رأی الیوم: ایران در 40 سالگی انقلاب قدرتی جهانی شده است
یک روزنامه مصری تصریح کرد ایران 40 سال پس از انقلاب اسلامی، از کشوری سرسپرده و فرمانبردار غرب، به یک قدرت اثرگذار در منطقه و جهان تبدیل شده است.
روزنامه فرا منطقهای رأیالیوم در گزارشی به مناسبت چهل سالگی انقلاب اسلامی ایران نوشت: یازدهم فوریه 2019 چهل سال از زمان پیروزی انقلاب اسلامی در ایران میگذرد؛ انقلابی که حادثهای تاریخی را رقم زد و نتایج و آثار آن از مرزهای جغرافیایی ایران فراتر رفت.
انقلاب اسلامی، تغییر بزرگی را نه تنها در داخل ایران، بلکه در دو صحنه منطقه و بینالمللی بهوجود آورد.
انقلاب اسلامی، تغییرات ریشهای را در پایه و ساختار نظام ایران بهوجود آورد. انقلاب اسلامی در ایران، شوک بزرگی به بسیاری از قدرتهای منطقه و جهان وارد آورد.
جنگ هشت ساله در ناکام گذاشتن انقلاب ایران موفق نشد، بنابراین کشورهای غربی به رهبری آمریکا به اتخاذ راهبرد جدیدی علیه ایران روی آوردند: اعمال تحریمهای شدید اقتصادی علیه ایران، مسئلهای که باعث شد ایران نیز به نوبه خود تاکتیکهایش را تغییر دهد به گونهای که تصمیم گرفت به خودش متکی شود و منابع طبیعی و انسانی خود را برای به دست آوردن خودکفایی و پاسخگویی به نیازهای مردمش رشد و توسعه دهد.
راهبرد ایران در مقابله با تحریمهای اقتصادی، به راهبردی بلندپروازانهتر منجر شد به گونهای که با هدف تولید محصولات صنعتی با فناوری پیشرفته، بخش اعظم توانمندیهای خود را به بخش صنعت اختصاص داد بهویژه پس از آنکه تحریمهای اقتصادی باعث جلوگیری از ورود فناوریهای غربی به کشور شد. توسعه فناوری در ایران بخشهای گستردهای را شامل شد.
مسئلهای که باعث شد به بلند پروازیهایش در زمینه ماهواره و فضا نیز چشم بدوزد همانطور که بخشهای تولیدات مهندسی و سختافزار و نرمافزار را نیز ارتقا داد.
ایستادگی و مقاومت ایران که انقلاب اسلامی آن را بهوجود آورد، باعث شکلگیری سیاست خارجی برای ایران در دو سطح منطقهای و بینالمللی شد و باعث گردید حضوری گسترده در منطقه داشته باشد و به عنوان طرف اصلی در گفتگوها با طرفهای منطقهای و قدرتهای بینالمللی در بسیاری از مسائل و پروندهها از جمله، اوضاع عراق پس از اشغالگری آمریکا، بحران سوریه، پرونده یمن و نزاع عربی اسرائیلی، چه از طریق حزبالله و چه از طریق کمک به جنبشهای مقاومت فلسطینی در سرزمینهای اشغالی بهویژه دو جنبش حماس و جهاد اسلامی، حضور داشته باشد. ایران توانست با آن گروهها در کنار سوریه آنچه را که «محور مقاومت» خوانده میشود، تشکیل دهد؛ محوری که به لطف ایستادگی و تبدیل شدن به خنجری در پشت رژیم اشغالگر اسرائیلی، حضور خود را در میدان منطقه تقویت کرد، بنابراین مقاومت مسلحانه به برگهای تبدیل شد که همه روی توانایی و جایگاه آن در هر حل و فصلی حساب باز میکنند.
ایران پس از انقلاب توانست سیاست خارجی مستقلی را بدون هرگونه فشارهایی در پیش گیرد، در حالی که پیش از انقلاب تنها مهرهای بود که کشورهای غربی و آمریکا آن را حرکت میدادند.
اینستکس بازی جدید «برد - باخت» اروپا با دولت روحانی
یک کارشناس اقتصادی معتقد است «اینستکس» بازی جدید برد- باخت اروپا با دولت روحانی است.
روزنامه قدس به قلم میثم مهرپور نوشت: سه کشور آلمان، فرانسه و انگلیس از آغاز به کار مکانیسم مالی جدیدی با ایران موسوم به اینستکس (INSTEX) با هدف پشتیبانی از تجارت مشروع با ایران خبر دادند.
در بخشی از بیانیه مشترک این سه کشور آمده است: این کانال مالی قصد دارد از تجارت مشروع اروپا با ایران حمایت کرده و تمرکز آن نیز بر بخشهایی مانند اقلام دارویی، تجهیزات پزشکی، غذا و کشاورزی خواهد بود.
کانال مالی جدید کارایی لازم را نخواهد داشت، چرا که به وسیله تهدیدات طرف آمریکایی شرکتهایی که به لحاظ اقتصادی وابسته به آمریکا هستند، نمیتوانند در مبادلات اقتصادی با ایران حضور یابند. از طرفی کشورهای اروپایی نیز هیچ الزامی به فعالیتهای اقتصادی شرکتهای خود با ایران قائل نیستند.
یکی از نگرانیهایی که در این زمینه وجود دارد آغاز مذاکرات جدیدی با موضوع نحوه کارکرد این کانال مالی و ارائه امتیازاتی بدون دریافت امتیازات قبلی- توافق برجام- از سوی طرف ایرانی است. چنانچه براساس شواهد موجود ایجاد این کانال یک مبادله جدید است که هیچ ارتباطی به برجام نداشته و اروپا در قبال ارائه این امتیاز جدید، خواستار امتیازات جدیدی از طرف ایرانی است.
در واقع معامله کالا به کالای اولیه بدون دریافت کالا از سوی طرف ایرانی انجام شده و حالا بعد از گذشت بیش از سه سال از اجرای برجام، طرف مقابل بدون ارائه کالای قبلی خود قصد دارد معامله کالا به کالای دیگری را با همان کالای قبلی آغاز کند.
نگرانی دیگر این است که این کانال تبدیل به تنها کانال مبادلاتی ایران شده و با توجه به شروطی که برای طرف ایرانی تعیین شد، داراییهای ایران صرفاً صرف خرید کالاهایی میشود که از نظر اروپاییها تجارت مشروع با ایران- غذا، دارو، تجهیزات پزشکی- به شمار میرود.
با این روش مدیریت تمام درآمدهای ارزی ایران صرف اموری خاص و آن هم با مدیریت اتحادیه اروپا قرار گرفته یا حداقل این کانال از تمام معاملات و مبادلات اقتصادی ایران مطلع خواهد شد و عملاً امکان هرگونه اقدام طرف ایرانی برای دور زدن تحریمها را مسدود میکند.
یکی از شروط شرطهای اتحادیه اروپا برای راهاندازی و عملیاتی شدن این کانال، و به نوعی پیوستن ایران به معاهداتی چون FATF است تا از این طریق بر مبادلات و تراکنشهای داخلی اقتصاد ایران نیز مسلط شوند. این موضوع از این حیث خطرناک است که اروپاییها قصد دارند با ایجاد این تصور در جامعه ایرانی که با آغاز به کار این کانال اتفاق مثبتی در اقتصاد ایران رخ میدهد، افکار عمومی و گاهاً مسئولان ایرانی را برای پذیرش شروط آنها تحت فشار قرار دهند.
اروپا مشغول وقتکشی است دیگر نباید به آنها اعتماد کرد
عضو اتاق بازرگانی میگوید آنچه اروپاییها به نام ساز و کار اینستکس رونمایی کردهاند، خلاف تعهداتشان است.
یحیی آلاسحاق که زمانی از افراد خوشبین به توافق برجام به شمار میرفت، به نامه نیوز گفت: براساس برجام قرار بود همه تحریمها برداشته و روابط پولی بانکی حل و فصل شود اما ترامپ با خروج از برجام به عهد آمریکا وفا نکرد، با این اتفاق اروپاییها به رایزنی با ایران پرداختند و گفتند خلأ آمریکا را جبران میکنند.
وی افزود: اروپاییها مدتهاست که برای راهاندازی کانال ویژه مالی با ایران مذاکره کردند و در نهایت وعده دادند که اسپیوی را راه میاندازند تا همه خسارات وارده بر ایران ناشی از خروج آمریکا از برجام رفع شود اما امروز با یک پله تنزل، مکانیزم دیگری را رونمایی کردند، ضمن آنکه گفتند عملیاتی شدن این مکانیزم 2 ماه زمان میبرد.
عضو اتاق ایران، اقدام اروپا را وقتکشی خواند و یادآور شد: اگر هم این مکانیزم مالی اجرایی شود فقط بین دولت ایران با دولتهای اروپایی است، حال آنکه شرکتهای خصوصی اروپایی مجریان اصلی هستند، یعنی آنها باید هزینه- فایده کنند، ببینند توجیه اقتصادی دارد که با وجود خطر تحریم آمریکا، وارد این مکانیزم شوند یا خیر. دولتهای اروپایی نیز تاکنون هیچ تضمینی برای جبران خسارت شرکتهای خصوصی در نظر نگرفتند.
وی با بیان اینکه نباید دل به حرف و وعده اروپاییها بست، ادامه داد: اروپاییها مشغول وقتکشی هستند. ایران در چهل سال گذشته با تحریمها روبرو بوده است. به ویژه در زمان جنگ راهکارهای عملیاتی، حقوقی، قانونی و تهاتری برای نقل و انتقال پول و کالا وجود داشت. امروز در کنار گزینه همکاری با اروپاییها میتوان از آن تجارب بهره گرفت.
آلاسحاق گفت: امیدواری بیش از حد به اروپاییها و بیاعتنایی به راههای گذشته، اشتباهی بود که مرتکب شدیم. البته هنوز هم دیر نشده و مسیرهای گذشته قابل احیا است، فقط باید مقداری واقعبین بود.
اینستکس امتیاز میخواهد اما نه تعهد حقوقی است و نه ضدتحریم!
یک کارشناس حقوق بینالمللی تصریح کرد سازوکار پیشنهادی اروپا هیچ تضمینی ندارد.
یوسف مولایی در روزنامه آرمان درباره کانال موسوم به اینستکس نوشت: بسته پیشنهادی یا مکانیزم مالی که به منظور نحوه تعامل مالی ایران و اتحادیه اروپا در چارچوب برجام و به نوعی با رعایت محدودیتهایی که آمریکا در چارچوب تحریمها اعمال کرده، برنامه پیچیدهای است.
در بعد حقوقی، بحث این است که چارچوب حقوقیاش چگونه باید باشد که بتواند ضمانتهای اجرایی موثری داشته باشد که در اینجا از جزئیات اطلاع چندانی در دست نداریم. درواقع به آن صورت ضمانت اجرایی موثری ندارد که اگر زمانی نخواهد اجرا شود، ایران بتواند از باب مسئولیت، اتحادیه اروپا را به پاسخگویی وادار کند. در حقیقت به لحاظ حقوقی فعلا بیشتر داوطلبانه به نظر میرسد تا اینکه یک تعهد حقوقی در چارچوب حقوق بینالملل باشد و برای ایران این حق را ایجاد کند که اگر اتحادیه اروپا این برنامه را اجرایی نکند یا این کانال مالی را فعال نکند یا زمانی بخواهد آن را کم تحرک یا دامنه عملش را محدود کند، ایران حق اعتراض داشته باشد یا حتی درخواست خسارت کند.
پس به لحاظ حقوقی چندان چارچوب محکمی ندارد. یا حداقل مسائلی که تا اینجا مطرح شده این را نشان نمیدهد، مضاف بر اینکه یک مقدار هم فعلا مقید به این است که ایران کنوانسیونها یا مکانیزمهای مربوط به مقابله با پولشویی و تامین مالی تروریسم در چارچوب سیافتی، پالرمو و افایتیاف را به مرحله اجرا بگذارد که تا حدودی موضوع را مشروط و ایران را با چالش روبهرو میکند. در حوزه اقتصادی هم دامنه عملی محدودی دارد و اینطور نیست که همه مبادلات و مراودات مالی ایران و اتحادیه اروپا را دربر بگیرد. فعلا به یک حوزه محدود تجاری که شامل دارو و مواد غذایی است، منتهی میشود. درواقع نمیدانیم در رابطه با نفت چگونه میخواهد عمل کند و شرکتهای اروپایی یا فعالان اقتصادی که میخواهند وارد بازار نفت ایران به منظور خرید یا فروش تکنولوژی و ارسال خدمات مربوط به صنعت نفت شوند، چگونه در این مکانیزم مالی باید عمل کنند.
در مورد بیمه، کشتیرانی و مسائل مختلفی که جنبههای گسترده تجارت بینالملل را دربر میگیرد هم وضع به همین صورت است. پس در بعد اقتصادی هم از جزئیات اطلاع چندانی نداریم و احتمالا در آینده ابعاد آن روشن خواهد شد. در بخش فنی هم نمیدانیم چنین مکانیزمی که برای اولین بار تجربه میشود در عمل و در مرحله اجرا چقدر توان این را دارد که با توجه به مشکلات احتمالی آینده مخصوصا فشارهایی که آمریکا برای اینکه تحریمهایش نتیجه بخش باشد، به لحاظ فنی از توانمندی برخوردار است؟ به لحاظ مالی آیا از قوانین و کارآمدی لازم برخوردار است که نیازهای مالی ایران را در رابطه با بازار مالی جهانی حداقل در آنچه مربوط به معاملاتش با اتحادیه اروپاست را تامین کند؟
اگر نظارت استصوابی را قبول داشتید، باید شک میکردیم
روحانی حامی فتنهگران میگوید نظارت استصوابی را قبول ندارد.
یوسف صانعی درباره نظارت استصوابی شورای نگهبان به سایت جماران گفته است: این نظارت استصوابی که الان هست را من قبول ندارم. یعنی کار متعلق به وزارت کشور است و با این کار خرابش کردند. وکیل جرأت نمیکند در مجلس حرف بزند و از فردای خود میترسد. نظارت استصوابی اصلا با شورای نگهبان همخوانی ندارد.
وقتی ما شورای نگهبان بودیم یک نفر دفتردار و یک نفر هم آبدارچی کل تشکیلات را اداره میکرد بود. سال گذشته شورای نگهبان چندین میلیارد تومان بودجه داشت و میگفت کم است؛ اعتراض کردند و زیاد شد.
به این دلیل کم است که در هر جایی میخواهند چند نفر را استخدام کنند که مثلا بگویند این آقا نماز میخواند یا نمیخواند؟ نمازجمعه میرود یا نمیرود؟ یک مملکت دو وزارت کشور میخواهد؟!
وی همچنین ضمن مغالطه و چسباندن ترورهای اول انقلاب با حصردو تن از سران فتنه گفت: اولین عامل مشکلات انقلاب ترور، شهادت و یا فوت کسانی بود که از نظر فکری و تعلیم فلسفه و فقه با امام بودند که اکثر آنها فوت کردهاند و یا شهید شدهاند. زندگی شهید مطهری که حاصل عمر امام بود، یا مرحوم شیخفضلالله محلاتی، آقای رجایی، شهید بهشتی و دیگران را با ترور خاتمه دادند؛ عده دیگری هم از دنیا رفتهاند و کمتر کسی که امام را خوب درک کرده باشد مانده است. ترور و حصر کردن از اشتباهاتی است که تحقق پیدا کرده است.
صانعی افزود: من هم امام را درک نکردم، اما این مقدار درک کردهام که امام برای امروز هنوز زود بود. امام باید 100 سال دیگر به دنیا میآمد که رشد فکری بشریت بالا رفته بود و پذیرش در جامعه برای امام بود.
درباره این اظهارات گفتنی است؛ نظارت استصوابی (موثر) مطالبه قانون اساسی است وگرنه، نظارتی که تشریفاتی باشد، اصلا نظارت نیست اما باید دید آقای صانعی اصلا قائل به حداقلهای احراز صلاحیت هست یا نه، و اصلا صلاحیت و نااهلی را در چه میداند. خود وی در آشوب نیابتی آمریکا و اسرائیل و انگلیس و ضدانقلاب در سال 88، از فتنهگران حمایت کرد و به همین دلیل، آشوبگرانی که زمانی، تقلید از مرجعیت را کار میمون خوانده بودند، او را «روحانی واقعی» خواندند!
در همین فتنه، آشوبگران رسما حذف اسلام از جمهوری اسلامی را خواستار شدند و به حضرت امام(ره) و ولایتفقیه جسارت کردند و به هتاکی علیه ساحت امام حسین(ع) پرداختند اما در تمام این جنایتها، شیخیوسف صانعی حامی فتنه و سران آن بود و در واقع از خود خلع صلاحیت کرد. طبیعی است که وقتی کسی غیرتش برای امام و ولایتفقیه و جمهوری اسلامی و حضرت سیدالشهدا(ع) نجنبد، با نظارت استصوابی شورای نگهبان هم مسئله داشته باشد و اگر مسئله نداشته باشد، باید شک کرد.
آقای صانعی درست میگوید که امام(ره) را درک نکرده که اگر درک کرده بود، از فتنه و آشوبی که سلطنتطلبان و سازمان منافقین و نتانیاهو و اوباما حمایت میکردند، جانبداری نمیکرد؛ اما او حق ندارد امامنشناسی خود را به ملت ایران نسبت دهد که در حماسه 9دی، بصیرت خود را نشان دادند.
اما درباره مقایسه ترورهای اول انقلاب با حصر سران فتنه، باید یک سؤال ساده و روشن از آقای صانعی پرسید: به نظر شما چرا سازمان تروریستی منافقین که آن ترورها را اول انقلاب مرتکب میشد، مثل خود شما از فتنه 88 حمایت کرد و وسط میدان نقشآفرین بود؟! آنها عوض شده بودند یا شما؟!