kayhan.ir

کد خبر: ۱۴۹۸۲۱
تاریخ انتشار : ۲۶ آذر ۱۳۹۷ - ۲۱:۳۶
زمینه‌ها و آسیب‌های گسترش ابتذال در سینما - بخش پایانی

هشـدار! سینما در محاصره فیلم‌های سخیف!




آرش فهیم
گاهی پیش می‌آید که با دیدن تبلیغات یک فیلم یا اسامی کارگردان و بازیگران، ترغیب می‌شویم که به سینما برویم و آن فیلم را تماشا کنیم. اما اغلب اوقات، چیزی که روی پرده می‌بینیم، با آنچه تصورش را می‌کردیم فاصله دارد! به ویژه اگر فیلمی کمدی باشد و ما همراه خانواده باشیم، ممکن است که با اتفاقاتی که در سالن تاریک و روی پرده بزرگ سینما به منظره در می‌آیند، شرمنده شویم. این جور مواقع برایمان این سؤال پیش می‌آید که چرا چنین فیلم‌هایی ساخته می‌شوند؟ آیا سازندگان این فیلم‌ها خودشان حاضرند یک بار این فیلم‌ها را ببینند؟ چرا برای وقت و پول مردمی که سینما می‌آیند، احترامی قایل نیستند؟ اگر هم اوضاع فیلم خیلی خراب باشد، می‌پرسیم که مگر وزارت ارشاد این فیلم‌ها را بازبینی نمی‌کند؟ چرا آثاری که جز توهین و تخریب فرهنگ مردم، کارکرد دیگری ندارند، به راحتی مجوز نمایش می‌گیرند؟
سینما در کنار تلویزیون، اینترنت و شبکه‌های اجتماعی، اصلی‌ترین ابزار توزیع و پویاسازی فرهنگ در جامعه است. در کشورهای صاحب صنعت سینما، به ویژه در آمریکا، فیلم‌ها عامل انتقال ایدئولوژی و سبک زندگی از عمق نهادهای فکری و راهبردی در سطح جهان هستند. اغلب آثار هالیوودی، مناسبت خاصی با راهبردهای داخلی و بین‌المللی آمریکا دارند، تاریخ را می‌سازند، آینده را به تصویر می‌کشند و حتی زمینه‌ساز جنگ و ‌اشغال سرزمین‌های دیگر می‌شوند. در ایران اما از بین حدود 100 فیلمی که در طول سال ساخته می‌شود، تعدادی کمتر از انگشتان دست فیلم با این ویژگی‌ها دیده می‌شود.
90 درصد محصولات سالانه سینمای ما فیلم‌هایی فاقد ارزش‌های فرهنگی و حتی استانداردهای هنری هستند و این آمار، یعنی از ظرفیت مهمی به نام سینما نه تنها استفاده نمی‌شود بلکه خیلی از فیلم‌ها عامل ضربه زدن به فرهنگ کشور هستند. تعداد نسبتا زیادی از فیلم‌ها به نمایش تصاویر و ماجراهای هجو و مبتذل محدود شده و حتی از چند پیام ساده نیز تهی هستند.
اما این جریان، چه عواقبی دارد و برای تغییر فضای سینمای کشور، چه باید کرد؟ در این گزارش، به جست وجوی پاسخ این پرسش‌ها می‌پردازیم.
بی اعتباری مجوزهای وزارت ارشاد!
یکی از عواقب نمایش مستمر و متعدد فیلم‌های سخیف و مبتلا به شوخی‌ها و مطالب غیراخلاقی، بی‌اعتباری مجوزهای وزارت ارشاد است. این درحالی است که در سازمان سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، مرکزی با عنوان «اداره کل ارزشیابی و نظارت سینمای حرفه‌ای» وجود دارد که وظیفه‌اش استانداردسازی آثار سینمایی به لحاظ کیفی و محتوایی است. این اداره موظف است، فیلم‌هایی را که کیفیتی پایین‌تر از سطح لازم دارند یا در محتوای آنها به ارزش‌های فرهنگی و اخلاقی اهانت شده اصلاح نماید. اما به دلایلی که برخی از آنها در قسمت قبلی این گزارش و از زبان هنرمندان سینما و کارشناسان بیان شد، این وظیفه به طور ناقص انجام می‌شود.
اما در این میان با پدری برخورد کردم که خودش کم کاری اداره کل ارزشیابی و نظارت سینمای حرفه‌ای را جبران می‌کند.
محمد پارسا، فعال فرهنگی به گزارشگر روزنامه کیهان می‌گوید: «قبلا فقط دیدن فیلم‌های خارجی بدون مجوز و شبکه‌های ماهواره‌ای برای ما نگران‌کننده بود، چون از این بابت خاطر جمع بودیم که دستگاه فرهنگی کشور، به آثاری که حرف‌ها یا مطالب غیراخلاقی دارند، اجازه نمایش نمی‌دهد. اما مدتی است که دیگر به تولیدات داخل کشور که مجوز دولتی دارند هم کمتر اعتماد می‌کنیم. چون بارها پیش آمده که به تماشای فیلم‌های سینمایی که با مجوز وزارت ارشاد به شبکه نمایش خانگی آمده‌اند نشسته‌ایم، اما به صحنه‌ها یا حرف‌هایی برمی‌خوریم که دیدن و شنیدن آنها در کنار همسر و دخترم واقعا شرم آور است.»
وی می‌افزاید: «جای سؤال است که آیا مسئولان سینمایی وزارت ارشاد که به این فیلم‌ها مجوز می‌دهند، خودشان حاضرند تا در کنار خانواده‌شان این فیلم‌ها را تماشا کنند؟ به نظرم پاسخ منفی است و هیچ یک از مسئولان فرهنگی و سینمایی به فرزندان خودشان توصیه نمی‌کنند که این گونه فیلم‌ها را ببینند.‌ای کاش همان طور که دلشان برای روح و روان فرزندان خودشان می‌سوزد، برای بچه‌های مردم نیز دل می‌سوزاندند. حداقل روی بسته فیلم‌ها ذکر شود که دیدن برخی فیلم‌ها برای خانواده‌ها مناسب نیست.»
پارسا با‌ اشاره به کم کاری سازمان سینمایی وزارت ارشاد، می‌گوید: «مجبور هستم که کم کاری مسئولان فرهنگی را خودم جبران کنم. به این ترتیب که هر فیلمی را که به خانه می‌برم، قبل از اینکه همراه خانواده‌ام ببینم، خودم به تنهایی تماشا می‌کنم و در صورتی که فاقد محتوای اهانت‌آمیز بود، دیدن آن را به همسر و فرزندانم توصیه می‌کنم. اتفاقا یکی از فیلم‌های کمدی که قبلا روی پرده سینما رفته بود و به تازگی در شبکه نمایش خانگی آمده و داستان آن در خارج از کشور اتفاق می‌افتد را دیدم و تصمیم گرفتم که مانع تماشای آن توسط خانواده‌ام شوم. چون متأسفانه برخی از اتفاقات و شوخی‌های مطرح شده در آن را در شأن خانواده‌ام نمی‌بینم.»
البته شرمندگی در مقابل برخی از فیلم‌ها فقط به مردم عادی محدود نمی‌شود، بلکه برخی از سینماگران نیز به این موضوع اعتراف می‌کنند. به طور مثال علی عطشانی که خودش چند فیلم کمدی ساخته نیز چندی قبل در برنامه تلویزیونی «کیوسک» گفت: «روزی در خانه نشسته بودم و دخترم هم فیلمی را تماشا می‌کرد. یکی از بازیگران در فیلمی که از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوز گرفته جمله‌ای گفت که خجالت می‌کشیدم به دخترم نگاه کنم. همانجا به خودم قول دادم که اگر خواستم یک فیلم کمدی بسازم اسباب خجالت یک پدر در برابر فرزندش نشوم.»
سینمای سخیف و ترویج ابتذال
یک کارشناس فرهنگی، درباره خطر غلبه فیلم‌های سخیف در سینما، هشدار می‌دهد.
محمدحسین نیرومند، در گفت وگو با گزارشگر روزنامه کیهان می‌گوید: «سبد سینمای ایران دچار عدم توازن شده است. این درحالی است که یکی از اهداف شکل‌گیری شوراهای سینمایی، چه شورای صدور پروانه ساخت و به ویژه شورای پروانه نمایش، با این هدف بوده که سینمای ایران را از نظر موضوع و ژانر متوازن کند. یعنی باید فیلم‌هایی در گونه‌ها و سوژه‌های مختلف، ازجمله دفاع مقدسی، اجتماعی، سیاسی، کمدی و... به نمایش در بیاید. اما الان سینمای ایران به شدت به سمت سطحی نگری و یک نوع سینما که به ‌اشتباه طنز خوانده می‌شود و بیشتر لوده و فکاهه است رفته.»
وی درباره عواقب به هم خوردن توازن تولیدات سینمایی به سود آثار لوده و سخیف نیز تصریح می‌کند: «این مسیری که سینما می‌رود، تحت هر عنوان و به هر بهانه‌ای، در نهایت به نابودی سینمای ایران خواهد انجامید؛ آن هم سینمایی که برخی مقاطع دارای شخصیت و کیفیت بوده و هم در داخل و هم در جهان، حرف‌هایی برای گفتن داشته. به همین دلیل هم مسئولان سینمایی باید زودتر این مسیر را مدیریت کنند. به نظرم، حسین انتظامی، مدیر جدید سازمان سینمایی باید ترمیم سلیقه تماشاگران سینما را یکی از اهداف و اولویت‌های اصلی خود قرار دهد.»
لزوم اقدامات قانونی
 برای اصلاح سینما
اما برای اصلاح این وضعیت، باید ازکجا شروع کرد؟ یک منتقد، کنار گذاشتن نگاه تسامحی از سوی مدیران و اصلاح و شفافیت قوانین در عرصه سینما را یک راه‌حل می‌داند.
سیدرضا منتظری، نویسنده و منتقد سینما به گزارشگر روزنامه کیهان می‌گوید: «نگاه تسامحی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نسبت به برخی فیلم‌ها و فیلمسازان باعث شده تا این شائبه در اذهان ایجاد شود که باید به زودی منتظر گام‌های بعدی در ترویج انواع ابتذال در سینمای کشور باشیم! به خاطر نگاه تسامحی مسئولان و مدیران، برخی از فیلمسازان پا را از حد فراتر گذاشته و تا جایی که می‌توانند فیلم‌هایی تولید می‌کنند که در آنها نه تنها هیچ نگاه انسانی و اخلاقی وجود ندارد بلکه اصولاً در ضدیت با اخلاقیات هم هستند.»
این عضو انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی، توضیح می‌دهد: «با توجه به تأکید نقشه مهندسی فرهنگی کشور بر لزوم تقویت هنر متعهد و معرفت افزا، اصرار برخی فیلمسازان و دست‌اندرکاران سیستم مدیریتی در ترویج برخی آثار مبتذل و سخیف این سؤال را برای هر فرد دغدغه‌مندی به وجود می‌آورد که چرا و چگونه اینک وضعیت سینمای ایران در آستانه چهلمین سال پیروزی انقلاب اسلامی به جایی رسیده که باید جایگاهی برای عرضه فیلم‌های سطح پایین و سرشار از شوخی‌های رکیک جنسی باشد؟ چرا ما به اسم سینمای کمدی، فیلمک‌هایی را تولید و روانه اکران می‌کنیم که می‌توانند تأثیرات به شدت منفی و مخربی بر جامعه داشته باشند و نسل جوان و نوجوان کشور را به جای تربیت با فرهنگ اصیل بومی، ملی و دینی به گونه‌ای تربیت می‌کنند که شاید نمونه‌های آن حتی در نازل‌ترین فیلمفارسی‌های پیش از انقلاب نیز وجود نداشته؟ و اصولاً جایگاه سینمای خانوادگی، تربیت‌کننده و آموزش دهنده در سینمای امروز کشور کجاست؟»
دبیرسینمایی خبرگزاری سینماپرس ادامه می‌دهد: «قطعاً یکی از دلایل افول و نزول سینمای ایران طی سال‌های اخیر فقدان قوانین سینمایی شفاف است؛ اعمال سلیقه مدیران و اعضای شوراهای پروانه ساخت و نمایش باعث شده تا ما همواره با تغییر و تحول‌های اساسی در سینما روبرو باشیم و سینما مرتب به حاشیه کشیده شود. مصادیق خطوط قرمز در سینمای کشور هنوز به صورت قانون درنیامده و همه چیز در حد کلی گویی است و از سوی دیگر منافع شخصی و گروهی و جناحی بر منافع جمعی ارجحیت پیدا کرده و باعث شده تا مرتباً سینما دستخوش تغییرات اساسی شود.»
منتظری در پایان تأکید می‌کند: «آنچه امروز سینمای ایران به آن نیاز دارد همت جمعی دستگاه‌ها و نهادهای مرتبط با حوزه فرهنگ، به ویژه کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی، شورای عالی انقلاب فرهنگی با همراهی دغدغه‌مندان، کارشناسان و سینه سوختگان سینما است که قانونی جامع با ذکر مصادیق در رابطه با خطوط قرمز تدوین کنند و با تصویب این قانون سینما و سینماگران را ملزم به بهره‌گیری از این قانون نمایند اتفاقی که در بسیاری از کشورهای دنیا وجود دارد و به همین دلیل هم مشکلات رایج در سینمای ایران در آن کشورها به چشم نمی‌خورد.»
امید به نسل جدید
 فیلمسازهای انقلابی
با توجه به این شرایط و نگاه مضطرب کارشناسان به اوضاع سینما، چه آینده‌ای در انتظار سینمای ماست؟ یک منتقد و مستندساز نگاهی توأم با امیدواری به آینده سینما دارد.
سعید مستغاثی، رئیس‌ پیشین انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی به گزارشگر روزنامه کیهان می‌گوید: «برای اصلاح وضعیت سینمای ایران، امیدی به جریان اصلی نمی‌رود. اما جریان‌هایی از گوشه و کنار درحال جوانه زدن هستند که در آینده می‌توانند این شرایط را تغییر دهند. مثل جشنواره عمار یا برخی مستندسازها یا انیمیشن سازهای جوان که می‌توان به آنها امیدوار بود.»