اخبار ویژه
دوباره وعده بیجا ندهید FATF ارزانی نمیآورد آقای روحانی
یک سایت حامی دولت از روحانی خواست از تجربه وعدههای برجامی عبرت بگیرد و این بار معیشت مردم و اقتصاد کشور را به FATF گره نزند.
عصر ایران نوشت: بعد از خواندن این سخنان رئیسجمهور که «اگر میگویید FATF باشد یا نباشد، یک نفر نمیآید بگوید اگر باشد 20 درصد ارزانتر کارها انجام میشود و اگر نباشد 20 درصد گرانتر.» یاد حدیث معروف پیامبر اسلام افتادم؛ «لا یلدغ المؤمن من جحر واحد مرتین» یک مومن از یک سوراخ دو بار گزیده نمیشود.»
روحانی قبل از رسیدن به توافق هستهای اعلام کرد با برجام بسیاری از مشکلات کشور حل خواهد شد. این سخنان او باعث شد حتی بعد از برجام برخی از مردم تصور کنند دلار به کانال هزار تومان باز خواهد گشت.
عصر ایران با اشاره به شوکهای اقتصادی یک سال اخیر و صعود قیمت دلار تا نزدیکی 20 هزار تومان مینویسد: شاید اگر روحانی اجازه میداد توافق هستهای به سرانجام برسد و بعد از دستاوردهای آن با توجه به رفتار طرف مقابل با مردم سخن میگفت، امروز با توقعات کمتری روبهبرو بود.
حالا باز رئیسجمهور همان اشتباه را تکرار میکند و ارزان شدن 20 درصد بعد از تصویب نهایی FATF میگوید نباید این توقع را در مردم ایجاد کرد که با این گروه ویژه اقدام مالی، مشکلات کشور حل خواهد شد.
برجام نمونه خوبی است برای این معنا که توافقات بینالمللی را نباید در کلام با معیشت مردم گره زد. دولت کار خود را انجام دهد و بعد از ایجاد گشایش در امور از آن حرف بزند، نه قبل از آن. از همین الان به رئیسجمهور روحانی اعلام میکنیم که منتظر این جمله باشد که «دیدید با FATF هم چیزی ارزان نشد و گرهای به گرههای کشور اضافه شد.»
نشخوار نقشه سوخته ترامپ و منافقین از سوی سعید حجاریان
یکی نیست به حجاریان بگوید؛ تجربه فتنه 88 برای شما کم نبود؟ شما در دادگاه آن روزها چه گفتید، همه آنها را فراموش کردید؟ باز فیلتان یاد هندوستان افتاده است؟!
روزنامه رسالت در یادداشتی به قلم محمدکاظم انبارلویی نوشت: اصلاحطلبان را اگر دو تیره حساب کنیم، یک بخش بدخیم دارند، یک بخش خوشخیم. بخش بدخیم آنها همان کسانی هستند که در همگرایی با غرب در جنگ نرم علیه ملت ایران در فتنه 18 تیر 78 و فتنه تقلب در سال 88 سنگ تمام گذاشتند و به عنوان سربازان نتانیاهو در لشکر و حشم براندازی عمل میکردند و میکنند.
برگزاری دادگاه اهالی فتنه یک رونمایی از این جماعت روسیاه بود. متاسفانه جلوی برگزاری دادگاهها را گرفتند و نگذاشتند این رونمایی با شفافیت بیشتری صورت گیرد.
اخیرا که دکور دموکراسی در فرانسه به هم ریخته و پاریس به یک شهر جنگزده تبدیل شده، جماعت روشنفکر رویشان نمی شود سربلند کنند. احدی از این جماعت سر بلند نمیکنند که بالاخره دموکراسی چه شد؟ آزادی به کجا رسید؟ تحمل مخالف، کیلویی چند است؟
توی این بلبشویی که در اروپا، سگ صاحبش را نمیشناسد، جماعتی به فکر این افتادهاند که برای انحراف مردم از آنچه در اروپا میگذرد، یک قدری قد و قواره دموکراسی و حقوق بشر و آزادی بیان در داخل را ورانداز کنند.
مصاحبه اخیر سعید حجاریان از برخی تحرکات اصلاحطلبان رونمایی میکند. وی در پاسخ به سوالی در مورد این که برای پیشبرد پروژه اصلاحات چه استراتژیای اتخاذ کرد؟ بیپروا میگوید؛ «میتوان به نافرمانی مدنی فکر کرد. نافرمانی مدنی در خلأ شکل نمیگیرد. ابتدا باید تجمع سلولی داشت و سپس تجمعهای موضوعی و بعد هم تجمعهای سراسری انجام شود». وی با اظهار تاسف از شکست پروژه کشف حجاب میگوید: «دختران خیابان انقلاب نافرمانی مدنی (بخوانید کشف حجاب) میکنند، اما چون سازمان ندارند و سراسری نیستند، به نتیجه نمیرسند.»
چرا برخی اصلاحطلبان به این روز افتادهاند؟ حضور آنها در دولت اعتدال چوب لای چرخ سیاست، فرهنگ، اقتصاد و معیشت مردم گذاشت. ترامپ فکر میکرد با خروج از برجام، اوضاع ایران به هم میریزد و مردم به این نوع پروژهها «اعلام جنگها» توجه میکنند و میریزند توی خیابان، اما نشد. منافقین به آنها قول داده بودند حتما در درون نظام شکاف در رأس ایجاد میشود، در پایین هم هستند کسانی که فشار از پایین تا چانهزنی در بالا برای فروش مملکت به اجانب را نمایندگی کنند، اما تست آنها در دیماه سال گذشته و مرداد امسال جواب نداد. مردم ما فهیمتر از آن هستند که دشمن فکر میکرد. حالا یک توطئه سوخته و یک ماموریت لو رفته را سعید حجاریان در قالب «پروژه اصلاحات»، «تکرار» میکند. خدا رحمت کند شهید لاجوردی را، بارها گفته بود این جریان دنباله جریان منافقین هستند و به نیروهای انقلاب در مورد کژاندیشی، انحراف و کژتابی آنها هشدار داده بود.
یکی نیست به حجاریان بگوید؛ تجربه فتنه 88 برای شما کم نبود؟ شما در دادگاه آن روزها چه گفتید، همه آنها را فراموش کردید؟ باز فیلتان یاد هندوستان افتاده است؟! این واژگان چیست که لقلقه زبان و دهان شماست؟
«فشار از پایین»، «نافرمانی مدنی»، «تجمع سلولی» و... آنها که این تخم لق را در اندیشه سیاسی شما کاشتند، الان در پاریس دارند توفان درو میکنند. شما جوجه آنها هم نیستید، پس چرا در قد و قواره بازتولید آشوب و بحران ظاهر میشوید؟
مشکل اقتصاد این است که وزارت خارجه مسئول آن شده!
«مشکل اقتصاد ما این است که به جای اینکه ریش و قیچی دست وزارت اقتصاد در صنعت باشد، دست وزارت خارجه افتاده است».
روزنامه وطنامروز در یادداشتی نوشت: ریش و قیچی اقتصاد از سال 92 به این سو، بیشتر از اینکه دست وزیر اقتصاد، صنعت، کار و ... باشد، دست عباس عراقچی و محمدجواد ظریف بوده است. وعدههای اقتصادی رنگارنگ آقای رئیسجمهور هم بیشتر از آنکه مبتنی بر برنامهریزی در وزارت صنعت، اقتصاد و ... مطرح شده باشند، براساس فن دیپلماسی همین آقایان طرح شدهاند. لذا ما با اینکه ولیالله سیف را در مسئله توزیع دلار جهانگیری و محمد شریعتمداری را در مسئله قاچاق 5 هزار خودروی لوکس مقصر میدانیم، نباید یادمان برود این تخلفات همه در پناه چتری که محمدجواد ظریف برای مسئولان اقتصادی گسترده، رخنمایی کرده است. محمدجواد ظریف نه به خاطر آنکه زیر قراردادی امضا انداخته که حق شکایت هم برای ایران را در نظر نگرفته است، بلکه به خاطر چند سال آدرس غلط دادن به 80 میلیون ایرانی باید در پیشگاه تاریخ و قانون بازخواست شود.
خطای اساسی آقای ظریف این بوده و هست که وقتی به قول خودش «در اداره وزارت امور خارجه هم درمانده»، ریش و قیچی یک اقتصاد 80 میلیونی را چند سال است در دست گرفته، رها هم نمیکند. اما خوشمزگی آرایشگری اقتصاد به سبک ایشان این است که وی مهمترین راهبرد اصلاح اقتصاد ایران را، رفع بهانههای آمریکا و غرب میداند. در این واقعیت تلخ، نکته ظریفی نهفته است و آن اینکه ریش و قیچی اقتصاد ما در 5 سال گذشته، نه در دست آقای ظریف که به واقع در دست اروپا و آمریکا بوده است!
ما ریش و قیچی اقتصاد را به دست دشمن دادهایم، دشمن هم که برای آدم قبا نمیدوزد لابد، قیچی را در پهلو فرو میکند! نتیجه همین میشود که تورم چنین، ارز چنان و حتی پارسپورت ایرانی هم بهمان شود! آقای ظریف با هنر دیپلماسی خود کاری کرده که نبض اقتصاد ما با بهانههای آمریکا و اروپا بالا و پایین برود.
آقای رئیسجمهور آنقدر به سپردن ریش و قیچی اقتصاد ما به بیگانه تمایل داشت که «آب خوردن» مردم را هم به رفع بهانههای آنان گره زد. حالا اما همان آقای روحانی میگوید تحریمها فرصت است و مذاکره با آمریکا هم دیوانگی است.
مدل اصلاح اقتصاد به سبک آقای ظریف و عراقچی همین است که حالا 7 ماه بعد از خروج آمریکا از برجام به ما بگویند: «ایدههای جدید اروپا برای تعاملات تجاری در راه است!» در حالی که همین افراد پیش از این بارها و بارها برای اجرایی شدن بسته پیشنهادی اروپا ضربالاجل تعیین کرده بودند! عراقچی شهریورماه گذشته صراحتا گفته بود: «اروپاییها تا 13 آبان وقت دارند و از این تاریخ به بعد فایدهای ندارد بخواهند انجام دهند!» شخص آقای روحانی هم یک روز پس از خروج آمریکا از برجام طی تماس تلفنی خطاب به امانوئل مکرون تاکید کرده بود: «اروپا در شرایط کنونی فرصت بسیار محدودی برای حفظ برجام در اختیار دارد!»
چند روز بعد از این مکالمه، عباس عراقچی تصویر روشنتری از این «فرصت محدود» ارائه داده و به تلویزیون دولتی آلمان گفته بود: «دکتر روحانی محدودیت و بازه زمانی برای ما تعیین نکرده و تنها گفته چند هفته. اما من گمان نمیکنم گفتوگوها بیش از 4 هفته زمان ببرد». حالا از آن زمان قریب 7 ماه گذشته و یک ماه است 13 آبان را هم پشت سرگذاشتهایم ولی آقای عراقچی مجددا از «ایدههای جدید اروپا برای تعاملات تجاری» برای ما سخن میگوید!
اگر سهمیهبندی درست است چرا آن را حذف کردید؟!
این که چه اشکالی دارد سوخت دو نرخی شود، دقیقاً سؤالی است که باید حسن روحانی و وزیر نفت او پاسخ دهند. چرا که صدای مخالفت با بنزین چند نرخی دقیقاً از داخل دولت به گوش میرسید.
نتیجه تصمیم اشتباه زنگنه بلافاصله با حذف کارت سوخت خود را نشان داد و الگوی مصرف بنزین تغییر کرد. تا جایی که در نبود سیاستهای کنترل مصرف بنزین، در ابتدای تابستان شاهد روند رو به رشد مصرف بنزین در کشور بودیم به حدی که در روز سی و یکم تیرماه سال جاری با ثبت مصرف 121 میلیون و 800 هزار لیتر در یک شبانه روز رکورد جدیدی در تاریخ مصرف بنزین کشور ثبت شد.
به گزارش رجانیوز از 3 سال پیش، با اصرار بیژن زنگنه وزیر نفت دولت یازدهم، سهمیهبندی بنزین حذف شد و کارت سوخت از چرخه کنار رفت. زنگنه مدعی بود که استفاده از کارت سوخت و چند نرخی بودن بنزین موجب اذیت مردم خواهد شد و تأثیری بر مدیریت مصرف سوخت نخواهد داشت.
حتی بیژن زنگنه اظهار کرده بود: «در حال حاضر کارت سوخت را برای بنزین ضروری و عاملی برای کنترل مصرف نمیدانیم، پس تکنرخی شدن برای بنزین یک امر واجب است.»
تمام این اظهارات موجب شد که حسن روحانی شخصاً دستور حذف کارت سوخت را صادر کند. در همین راستا محمد باقر نوبخت سخنگوی دولت 13 مهر 95 سوت پایان کارت سوخت را به صدا درآورد و گفت: «ابلاغیه حذف کارت سوخت از سوی رئیس جمهوری صادر شده و اجرای آن بر عهده شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی است.»
با این حال گویا روحانی این بار هم تصمیم گرفته برخلاف شعار تبلیغاتی، «به عقب برگردد» و برنامه مشابهای برای بنزین در دستور کار قرار دهد. وی در دیدار وزیر، معاونان و مدیران وزارت راه و شهرسازی گفت: «چه اشکالی دارد که سوخت را دو نرخه کنیم، برای کسانی که رعایت میکنند. باید آدمهای منظم و دقیق را تشویق کنیم در بیشتر جاهای دنیا سوخت دونرخه است روز تعطیل و روز عادی متفاوت است، حالا اینجا ما عادت کردهایم به یک نرخ».
حالا دولت بدون عذرخواهی از تصمیم اشتباه و آسیبهای زیادی که به سرمایه ملی وارد ساخته، تصمیم گرفته به عقب بازگردد و عرضه سوخت با نرخهای متفاوت و احیاء کارت سوخت را در دستور کار خود قرار دهد. یادآور میشود «به عقب باز نمیگردیم» شعار ستاد انتخاباتی روحانی در سال 96 بود.
اندیشکده واشنگتن: تهدید دریایی ازسوی ایران کاملا جدی است
یک اندیشکده آمریکایی تصریح کرد اگر فشار دولت ترامپ ادامه پیدا کند، ممکن است با واکنش مرگبار ایران روبرو شود.
میکو لویت از مدیران اندیشکده واشنگتن در تحلیلی با عنوان «آیا تهدید به بستن تنگه هرمز لفاظی است؟» نوشت: 35 سال پیشینه تاریخی به روشنی نشان میدهد ایران اگر احساس تهدید و انزوا کند، تهاجمی میشود.
هفته گذشته حسن روحانی رئیسجمهوری ایران تهدید کرد «اگر ایالات متحده صادرات نفت ایران را متوقف کند، هیچ نفتی از خلیج فارس صادر نخواهد شد.» ممکن است این سخنان چیزی جز طبل توخالی نباشد، اما به دلیل افزایش تنشهای بیش از حد ناشی از اعمال دوباره تحریمهای ایالات متحده، احتمال دارد شاهد بالا گرفتن طرحهای عملیاتی ایران در منطقه، آزمایش موشکهای بالستیک و تهدیدهای بیشتر تهران باشیم.
در حقیقت، میتوان استدلال کرد این هفته، سیوپنجمین سالگرد ناخوشایند نبردهای ایران ازطریق نیروهای شبهنظامی خود در منطقه و ازجمله لبنان است. حزبالله لبنان، حزبالدعوه عراق و نیروهایی در کشورهای دیگر ازجمله متحدان ایران در حملات برنامهریزی شده در منطقه به شمار میروند. اوایل سال 1985 (1365)، سازمان سیا اعلام کرد «ایران به طور کلی از گروههای شیعی نیابتی لبنانی و عراقی در عملیات خود استفاده میکند.»
حال با گذشت بیش از سه دهه، تهران در استفاده از آنچه اکنون آن را «ارتش آزادسازی شیعه» مینامد، تحت فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، برای تحریک بیثباتی منطقهای و نمایش قدرت ایران در خارج از مرزهای خود مهارت بیشتری پیدا کرده است.
سازمان سیا در اوایل سال 1988 ارزیابی کرد که از دید ایران، تهران و متحدان شیعه آن، خروج نیروهای نظامی ایالات متحده از لبنان را تحمیل کردند و خروج تحقیرآمیز ایالات متحده از لبنان توانایی واشنگتن برای استفاده از نیروهای نظامی خود برای تاثیرگذاری بر سیاست تحولات در خاورمیانه را زیر سوال برد.
بدین ترتیب دلایل متعددی برای نگرانی درخصوص سخنان روحانی وجود دارد که ایران ممکن است باز هم با انجام محاسبات مشابه، اقدامات پیشین را تکرار کند.
اگر ایران احساس خطر کند، ممکن است تهاجمی شود و این بدان معناست که ایران ازطریق متحدان خود وارد عمل میشود؛ یعنی حملات موشکی علیه اسرائیل ازسوی حماس و حزبالله، حمله به نیروهای ائتلاف در عراق محتمل است.
امروزه ایران اسلحه، آموزش، تامین مالی و پشتیبانی اطلاعاتی را برای ارتش شیعه تحت حمایت خود فراهم میکند.
مختصات جغرافیایی یکی از دو مکان در تهران مربوط به سازمان جهاد سازندگی نشان از تحقیق و توسعه موشکهای بالستیک ایران دارد.
در واقع، تصاویری که در سیستم هدایت کامپیوتری کوسه-33 نشان داده شده است، احتمال تولید، مونتاژ یا آزمایش حداقل هفت دستگاه اضافی دیگر را در این مرکز سپاه در شرق تهران نشان میدهد.
به نظر میرسد ایران به طور فعال سیستمهای سلاحهای خود را به طور مستقیم تولید و ارائه میدهد و به طور خاص قصد تهدید آزادی ناوگان دریایی در خلیج فارس را دارد و این خود توضیحی بر تهدیدهای رئیسجمهوری ایران برای جلوگیری از صادرات نفت از تنگه هرمز دارد و مشخص میکند این تهدیدها جدی است.