محاسبه فردی در حشر جمعی
یکی از مهمترین کلید واژههای قرآنی درباره قیامت، حسابرسی فردی است؛ اینکه هر کسی دوزخ و بهشت خویش را میسازد و در آن بسر میبرد؛ این گونه نیست که یک بهشت و دوزخ اجتماعی باشد، بلکه بهشت و دوزخ هر کسی فردی است و اگر سخن از اجتماع در بهشت است، اجتماعی از خود فرد و اعمالش است؛ زیرا بهشت و روح و ریحان و حور آن، چیزی جز اعمال شخص نیست؛ پس آن اجتماع بهشتی برای هر فردی، اجتماعی از مجموعه اعمال شخص است.
همچنین در دوزخ هر فردی با اعمال خویش همراه است و این اجتماعی از اعمال شخص است که او را دربر میگیرد و از درون و بیرون او را میسوزاند.
برای درک فرق میان جمع و اجتماع باید توجه داشت که جمع به گروهی گفته میشود که در یک نقطه یا جایی گرد آمدهاند و ممکن است هیچ گونه ارتباطی با هم نداشته باشند و نیازهای یکدیگر را نیز برطرف نمیکنند؛ اما اجتماع نوعی ترکیب از اجزاء یا افراد است که به یکدیگر نیاز دارند و نیازهای هم را برطرف میکنند. مثلا دعوت فرعون برای مبارزه مردمی با حضرت موسی(ع) یک اجتماع است؛ چنانکه در قرآن آمده است: وَقِیلَ لِلنَّاسِ هَلْ أَنْتُمْ مُجْتَمِعُونَ؛ و به توده مردم گفته شد: آیا شما هم برای مبارزه اجتماع میکنید؟(شعراء، آیه 39)
از نظر قرآن، با آنکه در روز قیامت یک حشر جمعی اتفاق میافتد، و از آن به «یوم الجمع» یاد میشود، با این همه آن روز همچنین «یوم الفصل» است؛ زیرا هر یک در قیامت تنهای تنها میآید و حق و باطل و خیر و شرش سنجیده میشود و پاداش مییابد؛ در آن روز همان طوری که حق و باطل جدا میشود، هر کسی با اعمال خودش جدا مورد محاسبه قرار میگیرد.
مهمترین ویژگی قیامت این امور است:
1- روز جمع است نه اجتماع: در آن روز همگان در حشر جمعی از اولین بشر تا آخرین گرد میآیند: هذَا یَوْمُ الْفَصْلِ جَمَعْنَاکُمْ وَ الأوَّلِینَ؛ امروز همان روز جدایی (حق از باطل) است که شما و پیشینیان را در آن جمع کردهایم!.(مرسلات، آیه 38) و نیز میفرماید:قُلْ إِنَّ الْأَوَّلِینَ وَالْآخِرِینَ لَمَجْمُوعُونَ إِلَى مِیقَاتِ یَوْمٍ مَعْلُومٍ؛ بگو در حقیقت اولین و آخرین قطعا همه در موعد روزى معلوم جمع شده گرد آورده شوند.(واقعه، آیات 49 و 50) و نیز میفرماید: همه شما را در روز اجتماع [= روز رستاخیز] گردآوری میکند؛ آن روز روز تغابن است (روز احساس خسارت و پشیمانی)! و هر کس به خدا ایمان بیاورد و عمل صالح انجام دهد، گناهان او را میبخشد و او را در باغهایی از بهشت که نهرها از زیر درختانش جاری است وارد میکند، جاودانه در آن میمانند و این پیروزی بزرگ است!. (تغابن، آیه 9) از همین رو، خدا هشدار و انذار میدهد که به فکر روزی باشند که جمعیت است ولی اجتماعی نیست تا کسی فریادرس کسی دیگر باشد: و این گونه قرآنی عربی
[= فصیح و گویا] را بر تو وحی کردیم تا «امّالقری»
[= مکّه] و مردم پیرامون آن را انذار کنی و آنها را از روزی که همه خلایق در آن روز جمع میشوند و شکّ و تردید در آن نیست بترسانی؛ گروهی در بهشتند و گروهی در آتش سوزان!(شوری، آیه 7)
2- هر کسی با آنکه در جمع است؛ ولی با آن همه انسانها، باز هم تنها است: وَکُلُّهُمْ آتِیهِ یَوْمَ الْقِیَامَهًْ فَرْدًا؛ و روز قیامت همه آنها تنها به سوى او خواهند آمد.(مریم، آیه 95)
3- در حشر جمعی هیچ رابطه نسبی و سببی نیست: پس آنگاه که در صور دمیده شود دیگر میانشان نسبت خویشاوندى وجود ندارد و از حال یکدیگر نمىپرسند(مومنون، آیه 101)؛ زیرا عامل نسبتها همان خلقت کالبد به واسطه والدین در دنیا بوده است؛ اما وقتی در قیامت کالبد انسانی از زمین اخروی روییده میشود، دیگر نسبتی نخواهد بود؛ چرا که نفس همان روح دمیده الهی است که هیچ ارتباطی با انسانهای دیگر ندارد.
4- در حشر جمعی، اسبابی نیست: وَتَقَطَّعَتْ بِهِمُ الْأَسْبَابُ؛ و میانشان اسباب و پیوندها بریده گردد.(بقره، آیه 166) پس دیگر رابطه سببیت نیز از میان میرود و تنها رابطهای که است رابطه سببیت میان اعمال دنیوی انسان با خود انسان است. پس دیگر خویشاوندی نسبی و سببی نیز در کار نیست؛ زیرا اجتماع نیست تا این رابطهها باقی باشد و نیازها از سوی دیگران برطرف شود.
5- خویشاوندان گریزان: در روز حشر جمعی، مردم از یکدیگر گریزان هستند و حتی خویشاوندان کاری به کار دیگری ندارند؛ زیرا مشغول کار خودشان هستند: روزى که آدمى از برادرش و از مادرش و پدرش و از همسرش و پسرانش مىگریزد. در آن روز هر کسى از آنان را کارى است که او را به خود مشغول مىدارد. (عبس، آیات 34 تا 37)
6- باربر بار خویش: هر کسی در آن روز بار خویش را به دوش بلکه درون خویش حمل میکند؛ زیرا در قیامت اعمال در درون آدمی جا میگیرد و شاکله و شخصیت او را میسازد و چیزی شبیه آبستنی زنان و حمل به کسر حاء است نه حمل به فتح حاء بر دوش تا کسی آن را بردارد و یاری کند: وَلَا تَزِرُ وَازِرَهًْ وِزْرَ أُخْرَى وَإِنْ تَدْعُ مُثْقَلَهًْ إِلَى حِمْلِهَا لَا يُحْمَلْ مِنْهُ شَيْءٌ وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَى؛ هیچ گنهکاری بار گناه دیگری را بر دوش نمیکشد؛ و اگر شخص سنگینباری، دیگری را برای حمل گناه خود بخواند، چیزی از آن را بر دوش نخواهد گرفت، هر چند از نزدیکان او باشد! (فاطر، آیه 18) و نیز میفرماید: هیچ کس، عمل (بدی) جز به زیان خودش، انجام نمیدهد و هیچ گنهکاری گناه دیگری را متحمّل نمیشود.(انعام، آیه 164) و نیز میفرماید: در تمام کتب آسمانی آمده که هیچ کس بار گناه دیگری را بر دوش نمیگیرد و اینکه برای انسان بهرهای جز سعی و کوشش او نیست و اینکه تلاش او بزودی دیده میشود سپس به او جزای کافی داده خواهد شد! (نجم، آیات 38 تا 41)