نگاهی مستند به خسارات اشغالگران در جنگ جهانی دوم به ایران
گستاخی بیگانگان ثمره یک دولت سست عنصر
تیراندازی سربازان مست آمریکایی به سربازان ایرانی
در اطراف خرمشهر
بازهم بد مستی و لاابالیگری و لاتبازی سربازان آمریکایی باعث میشود، سربازان وطن مورد اذیت و آزار قرار گرفته بهصورتی که یکی از آنان مورد اصابت گلوله واقع شده و به قتل میرسد. گزارش زیر را وزیر کشور به وزارت امور خارجه ارسال میکند بلکه شاید رایزنیها و مذاکرات این وزارتخانه با مسئولان آمریکایی باعث شود مقداری از جرم و جنایات و یاغیگری نیروهای آمریکایی کاسته شده و کمتر به مردم ایران لطمه وارد آید. اما نه مذاکرهای واقع میشود و نه اساسا مسئولی آمریکایی وجود دارد که این مذاکره را بپذیرد و نه مسئولی از ایران حاضر به چنین مذاکراتی است. در اسنادی دیگر آمده است که نخستوزیر یا وزارت امورخارجه برای انجام این گونه مذاکرات به سفارت ایران در واشنگتن نامه نوشته است. اما به هر حال سند زیر برای ثبت در تاریخ است که چگونه 8 نفر آمریکایی به گروهی از سربازان ایرانی که مشغول پاس و نگهبانی بودند، حمله کرده و یکی از آنها را به قتل میرسانند:
سند:
وزارت کشور
اداره سیاسی و گذرنامه
شماره عمومی 3595
شماره خصوصی 6986
تاریخ 7/9/23
وزارت امور خارجه
طبق گزارش فرمانداری خرمشهر مقارن ساعت دو بعد از نیمه شب
27/7 /23 موقعی که یک گروه از سربازان ایران در خارج از شهر مشغول پاس شبانه بودهاند، از طرف مقابل آنها یک عده هشت نفری ملبس به لباس افراد نیروی آمریکا با چراغ دستی افراد ایرانی را دیده و شروع به تیراندازی میکنند، افراد ایرانی هرچه با صدا به آنها تذکر دادهاند (که) سربازان ایرانی هستند، سربازان آمریکایی که گویا مست و در غیر موقع از آنجا عبور میکنند، ترتیب اثر نمیدهند. در نتیجه یک تیر به پهلوی سرباز وظیفه جواد فرزند محمد علی اصابت و فورا فوت نموده است. گلوله که متعلق به نیروی متفقین بوده از جسد خارج شده و جنازه دفن گردیده است. متمنی است قدغن فرمایید از هر اقدامی که برای مجازات مقصرین و کشف قضیه و جلوگیری از تکرار آن به عمل میآورید، وزارت کشور را مستحضر سازید
وزیر کشور ۱۵۲
نامه جمعی از اهالی آذربایجان به مجلس شورای ملی و اعتراض به سستی دولت در جلوگیری از قتل ایرانیان توسط سربازان شوروی
سند:
مجلس شورای ملی
رونوشت نامه اهالی آذربایجان و رودبار رشت،
پیوست شماره 25560
مورخه 23/11/1322
بعد از عنوان، در تاریخ چهارم بهمن ماه، مامورین دولت شوروی مقیم رودبار یک نفر شوفر را به درخت بسته، به وسیله گلوله کشته، در صورتی که بیچاره شوفر دارای هیچگونه تقصیری نبوده و بدون علت کشته گردیده. چرا باید دولت و ملت این قدر سست عنصر باشد، نتواند از خون یک نفر ایرانی دفاع کند؟ چرا دولت ایران برای کشته شدن یک نفر ایرانی در مکه معظمه با دولت ابن سعود قطع رابطه میکند، ولی روزی چند نفر ایرانی را در خاک ایران، شورویها و یا انگلیسها میکشند؟ هرگاه دولت به این موضوع اهمیت ندهند، باز جمعیت ایران، روی عوض یک نفر ایرانی، صد نفر شوروی را کشته، با صدای بلند میگوییم: دولت و مجلس گوش شنوا داشته باشید، اگر ما خودمان چند نفر، عوض یک نفر سربریده و دولت ایران را به مهلکه نیندازیم. ما ملت ایران اسلحه میخواهیم. دولت باید به هر یک نفر ایرانی اسلحه بدهید، این سگها را بکشیم.
رئیساداره دبیرخانه مجلس شورای ملی۱۵۳
افسر شوروی پدرم را با اسلحه خود به قتل رسانید
سند:
ریاست مجلس شورای ملی ایران
با نهایت احترام خاطر عالی را مزاحمت میدهم. پدر این حقیر اسدالله سعادتی، کارمند پایه 1 شهربانی سبزوار که تقریبا مدت 30 سال است با کمال جدیت مشغول انجام وظیفه محوله بود ، در تاریخ شهریور 1320 که قوای شوروی وارد سبزوار شدند، عهدهدار نگهبانی بود. پس از تیراندازیهای فراوان، چون به زبان روسی آشنا بودم؛ نهایت جدیت را در انجام وظیفه به خرج داده، شخصا برای جلوگیری از عملیات آنان پیش رفته، دوائر دولتی با نبودن روسا از خطر رهانیده و شهر سبزوار را نگهداری که عملیت مشارالیه هویدا است. مخصوصا در مجله وقایع شهریور اظهار قدردانی از عملیات متوفی نموده بودند.
با عرض این وصف در شب 5 [ماه] جاری یک نفر افسر شورویها براثر استعمال مشروب در کوی خیابان بیهقی، مردم را با اسلحه خود تهدید مینموده و در نتیجه پدر اینجاننثار برای دفع شر جلو رفته، افسر مزبور بدون هیچ پروایی او را با اسلحه خود مقتول، آن را به بهداری اعزام، مقتول پس از یک و نیم ساعت فوت مینماید، نهایت بدبختی و بیچارگی این فدوی فراهم، حالیه نهایت عسرت و پریشانی دامن گیر فدوی و مادر فدوی و جده ام و یک طفل صغیر چهار ماهه که از هیچ راهی ممکن ندارم امرار معاش نمایم...ناچارا متوسل به آن نهایت محبوب شده که اولا علت کشتن پدرم را امر به پرسش ثانیا عطف توجهی به خاندان فلک زده مبذول نمایند تا بتوانم وسائل رفاه چهار سر عائله ام را فراهم سازم.
فرزند مقتول :رسول سعادتی 16 اسفند 1324 ۱۵۴
قتل سه نفر از اهالی اوشیان رودسر
توسط سربازان شوروی
این سند، حکایت تکان دهنده و اندوه باری است از جنایت و قتلهایی که بدون دلیل واضح و روشنی توسط سربازان ارتش شوروی در کلاچای اتفاق افتاده است. گستاخی سربازان اشغالگر در آن حد بوده که حتی وقتی شب بعد نمایندگان قضایی و انتظامی و دولتی برای رسیدگی به قتلهای صورت گرفته در محل حاضر میشوند، قوای روس با بمب و تفنگ و مسلسل، خانه مقتولین را محاصره کرده و زنان و کودکان و پیرمردان را ترسانده و فراری میدهند و به طور کلی منطقه مزبور را نا امن میگردانند.
سند:
وزارت پست و تلگراف و تلفن
تلگراف
از رودسر به تهران
شماره قبض:2014
شماره تلگراف: 42
عدد کلمات: 382
تاریخ اصل 14، تاریخ وصول : روز 16/ماه 11/سال 1323
رشت ، مقام استانداری
به طوری که ضمن تلگراف مورخه نهم بهمن 1323 به عرض رسید، حدود ساعت 10 شب، پنجم ماه جاری، دو نفر سرباز مسلح شوروی معروف به نکالا و بیگم، مامور پاسگاه کلاچای، به منزل اینجانبان علی قلی محمدی، حسن احسانگر که وصل به یکدیگر ساکنین فکجور اوشیان که حدود چهار فرسخ از کلاچای دور و قرب یک فرسخ نیز از جاده خارج بوده است، آمده و ناحق حسین واسع محمدی و علیرضا احسانگر را به ضرب گلوله مقتول، صبح فردا نیز در حال عبور از محل، شخص دیگری موسوم به قنبر را بین راه با گلوله مضروب، از پا ساقط نموده، هنوز در بیمارستان رودسر بستری است. شب بعد هم در حالی که آقایان رئیسدادگاه لاهیجان و بخشدار و رئیس بهداری و متصدی ژاندارمری رودسر که برای اطلاع از وقوع قضیه و انجام تشریفات قانونی و تدفین مقتولین در منزل اینجانبان بودهاند و جسدها هم به حال خود باقی بودهاند، عده زیادی از سربازان شوروی مسلح به تفنگ و مسلسل و بمب دستی خانه ما را محاصره، در این موقع کلیه اهالی محل و مخصوصا زنان و اطفال داغدیده ناچار فرار و محل تبدیل به ماتمکده میشود. چون تاکنون قاتلین به کیفر اعمال ناهنجار و ناروای خود نرسیده و واقعههای متالمه و مخوف تشویش و نگرانی سختی در دلها تولید و به کلی سلب آسایش از بقیه عائله نموده و عموما در رودسر و محال اطراف نهایت پریشانی متواری و سرگردان بوده، جرات رفتن محل و زندگانی را نداریم...
علی قلی محمدی و حسن احسانگر ۱۵۵
در اطراف خرمشهر
بازهم بد مستی و لاابالیگری و لاتبازی سربازان آمریکایی باعث میشود، سربازان وطن مورد اذیت و آزار قرار گرفته بهصورتی که یکی از آنان مورد اصابت گلوله واقع شده و به قتل میرسد. گزارش زیر را وزیر کشور به وزارت امور خارجه ارسال میکند بلکه شاید رایزنیها و مذاکرات این وزارتخانه با مسئولان آمریکایی باعث شود مقداری از جرم و جنایات و یاغیگری نیروهای آمریکایی کاسته شده و کمتر به مردم ایران لطمه وارد آید. اما نه مذاکرهای واقع میشود و نه اساسا مسئولی آمریکایی وجود دارد که این مذاکره را بپذیرد و نه مسئولی از ایران حاضر به چنین مذاکراتی است. در اسنادی دیگر آمده است که نخستوزیر یا وزارت امورخارجه برای انجام این گونه مذاکرات به سفارت ایران در واشنگتن نامه نوشته است. اما به هر حال سند زیر برای ثبت در تاریخ است که چگونه 8 نفر آمریکایی به گروهی از سربازان ایرانی که مشغول پاس و نگهبانی بودند، حمله کرده و یکی از آنها را به قتل میرسانند:
سند:
وزارت کشور
اداره سیاسی و گذرنامه
شماره عمومی 3595
شماره خصوصی 6986
تاریخ 7/9/23
وزارت امور خارجه
طبق گزارش فرمانداری خرمشهر مقارن ساعت دو بعد از نیمه شب
27/7 /23 موقعی که یک گروه از سربازان ایران در خارج از شهر مشغول پاس شبانه بودهاند، از طرف مقابل آنها یک عده هشت نفری ملبس به لباس افراد نیروی آمریکا با چراغ دستی افراد ایرانی را دیده و شروع به تیراندازی میکنند، افراد ایرانی هرچه با صدا به آنها تذکر دادهاند (که) سربازان ایرانی هستند، سربازان آمریکایی که گویا مست و در غیر موقع از آنجا عبور میکنند، ترتیب اثر نمیدهند. در نتیجه یک تیر به پهلوی سرباز وظیفه جواد فرزند محمد علی اصابت و فورا فوت نموده است. گلوله که متعلق به نیروی متفقین بوده از جسد خارج شده و جنازه دفن گردیده است. متمنی است قدغن فرمایید از هر اقدامی که برای مجازات مقصرین و کشف قضیه و جلوگیری از تکرار آن به عمل میآورید، وزارت کشور را مستحضر سازید
وزیر کشور ۱۵۲
نامه جمعی از اهالی آذربایجان به مجلس شورای ملی و اعتراض به سستی دولت در جلوگیری از قتل ایرانیان توسط سربازان شوروی
سند:
مجلس شورای ملی
رونوشت نامه اهالی آذربایجان و رودبار رشت،
پیوست شماره 25560
مورخه 23/11/1322
بعد از عنوان، در تاریخ چهارم بهمن ماه، مامورین دولت شوروی مقیم رودبار یک نفر شوفر را به درخت بسته، به وسیله گلوله کشته، در صورتی که بیچاره شوفر دارای هیچگونه تقصیری نبوده و بدون علت کشته گردیده. چرا باید دولت و ملت این قدر سست عنصر باشد، نتواند از خون یک نفر ایرانی دفاع کند؟ چرا دولت ایران برای کشته شدن یک نفر ایرانی در مکه معظمه با دولت ابن سعود قطع رابطه میکند، ولی روزی چند نفر ایرانی را در خاک ایران، شورویها و یا انگلیسها میکشند؟ هرگاه دولت به این موضوع اهمیت ندهند، باز جمعیت ایران، روی عوض یک نفر ایرانی، صد نفر شوروی را کشته، با صدای بلند میگوییم: دولت و مجلس گوش شنوا داشته باشید، اگر ما خودمان چند نفر، عوض یک نفر سربریده و دولت ایران را به مهلکه نیندازیم. ما ملت ایران اسلحه میخواهیم. دولت باید به هر یک نفر ایرانی اسلحه بدهید، این سگها را بکشیم.
رئیساداره دبیرخانه مجلس شورای ملی۱۵۳
افسر شوروی پدرم را با اسلحه خود به قتل رسانید
سند:
ریاست مجلس شورای ملی ایران
با نهایت احترام خاطر عالی را مزاحمت میدهم. پدر این حقیر اسدالله سعادتی، کارمند پایه 1 شهربانی سبزوار که تقریبا مدت 30 سال است با کمال جدیت مشغول انجام وظیفه محوله بود ، در تاریخ شهریور 1320 که قوای شوروی وارد سبزوار شدند، عهدهدار نگهبانی بود. پس از تیراندازیهای فراوان، چون به زبان روسی آشنا بودم؛ نهایت جدیت را در انجام وظیفه به خرج داده، شخصا برای جلوگیری از عملیات آنان پیش رفته، دوائر دولتی با نبودن روسا از خطر رهانیده و شهر سبزوار را نگهداری که عملیت مشارالیه هویدا است. مخصوصا در مجله وقایع شهریور اظهار قدردانی از عملیات متوفی نموده بودند.
با عرض این وصف در شب 5 [ماه] جاری یک نفر افسر شورویها براثر استعمال مشروب در کوی خیابان بیهقی، مردم را با اسلحه خود تهدید مینموده و در نتیجه پدر اینجاننثار برای دفع شر جلو رفته، افسر مزبور بدون هیچ پروایی او را با اسلحه خود مقتول، آن را به بهداری اعزام، مقتول پس از یک و نیم ساعت فوت مینماید، نهایت بدبختی و بیچارگی این فدوی فراهم، حالیه نهایت عسرت و پریشانی دامن گیر فدوی و مادر فدوی و جده ام و یک طفل صغیر چهار ماهه که از هیچ راهی ممکن ندارم امرار معاش نمایم...ناچارا متوسل به آن نهایت محبوب شده که اولا علت کشتن پدرم را امر به پرسش ثانیا عطف توجهی به خاندان فلک زده مبذول نمایند تا بتوانم وسائل رفاه چهار سر عائله ام را فراهم سازم.
فرزند مقتول :رسول سعادتی 16 اسفند 1324 ۱۵۴
قتل سه نفر از اهالی اوشیان رودسر
توسط سربازان شوروی
این سند، حکایت تکان دهنده و اندوه باری است از جنایت و قتلهایی که بدون دلیل واضح و روشنی توسط سربازان ارتش شوروی در کلاچای اتفاق افتاده است. گستاخی سربازان اشغالگر در آن حد بوده که حتی وقتی شب بعد نمایندگان قضایی و انتظامی و دولتی برای رسیدگی به قتلهای صورت گرفته در محل حاضر میشوند، قوای روس با بمب و تفنگ و مسلسل، خانه مقتولین را محاصره کرده و زنان و کودکان و پیرمردان را ترسانده و فراری میدهند و به طور کلی منطقه مزبور را نا امن میگردانند.
سند:
وزارت پست و تلگراف و تلفن
تلگراف
از رودسر به تهران
شماره قبض:2014
شماره تلگراف: 42
عدد کلمات: 382
تاریخ اصل 14، تاریخ وصول : روز 16/ماه 11/سال 1323
رشت ، مقام استانداری
به طوری که ضمن تلگراف مورخه نهم بهمن 1323 به عرض رسید، حدود ساعت 10 شب، پنجم ماه جاری، دو نفر سرباز مسلح شوروی معروف به نکالا و بیگم، مامور پاسگاه کلاچای، به منزل اینجانبان علی قلی محمدی، حسن احسانگر که وصل به یکدیگر ساکنین فکجور اوشیان که حدود چهار فرسخ از کلاچای دور و قرب یک فرسخ نیز از جاده خارج بوده است، آمده و ناحق حسین واسع محمدی و علیرضا احسانگر را به ضرب گلوله مقتول، صبح فردا نیز در حال عبور از محل، شخص دیگری موسوم به قنبر را بین راه با گلوله مضروب، از پا ساقط نموده، هنوز در بیمارستان رودسر بستری است. شب بعد هم در حالی که آقایان رئیسدادگاه لاهیجان و بخشدار و رئیس بهداری و متصدی ژاندارمری رودسر که برای اطلاع از وقوع قضیه و انجام تشریفات قانونی و تدفین مقتولین در منزل اینجانبان بودهاند و جسدها هم به حال خود باقی بودهاند، عده زیادی از سربازان شوروی مسلح به تفنگ و مسلسل و بمب دستی خانه ما را محاصره، در این موقع کلیه اهالی محل و مخصوصا زنان و اطفال داغدیده ناچار فرار و محل تبدیل به ماتمکده میشود. چون تاکنون قاتلین به کیفر اعمال ناهنجار و ناروای خود نرسیده و واقعههای متالمه و مخوف تشویش و نگرانی سختی در دلها تولید و به کلی سلب آسایش از بقیه عائله نموده و عموما در رودسر و محال اطراف نهایت پریشانی متواری و سرگردان بوده، جرات رفتن محل و زندگانی را نداریم...
علی قلی محمدی و حسن احسانگر ۱۵۵