چه کسانی و چـــــرا نمیخواهند مجلس شفاف شود؟
علی قرباننژاد
از آن هنگام که انسان روزگار خویش را و تفکراتش را مکتوب کرده همواره شفافیت را به مثابه گوهری ناب ستوده است. چرا که نقطه مقابل شفافیت، کدر بودن است و غبارآلود بودن. شیشه غبار گرفته یا مشجر آنچه در پس آن میگذرد را آنچنانکه باید نمینمایاند. نقطه مقابل شفافیت لحظه گرگ و میش است که نه به تمامی روز بودنش پیداست و نه شب بودنش. شفافیت ارزش است خاصه برای کارگزاران نظام و آن کسانی که به هر عنوان در جایگاهی قرار گرفتهاند که بیتالمال یا مقدرات جامعه با عملکرد یا تصمیمهای ایشان در ارتباط است.
البته شفافیت هم مانند تمام آنچه در عالم وجود پدید آمده مطلق نیست. گاه الزاماتی سبب میشود که اموری پنهان بماند؛ الزاماتی از همان دست که رهبرانقلاب در 23 مهرماه سال جاری در ابتدای درس خارج فقه خود و با اشاره به نامه امیرالمومنین(ع) فرمودند: «این نکته بسیار مهمّی است؛ این شفّافیّتی که حالا سر زبانها است که «آقا شفّاف، شفّاف»، در کلام امیرالمؤمنین است. بعضیها عادت کردهاند هر چیز خوبی که در جامعه اسلامی است را نسبت بدهند به غربیها. واقعاً انسان تعجّب میکند از کوتهفکری بعضیها! توجّه به مردم، آراء مردم، اهتمام به مردم، میگوید «ما از غربیها یاد گرفتیم اینها را»؛... وقتی مراجعه به منابع اسلامی نمیکنید، وقتی کلمات امیرالمؤمنین و رسول مکرّم اسلام را نمیخوانید، بلد نیستید، خب بله، از غربیها باید یاد بگیرید. میگویند بعضیها، میشنوید که «بله، این شفّافیّت را هم آنها به ما یاد دادند»؛ نخیر، شفّافیّت را امیرالمؤمنین یاد داده؛ میگوید حقّ شما بر من -یعنی حقّی که شما پیش من دارید- [این است که] هیچ رازی را از شما پنهان ندارم، هیچ حرفی را از شما پنهان نکنم، مگر در جنگ و مسائل جنگ و مسائلی که با دشمن طرف هستیم، اینجا نمیشود حرفها را زد؛ چون حرف را وقتی که گفتیم، شما شنفتی، دشمن هم میشنود. بله در این مسائل حرب -حرب، اعمّ از همین حرب بهاصطلاح نظامی و مانند اینها است- در مسائل امنیّتی، در مسائل نظامی، در مسائل گوناگونی که جنگ داریم با دشمن، مقابله با دشمن داریم، بله اینجا جای افشاگری نیست، جای شفّافیّت نیست، امّا در غیراینها، در مسائل عمومیِ مردم، اَن لَا اَحتَجِبَنَّ دُونَکُم سِرّاً.»
سپس رهبرانقلاب خطاب به مسئولان بر این نکته تاکید میکنند که «مسئولان جز در موارد نظامی، امنیتی و اموری که با دشمن مقابله داریم، باید شفاف باشند و هیچ رازی را از مردم پنهان نکنند.»
شفافیت؛ دشمن امرخلاف واقع
معمولا جناحهای سیاسی با سخنان و شعارهایشان شناخته میشوند. چرا که حرف و سخن هم به راحتی بیان میشود و هم انتقال مییابد. وجود رسانههای گوناگون و تنوعی که فناوریهای نوین در گسترش کمی و کیفی رسانهها داشتهاند اگرچه فوایدی نیز دارد اما عرصه تقابلهای روانی-رسانهای را پیچیدهتر کرده است. طبیعی است که در این فضای غبارآلود میل به شناخت و فهم جامعه در برزخی میان امر واقع (یا به قولی حقیقت) و امر خلافواقع گرفتار شود.
برای نمونه تصور کنید کارگزاران یک دولت یا نمایندگان یک مجلس در برابر جامعه موضعی گیرند و به مدد شعبدههای رسانه آن را باورپذیر سازند و سپس در عمل راهی دیگر را طی کنند. تا اینجای کار جامعه دستخوش یک روند برای «وانموده سازی» شده اما ممکن است راهی که طی شده نتایج و تبعاتی را نیز در پی داشته باشد. آنگاه برای جامعه سؤالی پیش میآید که چرا به رغم آن سخنان چنین نتیجهای حاصل شد؟ باز اینجا شعبدههای رسانه در کار میآید و همانها (که در مثال بالا گفتیم) آسمان و ریسمان را به هم میدوزند تا این تبعات را ماحصل فلان چیز و یا فلان گروه یا جناح نشان دهند.
شفافیت و غبارزُدایی
ضمن آنکه باید این نکته مهم را یادآور شد که پیش آمده (و به ندرت هم نبوده) که از پس گذشت سالها افراد یا گروههایی پیرامون موضوعی یکدیگر را متهم کردهاند. راهحل چیست؟ جامعه به چه چیز میتواند اعتماد کند؟
آری همانگونه که امیرالمومنین(ع) فرموده باید از رازهای غیرضروری کاست؛ باید به سمت شفافیت توام با عقلانیت رفت. شفافیت میتواند تا حدود بسیار زیادی غبارزدایی از امروز را تضمین کند؛ امروزی که فردا به عنوان صفحات تاریخ مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
شفافیت؛ شاخص ارزیابی
در ادامه آنچه در سطرهای بالا نگاشته شد باید به این نکته توجه داشت که غبارزدایی از صفحات تاریخ یا هر چیزی در اکنون از آن جهت که ارزیابیها را به صلاح و صواب نزدیکتر میکند بسیار مهم است.
به این معنا میتوان گفت که شفافیت شاخص ارزیابی است و از قضا شاید مهمترین شاخص باشد. برای این موضوع مولوی حکایتی نیکو را به رشته نظم در آورده است. جلالالدین محمدبلخی از چند نفر سخن میگوید که در محیطی تاریک با تکیه بر حواس لامسه میخواهند به ماهیت چیزی پی ببرند. یکی از آنها پس از خروج از چیزی سخن میگوید که به ستونی محکم و استوار میماند. حس لامسه دیگری اما چیزی پهن و بزرگ شبیه به بادبزنهای درباری یافته است و نفری دیگر از لولهای سخن میگوید که به ناودانهای بلند میماند.
هیچ یک از آنها دروغ نگفته اما حقیقت آنچه که در آن اتاق تاریک قرار دارد را نیز نگفتهاند. اگر پس از آنکه این افراد از آن محیط تاریک خارج شدند بخواهید با آنها سخن بگویید و ایشان را متقاعد کنید که آنچه آنها لمس کردهاند نه ستون بوده، نه بادبزن و نه ناودان؛ بلکه در آن محیط تاریک حیوانی به نام فیل قرار داشته به احتمال بسیار با مقاومت آنها روبرو خواهید شد. چرا که آنها به شناختی که از طریق یکی از حواس خود کسب کردهاند بیش از سخن دیگران اعتماد دارند. در این شرایط کافی است پای شفافیت به قصه باز شود آن هم با یک چراغ. شفافیت کار صدها، بلکه هزاران کلمه و جمله را انجام میدهد.
شفافیت و بهترین انتخاب
در مشارکت و زیست سیاسی جوامع یکی از مهمترین نتایج و تبعات شفافیت را میتوان انتخاب گزینه بهتر عنوان کرد.
«راهنمای چپ زدن و به راست پیچیدن» اصطلاحی است در ادبیات رسانهای و بیشتر ناظر بر نوعی عملکرد متناقض با گفتار افراد یا طیفهای سیاسی است. همانطور که در بخشهای پیشین عنوان شد شفافیت عرصه این گونه مانور دادن را بسیار تنگ میکند. برای نمونه دیگر نمایندهای نمیتواند برای مردمی که به او رای دادهاند ژست مردم خواهی بگیرد و در عمل گام بر طریقی دیگر نهد. به قول معروف «عرض خود ببرد و زحمت خلایق بدارد».
به این طریق اگر چنین فردی حتی بتواند برای یک دوره با هر ترفند و شعبدهای رای مردم را جلب کند به یقین در ادوار دیگر چنین روی نخواهد داد. چرا که به مرحمت شفافیت کارنامه بیغل و غش او به مردم ارائه شده است. این ثمره شفافیت یکی از مهمترین ثمرات آن است.
شفافیت بزرگترین دشمن فساد
خواص شفافیت به همین موارد اندک که گفته شد خلاصه نمیشود بلکه فواید آن بسیار است. یکی از مهمترین فواید آن را باید فسادستیزی عنوان کرد.
رهبر انقلاب در دیدار مسئولان اقتصادی و دستاندرکاران اجرای اصل44 قانون اساسی در بهمن ماه 1385 در این باره فرمودند: «اگر چنانچه وضع اجتماع، وضع اقتصادى کشور مثل یک خانه بى درودروازهاى بود که هر که خواست آمد، هرجور خواست عمل کرد، هرچه خواست برد، خورد، خب معلوم است، انسانِ نجیبِ شایسته متینى که مىخواهد از راهحلال ارتزاق کند، طبعاً جلو نمىآید. شفافسازى، شرط اصلى این فسادستیزى است؛ باید شفافسازى بشود.»
همچنین ایشان در دیدار فعالان اقتصادی در مردادماه 1390 تاکید کردند: «بایستی فعالان بخش خصوصی بدانند فرصتهای سرمایهگذاری کجاهاست، کدامهاست؛ همه مطلع باشند، استفادههای ویژهخوارانه نشود. محصور بودن اطلاعات، محدود بودن اطلاعات به بعضی از افراد، دون بعضی، موجب ویژهخواریهای عجیبی میشود که گاهی ثروتهای بادآوردهی یکشبه را برای افرادی که سوءاستفادهچی هستند، فراهم میکند؛ بهخاطر اینکه اطلاع دارند که بناست فلان کالا بیاید، فلان کالا تولید بشود، فلان کالا جلویش گرفته بشود، قیمت فلان کالا بالا برود یا پایین بیاید، یا فلان قانون تصویب بشود. اینهایی که مطلعند، سوءاستفاده میکنند. اطلاعات باید عمومی بشود. باید شفافسازی اطلاعات صورت بگیرد.»
باز هم میتوان در فواید شفافیت نوشت، مانند: شفافیت و تقویت اعتماد عمومی یا شفافیت و شایستهسالاری و... اما به همین میزان هم برای پی بردن به اهمیت شفافیت کافی به نظر میرسد.
از عجایب مجلس دهم!
جریانهای سیاسی با مانیفستها و با شعارهای شان شناخته میشوند. میان حرف تا عمل نیز فاصله بسیار است و بر همین مبنا میدان عمل، محک جدی برای جریانها و طیفهای سیاسی مختلف به شمار میآید.
عملکرد مجلس دهم از زوایای مختلفی قابل نقد جدی و ارزیابی است. کافی است به یاد آوریم در این مجلس وزیر صمت سابق یعنی آقای محمدشریعتمداری که طرح استیضاحش میرفت تا در جریان بررسی قرار گیرد اندکی پس از آن رای اعتماد مجلس را برای وزارتخانه مهم کار و رفاه اجتماعی میگیرد. در این میان کار به جایی رسید که برخی رسانههای اصلاحطلب انتقادهای تندی علیه فراکسیون امید مجلس نوشتند. فراکسیون امید و مستقلان مجلس دهم دو طیفی بودند که از وزیر کار شدن شریعتمداری حمایت کردند و در این میان تنها فراکسیون نمایندگان ولایی بود که از تصدی این پست توسط او حمایت نکرد.
یا اینکه عباس آخوندی که چندباری از گذرگاه استیضاح مجلس توانسته به سلامت خود را برهاند در ایامی که ظاهرا انتقادها از وی در هر سه طیف مجلس بالا گرفته بود ناگاه خبر استعفایش که به مجلس رسید شماری از نمایندگان (160 نفر) خبر استعفای او را با نامه تقدیری همراه میکنند!
محکی جدی برای جناحهای سیاسی
با تمام اینها مواردی نیز در مجلس دهم به وقوع پیوست که بسیار مهم و قابل توجه است. یکی از آن موارد طرح «شفافیت آرای نمایندگان» بود.
اگرچه شروع این طرح از سمت یک نماینده اصولگرا و یک نماینده اصلاحطلب بود اما در ادامه طیف اصلاحطلب مجلس یا همان فراکسیون امید به مخالف سرسخت شفافیت بدل شد. اتفاق جالب توجه و البته تاسف باری هم در ماجرای امضاهای این طرح به وقوع پیوست. حسینعلی حاجی دلیگانی نماینده شاهین شهر، میمه و برخوار امضای وکلای ملت را برای طرح شفافیت آرای نمایندگان جمع کرد اما در نهایت تعداد کسانی که به این طرح رای دادند از امضاکنندگان آن نیز کمتر شد و قید دو فوریت آن رای نیاورد. این ماجرا برای یکی دو طرح دیگر نیز به وقوع پیوست.
در حالی که موافقان طرح شفافیت (که عمدتا از فراکسیون نمایندگان ولایی بودند) در مصاحبهها، یادداشتها و نطقهای خود در مجلس به چرایی نیاز مجلس به طرح شفافیت آرا نمایندگان میپرداختند اتفاقی از قبیل آنچه گفته شد خود شاهدی از غیب بود که بر اهمیت این طرح صحه میگذاشت.
اِنقلتهای خندهدار؛ توجیههای ابتر
در کشاکش طرح شفافیت در مجلس فراکسیون امید که به صورت علنی به مخالف اصلی آن بدل شده بود باید برای این مخالفت خود توجیهاتی دست و پا میکرد چرا که طیف اصلاحطلب سالها بود که در کنار شعارهای دیگر خود ظاهرا پرچم شفافیت را نیز برافراشته بود.
این طیف توجیهاتی برای مخالفت خود بیان کرد که حتی برخی از آنها در محیط مجازی دست مایه نگاه طنازانه عدهای از کاربران خوشذوق شد. برای نمونه یکی از توجیهاتی که از سمت این طیف مطرح شد این بود که رایگیری علنی ابزاری در دست شورای نگهبان برای ردصلاحیت نمایندگان در آینده خواهد شد. طرح این ادعا تقریبا مقارن شد با سخنرانیهای ساختارشکنانه دو نماینده فراکسیون امید در صحن علنی مجلس؛ آن دو سخنانی بر زبان جاری ساختند که اعتراض بسیاری از نمایندگان را در پی داشت و یکی از نمایندگان به کنایه گفت که اگر کسی بیخبر از همه جا آن روز صبح رادیو مجلس را باز میکرد گمانش به آن میرفت که اتفاقی یکی از رادیوهای فارسی زبان معاند را گرفته است!
کاربران فضای مجازی خطاب به نمایندگان فراکسیون امید و همچنین محمود صادقی (که از قضا به صورت کاملا اتفاقی هم رئیسفراکسیون شفافیت بود و هم مخالف آرای شفاف نمایندگان) نوشتند: چگونه است که این جماعت هر سخنی را در صحن علنی مجلس در فضای مجازی، یا در صفحات روزنامههایشان بیپروا بر زبان جاری ساخته یا منتشر میکنند آنگاه از رای علنی به طرح یا لایحهای که از درون نظام آمده بیم دارند آن هم به بهانه ردصلاحیت!
تازهترین بهانه؛ محکمترین دلیل!
پس از آنکه نخستین طرح شفافیت با بیمهری بخشی از نمایندگان مجلس مواجه شد عدهای از نمایندگان اصولگرای مجلس گفتند که آنها از تصمیم خود عقب نخواهند نشست و «نهضت شفافیت» را با قدرت ادامه خواهند داد حتی اگر در مجلس دهم نتوانند آن را به قانون تبدیل کنند.
برای این منظور «احمد امیرآبادی» نماینده مردم قم و عضو فراکسیون ولایی در مجلس گفت که در اندیشه سازوکاری هستیم تا آرای نمایندگانی که خود اعلام آمادگی کردهاند را در سامانهای در اختیار جامعه ایرانی قرار دهیم. همچنین در همان ایام حجتالاسلام «مجتبی ذوالنور» از جمله نمایندگان فراکسیون ولایی نیز از آمادهسازی طرحی سخن گفت که تکمیلکننده طرح قبلی است. مطابق طرح او نه تنها آرای نمایندگان بلکه کلیه عملکردها اعم از حضور و غیاب؛ ساعات حضور در صحن؛ مشارکت در رایگیریها و حتی درآمد نمایندگان از مجلس در سامانهای منتشر خواهد شد.
تازهترین بهانه جویی در راه طرح شفافیت آرای نمایندگان به نشست خبری «علی لاریجانی» رئیسمجلس باز میگردد. او در سخنانی گفت که شفافیت پیش نیازهایی میخواهد که یکی از آنها حفظ حریت نمایندگان است و تا زمانی که در یک شهر به یک نماینده به خاطر رای به یک لایحه مواردی مانند منافق و... نسبت میدهند شفافیت بیمعناست!
از قضا باید گفت که رئیسمجلس بدون آنکه بخواهد محکمترین دلیل را بر لزوم شفافیت آورده است و آن همان حریت است. حریت و آزادگی بر بلندای ایمان راسخ به اعمال ایستاده است. به این معنا که به فردی حر یا آزاده میگویند که بنده و اطاعتکننده هیچ چیزی غیراز خدا و امر خدا و یا آنچه خیر و صلاح میپندارد، نیست. آزاده آن کسی است که از سرزنش ملامت کنندگان نمیهراسد و با تطمیع و ملامت، خشنودی یک یا چند آفریده خداوند را بر خشنودی خداوند ترجیح نمیدهد. لذا برای حفظ حریت نمایندگان هم که شده ما به شفافیت نیازمندیم!