جایگاه مدیریت و رهبری در فرهنگ اسلامی
دکترعلی محمدرضایی
ضرورت وجود رهبری در جامعه بشری امري بديهي و انکارناپذير است. امام علی(ع) نيز در این باره ميفرمايد: «وإنه لا بدَّ لِلنَّاسِ مِن أميرٍ براً أو فاجراً»: براي جامعه، امير و رهبر ضروري است خواه حاکم عادل باشد و خواه ناصالح؛ جامعه بدون والي و سرپرست که کارهاي جامعه را هماهنگ سازد و قوانين فردي و اجتماعي را تنظيم و اجرا نمايد، قوام و دوام نخواهد يافت (نهجالبلاغه-خطبه40). به دليل اهميت فراوان رهبری در هدايت و تعالي يک سازمان يا جامعه، در علوم مختلف، به ويژه علم مديريت، این موضوع از جايگاه به سزایی برخوردار است؛ چرا که رهبر یک جامعه با تعيين خطمشي و چشمانداز سازمان، سرنوشت آن را رقم ميزند. به بياني ديگر، قلب اداره امور يک مجموعه و سازمان، رهبري آن بخش است که نقشي حياتي در پويايي و موفقيت آن ايفا ميکند. رهبران با وظايفي چون برنامهريزي، سازماندهي، نظارت و کنترل، انگيزش و تصميمگيري، به مديريت و هدايت يک مجموعه شکل ميدهند و هماهنگي و رسيدن به هدفها را ميسّر ميسازند.
مفهوم رهبري در قرآن کريم از موضوعات بسيار گسترده و عميق بوده و در گونههاي ساختاري متنوّع در آيات قرآن تبلور يافته است. از منظر قرآن، زعامت و رهبري، از همان آغاز آفرينش بشر و خلقت عالم، شروع گشته است: (إِذْ قالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَهًِْ إِنِّي جاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَهًْ) (بقره: 30) که در اين مسير، همواره دو گروه از انسانها رهبري مردم را بر عهده داشتهاند. اين منصب را گاه انسانهاي الهي، دلسوز و مردمسالار، در دست داشته و گاه انسانهاي ستمگر بر آن تکيه زده و آن را به سان طعمه نگريسته و موجبات گمراهي و هلاکت بسياري از انسانها گشتهاند. در نگاه اسلام، رهبري نقش اول در تغيير و تحولات اجتماعي را به عهدهدارد. پيامبر اکرم (ص) در اين باره فرمودند: «صِنفانِ مِن أمَّتي إذا صَلحا صَلحت أمَّتي، وإذا فَسَدا فَسَدَت أُمَّتي، قِيلَ: يا رسولَ اللهِ ومَن هُما، قالالأمراءُ والعلماءُ» دو صنف هستند که هرگاه صالح باشند، امت من صالح خواهد بود، و هرگاه فاسد شوند، امت فاسد خواهند شد، سؤال شد يا رسولالله اينها چه کساني هستند؟ فرمودند: علماء و اميران جامعه. کساني که رهبري فکري مردم را بر عهدهدارند و آناني که مسئوليت اوضاع اجتماعي و مسائل اجرائي را پذيرا شدهاند؛ اين دو دسته نقش اول را در فساد و اصلاح جامعه ايفا ميکنند. پس براي هر تغيير و تحولي بايد روي اين دو دسته سرمايهگذاري کرد. (خصال، ج1، ص 36)
در قرآن کریم، واژگان اساسي حوزه رهبري: «امام»، «هادي»، «مکين»، «قدوه»، «ولي» و نظاير آن است و در فرهنگ مديريتي قرآن، کلمه «امام» از جايگاه ويژهاي برخوردار است. امام کسي است که از او پيروي و به وي اقتدا کنند؛ امامت با رهبري هماهنگ است؛ اگر رهبري سازماني وظيفه يک مدير شمرده شود، مدل قرآني و وحياني آن امامت خواهد بود که نفوذ را با ايمان و عمل صالح در جان کارکنان تحقق ميبخشد. به عبارت دیگر در فرهنگ اسلامی براي مديريت جامعه، اصطلاح «امام» و «ولايت» به کار رفته است.
فردی که عهدهدار مقام منیع امامت میشود باید شرایط و ویژگیهای آن را داشته باشد. براساس آيات شريفه قرآن، خداوند متعال ولايت را به کساني اختصاص ميدهد که شايستگي برخورداری از آن و اعمالش را در محدوده قوانين الهي دارند.
قرآن کریم شاخصهای امام و رهبر جامعه را در قالبهایی همچون ویژگیهای پیامبران، اولوالامر، صالحان و غیره بیان کرده است. در آیه 13 سوره شوری میفرماید: «شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلَا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ كَبُرَ عَلَى الْمُشْرِكِينَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ اللَّهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَنْ يُنِيبُ» در این آیه خداوند به صورت صریح و روشن به پیامبر میگوید که این دینی که برای شما آوردهام محتوایش همان چیزی است که به پیامبران پیشین نیز سفارش کردهام و آن چیزی جز اقامه دین در جامعه و عدم تفرقه نیست. با توجه به این آیه کریمه، یکی از وظایف مهم و اصلی امام و رهبر جامعه اسلامی، حفظ وحدت و انسجام در جامعه است. این مهم را خداوند در چندین آیه دیگر قرآن کریم به عنوان یک اصل مهم معرفی میکند. در گفتمان اسلامی، رهبر و امام یکی از محورهای وحدت و انسجام در جامعه محسوب میشود.
به چند ویژگی پیامبر اسلام(ص) به عنوان رهبر و فرمانده جامعه اسلامی که محور وحدت و اتحاد جامعه میباشند را از زبان قرآن مرور میکنیم. در سوره توبه آیه 128 میفرماید: «لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِّنْ أَنفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُم بِالْمُؤْمِنِينَ رَءُوفٌ رَّحِيمٌ » خداوند در این آیه با عبارت «رسول من انفسکم» از جنس مردم بودن را به عنوان یکی از صفات پیامبر به عنوان رهبر و مدیر جامعه اسلامی یادآوری میکند یعنی زندگی پیامبر(ص) همانند زندگی مردم بود، همانند مردم برای نیازهای روزمره به بازار میرفتند و همانند مردم سختیهای شعب ابی طالب را میچشیدند و همانند مردم در جنگها شرکت میکردند.
عبارت «عزیز علیه ما عنتم» بیانگر این ویژگی اخلاقی پیامبر است که مشکلات و سختیهای مردم بر پیامبر گران و سخت بود به عبارت دیگر نسبت به مشکلات عامه مردم بیتفاوت نبودند و این بخاطر علاقمندی آن حضرت به مردم بود خداوند در توصیف این علاقه و وابستگی پیامبر به مردم تعبیر به «حریص علیکم» میکند یعنی نسبت به مردمگریزان نبودند بلکه مشتاق و کوشا در سود رساندن و هدایت مردم بودند. و نسبت به اطرافیان خود بسیار مهربان بودند.
خداوند در سوره مائده میفرماید: «فَبِمَا رَحْمَهًْ مِّنَ اللَّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ»(آلعمران- 159)
در این آیه نیز به چندین ویژگی یک رهبر و فرمانده جامعه اسلامیاشاره میکند که در پیامبر گرامی(ص) به اتم معنا متمثل شده است. یکی از آن ویژگیها نرمخو بودن آن حضرت است و نشانه این نرمخویی این است که همه دوست میداشتند دور پیامبر(ص) جمع شوند و با آن حضرت به گفتوگو بپردازند. قرآن میفرماید ای پیامبر اگر تندخو و سنگدل میبودی از اطراف تو پراکنده میشدند اما توای پیامبر به لطف و عنایت پروردگار نرمخو هستی، سپس چهار اصل مدیریتی را به پیامبر یادآوری میکند اول اینکه از مردم درگذر و آنها را ببخش و این کافی نیست و بلکه برای آنان طلب آمرزش کن و در مدیریت کارها با مردم مشورت کن و پس از مشورت با آنان، اگر تصمیم بر کاری گرفتی با توکل بر خدا انجام بده.
خلاصه کلام اینکه، قرآن کریم به مدیریت و رهبری جامعه بسیار تاکید دارد و با واژههایی همچون: «امام»، «هادي»، «مکين»، «قدوه»، «ولي» و نظاير آن به این موضوع پرداخته و در آیات فراوانی به شاخصها و ویژگیهای رهبر و فرمانده جامعه اسلامیاشاره شده است. یکی از وظایف و ماموریتهای اصلی رهبر و فرمانده جامعه اسلامی، حفظ وحدت امت اسلامی و تقویت روحیه برادری و اخوت بین ملت اسلامی است که نمونه بارز آن را در سیره فردی و سیاسی پیامبر اکرم شاهد هستیم.