نگاهی به نقش مساجد در جریان انقلاب اسلامی:
ساواک و تلاش بـرای تعطیلی مساجد انقلابی
برگزارى جلسات براى جوانان و پاسخگويى به سؤالات آنها و آشنا نمودن ايشان به اسلام راستين از برنامههاى مرتب و ثابت مسجد جليلى بود و همين امر موجب شده بود بسيارى از جوانان جذب مسجد شده و در فعاليتهاى آن شركت و حضور فعال داشته باشند. ساواك در اين مورد چنين گزارش مىدهد:
«در تاريخ 28/2/44 مأمور ويژه (دى 51) گزارش داد كه در مسجد جليلى واقع در خيابان ايرانشهر جلساتى تحت عنوان بحث و انتقاد با شركت عدهاى از جوانان به سرپرستى مرد معممى به نام مهدوى ازساعت 7 الى 9 بعدازظهر هر شب ادامه دارد و ضمن بحثهاى مختلف، آياتى از قرآن نيز تلاوت مىشود... در ساعت 1945 روز 10/2/44 در جلسه متشكله مسجد مزبور كه قريب 30 نفر از جوانان شركت داشتند مهدوى اظهار داشته است يكى از خواستههاى حضرت آيتاللّه خمينى كه بارها در سخنرانىهاىخود ايراد فرمودهاند اين است كه بايد دانشگاه (دانشكده طب) از كارهاى كالبدشكافى جلوگيرى به عملآيد... ناطق سپس اضافه نمود كه آموختن فنون جنگى و تهيه كردن ساز و برگ جنگ به مقتضى دوره عصر و حتى آموختن علومى چون فيزيك و غيره از وظايف هر فرد مسلمان است، ما بايد تمام اين كارها و علوم مختلف را بدانيم. اول ما از همه جلوتر بودهايم ولى حالا از همه عقبتر هستيم... اين گردانندگان بدسرشت مملكت هستند كه عامل بدبختى و فقر مىباشند، چرا اسم دين را بدنام مىكنند. اينها هستند كه ملت را به لب پرتگاه مىكشانند نه دين و سبب تمام بدبختىها خود دستگاه حاكمه مىباشد و بس كه همه فريادهاى انسانى را در سينهها خفه كردهاند....»
بحثهاى سلسلهاى آيتاللّه مهدوى كنى درباره اقتصاد و مسايل ماركسيسم از جمله اين فعاليتهاى مؤثر براى جوانان بوده است اين بحثها چنان كه از اسناد بر مىآيد از تاريخ 24/9/46 تا آبان سال 49 ادامه داشت و جزواتى نيز در اين مورد چاپ و بين شركتكنندگان توزيع مىشد.
آگاهىبخشى نسبت به خطر صهيونيسم و مبارزه با آن و كمك مادى به مبارزين فلسطين از جمله فعاليتهاى مسجد جليلى بود، سخنرانان مسجد نسبت به اين مسئله اقدام به افشاگرى نموده و مردم را به آن آگاه مىنمودند. در سند مورخ 14/9/49 چنين آمده است:
«ابتدا توانا گفت... بعد در حين گفتوگو مبلغ چهارصد ريال به هوشنگ دلشاد داد و گفت اين پول را يك نفر بهايشان داده و گفته كه براى ياسر عرفات بفرستيد...»
در سند مورخ 8/9/51 آمده كه:
«... رحمان جعفرخانى به طور خصوصى مىگفت كوشش دارد تا آخرماه رمضان حدود 10 تا 12 هزار تومان از اشخاص خيّر اعانه جمعآورى تا وسيله آقاى مهدوى پيشنماز از طريق سفارت سوريه براى چريكهاى الفتح ارسال گردد.»
فعاليتهاى سياسى و ضد رژيم در مسجد جليلى توجه ساواك را به خود معطوف داشته و در نوبتهاى مختلف نسبت به آن هشدار مىدهد رئيس اداره امنيت داخلى ساواك تهران در گزارشى در تاريخ 29/10/45 مىنويسد:
«باتوجه به گزارشات خبرى ارسالى اعلام مىگردد كه بعضا جلسات مذهبى تحت عنوان بحث و تفسير در مسجد جليلى... در اين جلسات عدهاى از طرفداران روحانيون مخالف و عدهاى از عناصر طرفدار احزاب و دستجات افراطى شركت مىنمايند...»61
و از طرف رئيس سازمان اطلاعات و امنيت كشور سپهبد نصيرى نامهاى به ساواك تهران ارسال و در آن
مىنويسد:
«... از طرفى مسجد مزبور به صورت پايگاهى جهت اجتماع و فعاليت عناصر افراطى وابسته به جناحهاى مخالف درآمده است... از فعاليتهاى مضره مشاراليه ]مهدوىكنى] و همچنين عناصر مزبور در مسجد مورد بحث به نحو مقتضى جلوگيرى و از نتيجه اقدامات معموله اين سازمان را مطلع نمايند.»
پس از اين دستور كه در تاريخ 7/7/47 صادر گرديده بود، در تاريخ 26/7/47 از تشكيل جلسات جلوگيرى به عمل آمد: «جلسه بحث و تفسير در مسجد جليلى - جلسه فوقالذكر در تاريخ 26/7 كه طبق معمول هر هفته تشكيل مىگردد، تشكيل نشد، گويا از طرف شهربانى جلوگيرى شده است. محمدرضا توانائيان اظهار داشت حتى از تشكيل جلسه قرائت قرآن در روز يكشنبه مانع شدند.»
در تاريخ 21/10/51 ساواك تهران طى طرحى هيجده نقطه را جهت بازرسى و تصفيه تعيين مىنمايد كه مسجد جليلى يكى از آنهاست و در اين باره نامهاى به شرح زير براى مديريت كل اداره سوم مىنگارد:
«اخيرا صورت اسامى عدهاى از طرفداران خمينى تنظيم و در اختيار كميته مشترك ضدخرابكارى گذارده شده و قرار است طرحى روى اين افراد اجرا و منازل و محل كار آنان بازرسى گردد. عليهذا مقرر فرمايند به منظور تصفيه كامل محلهاى مشروحه زير نيز دقيقا بازرسى و كتب مضره و احتمالاً اعلاميههاى موجود درآن نيز جمعآورى گرديده و نتيجه را ابلاغ فرمايند... 12- مسجد جليلى در انتهاى ايرانشهر...»
ولى با تمام اين مراقبتها و فشارها، مسجد جليلى همچنان به حيات انقلابى خود ادامه داد و روز بهروز به فعاليتهاى مفيد و روشنگرانه خويش افزود، به طورى كه مدير كل اداره سوم طى گزارش نسبتامفصلى در تاريخ 4/12/53
مىنويسد:
«گزارشات رسيده نشان مىدهد كه مسجد جليلى تهران پايگاه عناصر متعصب مذهبى وابسته به گروهها و دستجات برانداز و مضره شده است بعد از تعطيل مسجد هدايت تهران و حسينيه ارشاد، كانون تجمع افراد منحرف به مسجد مذكور منتقل شده است... سخنرانان با بىپروايى بيشترى مسايل مورد نظر خود را كه از هر لحاظ جنبه انقلابى دارد براى حاضرين در مسجد تشريح و افراد مذهبى را براى شركت در فعاليتهاى خرابكارانه آماده مىسازند... مجموع بررسىها نشان مىدهد كه تجمع افراد وابسته به گروهها و دستجاتبرانداز مذهبى در اين مسجد معلول جهات روشنى مىباشد. وجود مهدوىكنى در سمت امام جماعت اين مسجد و كارگردانى آن و سوابق فعاليت او در پيروى از خمينى... عامل عمدهاى در جذب اين افراد در مسجد مورد بحث است... لذا بدين منظور خواهشمند است دستور فرماييد محمدرضا مهدوى را احضار نموده و به وى تفهيم گردد تا به حال به پارهاى از فعاليتهاى خلاف او در گذشته به ديده اغماض نگاه شده و او از اين موضوع سوءاستفاده كرده است و تصور نموده كه اگر در خفا فعاليتهاى خلاف گذشتهاش را با جمعآورى عناصر منحرف در مسجد و دعوت از روحانيون افراطى براى سخنرانى دنبال كند، دستگاه مانند گذشته با اغماض به فعاليتهاى خلاف او خواهد نگريست. براى مدت يك ماه فرصت دارد كه عناصرمنحرف را كه در اين مسجد حضور پيدا مىكنند به هر طريقى كه خودش مىداند از حضور در مسجد باز دارد و از روحانيون افراطى نيز براى سخنرانى دعوت به عمل نياورد و خودش نيز در لفافه مطالب خلاف بازگو نكند. چنانچه در ظرف اين مدت نتواند و يا نخواهد اين كار را به انجام رساند، آن وقت تصميم براى اين عمل را دستگاه اتخاذ و به مورد اجرا خواهد گذارد.»
با توجه به اقدامات و فعاليتهاى ضد رژيم در مسجد جليلى، ساواك به تهديد خود جامه عمل پوشانده و در تاريخ 6/6/54 يعنى شش ماه پس از انجام تذكر و تهديد خود، در كميسيون حفظ امنيت اجتماعى تهران، آيتاللّه مهدوى كنى را به سه سال اقامت اجبارى در شهرستان بوكان محكوم
مىنمايد.
مسجد جليلى در عين حال از كاركردهاى اساسى ديگر بازنمانده بود و مراسم عبادى متعدد و منظم خود را كه در اصل خميرمايه مبارزه پاك و خالص اسلامى است، حفظ نموده بود، انجام مرتب و منظم دعاى توسل، دعاى كميل، دعاى ندبه، برگزارى مراسم افطارى در ماه مبارك رمضان، برپايى نماز عيدفطر و قربان، تشكيل جلسات قرائت، ترجمه و تفسير قرآن كريم، ترجمه و شرح بعضى خطبهها و بيانات گهربار حضرت على (عليهالسلام)، ارائه مقالات مفيد از طرف شركتكنندگان در مسجد و قرائت آن و بحث و تبادلنظر در مورد آن، انجام مراسم سوگوارى در ايام خاص و برگزارى مراسم جشن در ولادت ائمه اطهار (عليهمالسلام) از جمله برنامههاى هميشگى مسجد بود. منتهى همه اين برنامهها خالى ازكاركرد سياسى و مبارزه با رژيم نبود و در تمام اين مراسم توجه به جنبههاى سياسى مد نظر و عمل قرارداشت.
مثلاً در تاريخ 25/5/47 به مناسبت تولد حضرت فاطمه زهرا (سلاماللّه عليها) همزمان جشن كتاب و كتابخوانى در مسجد برگزار مىشود و به قيد قرعه جوايزى به افراد اهدا مىگردد. سپس حسن توانايانفرد مطالبى درباره مفهوم كتاب و خواندن كتاب ايراد مىنمايد و از كتابهاى فاقد ارزش كه داراى مطالب اساسى نيستند و در دسترس مردم و بچهها قرار دارد انتقاد مىكند. بعد از پايان قرعهكشى مهدوىكنى سخنرانى نموده و مىگويد:
«... مسجد براى برگزارى چنين جشنى بايد از سازمانهاى انتظامى اجازه بگيرد ولى هزاران اعمال فسق وفجور كه در اين مملكت نمودار است، انجام مىگيرد و كسى به آنها چيزى نمىگويد...»
در تاريخ 1/7/51 به مناسبت ميلاد حضرت مهدى (عج) جشن باشكوهى در مسجد جليلى برگزارمىشود كه ساواك نكات برجسته اين جشن را چنين گزارش مىنمايد:
«... ديوارهاى مسجد با شعارهاى ضد استعمار و مبارزه با سكوت و دعوت مردم به مخالفت با هرگونه ستم پرشده بود و اين شعارها در هر نقطهاى به ديوار نصب گرديده بود... على حجتىكرمانى بالاى منبر رفت وبحث علمى و انتقادى خود را... شروع... [و گفت] يك مشت ژاندارم بينالمللى و سرسپردگان امريكا در سرزمينهاى ملل اسلامى به زور، خانه و كاشانههاى آنان را غصب و آنها را از سرزمينهاى خود بيرون كرده و ما احساس هم دردى و پشتيبانى از آنان نمىكنيم و سپس به مفاسد و هرزگىهاى اجتماع ما اشاره و دستگاه را با فشارهاى خود به طبقه علما و رواج فحشاء و مراكز فسق و فجور مورد انتقاد قرار داد و گفت امام زمان با دعا و گريه زارى امكان ظهور براى ماها ندارد مگر از راه سازندگى و عمل در راه پيكار با هرزگى و مفاسد و هر ستمكارى. نامبرده طى مدت يك ساعت سخنرانى آن چنان حملاتى به گردانندگان فاسد و چپاولگر دستگاه نمود كه حاضرين را سخت تحت تأثير قرار داد... سپس محلاتى به مدت 50 دقيقه سخنرانى حادى را شروع و در مورد حكومت جهانى و عوامل ظهور حضرت بحث نمود كه از حجتىكرمانى به مراتب بيشتر به گردانندگان دستگاه و غارتگران كه براى حكومت چند روزه خود از هر جنايت و فسادى فروگذارى نمىكنند. حمله نمود و آن چنان مردم را تحت تأثير قرارداد كه همگى مات و متحير مانده
بودند...»
مسجد جليلى در كنار اين برنامهها از برنامههاى مفيد آموزشى براى رشد و تربيت و آگاهى بخشى به جوانان بهره مىجويد و با برگزارى كلاسهاى تقويتى براى دانشآموزان به صورت مجانى در جهت جذب آنها به اسلام و دور كردن آنها از عوامل گمراه كننده تلاش مىنمايد. ساواك در اينباره چنين گزارش مىدهد:
«... آنگاه در پايان جلسه پيرامون كلاسهاى تدريس براى تجديدىها مذاكره گرديد و قرار شد گلافشانى، امينى، دهقانى، نقاشزاده، وفايى، لواسانى، امامى رضوى و چينهكش (دبير) در اين زمينه همكارى كنند و نظامت و تدوين برنامه به عهده لواسانى گذارده شد... قرار شد در خود مسجد جليلى روزانه دو كلاس براىتجديدىها تشكيل شود. شركتكنندگان در اين كلاسها از دانشآموزان سيكل اول دبيرستانها خواهند بود و شهريه از آنها اخذ نخواهد شد، هدف از اين برنامهها نيز بالا بردن مبانى دين دانشآموزان در سايهكلاسهاى تقويتى خواهد بود.».... «ضمنا بنا به توصيه مهدوى پيشنماز مسجد اصول عقايد و فقه هم در برنامه گنجانيده شده است كه مطالب به صورت اوراق پلىكپى در اختيار دانشآموزان قرار گيرد.»
«در تاريخ 28/2/44 مأمور ويژه (دى 51) گزارش داد كه در مسجد جليلى واقع در خيابان ايرانشهر جلساتى تحت عنوان بحث و انتقاد با شركت عدهاى از جوانان به سرپرستى مرد معممى به نام مهدوى ازساعت 7 الى 9 بعدازظهر هر شب ادامه دارد و ضمن بحثهاى مختلف، آياتى از قرآن نيز تلاوت مىشود... در ساعت 1945 روز 10/2/44 در جلسه متشكله مسجد مزبور كه قريب 30 نفر از جوانان شركت داشتند مهدوى اظهار داشته است يكى از خواستههاى حضرت آيتاللّه خمينى كه بارها در سخنرانىهاىخود ايراد فرمودهاند اين است كه بايد دانشگاه (دانشكده طب) از كارهاى كالبدشكافى جلوگيرى به عملآيد... ناطق سپس اضافه نمود كه آموختن فنون جنگى و تهيه كردن ساز و برگ جنگ به مقتضى دوره عصر و حتى آموختن علومى چون فيزيك و غيره از وظايف هر فرد مسلمان است، ما بايد تمام اين كارها و علوم مختلف را بدانيم. اول ما از همه جلوتر بودهايم ولى حالا از همه عقبتر هستيم... اين گردانندگان بدسرشت مملكت هستند كه عامل بدبختى و فقر مىباشند، چرا اسم دين را بدنام مىكنند. اينها هستند كه ملت را به لب پرتگاه مىكشانند نه دين و سبب تمام بدبختىها خود دستگاه حاكمه مىباشد و بس كه همه فريادهاى انسانى را در سينهها خفه كردهاند....»
بحثهاى سلسلهاى آيتاللّه مهدوى كنى درباره اقتصاد و مسايل ماركسيسم از جمله اين فعاليتهاى مؤثر براى جوانان بوده است اين بحثها چنان كه از اسناد بر مىآيد از تاريخ 24/9/46 تا آبان سال 49 ادامه داشت و جزواتى نيز در اين مورد چاپ و بين شركتكنندگان توزيع مىشد.
آگاهىبخشى نسبت به خطر صهيونيسم و مبارزه با آن و كمك مادى به مبارزين فلسطين از جمله فعاليتهاى مسجد جليلى بود، سخنرانان مسجد نسبت به اين مسئله اقدام به افشاگرى نموده و مردم را به آن آگاه مىنمودند. در سند مورخ 14/9/49 چنين آمده است:
«ابتدا توانا گفت... بعد در حين گفتوگو مبلغ چهارصد ريال به هوشنگ دلشاد داد و گفت اين پول را يك نفر بهايشان داده و گفته كه براى ياسر عرفات بفرستيد...»
در سند مورخ 8/9/51 آمده كه:
«... رحمان جعفرخانى به طور خصوصى مىگفت كوشش دارد تا آخرماه رمضان حدود 10 تا 12 هزار تومان از اشخاص خيّر اعانه جمعآورى تا وسيله آقاى مهدوى پيشنماز از طريق سفارت سوريه براى چريكهاى الفتح ارسال گردد.»
فعاليتهاى سياسى و ضد رژيم در مسجد جليلى توجه ساواك را به خود معطوف داشته و در نوبتهاى مختلف نسبت به آن هشدار مىدهد رئيس اداره امنيت داخلى ساواك تهران در گزارشى در تاريخ 29/10/45 مىنويسد:
«باتوجه به گزارشات خبرى ارسالى اعلام مىگردد كه بعضا جلسات مذهبى تحت عنوان بحث و تفسير در مسجد جليلى... در اين جلسات عدهاى از طرفداران روحانيون مخالف و عدهاى از عناصر طرفدار احزاب و دستجات افراطى شركت مىنمايند...»61
و از طرف رئيس سازمان اطلاعات و امنيت كشور سپهبد نصيرى نامهاى به ساواك تهران ارسال و در آن
مىنويسد:
«... از طرفى مسجد مزبور به صورت پايگاهى جهت اجتماع و فعاليت عناصر افراطى وابسته به جناحهاى مخالف درآمده است... از فعاليتهاى مضره مشاراليه ]مهدوىكنى] و همچنين عناصر مزبور در مسجد مورد بحث به نحو مقتضى جلوگيرى و از نتيجه اقدامات معموله اين سازمان را مطلع نمايند.»
پس از اين دستور كه در تاريخ 7/7/47 صادر گرديده بود، در تاريخ 26/7/47 از تشكيل جلسات جلوگيرى به عمل آمد: «جلسه بحث و تفسير در مسجد جليلى - جلسه فوقالذكر در تاريخ 26/7 كه طبق معمول هر هفته تشكيل مىگردد، تشكيل نشد، گويا از طرف شهربانى جلوگيرى شده است. محمدرضا توانائيان اظهار داشت حتى از تشكيل جلسه قرائت قرآن در روز يكشنبه مانع شدند.»
در تاريخ 21/10/51 ساواك تهران طى طرحى هيجده نقطه را جهت بازرسى و تصفيه تعيين مىنمايد كه مسجد جليلى يكى از آنهاست و در اين باره نامهاى به شرح زير براى مديريت كل اداره سوم مىنگارد:
«اخيرا صورت اسامى عدهاى از طرفداران خمينى تنظيم و در اختيار كميته مشترك ضدخرابكارى گذارده شده و قرار است طرحى روى اين افراد اجرا و منازل و محل كار آنان بازرسى گردد. عليهذا مقرر فرمايند به منظور تصفيه كامل محلهاى مشروحه زير نيز دقيقا بازرسى و كتب مضره و احتمالاً اعلاميههاى موجود درآن نيز جمعآورى گرديده و نتيجه را ابلاغ فرمايند... 12- مسجد جليلى در انتهاى ايرانشهر...»
ولى با تمام اين مراقبتها و فشارها، مسجد جليلى همچنان به حيات انقلابى خود ادامه داد و روز بهروز به فعاليتهاى مفيد و روشنگرانه خويش افزود، به طورى كه مدير كل اداره سوم طى گزارش نسبتامفصلى در تاريخ 4/12/53
مىنويسد:
«گزارشات رسيده نشان مىدهد كه مسجد جليلى تهران پايگاه عناصر متعصب مذهبى وابسته به گروهها و دستجات برانداز و مضره شده است بعد از تعطيل مسجد هدايت تهران و حسينيه ارشاد، كانون تجمع افراد منحرف به مسجد مذكور منتقل شده است... سخنرانان با بىپروايى بيشترى مسايل مورد نظر خود را كه از هر لحاظ جنبه انقلابى دارد براى حاضرين در مسجد تشريح و افراد مذهبى را براى شركت در فعاليتهاى خرابكارانه آماده مىسازند... مجموع بررسىها نشان مىدهد كه تجمع افراد وابسته به گروهها و دستجاتبرانداز مذهبى در اين مسجد معلول جهات روشنى مىباشد. وجود مهدوىكنى در سمت امام جماعت اين مسجد و كارگردانى آن و سوابق فعاليت او در پيروى از خمينى... عامل عمدهاى در جذب اين افراد در مسجد مورد بحث است... لذا بدين منظور خواهشمند است دستور فرماييد محمدرضا مهدوى را احضار نموده و به وى تفهيم گردد تا به حال به پارهاى از فعاليتهاى خلاف او در گذشته به ديده اغماض نگاه شده و او از اين موضوع سوءاستفاده كرده است و تصور نموده كه اگر در خفا فعاليتهاى خلاف گذشتهاش را با جمعآورى عناصر منحرف در مسجد و دعوت از روحانيون افراطى براى سخنرانى دنبال كند، دستگاه مانند گذشته با اغماض به فعاليتهاى خلاف او خواهد نگريست. براى مدت يك ماه فرصت دارد كه عناصرمنحرف را كه در اين مسجد حضور پيدا مىكنند به هر طريقى كه خودش مىداند از حضور در مسجد باز دارد و از روحانيون افراطى نيز براى سخنرانى دعوت به عمل نياورد و خودش نيز در لفافه مطالب خلاف بازگو نكند. چنانچه در ظرف اين مدت نتواند و يا نخواهد اين كار را به انجام رساند، آن وقت تصميم براى اين عمل را دستگاه اتخاذ و به مورد اجرا خواهد گذارد.»
با توجه به اقدامات و فعاليتهاى ضد رژيم در مسجد جليلى، ساواك به تهديد خود جامه عمل پوشانده و در تاريخ 6/6/54 يعنى شش ماه پس از انجام تذكر و تهديد خود، در كميسيون حفظ امنيت اجتماعى تهران، آيتاللّه مهدوى كنى را به سه سال اقامت اجبارى در شهرستان بوكان محكوم
مىنمايد.
مسجد جليلى در عين حال از كاركردهاى اساسى ديگر بازنمانده بود و مراسم عبادى متعدد و منظم خود را كه در اصل خميرمايه مبارزه پاك و خالص اسلامى است، حفظ نموده بود، انجام مرتب و منظم دعاى توسل، دعاى كميل، دعاى ندبه، برگزارى مراسم افطارى در ماه مبارك رمضان، برپايى نماز عيدفطر و قربان، تشكيل جلسات قرائت، ترجمه و تفسير قرآن كريم، ترجمه و شرح بعضى خطبهها و بيانات گهربار حضرت على (عليهالسلام)، ارائه مقالات مفيد از طرف شركتكنندگان در مسجد و قرائت آن و بحث و تبادلنظر در مورد آن، انجام مراسم سوگوارى در ايام خاص و برگزارى مراسم جشن در ولادت ائمه اطهار (عليهمالسلام) از جمله برنامههاى هميشگى مسجد بود. منتهى همه اين برنامهها خالى ازكاركرد سياسى و مبارزه با رژيم نبود و در تمام اين مراسم توجه به جنبههاى سياسى مد نظر و عمل قرارداشت.
مثلاً در تاريخ 25/5/47 به مناسبت تولد حضرت فاطمه زهرا (سلاماللّه عليها) همزمان جشن كتاب و كتابخوانى در مسجد برگزار مىشود و به قيد قرعه جوايزى به افراد اهدا مىگردد. سپس حسن توانايانفرد مطالبى درباره مفهوم كتاب و خواندن كتاب ايراد مىنمايد و از كتابهاى فاقد ارزش كه داراى مطالب اساسى نيستند و در دسترس مردم و بچهها قرار دارد انتقاد مىكند. بعد از پايان قرعهكشى مهدوىكنى سخنرانى نموده و مىگويد:
«... مسجد براى برگزارى چنين جشنى بايد از سازمانهاى انتظامى اجازه بگيرد ولى هزاران اعمال فسق وفجور كه در اين مملكت نمودار است، انجام مىگيرد و كسى به آنها چيزى نمىگويد...»
در تاريخ 1/7/51 به مناسبت ميلاد حضرت مهدى (عج) جشن باشكوهى در مسجد جليلى برگزارمىشود كه ساواك نكات برجسته اين جشن را چنين گزارش مىنمايد:
«... ديوارهاى مسجد با شعارهاى ضد استعمار و مبارزه با سكوت و دعوت مردم به مخالفت با هرگونه ستم پرشده بود و اين شعارها در هر نقطهاى به ديوار نصب گرديده بود... على حجتىكرمانى بالاى منبر رفت وبحث علمى و انتقادى خود را... شروع... [و گفت] يك مشت ژاندارم بينالمللى و سرسپردگان امريكا در سرزمينهاى ملل اسلامى به زور، خانه و كاشانههاى آنان را غصب و آنها را از سرزمينهاى خود بيرون كرده و ما احساس هم دردى و پشتيبانى از آنان نمىكنيم و سپس به مفاسد و هرزگىهاى اجتماع ما اشاره و دستگاه را با فشارهاى خود به طبقه علما و رواج فحشاء و مراكز فسق و فجور مورد انتقاد قرار داد و گفت امام زمان با دعا و گريه زارى امكان ظهور براى ماها ندارد مگر از راه سازندگى و عمل در راه پيكار با هرزگى و مفاسد و هر ستمكارى. نامبرده طى مدت يك ساعت سخنرانى آن چنان حملاتى به گردانندگان فاسد و چپاولگر دستگاه نمود كه حاضرين را سخت تحت تأثير قرار داد... سپس محلاتى به مدت 50 دقيقه سخنرانى حادى را شروع و در مورد حكومت جهانى و عوامل ظهور حضرت بحث نمود كه از حجتىكرمانى به مراتب بيشتر به گردانندگان دستگاه و غارتگران كه براى حكومت چند روزه خود از هر جنايت و فسادى فروگذارى نمىكنند. حمله نمود و آن چنان مردم را تحت تأثير قرارداد كه همگى مات و متحير مانده
بودند...»
مسجد جليلى در كنار اين برنامهها از برنامههاى مفيد آموزشى براى رشد و تربيت و آگاهى بخشى به جوانان بهره مىجويد و با برگزارى كلاسهاى تقويتى براى دانشآموزان به صورت مجانى در جهت جذب آنها به اسلام و دور كردن آنها از عوامل گمراه كننده تلاش مىنمايد. ساواك در اينباره چنين گزارش مىدهد:
«... آنگاه در پايان جلسه پيرامون كلاسهاى تدريس براى تجديدىها مذاكره گرديد و قرار شد گلافشانى، امينى، دهقانى، نقاشزاده، وفايى، لواسانى، امامى رضوى و چينهكش (دبير) در اين زمينه همكارى كنند و نظامت و تدوين برنامه به عهده لواسانى گذارده شد... قرار شد در خود مسجد جليلى روزانه دو كلاس براىتجديدىها تشكيل شود. شركتكنندگان در اين كلاسها از دانشآموزان سيكل اول دبيرستانها خواهند بود و شهريه از آنها اخذ نخواهد شد، هدف از اين برنامهها نيز بالا بردن مبانى دين دانشآموزان در سايهكلاسهاى تقويتى خواهد بود.».... «ضمنا بنا به توصيه مهدوى پيشنماز مسجد اصول عقايد و فقه هم در برنامه گنجانيده شده است كه مطالب به صورت اوراق پلىكپى در اختيار دانشآموزان قرار گيرد.»