kayhan.ir

کد خبر: ۱۴۸۰۳۳
تاریخ انتشار : ۰۶ آذر ۱۳۹۷ - ۱۸:۴۶

تورم در بازار مدرک دکتری!


در حال و هوای متلاطم این روزهای فضای سیاسی و رسانه‌ای کشور، شاید مرور برخی نظرات و حتی نوآوری‌های جالب در گوشه و کنار محافل دغدغه‌مند و دانشجویی و بررسی کارهای خودجوش و تمیز جوانان، ابعاد جدیدی از ابتکار عمل را روبه‌روی ما قرار دهد. یکی از این بسترها، نشریات دانشجویی است که به قلم دانشجویان از دانشگاه‌های مختلف سراسر کشور هر روز چاپ شده و در فضای دانشگاه و بین دانشجویان منتشر می‌شود.
در جدیدترین مورد، نشریه دانشجویی «روزنامه» که توسط دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف منتشر می‌شود، پیرامون مسئله‌ مبتلا به دانشجویان تحصیلات تکمیلی که این روزها به عنوان دغدغه‌ بسیاری از آن‌ها شناخته می‌شود، مطلب کاربردی جالبی با رویکردی آسیب‌شناسانه منتشر کرده است. دانشجویانی که با امید و آرزوهای فراوان پا به عرصه‌ تحصیلات تکمیلی می‌گذارند اما بعد از گذشت چند سال و در حالی که منتشر ثمردهی تلاش‌های خود هستند با سرابی عجیب مواجه می‌شوند.
در بخش مهمی از این مطلب آمده است: افزایش ظرفیت دانشگاه‌ها برای پذیرش دانشجویان دکتری بدون نگاه به تقاضای بازار کار باعث بالا رفتن تعداد دانش‌آموختگانی می‌شود که موقعیت شغلی مناسبی برای آنها وجود ندارد. پژوهشگاه‌ها و دانشگاه‌ها ظرفیت پذیرش این تعداد نیروی انسانی را ندارند و متاسفانه این نیرو برای کار در محیط صنعتی نیز آماده نشده است. دانشجویان با انتخاب موضوعاتی برای نوشتن مقاله که در درجه اول امکان چاپ آنها - به ویژه در ژورنال‌های خارجی - وجود داشته باشد، از موضوعات مورد نیاز صنعت و جامعه دور شده‌اند. پژوهش‌هایی که بدون ارتباط نزدیک با نیاز صنعت انجام می‌شوند، امکان جذب منابع مالی را از صنعت نیز ندارند.
دانشجویی را در نظر بگیرید که به تازگی در مقطع دکتری پذیرفته شده و امیدوار است بعد از گذراندن چند ترم آموزشی، چند ترم تلاش برای انجام پژوهش، تدوین رساله و چاپ مقاله و در نهایت فارغ‌التحصیلی بتواند جذب محیط پژوهشی و دانشگاهی شود. گذشته از اینکه دانشجوی مذکور دوره دکتری خود را با توجه به انتظار و شیوه تعامل استاد راهنما چگونه و با چه کیفیتی بگذراند، بعد از مدت کوتاهی که شاید به 2، 3 ترم نرسد، درمی‌یابد که واقعیت چندان با انتظاراتش همخوانی ندارد چراکه در حال حاضر، علی‌رغم تعداد بالای دانشجویان و دانش‌آموختگان دوره دکتری، ظرفیت چندانی برای جذب به عنوان هیات علمی پژوهشی یا آموزشی در کشور وجود ندارد.
حالا این دانشجو، بدون امید چندان به آینده مورد انتظار بعد از فارغ‌التحصیلی، باید سختی‌های این دوران را پشت سر بگذارد که باعث می‌شود کوچک‌ترین مشکلات باعث نارضایتی‌اش شود و چه بسا برای فرار از این مشکلات سر از بنگاه‌های مقاله‌نویسی و پایان‌نامه‌نویسی دربیاورد و به این شیوه راه خود را هموار کند. هرچه باشد، دانشجوی مورد نظر احتمالا به منبع درآمدی برای گذران زندگی نیاز دارد و دانشگاه هم که نمی‌تواند این نیاز را تامین کند بنابراین او مجبور است در کنار تحصیل به فکر کار برای کسب درآمد هم باشد.
افزایش ظرفیت دانشگاه‌ها برای پذیرش دانشجویان دکتری بدون نگاه به تقاضای بازار کار باعث بالا رفتن تعداد دانش‌آموختگانی می‌شود که موقعیت شغلی مناسبی برای آنها وجود ندارد. پژوهشگاه‌ها و دانشگاه‌ها ظرفیت پذیرش این تعداد نیروی انسانی را ندارند و متاسفانه این نیرو برای کار در محیط صنعتی نیز آماده نشده است. دانشجویان با انتخاب موضوعاتی برای نوشتن مقاله که در درجه اول امکان چاپ آنها -به ویژه در ژورنال‌های خارجی- وجود داشته باشد، از موضوعات مورد نیاز صنعت و جامعه دور شده‌اند. پژوهش‌هایی که بدون ارتباط نزدیک با نیاز صنعت انجام می‌شوند، امکان جذب منابع مالی را از صنعت نیز ندارند.
بنابراین دانشگاه‌های ما، برخلاف بسیاری از دانشگاه‌های خارجی، امکان ارائه کمک‌هزینه به دانشجوها را ندارند. این موضوع باعث می‌شود استاد راهنما و دانشجو انگیزه کمتری برای تمرکز روی پژوهش داشته باشند که باعث کاهش کیفیت خروجی پژوهش خواهد شد.
این روند پذیرش بی رویه دانشجو در مقطع دکتری، آن هم در هر دانشگاه و دانشکده‌ای، در کنار افت کیفی ناشی از ناامیدی و مبهم بودن آینده، نیازمند بازنگری و اصلاح اساسی است. در دورانی که مهارت‌آموزی راهگشا و کلید حل بسیاری از مشکلات جامعه است، هدایت دانشجویان به مقطع دکتری با این شیوه اشتباه است.