kayhan.ir

کد خبر: ۱۵۲۷۵
تاریخ انتشار : ۲۱ خرداد ۱۳۹۳ - ۱۹:۱۴
تأملاتی در نقش رسانه ملی در فرهنگ­ سازی نقد جدی و طرح پرسش‌های‌اجتماعی

پایش ثریایی!

روزگاری را در کشورمان به یاد داریم که معروف بود به دوران سازندگی و یادمان هست که چه تعداد روزنامه و نشریه در کشور منتشر می شد و فضا تا چه حد قابلیت نقد داشت و اساسا تعداد رسانه هایی که بخواهند یا بتوانند در به وجودآوردن چنین فضایی نقش ایفا کنند تا چه حد بود -چه به لحاظ کمی و چه از جهت کیفی... بگذریم!

 محمد قمی

اینک اما با گسترش و تنوع رسانه های مختلف به ویژه در عرصه فضای دیجیتال و نیز مکتوب و رسانه های دیداری، این موضوع از اهمیت مضاعفی برخوردار می شود. اینکه فرصت و موقعیت طرح مسایل را چه کسی به صورت پیشروانه و نه منفعلانه برعهده می گیرد و جهت دهی و تحریک و ترغیب افکار عمومی را سامان می دهد.بی‌تردید این یک جنگ رسانه ای تمام عیار است که هم قدرت سخت افزاری در آن مهم و تأثیرگذار است و هم توان نرم و کار فکری و تولید محتوایی.
در کشور ما، فراگیرترین رسانه که بیشترین پوشش و انبوه مخاطبان را در اقصی نقاط، در اختیار دارد، رسانه ملی یا همان صدا و سیماست. و فضای کنونی مخاطبان و افکار عمومی آنها که در معرض انبوهی از رسانه های مختلف و متنوع است، حساسیت و اهمیت کار تلویزیون ما را چند برابر می کند.
آیا رسانه ملی خود را برای این صف آرایی و مواجهه سهمگین و برق آسا و خطیر آماده کرده است و به صورت روزآمد، توانسنجی می کند و بر غنای داشته ها و تولیدات خود می افزاید؟
اما حقیقت آن است که طی سال های اخیر، رسانه ملی در عرصه نقد اجتماعی و توجه به مباحث مهم حوزه فرهنگ و اقتصاد گام های مهم و موثری برداشته است.
این تلاش ها به دنبال تأکیدات مکرر رهبر معظم انقلاب در حوزه فرهنگ و اقتصاد صورت پذیرفت. تأکیداتی که در عرصه فرهنگ مبتنی بر نوعی نگرانی از روند فرهنگ کشور بود. این تأکیدات البته متعلق به امروز و دیروز نیست و ایشان از سال های دور به این سو بارها بر این نکات فرهنگی و اقتصادی تأکید ورزیده اند. توجه ایشان به موضوع «تهاجم فرهنگی» و بعد هم «شبیخون فرهنگی» و آنگاه «ناتوی فرهنگی» و اشارات مستمر ایشان بر مولفه های اقتصاد مقاومتی طی سال های مختلف که یکی از نمودهایش بروز در عناوینی بود که برای نامگذاری سال ها انتخاب می کردند و از «اصلاح الگوی مصرف» گرفته تا «حمایت از کار ایرانی» و... ظهور یافت.
یکی از بیانات اخیر رهبر انقلاب در دیدار با اعضای مجلس خبرگان رهبری بود که بار دیگر بر اهمیت مقوله فرهنگ تأکید کردند و از وضعیت فرهنگی کشور ابراز نگرانی فرمودند. ایشان با اشاره به جایگاه و اهمیت فرهنگ در نظام اسلامی فرمودند :” اگر رخنه‌ای در فرهنگ ایجاد شود مثل مشکلات اقتصادی نیست که بتوان با سبد کالا و یارانه نقدی آن را رفع کرد !”  ایشان همچنین رهنمود‌هایی نیز درباره بهبود وضعیت فرهنگی کشور بیان نمودند؛ رهنمود‌هایی که باید توسط نهاد‌های فرهنگی اجرایی شوند .
بی تردید یکی از مهم ترین نهادهای فرهنگی و رسانه ای کشور که وظیفه اصلی و سنگینی در این حوزه دارد، رسانه ملی است. گرچه انعکاس و انتشار هنرمندانه این منویات در برنامه های جذاب نمایشی تلویزیون کمتر دیده شده و در این مسیر راه درازی برای طی شدن و رسیدن به نقطه ای مطلوب و قابل اتکا وجود دارد، اما توجه به طرح مباحث و نگاه نقادانه و تحلیلی به عرصه های فرهنگی و اقتصادی همان چیزی است که طی سالهای اخیر در برنامه‌های گفت وگومحور تلویزیون قابل ردیابی است. به ویژه در برنامه هایی همچون «پایش» که به بررسی مباحث اقتصاد مقاومتی و مباحث پیرامونی این حوزه می‌پردازد و نیز برنامه «ثریا» که به بحث تولید علم و توجه به ویژگی درون زا بودن حرکت های علمی و پیشروانه توجه می نماید می توان این توجه و تنبه را دید.
توجهی که از متن دغدغه های رهبر انقلاب بیرون می تراود و پی گیری منویات معظم له را مدنظر خویش قرار داده است. از جمله ویژگی های ارزشمند برنامه «پایش» می توان به عالمانه بودن مباحث این برنامه با توجه به حضور نخبگان عرصه های علم و فن آوری و اقتصاد در آن اشاره نمود باید گفت؛ ارائه برنامه‌ها و دستاوردهای علمی نخبگان حوزه های مختلف علمی کشور همان مسیر مهم و روند خطیری است که در برنامه «ثریا» دنبال می شود. نگاه تحلیلی و عالمانه و روند نقادانه این برنامه ها باعث می شود تا مخاطب در یک میدان جدی و فعال علمی بتواند با تصویر و تحلیل درستی از وضعیت علمی کشور روبه رو شود. تصویری که هم نیمه پر و هم نیمه خالی لیوان را نشان می دهد و هم به کاستی ها و عقب ماندگی ها و هم به رویش ها و ترقی ها و پیشرفت های کشور در این حوزه ها توجه دارد. در این میان برنامه «دیروز، امروز، فردا» هم تلاش دارد با مدنظر قراردادن مباحث فرهنگی و سیاسی روز، به تحلیل جامعی از وضعیت کشور در حوزه های مختلف فرهنگی و سیاسی بپردازد و افق روشنی را برای مخاطب خویش تدارک ببیند. گذشته از همه این نقاط قابل توجه، همین که این گونه برنامه ها فضا را برای طرح متین و موقر موضوعات مختلف از دریچه رسانه ملی برای افکار عمومی پدیدآورند و به دنبال دریافت پاسخ های روشن برای نقاط سوال برانگیز این حوزه ها باشند امر مبارک و قابل دفاعی است. رسانه ملی باید تلاش کند تا ضمن پوشش دادن به همه سوالات و دغدغه های مردم و با کشاندن این بحث ها از کف جامعه به محیط عالمانه و متینی در رسانه فراگیر ملی، به این امر جامه عمل بپوشاند که مردم ما خوراک فکری و تغذیه روحی خویش را نه از شبکه های معاند ماهواره ای، بلکه از شبکه های قابل اطمینان داخلی کسب کنند. در این راه بار مسئولیت سنگینی بر دوش برنامه سازان و مدیران رسانه ملی است. جالب است که بخش قابل توجهی از این گونه برنامه ها در رسانه ملی به وسیله جوانان خوشفکر انقلابی صورت می پذیرد.همان جوانانی که رهبری درباره شان فرمودند:
« واقعاً همه باید قدر جوانان مؤمن و انقلابی را بدانند زیرا همین جوانان هستند که در روز خطر، سینه سپر می کنند.»
و یادآوری کردند:
«کسانی که به این جوانان با بدبینی نگاه می کنند و تلاش دارند آنها را منزوی کنند، به انقلاب و کشور خدمت نمی کنند.»
نهایتا اینکه تلاش دست اندرکاران این برنامه ها در جلب توجه و تنبه مخاطبان به سمت رسانه داخلی و کوشش برای طرح عالمانه و در عین حال صریح و جذاب پرسش هایی که در فضای جامعه فعال و پرکشش است، تلاشی است درخور که باید هدف حمایت مدیران و برنامه سازان و سیاستگذاران رسانه ملی قرارگیرد.