لذتهای حلال و حرام از منظر قرآن
مجتبی کریمیاصل
نسبت احساس لذت و خوشبختی حقیقی
لذت، حالتی خوش در انسان است؛ بنابراین، باید آن را از کیفیات دانست، البته از کیفیات روانی و باطنی که جز از راه آثار و نشانهها نمیتوان در شخص دیگر آن را مشاهده کرد. هر چند که سعادت و خوشبختی، نیز از احساسات و کیفیات باطنی و روانی است، اما به نظر میرسد که همانند معقولات ثانوی همچون وجوب و امتناع و امکان باشد؛ در حالی که میتوان گفت که لذت به یک معنا از معقولات ثانوی است؛ زیرا نخست احساس لذت به انسان دست میدهد و از این کیفیت و احساس باطنی و روانی، حالت دومی پدید میآید که از آن به سعادت و خوشبختی تعبیر میشود. بنابراین، اگر احساس لذت تحقق نیابد، گویی نمیتوان سخنی از احساس خوشبختی به میان آورد؛ زیرا نمیتوان کسی را یافت که احساس خوشبختی داشته باشد، ولی احساس لذت نداشته باشد. البته خاستگاه احساس خوشبختی، تنها احساس لذت نیست و به نظر میرسد که امور دیگری باید در کنار احساس لذت باشد تا احساس خوشبختی تحقق یابد؛ به عنوان نمونه برای تحقق احساس خوشبختی میبایست احساس امنیت و آرامش و نیز رفاه و آسایش تحقق یابد و نیازهای جسمی و روانی انسان پاسخی مثبت یابد تا چنین احساسی تحقق مییابد؛ با این همه میتوان گفت که احساس لذت که به حوزه رفاهی و آسایشی و جسم انسان مربوط است، زمانی که رخ میدهد انسان احساس خوشبختی میکند؛ زیرا خاستگاه احساس لذت و عامل تحقق بخش آن، امری مادی و مربوط به حوزه بدن است که در روان شخص خود را نمایش میدهد؛ پس با عامل مادی لذت که در تن تحقق مییابد، احساس روانی در انسان ایجاد میشود که نتیجه آن با امور دیگر، احساس خوشبختی است.
از آنچه گفته شد معلوم میشود که احساس لذت از یک امر جزیی و شخصی، تا چه اندازه در تحقق احساس کلیتری به نام خوشبختی و سعادت نقش دارد. بر همین اساس، نمیتوان از خوشبختی و سعادت انسان سخن گفت، ولی از احساس لذت وی سخنی نگفت و درباره عوامل ایجادی و تاثیرگذار در احساس لذت بیتفاوت بود.
با این همه از نظر آموزههای قرآن، احساس لذت میتواند از یک امر حلال و طیب باشد، یا از یک امر حرام و خبیث؛ اما تفاوت میان دو عامل ایجادی احساس لذت را نمیتوان نادیده گرفت؛ زیرا امر حلال و طیب، به سبب مصلحت و تناسب با انسان و حقایق هستی، احساس واقعی و حقیقی و به نوعی پایدار از لذت را ایجاد میکند و احساس خوشبختی و سعادت آن در شخص برخوردار از لذت نیز واقعی و حقیقی است؛ اما احساس لذت و خوشبختی که از امر حرام و خبیث به شخص دست میدهد، غیر واقعی، غیر حقیقی و ناپایدار است، به طوری که پس از زمانی شخص، نه تنها از احساس لذت به احساس درد و رنج مبتلا میشود بلکه احساس خوشبختی نخواهد داشت و احساس لذت و خوشبختی وی لحظهای و ناپایدار است؛ اما در احساس لذت طبیعی و واقعی و حقیقی، احساس خوشبختی پایدار و بیهیچ درد و رنجی خواهد بود و شخص احساس پشیمانی نخواهد کرد.
فرق احساس لذت و احساس شهوت
واژه لذت در قرآن، به حالتی روانی اسناد داده شده که دارای خاستگاه و علت و عامل مادی باشد. بنابراین، لذت بر خلاف شهوت تنها دارای علت و عامل مادی واقعی است، در حالی که شهوت این گونه نیست؛ زیرا میتواند علت و عامل آن اعتباری باشد، مانند احساس مالکیت ثروت و مال که به عنوان یک شهوت مطرح شده است.
خدا در قرآن، علت و عامل روانی احساس لذت را به شرب و نوشیدن نسبت میدهد و میفرماید: بَيْضَاءَ لَذَّهًٍْ لِلشَّارِبِينَ لَا فِيهَا غَوْلٌ وَلَا هُمْ عَنْهَا يُنْزَفُونَ؛ بادهاى سخت سپيد كه نوشندگان را لذتى خاص مىدهد، نه در آن فساد عقل است و نه ايشان از آن به بدمستى و فرسودگى مىافتند. (صافات، آیات 46 و ۴۷)
همچنین در جایی دیگر میفرماید: مثل بهشتى كه به پرهيزکاران وعده داده شده چون باغى است كه در آن نهرهايى است از آبى كه رنگ و بو و طعمش برنگشته و جويهايى از شيرى كه مزهاش دگرگون نشود و رودهايى از باده اى كه براى نوشندگان لذتى است و جويبارهايى از انگبين ناب و در آنجا از هرگونه ميوه براى آنان فراهم است و از همه بالاتر آمرزش پروردگار آنهاست. آيا چنين كسى در چنين باغى دلانگيز مانند كسى است كه جاودانه در آتش است و آبى جوشان به خوردشان داده مى شود تا رودههايشان را از هم
فرو پاشد. (محمد، آیه ۱۵)
اما درباره احساس شهوت و عوامل ایجادی آن میفرماید: دوستى خواستنيهاى گوناگون از زنان و پسران و اموال فراوان از زر و سيم و اسبهاى نشاندار و دامها و كشتزارها براى مردم آراسته شده ليكن اين همه مايه تمتع زندگى دنياست و حال آنكه فرجام نيكو نزد خداست. (آل عمران، آیه ۱۴)
بنابراین، عوامل احساس شهوت میتواند امر واقعی یا اعتباری باشد؛ زیرا ملکیت، یک امر اعتباری است نه واقعی؛ پس اگر به کسی احساس شهوت دست دهد و بخواهد به چیزی گرایش و میل شدیدی پیدا کند، ممکن است این گرایش به یک امر واقعی باشد یا یک امر اعتباری.
بر این اساس میتوان گفت که احساس شهوت اعم از احساس لذت است؛ زیرا احساس شهوت نسبت به امر اعتباری و واقعی است، در حالی که احساس لذت با امر واقعی تحقق مییابد.
انواع لذتهای حلال و حرام
عامل لذت میتواند امری واقعی حلال و طیب یا امر واقعی حرام و خبیث باشد. از همین رو خدا در بیان لذتهای حقیقی و سازنده به عامل آن توجه خاص دارد. با نگاهی به آیات 46 و 47 سوره صافات دانسته میشود که اگر عامل احساس لذت، امری حلال و طیب باشد، انسان احساس خوشبختی میکند؛ چنانکه انسانهای بهشتی با شرابهای بهشتی و بادههای آن احساس خوشبختی میکنند؛ زیرا بادههای بهشتی فاقد آثار و پیامدهایی چون درد و رنج است. خدا میفرماید: بادهاى سخت سپيد كه نوشندگان را لذتى خاص مىدهد، نه در آن فساد عقل است و نه ايشان از آن به بدمستى و فرسودگى مىافتند. (صافات، آیات 46 و ۴۷)
این در حالی است که شرابهای غیربهشتی که انسان در دنیا از آن استفاده میکند، دارای آثار پلیدی چون فساد عقل و بدمستی و فرسودگی تن و روان است و انسان پس از نوشیدن، گرفتار آن میشود؛ زیرا بادههای بهشتی طیب هستند، در حالی که بادههای زمینی، خبیث بوده و آثار زیانباری پس از نوشیدن به جا میگذارد.
از آنجاکه بادههای زمینی امری ناپاک و غیرمناسب با طبیعت تن و روان آدمی است، خدا آن را حرام دانسته است؛ زیرا چنین عوامل لذت، به جای مصلحت دارای مفسده است و احکام اسلام و قرآن بر اساس مصالح و مفاسد شکل گرفته است؛ پس هر چه را که دارای مصلحت قوی یا ضعیف است، در ساختار حلال، واجب و مستحب، و هر چه را دارای مفسده قوی یا ضعیف است، حرام و مکروه قرار داده است.
خدا درباره علت تحریم بادههای زمینی لذتآفرین لحظهای، میفرماید: درباره شراب و قمار از تو مىپرسند بگو در آن دو گناهى بزرگ و سودهايى براى مردم است، ولى گناهشان از سودشان بزرگتر است و از تو مىپرسند چه چيزى انفاق كنند؟ بگو مازاد بر نيازمندى خود را. اين گونه خداوند آيات خود را براى شما روشن مىگرداند، باشد كه بينديشيد. (بقره، آیه ۲۱۹)
پس از نظر قرآن، زیانهایی در شرابهای زمینی است که موجب حرمت آن شده است؛ چرا که منافع آن اندک و مفسده آن بسیار است.
خدا در تفسیر این حکم خویش در جایی دیگر میفرماید: همانا شيطان مىخواهد با شراب و قمار ميان شما دشمنى و كينه ايجاد كند و شما را از ياد خدا و از نماز باز دارد، پس آيا شما دست برمىداريد. اى كسانى كه ايمان آوردهايد شراب و قمار و بتها و تيرهاى قرعه پليدند و از عمل شيطانند پس از آنها دورى گزينيد، باشد كه رستگار شويد.(مائده، آیات 90 و ۹۱)
براساس این آیات، شراب لذتآفرین زمینی به دلیل زوال عقل و فرسودگی تن و روان موجب دشمنی و عداوت میان مردم میشود و خانواده و جامعه را دچار بحران و بلکه نیستی میکند، از همین رو، شراب و باده زمینی چیزی جز رجس و پلیدی و از ابزارهای شیطان برای ایجاد دشمنی میان مردمان نیست. کسانی که گرفتار شرب خمر هستند، از ذکر الهی و نماز و حرکت در مسیر کمالی جدا شده و به مسیر هلاکت و ضلالت میافتند.
از نظر قرآن هر عضوی از اعضای بدن انسان میتواند لذت ببرد؛ پس لذت تنها برای خوردن و نوشیدن نیست، بلکه میتواند لذت جنسی و غیر جنسی را شامل شود. انسانها از مناظر زیبا لذت چشمی میبرند و روان آدمی از این لذت و شهوت برخوردار میشود. خدا میفرماید: سينيهايى از طلا و جامهايى در برابر آنان مىگردانند و در آنجا آنچه دلها آن را بخواهند و بدان اشتها و شهوت دارند و ديدگان را لذتی خوش آيد هست؛ و شما در آن جاودانيد. (زخرف، آیه 71)
در این آیه شهوت را به روان و نفس آدمی و لذت را به چشم یعنی ابزار نسبت داده است تا معلوم شود که لذت بیشتر برای ابزارها و حواس است تا احساسات باطنی؛ هر چند که به طور طبیعی وقتی لذتی برای ابزارهای حسی از چشایی و بویایی و شنوایی و گویایی و بساوایی است، احساسات و روان آدمی نیز بهرهمند خواهد شد.
به هر حال، هر یک از ابزارهای حسی انسان برای خود یک نوع لذت خاص دارد که آثار آن در روان آدمی خودنمایی میکند.
محدودیتهای بهرهگیری از لذتهای دنیوی
از نظر قرآن، لذتهای حلال در دنیا به سبب برخی از تاثیرات باید مدیریت و مهار شود؛ زیرا لذتهای جنسی و غیرجنسی هرچند که حلال است و انسان میبایست از آنها برای برآورد نیازهای گوناگون خویش بهره برد؛ اما نباید در این امر راه افراط و تفریط را در پیش گرفت.
همان طوری که تفریط در لذتهای حلال جایز نیست، افراط در این امر نیز جایز و روا نیست. برخی از مردم حلالهای خدا را بر خود تحریم میکنند؛ در حالی که هر یک از حلالهای الهی برای انسان فوایدی دارد. از همین رو خدا تحریم لذّات حلال بر خویشتن را امرى ناروا دانسته (مائده، آیات 87 و 88) و حتی کسانی را که با سوگند و نذر بر آن هستند تا حلال خدا را بر خویش حرام سازند، سرزنش کرده و سوگند و قسم ایشان دراین باره را لغو و باطل دانسته است(مائده، آیه 89)؛ زیرا بر اساس روايتى از رسول خدا (ص) چنین سوگندی لغو است و انسان نمیتواند حلال خدا را با سوگند و قسم برخود حرام کند. (تفسير نورالثقلين، ج 1، ص 665، ح 320) پس ازنظرحکم تکلیفی جایز نیست تا کسی حلال خدا را حرام کند، و از نظر حکم وضعی اگر کسی با سوگند و قسم خواست تا حلال خدا را حرام کند، چنین سوگندی لغو و باطل است و هیچ آثاری بر آن مترتب نیست.
همان طوری که تحریم امور حلال همچون لذت جنسی جایز نیست، اما شخص نباید در این امر راه افراط و زیادهروی را در پیش گیرد؛ از همین رو خدا از مردمان میخواهد تا تعفف پیشه گیرند یا در ماه رمضان از شهوات و لذتهای جنسی خویش بکاهند؛ زیرا از نظر قرآن، گرایش زیاد و افراط به شهوات و لذتهای جنسی انسان را به خیانت میکشاند به طوری که حتی احکام شرعی را نادیده گرفته و بر خلاف آن عمل میکند.(بقره، آیه 187)
از نظر خدا محدود کردن لذّت جنسى به حیطه مشروع آن، امری لازم و قطعی است (نساء، آیه 24) اما حتی در مشروع آن نیز نمیبایست راه افراط را پیمود؛ زیرا زیادهروی در هر کاری از جمله لذت جنسی میتواند انسان را به خیانت و رفتار خلاف قانون و شریعت بکشاند.(بقره، آیه 187)
لذتهایی که انسان از طریق عوامل باطل و خبیث و حرام به دست میآورد، نه تنها لذتهای مثبت و سازندهای نیستند، بلکه آثار و پیامدهای بدی را به دنبال داشته به طوری که لذت را بر کام لذت جویان تلخ میکند. کسانی چون منافقان و کافران دنبال این گونه لذتها هستند در حالی که دستهای آنان از لذتهای پایدار اخروی خالی خواهد بود.(توبه، آیات 67 تا 70)
همچنین از نظر قرآن، نوع لذتی که کافران و منافقان و مشرکان از آن بهره میبرند، در شمار لذتهای حیوانی است؛ زیرا چنانکه گفته شد، لذت از طریق عوامل مادی برای حواس گوناگون انسانی پدید میآید. شکی نیست که چنین لذتهایی در حد حواس حیوانی است(محمد، آیه 12)، اما مومنان برای لذت اصالتی تمام، قائل نیستند، با آنکه از لذتهای حواس بهرهمند میشوند. از این رو لذتی که مومنان میبرند یک لذتی فرا حیوانی است؛ زیرا افزون بر اینکه از حلال و طیب لذتبخشها استفاده میکنند، بلکه بیشتر جنبه معنوی و روانی امور زندگی برای آنان اهمیت دارد؛ لذا عطر و بوی لذت آنان، عطر و بوی بهشتی و از مصادیق روح و ریحان است.
از نظر قرآن کسانی که از لذتهای حیوانی و عوامل گوناگون باطل و خبیث آن بهره میبرند، در بلندمدت و نیز در آخرت از لذتهای حقیقی و واقعی محروم خواهند شد.(احقاف، آیه 20؛ محمد، آیه 12)