دیدید پالایشگاه بومی بنزین ضرورت داشت، آقای وزیر!(خبر ویژه)
وزیر نفت در آیین بهرهبرداری از فاز سوم پالایشگاه ستاره خلیج فارس، این رخداد قابلتوجه را نشاندهنده توجه خود به مقوله توسعه صنایع پالایشی عنوان کرده و گفته است افزایش دو برابری ظرفیت صنعت پالایشی، بیانگر این است که انتقادات به نحوه نگرش وزارت نفت به این حوزه از اساس باطل است.
روزنامه جوان ضمن انتشار این مطلب نوشت: این گفتههای وزیر نفت شاید در نگاه نخست برای عموم جامعه قابلپذیرش باشد، ولی ادعای آنکه وزیر نفت به توسعه صنایع پالایشی اعتقاد دارد با عملکرد و اظهارات گذشته او تناقضی آشکار دارد. برای فهم بهتر این موضوع باید به این مهم اشاره کرد که پس از پیروزی انقلاب اسلامی، سه پالایشگاه در کشور ساخته شد که هیچکدام از آنها، اصولاً ارتباطی به وزیر نفت ندارد. دو پالایشگاه امامخمینی شازند و بندرعباس در دولت کارگزاران تصویب و اجرا شد و پالایشگاه ستاره خلیج فارس هم در سال ۸۵ کلید خورد و با پیشرفت بالای ۶۰ درصدی تحویل دولت یازدهم شد.
در دولت یازدهم، وعدههای بسیاری درباره بهرهبرداری کامل از پالایشگاه ستاره خلیج فارس داده شد که در نهایت سه فاز این پالایشگاه در اواخر سال ۹۷ به بهرهبرداری رسید، در حالی که قرار بود این مهم در سال ۹۴ محقق شود. با هر کندی که بود، رسانهها فشارهای خود را به تأخیرهای صورت گرفته مضاعف کردند و در نهایت این پالایشگاه به تکامل رسید.
نباید فراموش کرد که اگر دیدگاه وزیر نفت توسط پیشینیان وی حکمفرما بود، امروز وضعیت بغرنجی در پالایش را به نظاره مینشستیم. در دولت گذشته، طرح مهمی در دستور اجرا قرار گرفت که بر اساس آن، با توسعه فازهای پارس جنوبی، میزان تولید میعانات گازی به بیش از ۶۰۰ هزار بشکه خواهد رسید و بهتر است به جای خام فروشی و صادرات صرف میعانات گازی، این ثروت را تبدیل به فرآوردههای نفتی کرده و علاوه بر جلوگیری از واردات بنزین، ایران به جمع صادرکنندگان فرآوردههای نفتی بپیوندد. طی سالهای ۸۵ تا ۸۶ بخشی از منابع بانک مرکزی در این پروژه ایرانی هزینه شد که با تحریمهای صورت گرفته، هزینهها افزایش یافت، اما هر طور که بود، احداث پالایشگاه متوقف نشد و دولت یازدهم و دوازدهم، با وجود تأخیرهای مکرر، این پروژه را به پایان نزدیک کرد. افتخار راهاندازی این پالایشگاه برای نظام جمهوری اسلامی ایران است، ولی کسانی که از اساس پالایشگاهسازی را رد میکردند، امروز معتقدند با مدیریت خود توانستند ظرفیت پالایشی کشور را دو برابر کنند.
اگر واقعاً وزارت نفت اعتقادی به پالایشگاهسازی داشت، پالایشگاه آناهیتا را جدیتر دنبال میکرد یا با تصمیمگیریهای شتابزده، سرنوشت طرحهای پالایشی مانند پالایشگاه هرمز را در نطفه خفه نمیکرد. تنها طرح پالایشی که وزارت نفت به صورت خام و ابتدایی آن را به پیش برد، هشت پالایشگاه ۶۰ هزار بشکهای سیراف بود که قرار بود تا سال ۹۶ افتتاح شود، اما به حال خود رها شد با پیشرفت فیزیکی ۵ درصد. وزیر نفت در طول هشت سال وزارت خود در دولت اصلاحات نیز یک طرح پالایشی را کلید نزد تا ایران متکی به واردات بنزین شود؛ چراکه «ژنرال» معتقد بود ساخت پالایشگاه به صرفه نیست. این نقطه ضعف بزرگ، موجب شد تا آمریکا صادرات بنزین به ایران را تحریم کند، هدفگیری دقیق آنها گرچه با شکست مواجه شد و بنزین پتروشیمیها به کمک آمد، اما تبعات خطای استراتژیکی که زنگنه طی سالهای ۷۶ تا ۸۴ انجام داده بود، به خوبی نشان داد که یک تصمیم اشتباه، چه بلایی میتواند بر کشور نازل کند.