نگاهي به هزينههاي دريافتي مدارس و مشارکتهاي مردمي (بخش پاياني)
... کم درآمديد، قسطي مشارکت کنيد!
يک شخص آگاه در آموزش و پرورش، پس از شرح سؤالم درباره دريافت وجوه مالي مدرسه از خانوادههاي دانشآموزان، ميگويد: «گرفتن هرگونه وجه از والدين ممنوع است. اما انجمن اوليا و مربيان که نماينده والدين است تصميم ميگيرد که مثلا فلان مدرسه چهار تا کامپيوتر داشته باشد. اينجا والدين در تامين نيازها مشارکت ميکنند.»
مدير يک مدرسه در جلسه اولياي دانشآموزان و انجمن مربيان، مشخصا براي دو مورد: تعويض و نوسازي سيم کشي فرسوده و خطرناک برق و سيستم هوشمندسازي مدرسه به والدين بچهها گفته است در جهت تامين هزينه اين موارد مشارکت نمايند. کساني توان مالي ندارند اين مبلغ را قسطي بپردازند.
معدلگيري و نتيجه جانبي از چنين گفتارها که شيوه رايج در مدارس شده است اين خواهد بود: ايجاد زمينه تاثيرگذاري بر روابط و رفتارهاي اجتماعي، اقتصادي، روحي وخلاصه، احساس ناخوشايند براي برخي دانشآموزان به لحاظ ضعف مالي خانوادگيشان ميشود.
180 هزار تومان پايه مشارکت
کسي خواست 400 هزار تومان بدهد
«... گفته شده هزينه پايه مشارکت مردمي در امور مدرسه دولتي هيئت امنايي 180هزار تومان است. اما هر خانواده دانشآموز که وسعش ميرسد 400-300 هزار تومان کمک کند.»
«احسان شرفي» بيشتر توضيح ميدهد، انجمن مربيان مدرسه دولتي به والدين دانشآموزان گفتهاند هيئت امناء براي دانشآموزان برنامه فوقالعاده درسي در سه روز هفته تعيين کرده است. بر همين اساس، اولياي دانشآموزان 180هزار تومان در اين امر مشارکت کنند. اين مبلغ، پايه همياري براي هزينه برنامه مذکور است. اما هر کس از والدين دانشآموزان اگر ميتواند مبلغ 400-300 هزار تومان براي هزينههاي مصرف آب و ... مدرسه را کمک کند.»
اما «غلامرضا» شغل آزاد که فرزندش دانشآموز سال ششم مدرسهاي در يکي از مناطق جنوبي شهر است اظهار ميکند: «مدرسه فقط اول سال تحصيلي مبلغي بابت کتب درسي فرزندش پول گرفته است.»
قسطبندي 150هزار تومان
«زارعي» مادر دانشآموز کلاس دوم دبستان دولتي، اظهار ميکند: «چندي پيش در جلسه اوليا ومربيان، مسئولان مربوطه به والدين گفتند 150 هزار تومان براي مخارج امور مدرسه مشارکت نمايند و اين مبلغ براي بعضي خانوادههاي کم وسع قسطبندي است». وي ميافزايد: «پارسال 70هزار تومان به عنوان کمک- مردمي براي برخي از امور مدرسه و بعد هم 20هزار تومان براي ورزش و تعيين معلم آن همياري کرديم.» اين مادر در ادامه، همچون شهروند ديگري ميگويد: «تابستان امسال کلاس بچهها کولر خنککننده نداشت چون يک کولر بسيار کوچک و ضعيف اثربخش در رفع گرماي کلاس نبود.»
گفته «جباري» که فرزندش کلاس دوم ابتدايي است، حاکي از آن است که چندي قبل انجمن مربيان با برگزاري جلسه به والدين گفتند 150هزار تومان براي هزينههاي مدرسه مورد نياز است که او با اين بيان، گفتههاي آن مادر را تاييد ميکند، اما ميافزايد يک قشر از خانوادهها وضع ماليشان خوب نيست که در مشارکت مالي مدرسه سهيم شوند. از طرف ديگر، وجوه همياري در طول سال تحصيلي يک بار نيست. مدرسه گاه بيش از يک بار از والدين خواسته است کمک کنند.»
يک مادر خانهدار که در انتظار زمان بازگشت فرزندش از مدرسه است، در خصوص نيازها و مشارکتهاي مردمي مدرسه ميگويد: «چندي پيش در خبر شبانگاهي تلويزيون به نقل از يک مقام ذيربط مسئول اعلام شد اولياي دانشآموزان هر قدر که ميخواهند به مدارس کمک کنند. اما ميبينيم انجمن مربيان، براي کمک به مدرسه، مبلغ دريافت وجه را تعيين ميکند.»
برنامهها و سيستم آموزشي اگر مشکل نداشته باشند چه نياز به برگزاري کلاسهاي فوقالعاده دروس است؟ وجوه دريافتي کمک مالي از والدين دانشآموزان به مدرسه در حالي صورت ميگيرد که چه بسيار خانوادهها هستند که داراي چند دانشآموزاند و حقوق ماهيانهشان جوابگوي مخارج روزمرهشان نميباشد، ديگر آن که گردش عملياتي دريافت مشارکت با هدف تامين نيازهاي مالي کاربردي امور مختلف مدرسه چگونه نظارت ميشوند؟ مطلب اشاراتي از گفتار يک پدر دانشآموز به نام «عباس سيدمير» است.
والدين کم درآمد
توان کمک مالي ندارند
وي در همين ارتباط اين پرسش را دارد که آيا تشکيل کلاس فوق برنامه به موازات برنامههاي کلاسيک آموزشي، نشان از کم وکسري آموزش رسمي در مدارس نيست؟ باور او بر اين است که «چنانچه برنامهريزي آموزشي صحيح انجام شود نيازي به دروس فوقالعاده نخواهد بود.»
«سيد مير» در ادامه ابراز نظر خود، دو مورد را بيان ميکند؛ يک موضوع اصل و يک گمان: «مورد اول در پيرامون بحث دريافت وجوه به عنوان همياري مردمي به مدرسه، شايان توجه است والدين کمدرآمد ممکن است حقوق ماهيانه براي گذران امور متعارف و معمول خانواده آنان کافي نباشد. اين گروه از مردم چطور به هزينههاي مدرسه فرزند خود کمک کنند به خصوص خانوارهاي داراي چند فرزند دانشآموز؟»
اما موضوع دوم، در مورد مدرسه ابتدايي داراي دو شيفت کلاس صبح و عصر است که در هر شيفت فرضا حدود چهارصد دانشآموز دارد، والدينشان به عنوان مشارکت مورد نظر اولياي مربيان، هر يک 100 هزار تومان پرداخت کند و نيز همين مبلغ را اولياي دانشآموزان شيفت دوم پرداخت کنند مجموعا 80ميليون تومان ميشود. اولياي مدرسه بگويند اين وجوه صرف هزينههاي تعمير شوفاژ، رنگآميزي در و ديوار و کلاسها، هوشمندسازي و...، مدرسه شده و يا خواهد شد، در اين حالت نحوه نظارت و چگونگي انجام امور براي والدين بچهها بايد کاملا توجيه شود که لااقل تأثير مشارکتشان را احساس کنند؟...
اين پدر دانشآموز در ادامه، تعريف ميکند مدرسهاي که در آن فرزندش تحصيل ميکند چند سال است پول بابت کمک براي تأمين و استفاده دانشآموزان از سيستم هوشمندسازي پرداخت کرده است اما هنوز هيچ خبري از وسيله هوشمندساز، نيست.
وي در پايان بيان نظرات خود در وصف حال موضوع وجوه دريافتي مشارکت مردمي در امور مالي مدرسه، در خصوص برنامه فوق درسي ميگويد: «مگر نسل ما و پيشين با آموزش فوقالعاده سواد آموختند و يا تمام اولياي دانشآموزان تحصيل کرده بودند که به دروس فرزندان خود کمک کنند؟». او دست آخر نتيجهگيري کلي ميکند که ساختار سيستم آموزش و پرورش ضعيف است.
جلسهاي براي تأمين نيازها
چندي پيش انجمن اوليا و مربيان مدرسه ابتدايي در يک منطقه شمالي تهران در جلسه فراخواني اولياي دانشآموزان در حضور معلمان، نيازهاي مالي برخي از امور مدرسه را مطرح ميکند. در آن جمع، مدير مدرسه با اشاره به آنکه وزارت آموزش و پرورش بودجه کافي براي عملياتي کردن رفع نيازهاي مالي مدارس ندارد، از فرسودگي سيم کشي برق مدرسه ميگويد: سيستم برق مدرسه در اثر مرور زمان پوسيده شده و احتمال است هر آن خطرساز شود. بنابراين لازم است سيم کشي برق مدرسه نوسازي و ايمن شود. مورد ديگر، تأمين سيستم هوشمندسازي مدرسه است. تأمين اين موارد نياز به کمک مالي اولياي دانشآموزان دارد در حالي که موعد پرداخت وجوه يک سري چک بابت تأمين سيستم هوشمندسازي مدرسه، نزديک است. تأکيد مي شود در چنين وضعيت، تعويض و ايمنسازي سيم کشي برق و تأمين سيستم هوشمندسازي مدرسه نياز مبرم به همياري مالي اولياي دانشآموزان دارد. بنابراين، اولياي هر دانشآموز (يک کلاس حدود سي نفره) سيصد هزار تومان جهت انجام امور مذکور مشارکت نمايند. کساني که توان پرداخت يکجاي اين مبلغ را ندارند ميتوانند در سه قسط هر ماه يکصد هزار تومان بپردازند.»
در ادامه جلسه، ناظم دبستان هم طي سخناني با بيان آنکه: «ما کمک مالي از جانب آموزش و پرورش نداريم.» ميافزايد: «اولياي محترم دانشآموزان توجه داشته باشند مشارکت ماليشان براي تأمين ايمني سلامت فرزندان خود و پيشرفت آموزشي آنان ميباشد.»
«ف-ر» مادر يک دانشآموز دبستان ياد شده درباره همياري به امور مالي مدرسه، اظهار ميکند: «انجمن، پارسال دويست هزار تومان از هر والدين براي تأمين و استفاده از هوشمندسازي خواست که پرداخت کرديم در حالي که از پارسال تاکنون تنها يک کلاس داراي سيستم هوشمندسازي شده که آن هم تا به حال مورد استفاده بچهها واقع نشده است. حالا در جلسه ياد شده گفته شد سيصد هزار تومان هر خانواده براي انجام آن موارد مزبور کمک کنند در صورتي که در اوضاع اقتصادي کنوني اين مبالغ براي خيلي از والدين ميسر و مقدور نميباشد.»
کمک 58 ميلياردي مردمي
ممنوعيت دريافت وجوه!
يک پژوهشگر مباحث فرهنگي، موضوع دريافت وجوه مدارس و مشارکت خانوادههاي دانشآموزان در برخي هزينههاي مدارس را به عنوان بخشي از موضوعات اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي، عمدتا محور جايگاه دروس رسمي و از ديگر سو تدريس فوقالعاده بعضي مواد درسي، به نوعي وصف و تحليل ميکند.
«مهران شميراني» ميگويد: «به طور کلي در خصوص کمکها بايد گفت تا چند دهه گذشته طرح و نياز همياري نقدينگي مردمي به امور و برنامههاي آموزشي- درسي مدرسه رسم و رايج نبود و خانوادهها هم عموما براي تقويت دروس فرزندان دانشآموز خود، معلم خصوصي نداشتند. اين شيوه مشارکت و فوقبرنامه کم و بيش مرسوم شده در وهله نخست گوياي مناسب نبودن ميزان اعتبارات امور آموزشي ميباشد. در عين حال و در مقابل اين مشکل، بايد اذعان نمود جاي خرسندي است که در سالهاي اخير حتي کودکان 6-5 ساله و نسل نوجوان و جوان کشورمان با استفاده از فرهنگ آموزشي و ذکاوت ذاتي خود بهويژه ترويج بهرهگيري از وسايل تکنولوژي نوين مثل رايانه ، بسيار هوشمندتر و تيزهوشتر از نسلهاي دهههاي گذشته هستند و چندان نياز به فوق برنامه ندارند. (پدر يک دانشآموز هم به نوعي اشاراتي در اين موارد کرده است.) از طرفي پدران و مادران عموما تحصيلکرده هستند. بر اين مباني، اما در خصوص برگزاري برنامههاي فوقالعاده برخي مواد درسي در مدرسه، بايد گفت اين امر در حالتي لازم است که آن در متون کتب درسي رسمي نباشد و نيز اين دور از انتظار است که موضوعات فوق برنامه، غير از مواد درسي نظامبندي شده آموزش و پرورش باشد... اما اين احتمال ميرود که دانشآموز يا دانشآموزاني در سر کلاس تدريس به عللي درس معلم را بهطور لازم درک نکرده باشند و طوطيوار چيزي شنيده وليکن به ذهن نسپرده است.»
اين پژوهشگر در ادامه صحبتش، بهطور خلاصه درباره دريافت وجوه از والدين، اظهار ميدارد: «همه ميدانيم طبق قانون، کسب دانش در مدارس دولتي رايگان است و آموزش و پرورش هم درباره ممنوع بودن دريافت وجوه مدرسه از والدين تأکيد کرده است اما گفته ميشود مشارکت والدين در هزينههاي مدرسه، اجباري نيست ولي در همين احوال، چندي قبل در رسانهها خواندم در سال 91 والدين دانشآموزان 58 ميليارد تومان در امور مالي مدارس کمک کردهاند.»
جاي مسئول پاسخگو خالي
گفتها و نظرهاي عدهاي از والدين دانشآموزان در خصوص دريافت وجوه مدرسه به عناوين گوناگون از خانوادهها را خوانديم. لازم بود با انجمن اولياءمربيان و متوليان اين موضوع گفتوگو کنم. از دوشنبه 13 آبان پيگير فرصت و امکان براي تحقق يک مصاحبه 15-10 دقيقه، ميشوم. حدود 20بار که بعضا مکرر، به برخي از قسمتها و با افراد شاغل مسئول در ساختمان مرکزي آموزش و پرورش زنگ زده و موضوع گزارش را مطرح کردم- اگرچه خيلي از زنگها بوق آزاد ميزدند، تا شنبه 18 آبانماه (البته منهاي ايام تعطيلات عزاداري محرم) هيج فايدهاي حاصل نشد. همه اين پيگيريها ختم به نوشتن نامه روابطعمومي به دفتر مقام مسئول مربوط براي امکان و تعيين مسئول ذيربط و پاسخگو به پرسشم شد اما مخاطب گفت به مجردي که جواب نامه مزبور داده شود به شماره موبايلم زنگ ميزند... از آن روز تا يکشنبه 26آبان، هنوز خبري نشده است...
گزارش روز