نگاهی به اوضاع یمن و ادعاهای حقوق بشری استکبار جهانی- بخش نخست
رسوایی ائتلاف سعودی- آمریکایی در معادله حقوق بشر یمنی
هدیه آقاپور
10 هزار كشته از جنس غیرنظامیان، زنان و کودکان به همراه چهارده ميليون نفر در آستانه قحطی! اتفاقی یک شبه نبود اما بعد از چهار سال دریک شب انعکاس پیدا کرد، جنایتی عظیم در منطقه غرب آسیا که مجامع بینالمللی طی یک بازی کثیف، خود را در برابرش به کری و کوریزده بودند.
همه تلاشهای بينالمللی برای پايان دادن به جنگ داخلی يمن در چهار سال گذشته بینتيجه ماند زیرا ارادهای برای شنیدن صدای مظلومان وجود نداشت، اين در حالی است كه اوضاع انسانی در اين كشور بسیار وخیم است.
چهار سال یکه تازی در جنایت!
مداخله نظامی عربستان در سال 2015 به همراه ائتلاف كشورهای عرب منطقه به منظور حمايت از دولت مستعفی يمن و مبارزه با جنبش انصارالله آغاز شد و رژیم سعودی در این جنگ به اندازهای خون مردم بیگناه یمن را هدف قرار داد كه سازمان ملل متحد بحران يمن را بدترين بحران انسانی در جهان توصيف كرد.
جالب است اکنون نیز که گروههای یمنی در سوئد در حال برگزاری مذاکرات صلح هستند ائتلاف سعودی حملات خود به مناطق مختلف یمن را تشدید کرده است.
سعدالله زارعی کارشناس ارشد مسائل بینالملل در گفتوگو با گزارشگر روزنامه کیهان میگوید: «جنایت عربستان درخصوص جمال خاشقچی روزنامه نگار منتقد سعودی، یک واحد از مجموعه جنایاتی است که سعودیها طی 90 سالی که از آغاز تاسیس رژیمشان میگذرد، مرتکب شدند و در این پرونده سیاه یکی از درشتترین قطعههای بزرگ جنایاتشان جنگ یمن است.»
وی ادامه میدهد: «در جنگ یمن قریب به 10 هزار نفر از مردان، زنان و کودکان خردسال به شهادت رسیدند و بیش از 11 هزار نفر هم مجروح شدند اما صدای جنایت خاشقچی در دنیا پژواک پیدا کرد.»
این کارشناس مسائل بینالملل میافزاید: «اینکه جنگ یمن در سکوت برگزار میشود و قتل خاشقچی به تیتر اول رسانههای دنیا میرود نشاندهنده نوعی تبعیض در نگاه به جنایت در سطح بینالمللی است و یک لکه سیاه در کارنامه اخلاقی دنیا محسوب میشود.»
زارعی تصریح میکند: «قتل خاشقچی ماهیت جنایتکارانه عربستان را برای دنیا برملا کرد و این مسئله بر پرونده جنگ یمن اثر گذار خواهد بود، چراکه کاهش شدید مشروعیت داخلی و بینالمللی رژیم سعودی میتواند اهرم فشار برای توقف جنگ تلقی گردد، به نظر میرسد زمان زیادی تا پایان این جنگ باقی نمانده باشد.»
وی تاکید میکند: «جنگ عربستان علیه یمن از نظر اخلاقی یک جنگ شکستخورده است، چراکه یک ملت ضعیف از سوی یک ائتلاف بینالمللی و منطقهای مورد انواعی از تهاجمات قرار گرفته و تلفات زیادی را متحمل شده است، همچنین آسیبهای فراوانی به زیر ساختهای این کشور فقیر وارد شده و به خاطر همین است که اکنون فشار روانی و بینالمللی روی عربستان و ائتلاف متجاور وجود دارد.»
این کارشناس مسائل بینالملل تصریح میکند: «رژیم سعودی از نظر تاکتیک و استراتژی نظامی در جنگ یمن شکست خورده، چراکه 4 سال جنگ برای یک نیروی متجاوز زمان کافیای است تا بتواند به دستاورد مورد نظرش برسد و ادامه جنگ یعنی تجاوز نتوانسته اهدافشان را محقق کنند.»
الحدیده، نقطه ثقل آینده یمن
جیمز متیس، وزیر دفاع ایالات متحده 30ام اکتبر در سخنرانی «انستیتوی صلح» در واشنگتن، ضربالاجلی ۳۰ روزه را برای یک آتشبس میان ائتلاف تحت رهبری سعودیها و اماراتیها با انصارالله و حوثیها درخصوص جنگ یمن تعیین کرد.
البته بعد از این اظهارات متیس، مایک پمپئو، وزیر امور خارجه آمریکا نیز 31 ام اکتبر در بیانیهای با رویکردی مشابه سخنان وزیر دفاع اعلام کرد، آمریکا خواهان توقف سریع حملات هوایی ائتلاف سعودی و حملات موشکی و پهپادی توسط انصارالله یمن علیه عربستان و امارات متحده عربی و شروع مذاکراتی به دعوت مارتینگریفیث، فرستاده سازمان ملل به یمن از ماه آینده میلادی اکتبر است. همین اظهارات سبب شد تا دور تازهای از تلاشها برای پایان دادن به جنگ قریب به 4 ساله یمن آغاز شود.
اما نکته حائز اهمیت اتفاقا به نوع رفتارها و اقدامات غرب درخصوص چگونگی پایان دادن به این جنگ و تعیین سرنوشت بندر مهم و حیاتی الحدیده باز میگردد.
الحدیده یک منطقه کاملا استراتژیک و راهبردی در یمن است، از این رو بدیهی است تصرف این منطقه میتواند تسلط عربستان را بر یمن افزایش دهد. البته اساسا الحدیده از گذشته تاثیر بسیار عمیقی در اتحاد دو یمن شمالی و جنوبی داشته و دارد. از سوی دیگر الحدیده یک بندر دریایی است، لذا حضور هر یک از طرفین در این منطقه به معنای کنترل باب المندب است.
در سایه این نکات هماکنون عربستان سعودی، امارات متحده عربی و دیگر کشورهای فرامنطقهای به صورتی کاملا جدی به دنبال اشغال الحدیده هستند، به گونهای که حتی با حضور مارتینگریفیث، فرستاده ویژه سازمان ملل در یمن بمباران این بندر ادامه پیدا کرده است.
مجموعه این شرایط هم الحدیده را به نقطه ثقل آینده یمن در شرایط فعلی بدل کرده اما چون تلاش بیش از سه سال و نیمه عربستان برای تصرف این بندر به شکست انجامیده، اکنون به نظر میرسد که آمریکا در پوشش تلاشهای دیپلماتیک سعی دارد این بندر مهم و راهبردی را از کنترل حوثیها خارج کند.
البته باید این را هم در نظر داشت که عربستان و امارات با همراهی مصر، اردن، سودان، آمریکا، انگلستان و فرانسه اکنون به صورت جدی به دنبال تجزیه یمن هستند و در این راستا کنترل آنها بر بندر الحدیده، یعنی آغاز تجزیه یمن.
در این صورت ریاض خواهد توانست در عین تسلط بر باب المندب، تاثیر و حضور انصارالله را تا حد بسیار زیادی در یمن کم رنگ کند، بنابراین اولویت ریاض اکنون جنگ نظامی است بهطوری که اگر پیروز جنگ الحدیده باشد میتواند مذاکرات را نادیده بگیرد، اما شرایط میدانی تا به اکنون نشانی از برتری ریاض در جنگ یمن ندارد.
به عقیده برخی کارشناسان خارج کردن بندر الحدیده از کنترل یمنیها و نیز از بین بردن توان بازدارندگی دفاعی انصارالله، کانون تلاشهای دیپلماتیک غرب با محوریت آمریکا برای پایان دادن به جنگ یمن است.
اختلافها بر سر چیست؟
یک منبع در دولت مستعفی منصور هادی اعلام کرد در این دور از مذاکرات، شش موضوع مورد اختلاف روی میز است. نخست: آزادی اسرا و زندانیان هر دو طرف و دوم: تسهیل ورود کمکهای انسانی به متضررین در تمامی مناطق کشور. اما سومین موضوع، که پیچیدهتر به نظر میرسد، در ارتباط با اوضاع نظامی در شهر «الحدیده» (غرب یمن)، و عقبنشینی انصارالله از بندر این شهر است. این منبع توضیحات بیشتری در اینباره نداده است. این منبع افزود، چهارمین موضوع عقبنشینی انصارالله از محاصره شهر «تعز» در جنوب غرب یمن است.
به گفته منبع مذکور، پنجمین محور مذاکرات سوئد در ارتباط با بانک مرکزی است که بین دو طرف تقسیم شده، یک بخش آن در صنعا، تحت کنترل انصارالله قرار دارد و بخش دوم آن در عدن، پایتخت خودخوانده دولت مستعفی عبدربه منصور هادی. ششمین موضوعی که روی میز مذاکرات سوئد است، ازسرگیری پروازها در فرودگاه بینالمللی صنعا است که ائتلاف متجاوز سعودی، آن را از سال 2016 به محاصره خود درآورده است.
محمد عبدالسلام رئیس هیئت مذاکرهکننده انصارالله هم تاکید کرده مسائل مطروحه در این چند روز مذاکره، لزوماً به راهحلی برای پایان درگیریها نخواهد انجامید و احتمالاً درباره مسائل کلی به توافق برسیم و درخصوص برخی مسائل مانند بازگشایی فرودگاهها، آزادی اسیران، تشکیل کمیته اقتصادی و بانک مرکزی و همچنین کاهش تنشآفرینی توافق کنیم. عبدالسلام بدوناشاره به جزئیات بیشتر، گفت، شاید یک یا دو ماه دیگر در یک کشور عربی نشست برگزار کنیم تا جزئیات عناوین مورد بحث در استکهلم مورد بررسی قرار گیرد.
اما این نکته هم باید در نظر گرفته شود که اکنون طرفهای درگیر در یمن ملت مظلوم و عربستان سعودی به عنوان متجاوز هستند که پایان بحران بدون محکومیت طرف متجاوز امکانپذیر نیست.
وحید هادی کارشناس سیاست خارجی در گفتوگو با گزارشگر کیهان میگوید: «از حمله ائتلاف اجارهای عربستان به ملت پا برهنه و مظلوم یمن تقریبا حدود ۳سال و ۹ ماه سپری میشود، مدت زمانی که حتی مخالفین دربار سعودی هم تصور چنین مقاومتی از سوی شیعیان مظلوم یمن را نداشتند.»
وی ادامه میدهد: «در ابتدای جنگ و تجاوز عربستان به یمن کارشناسان نظامی نیز با توجه به امکانات نابرابر طرفین درگیر، صحبت از تصرف دو هفتهای صنعا میکردند اما نه تنها چنین اتفاقی رخ نداد بلکه در بعضی از مواقع مقداری از خاک سعودی در تصرف جبهه مقابل و چندین بارنیز پایتخت و شهرهای مختلف و کمپانی نفتی آرامکو و قصر پادشاهی سعودی هدف نیروهای موشکی یمن قرار گرفت.»
هادی تصریح میکند: «بعد گذشت مدت زمان طولانی و دست نیافتن عربستان به اهدافش کمکم افکار عمومی و منتقدین داخلی و سایر متحدین ائتلاف، پیکان انتقاد را به سمت ولیعهد ماجراجوی سعودی نشانه گرفتند. بن سلمان هم به مانند گذشتگان خود انتقاد را با مشت آهنین و خفقان جواب داده و افتضاح خاشقجی را رقم زد.»
این کارشناس سیاست خارجی با اشاره به دستیابی انصارالله به تکنولوژی ساخت موشکهای نقطه زن با برد ۴۰۰ کیلومتر و پهپادهای بمبافکن قاصف که امتحان خود را به خوبی پس داده است، میافزاید:«بعد از گذشت مدت زمان طولانی این جنگ برای سعودی تبدیل به ائتلاقی شده که در حال بلعیدن استعداد نظامی و مالی و وجهه بینالمللی حتی در برابر نگاه دوستان غربی خود میباشد که شاهد تلاش این کشور برای بیرون رفتن آبرومندانه از این وضعیت با توسل به اربابان غربی خود هستیم.»
وی اضافه میکند:«عربستان و همراهانش برای دستیابی به این امر مهم و داشتن دست بالا در مذاکرات سوئد تلاش بسیار زیادی جهت تصرف آخرین روزنه ورودی یمنی هاجهت غذا و دارو و سوخت یعنی بندر الحدیده انجام گرفته که با جانفشانی مثال زدنی مردم فقیر و گرسنه یمن این اقدامات عقیم مانده و این مکان به گورستان متجاوزین و مزدوران آنها تبدیل شده است که انشاءالله هم موفقیتی پیدا نخواهند کرد.»
طبق گمانهزنیها اساسا یکی از دلایل اصرار آمریکا و عربستان برای پایان دادن به جنگ یمن از طریق مذاکرات سیاسی، ناکامی آنها در عرصه نظامی و عدم موفقیت آنها در طول بیش از سه سال جنگ افروزی علیه مردان، زنان و کودکان بیگناه یمنی است.
جنگ یمن، با انعقاد یک توافقنامه یا حتی قطعنامه برای بانیان این جنگ تمام نمیشود بدون شک محمد بن سلمان و حامیان وی در غرب و همچنین متحدان عربی وی باید بابت کشتار مردم یمن پاسخگو بوده و هزینههای خونریزی خود در این کشور را به صورت کامل پرداخت کنند. هزینههایی که تا همیشه تاریخ گریبانگیر آلسعود، حامیان و متحدان آن خواهد بود.