتوانند تحریم را به داخل مرزهای ایران (همان خودتحریمی) گسترش دهند. بنابراین خوشحال کردن ترامپ، به واسطه ورود در محدودیت‌ها و حصارهای تنگ FATF حاصل می‌شود.
ثانیا شبیه این اظهارات که «اگر همکاری نکنیم و به توافق نرسیم امکان معاملات محدود می‌شود»، در توجیه ضرورت توافق برجام هم گفته می‌شد اما حالا که اروپا و آمریکا امتیازات نقد و غیرقابل بازگشت را از ما گرفته‌اند، به سادگی زیر تعهدات خود زده‌اند به نحوی که همین حالا اروپایی‌ها از ما نفت نمی‌خرند و همکاری مالی و بانکی نمی‌کنند.
ثالثا تمدید مهلت 4 ماهه از سوی FATF، به خاطر دست نگاه داشتن مجمع در تصویب دو لایحه مدنظر FATF است و اگر خر آنها از پل گذشته بود، همانند ماجرای برجام، عملا وزارت خارجه ما را دست می‌انداختند.
رابعا اروپایی‌ که 9 ماه است سر می‌دواند و به حداقل تعهدات ضدتحریمی خود عمل نمی‌کند، ماندنش در برجام چه ارزشی جز فریب طرف مذاکره ایرانی برای ادامه تعهدات و محرومیت‌ها و محدودیت‌های برجامی (هسته‌ای) دارد؟! آیا این هم فاکتور کردنی است آقای صدر یا مایه عبرت است؟!

راغفر: سوء مدیریت دولت علت آشفتگی بازار و توزیع است
آنچه آقای روحانی با افتخار، افزایش 300 درصد صادرات گفت، همین مایحتاج عمومی بود!
حسین راغفر کارشناس اقتصادی و عضو هیئت علمی دانشگاه الزهرا در مورد ریشه تحولات اخیر در حوزه‌ توزیع کالاهای اساسی بویژه گوشت گفت: شرایط کنونی قطعا نتیجه سیاست‌های دولت است و این کمبودها نه به خاطر کمبود ارز بلکه به دلیل سوءمدیریت در فرآیند تخصیص ارز بوجود آمده است، متاسفانه ارز کشور به افرادی تخصیص‌ یافته که فاقد صلاحیت هستند از همین روی ارز تخصیصی در بیشتر اوقات تبدیل به کالاهای مورد نظر نشده است. همچنین از اوایل سال بار‌ها تذکر دادیم که کالاهایی که با ارز ارزان وارد شده و به دلیل کاهش قدرت خرید مردم در انبارها بودند با افزایش نرخ ارز به کشورهای همسایه صادر شدند که مافیای درون قدرت و بویژه برخی از اعضای اتاق بازرگانی تهران بخش قابل توجهی از این کالاها را به اسم صادرات به این کشورها فروخته‌اند.
وی ادامه داد: حتی رئیس‌جمهور نیز در یک سخنرانی با افتخار صحبت از افزایش ۳۰۰ درصدی صادرات در یک ماه کردند که همین مایحتاج عمومی مردم مانند گوشت و دام زنده بود که صادر شد و البته این روند ادامه هم دارد. متاسفانه حالا تصمیم داریم همان کالاها را با ارز گران وارد کنیم و این امتیاز را به کسانی بدهیم که صلاحیت کافی برای واردات گوشت را ندارند و تنها از کارت بازرگانی خود استفاده ‌می‌کنند. حتی آقای رئیس‌جمهور بخشنامه ناقصی را ابلاغ کردند مبنی بر اینکه کسانی که کارت بازرگانی قدیمی داشته باشند، می‌توانند کالا و گوشت وارد کنند در حالی که این افراد همین کارت را در اختیار واسطه‌گران قرار داده‌اند. بنابراین این فرآیند معیوب از نحوه تخصیص‌ ارز به افراد شروع شده و تا واردات کالاهای اساسی و گوشت ادامه می‌یابد.
این استاد دانشگاه با اشاره به تاثیر افزایش نرخ ارز در نابسامانی‌های اخیر گفت: ما از ابتدای سال مبالغ هنگفتی را برای واردات کالاهای اساسی در نظر گرفتیم که متاسفانه بیشتر آنها یا وارد نشدند اگر هم وارد شدند کالاهای مورد نظر نبودند یا با قیمت بالا در اختیار مردم قرار گرفت.
راغفر ادامه داد: فرآیندهای اداری مجوز برای واردات در وزارت جهادکشاورزی، وزارت صمت و بانک مرکزی موجب پیچیده‌تر شدن روندها و مشکل کمبودها شده است.
این کارشناس اقتصادی گفت: راهکارهای اصلی بازگشت نرخ ارز به مبالغ پایین و تقویت پول ملی در کنار جلوگیری از واردات کالاهای غیراساسی و سهمیه بندی است، منتها هیچ یک از این راهکارها با منافع تصمیم‌گیران و نورچشمی‌ها همسویی ندارد به همین دلیل اقدامی هم صورت نمی‌گیرد. راغفر متذکر شد: بسیاری از کالاهای وارداتی قابل تولید در داخل است اما ناف مملکت را به منافع تجار بستند، در حالیکه اکثر این افراد ارز حاصل از صادرات را به کشور بازنمی‌گردانند و این عدم تعادل‌های عرضه و تقاضا را باعث می‌شوند. البته بخش قابل توجهی از این مشکلات سال‌ها پیش هم قابل پیش‌بینی و رصد کردن بود منتها سیاست‌های نادرست توسط دولت و مجلس اتخاذ شد و امروزه مهر سران قوا را پای آن دارد و به باور بنده تحریم‌ها پنج تا ده درصد در این مشکلات تاثیر دارند. استاد اقتصاد دانشگاه الزهرا با بیان اینکه تعمدی در شکل‌گیری این شرایط وجود دارد، گفت: بنده بار‌ها اعلام کرده‌ام که این برنامه‌ها برای بهم ریختن اوضاع کشور است و متاسفانه سیاست‌های بخش عمومی نیز از طریق رشد نارضایتی‌ها همسو با این اهداف است. باید توجه داشت که هدف اصلی از این برنامه فرسایش اعتماد عمومی نسبت به حاکمیت است.

دولت درباره FATF و بیانیه آن آدرس غلط می‌دهد
آخرین بیانیه FATF در کشور از سوی برخی رسانه‌ها،‌ اشتباه ترجمه شد.
روزنامه فرهیختگان در این‌باره نوشت: بیانیه می‌گوید: در صورتی که ایران تا چهار ماه آینده این هفت بند ذکرشده را اجرایی نکند، «نظارت‌های بیشتر» بر بانک‌های ایران و مخصوصا شعب خارجی آنها اعمال خواهد شد.
این توضیح درخصوص متن بیانیه البته با اتکا به ترجمه واژه‌به‌واژه آن است؛ ترجمه‌ای که متاسفانه در بسیاری از رسانه‌های کشور مطلقا منتشر نشده و صرفا با اتکا به خبری که برخی شبکه‌‌های خارجی مانند رویترز بیان کرده‌اند، تحلیل‌هایی ارائه شده است.
قریب به اتفاق همین رسانه‌ها مدعی شدند که اولا FATF گفته است ایران تنها چهار ماه دیگر فرصت دارد و در پایان این مهلت اگر هفت بند یادشده را اجرایی نکند، به لیست سیاه برگشته و در کنار کره شمالی قرار می‌گیرد؛ ثانیا ذکر کرده‌اند مشکلات اقتصادی امروز کشور مانند مسئله کمبود گوشت قرمز و افزایش قیمت سرسام‌آور آن ناشی از محدودیت‌هایی است که FATF برای ایران در نظر گرفته است. خوب یا بد، محرمانه یا غیرمحرمانه، ایران بیش از 50 درصد Action Plan را اجرا کرده که از نظر FATF اقدامات قابل‌توجهی است. این نکته در پاراگراف اول متن مربوط به ایران به دقت گفته شده و مراحل آن از سال 2016 تاکنون مرور شده است. براساس همین اقدامات هم مهلت چهار ماهه دوباره در نظر گرفته شد. بیانیه در مرحله بعد خواسته‌های خود را عنوان کرده و در نهایت ذکر کرده که «اگر ایران تا ژوئن 2019 قوانین باقیمانده استانداردهای FATF را تصویب نکند، FATF خواستار افزایش بازرسی‌های نظارتی از نهادهای مالی مستقر در ایران و زیرشاخه‌های آنها خواهد شد.»
آنچنان که مشخص است، افزایش نظارت تنها تهدید این بیانیه است و هیچ کجا هم این مطلب ذکر نشده که افزایش نظارت به معنای بازگرداندن ایران به لیست سیاه است. نهایتا اینکه ترجمه غلط یا تفسیر به‌رای از این عبارت تحت عنوان «تهدید بزرگ FATF » در برخی رسانه‌ها توصیف شده است که اساسا پایه‌ای ندارد.
گفته‌اند که عدم توانایی در تبادلات بانکی ناشی از فشارهای FATF باعث محدودیت برای بازار شده و مشکلات پدیدآمده برای بازار گوشت حاصل  آن است. اولا از حدود دو سال گذشته تاکنون هیچ تفاوتی درخصوص جایگاه ایران در لیست‌های FATF ایجاد نشده، پس مشکلی را که مربوط به دو یا سه ماه اخیر است نمی‌توان به گردن FATF انداخت. ثانیا اینکه نه اعضای دولت و دیپلمات‌های وزارت خارجه و نه مدافعان رسانه‌ای یا حقوقی دولت و نه حتی طرف‌های خارجی هیچ‌گاه نگفته‌اند اگر ایران تمامی Action Plan را اجرا کند، مشکل بانکی نخواهد داشت و بالاتر اینکه هیچ‌کس حاضر نیست ادعا کند اگر FATF ایران را به کلی از لیست سیاه و خاکستری و... خارج کرد و در لیست سفید و همکار تمام‌عیار خود قرار داد، مشکلات بانکی ایران مرتفع خواهد شد. صریحا باید گفت از هنرهای دولت‌ گره زدن افکار عمومی به تصمیمات کشورهای خارجی و نوع روابط ما با آنهاست و همچنان هم در این مسیر گام برمی‌دارد. در واقع دولت به جای اینکه هر کاری را از مسیر خود حل کند، برای پیشبرد مقاصدی که استدلال کافی برای آنها ندارد، به فضاسازی متوسل شده و تلاش می‌کند با تمرکز بر افکار عمومی آنها را به حمایت از خود وادارد، آن هم در جایی که مسائل حقوقی و بسیار تخصصی در جریان است.
همه کارشناسان به خوبی می‌دانند که تحریم ایالات متحده بسیار فراتر از نظارت، تهدید و حتی قرار دادن نام ایران در لیست سیاه FATF است و مادامی که این تحریم‌ها برقرار باشد، نظر FATF بر روابط اقتصادی ایران فاقد کمترین حد از اثر است و لذا باید به مبارزه با تحریم‌های آمریکا از مسیرهای دیگری رفت.