هدایت و ضلالت خدا(پرسش و پاسخ)
پرسش:
اینکه خدای متعال در قرآن کریم میفرماید: «هر که را بخواهد هدایت و یا گمراه میسازد» سؤال این است که حضرت حق این فعل را بر چه مبنایی انجام میدهد تا با ملاکهای عقلانی سازگار بوده و شبهه تبعیض یا بیعدالتی را نداشته باشد؟
پاسخ:
آیه شریفه که در سوره نحل آیه 93 آمده است: «یضل من یشاء و یهدی من یشاء» ناظر بر چند معنا است:
اول اینکه مراد از هدایت و ضلالت بندگان، اخبار باشد از قدرت حق تعالی بر انجام هدایت و ضلالت. یعنی خداوند قادر است بر هدایت هر کس که بخواهد به اینکه طوعاً (خواسته) یاکرها (ناخواسته) او را رو به خیر یا رو به شر بکشاند، اما چون سلب اختیار از عبد، منافی حکمت خداست، لذا چنین معامله نمیفرماید؛ زیرا اگر چنین کاری انجام دهد، استحقاق ثواب و جزا پیدا نمیگردد و لذا آیه مبارکه اخبار از اصل قدرت است نه اخبار از وقوع.
دوم آنکه: مراد از هدایت در این آیه مبارکه قطعاً ارائه طریق نیست؛ زیرا آن به توسط انبیا و اوصیا (علیهمالسلام) به جمیع مکلفین ابلاغ شده و همچنین مراد از هدایت، ایصال به مطلوب بودن اختیار عبد نیست؛ زیرا آن منافی اختیار و استحقاق ثواب و عقاب است، پس مراد به هدایت و ضلالت در این آیه، توفیق و خذلان است و حقیقت توفیق آن است که حق تعالی عبد را مورد الطاف خاصه خود قرار دهد و تسهیل فرماید برای او طریق سعادت را به اینکه قلبش را مایل به خیرات و شوقش را زیاد فرماید و اسباب خارجی که در سعادت او دخالت دارند فراهم آورد و آنچه موجب دور شدنش از معصیت است از او دریغ نفرماید و مرتبه کامل این نوع هدایت آن است که به عبد، حلاوت طاعت و مرارت معصیت را بچشاند و بدیهی است که این نوع هدایت که عبارت از تسهیل راه سعادت است، منافات با اختیار عبد ندارد و بنابراین، معنای آیه مبارکه چنین میشود:
توفیق میدهد خداوند (به جمیع اسباب)، سعادت هر کس را که بخواهد و محروم میفرماید از الطاف خود (به جمیع اسباب) هرکس را که بخواهد (یعنی به خودش واگذار میفرماید).
مخفی نماند که مشیت خدا بدون علت نیست؛ یعنی مشیت او به هدایت و ضلالت عبد براساس استحقاق عبد است و به واسطه قبول کردن دعوت انبیا خود را مستحق الطاف خداوندی نموده است:
(و الذین اهتدوا زادهم هدی و اتیهم تقویهم).
و چون هدایت و توفیقات خدا مراتب دارد، پس هر مرتبه از هدایت را که عنایت فرمود، هرگاه عبد پذیرفت و شکر نمود، مستحق مرتبه بالاتر میگردد و هکذا چنانچه ممکن است عبد به سوء اختیارش خود را مستحق خذلان و محرومیت و ضلالت نماید.
همان طور که خدای متعال در قرآن کریم در سوره صف آیه 5 میفرماید: «فلما زاغوا ازاغ الله قلوبهم» پس چون (از حق و ارزشهای الهی منحرف شده و) برگشتند، خداوند دلهایشان را (منحرف و از مسیر الهی) برگردانید. بنابراین ریشه و منشأ هدایت و ضلالت الهی در یک کلام به علل و اسباب آن یعنی نوع انتخاب و عملکرد انسانها برمیگردد.