تحلیلگر فرانسوی در گفتوگو با کیهان اعلام کرد
ناگفتههایی از چگونگی به قدرت رسیدن ماکرون پای قاچاقچی بزرگ اسلحه و حامی داعش در میان است
یازدهمین هفته شورشهای فرانسه همچون شنبههای گذشته «خونین» برگزار و به گفته مقامات فرانسوی، نزدیک به 223 نفر در این روز به شمار بازداشتیها اضافه شد.
نحوه سرکوب جلیقهزردها، موضوعی است که مورد توجه بسیاری از رسانهها قرار گرفته است. دولت فرانسه، همزمان با دعوت سایر کشورها به رعایت حقوق، جلیقه زردها را «اراذل و اوباش» میخواند و برای سرکوبشان از هر وسیلهای استفاده میکند حتی از سلاح شیمیایی!
این را چندی پیش روزنامه انگلیسی دیلیمیل اعلام کرد. خبری که در میان هیاهوی رسانهای به درستی دیده نشد. این خبر به قدری مهم بود که تصمیم گرفتیم با یکی از کارشناسان امور فرانسه که چهرهای رسانهای محسوب میشود و درمتن اعتراضات مردمی هم قرار گرفته به گفتوگو بنشینیم. «تیری میسان» هر چند که بطور صریح این خبر را تایید نکرد اما اعتراف کرد که فرانسه از سلاحهایی استفاده میکند که کم از سلاح شیمیایی ندارد. «میسان» به کیهان گفت دولت فرانسه برای مهار جلیقه زردهای مخالف نظام سرمایهداری از گازهای شیمیایی خطرناکی استفاده میکند و برای سرکوب مخالفان حتی از گلولهای با نام «فلش بال» بهره میگیرد. فلش بال، گلولهای است بین جنگی و غیرجنگی! مصاحبه کیهان با «تیری میسان» نویسنده کتاب «یازده سپتامبر، دروغ بزرگ» را در ادامه بخوانید:
هفته پیش گزارشی از فرانسه منتشر شد که میگفت، فرانسه ظرفیت استفاده از تسلیحات شیمیایی علیه مردم خود را در صورت بالا گرفتن اعتراضات دارد. چگونه این ادعا را ارزیابی میکنید؟آیا این گفته صحیح است؟
نه این ادعا غلط است. پلیس تنها میتواند از گاز اشکآور طبق قانون برای آرام کردن اوضاع استفاده کند. اگر منظورتان آن چیزی است که در جنگ هشت سال تحمیلی علیه ایران استفاده شد که همان گازهایی بود که به سیستم اعصاب لطمه وارد میکرد، نه، در فرانسه استفاده نخواهد شد. البته این را هم بگویم که «دیلی میل» برای اولین بار این گزارش را منتشر کرد. در این گزارش آمده بود گازهای اشکآور مورد استفاده پلیس فرانسه، گستره وسیعی دارد و برخی از گازهای شیمیایی خطرناک را هم در بر میگیرد. چنانکه در انگلیس استفاده از این گازها محدودتر است و شامل گستره وسیعی از گازها نمیشود. البته باید این را هم اضافه کنم که رسانه «دیلی میل» بسیار نزدیک به سرویس اطلاعاتی انگلیس است. فرانسه در موضوع «برگزیت» از نگاه انگلیسیها نقش منفیای را ایفا کرد و این یک انتقام سیاسی از نگاه من محسوب میشود. هر چند که این موضوع فرانسه را تطهیر نمیکند. اما نکتهای که حائز اهمیت است، استفاده پلیس فرانسه از سلاحی به نام «فلش بال» برای کنترل اوضاع است که بسیار نگرانکننده است. این نوع از سلاحها بسیار خطرناکاند که باید با احتیاط بسیار زیادی مورد استفاده قرار گیرد. با این وجود در شرایط فعلی در ابعاد گستردهای مورد استفاده قرار گرفته و تعداد زیادی از زنان و کودکان را زخمی و یا معلول کرده است. چندین هزار معترض فرانسوی اکنون در زنداناند و منتظر برگزاری دادگاه تا جرم آنها تفهیم شود، بدون آنکه بدانند اتهامشان چیست باید در زندان بسر ببرند. این سیاست دولت(ماکرون)است که برای ترساندن مردم و محدود کردن آنها آمار زندانیها را بالا میبرد. یک معترض که اتفاقا یک بوکسور است(اشاره به کریستوف دتنژه قهرمان پیشین مشت زنی فرانسه) در حالی که مشغول ضرب و شتم یک مامور بوده، از خود فیلمی بر جای گذاشته و دستگیر شد و حالا در زندان است. دوستان او به فکر نجاتش میافتند و حسابی را به منظور جمع کردن وجهی برای نجاتش در یک بانک تاسیس میکنند. در یک روز توانستند مبلغی بیش از نیاز را در این حساب جمع کنند. حاکمیت فرانسه بلافاصله پس از مطلع شدن از این اقدام، فورا دستور به بستن آن حساب میدهد.
فرانسه همواره از وضعیت حقوق بشر در سایر کشورها مخصوصا ایران انتقاد کرده و اکنون خود در حال سرکوب مردم است. در این باره برای خوانندکان کیهان، توضیحی بفرمایید.
حاکمیت کنونی فرانسه در اداره کشور اصولی برای خود دارد اما اعتقادی به عملیاتی کردن این اصول وجود ندارد. آنها به سادگی و سریع از اصول خود کنار میکشند به ویژه اگر حس کنند که موقعیتشان به خطر میافتد.
هستند کسانی که معتقدند بحران کنونی فرانسه هیچ راهحل اقتصادی ندارد و اوضاع کنونی بن بستی است که اقتصاد لیبرال در آن گرفتار شده است. نظر شما چیست؟
بحران کنونی به علت عدم رضایت مردم به افزایش مالیاتهای سوخت آغاز شد. مردم نسبت به قانونی بودن و یا نبودن این مالیاتها حرفی ندارند بلکه معتقدند که با افزایش مالیاتها دیگر نمیتوانند به راحتی امورات زندگی خود را بگذرانند و پول کافی نخواهند داشت.
این نکته را هم باید در نظر گرفت که، بحران اقتصادی غرب پس از فروپاشی شوروی ابعاد جدی پیدا کرد و اکنون به نقطه اوج خود رسیده است. پس از فروپاشی شوروی سیاست غرب در پول و ساختن پول خلاصه شد. سود هر شخص به تنها ارزش غرب تبدیل شده است. از آنجایی که سرمایهداری یک منطق است و نه یک پروژه سیاسی، ساختار دولتی از نظر مردم دیگر کارکرد خود را از دست داده است. در غرب دیگر میلی به تولید نیست. میلی به توزیع ثروت نیست. میلی به هیچ کار جمعی و همگانی نیست. برای همین محصولات چینی در غرب جاخوش کرده است. بحران آنقدر عمیق است که از نگاه من یک انقلاب اساسی نیاز است، هم یک انقلاب اقتصادی و هم یک انقلاب معنوی، وقت آن فرا رسیده که به جابجایی آزادانه سرمایه در دنیا پایان دهیم. ما باید به تمام قرار دادهای ناعادلانه در 25 ساله گذشته پایان دهیم و گردش عادلانه ثروت را جایگزین آن کنیم، وگرنه همچنان خودمان با خودمان خواهیم جنگید.
آینده ماکرون را چگونه ارزیابی میکنید؟آیا او میتواند زیر بار فشارهای داخلی دوام بیاورد؟
ماکرون هیچگاه تا قبل از انتخابات ریاست جمهوری به دست مردم کشورش انتخاب نشده بود. او دراین مورد از حمایت سرمایهگذاران بینالمللی همچون «هنری کراویس» بهره مند شد. او یک سرمایهگذار بسیار بزرگ است. او یکی از مهرههای مهم در قاچاق اسلحه بهشمار میرود. او بزرگترین حامی شخصی از داعش بشمار میرفت. ماکرون بخشی ازاشتباهات گذشته است.