خواستههای سینماگران از «حسین انتظامی» سرپرست سازمان سینمایی
سینمای ایران به نظم جدید مدیریتی و ساختاری نیازمند است
هفته گذشته با حکم وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، حسین انتظامی به عنوان سرپرست سازمان سینمایی منصوب شد. انتظامی درحالی هدایت و مدیریت سینمای کشور را برعهده گرفت، که این عرصه روزهای چندان خوشی را نمیگذراند. از جملهتورم شدید فیلمهایی که نه تنها از نظر موضوع و محتوا، ناسالم به نظر میرسند که از لحاظ ساختاری و هنری هم مردود هستند. به همین مناسبت از سینماگران و فعالان عرصه هنر هفتم پرسیدیم که حسین انتظامی باید چه راهکارهایی را اتخاذ کند تا بهبود حال سینما را در پی داشته باشد؟
تصویر روز
نیاز به تغییر مهندسی مدیریت
در سینما
هوشنگ توکلی، بازیگر پیشکسوت سینمای کشور از مدیر جدید سازمان سینمایی خواست تا با برگزاری جلسات با نخبگان عرصه سینما و تعامل با آنها، مسائلی که توسط دو مدیر قبلی سازمان سینمایی ایجاد شده حل شود، چون در صورت ادامه این وضعیت، سینمای ایران آسیبهای زیادی خواهد دید.
این بازیگر در گفتوگو با کیهان اظهار داشت: سینمای ایران امروز دچار نوعی هرج و مرج است. به نظ من این هرج و مرج، ناشی از نحوه مدیریت و کاملا مهندسی و برنامه زیری شده است. یعنی مدیریت سازمان سینمایی، از زمان حجتالله ایوبی تا کنون، این برنامه را داشتند تا تولید محصولات را به سمتی ببرند تا موجب کمرنگتر شدن خط قرمزها شود. نتیجهاش هم این حجم گسترده از فیلمهای بیمایه و مبتذل است.
توکلی تصریح کرد: نگرانیام این است که سینمایی که موجب افتخار ما بوده و به خاطر توانمندیهایش در دنیا هم جایگاهی را کسب کرده با این روال از بین برود. خواسته من از مدیر جدید سازمان سینمایی این است که نباید بگذارند وضعیت سینما بحرانیتر شود.
وی ادامه داد: حالا که مدیر جدید سازمان سینمایی منصوب شده بهترین فرصت است که این مدیریت در تعامل با نخبگان و فرهیختگان سینما، خواستههای آنها را بشنود و از این طریق وارد جریان جدیدی شویم و موانع را از سر راه فیلمسازها برداریم.
توکلی در پایان گفت: در پایان بار دیگر تأکید میکنم که مسائل ناگوار و نمایش گسترده فیلمهای سخیف، اتفاقی نیست و حتما مدیریت شده است وبرای حل و برگشتن به بستر سالم باید مهندسی قوی تری به این حوزه ورود کند و آن را حل کند. اگر سرسری به این موضوع نگاه کنیم، سینمای کشورمان به وضعیت خطرناکی دچار خواهد شد و به سمت ضعف بیشتر خواهد رفت.
نیاز به تغییر مدل مدیریتی در سینما
جواد اردکانی، نویسنده و کارگردان سینما معتقد است: در سینمای ایران بیش از آنکه مدیریت سینما تغییر کند، این مدیران هستند که تغییر میکنند. یعنی با وجود جابجایی افراد اما مدل مدیریتی تقریبا تغییری نمییابد.
این فیلمساز در گفت وگو با خبرنگار کیهان ادامه داد: سینمای ایران به مشکلات ساختاری مبتلا شده و این ساختار نیز ناشی از مدل مدیریتی است که طی حدود 40 سال اخیر در سینمای کشور اعمال شده است. به نظرم آقای انتظامی در قدم اول، فارغ از نظرات سلیقهای و گروهی و آنچه تبدیل به مشهورات شده، یک آسیب شناسی علمی و کارشناسانه انجام دهد و براساس نتایج به دست آمده، یک برنامهریزی جدید و متفاوت نسبت به آنچه تا به حال انجام شده صورت گیرد. حتی اگر این برنامهریزی توسط مدیران بعدی برداشت شود. اما اگر بنا باشد که آقای انتظامی بخواهد طی دو سال به نتیجه برسد، به نظر من هیچ اتفاق مهمی نخواهد افتاد و زمان میگذرد. همان طور که با مدیران قبلی زمان گذشت و در بر همان پاشنه چرخید و وضعیت سینمای ما نه از نظر صنعتی و نه از نظر فرهنگی، به وضع قابل قبولی نرسید.
این کارگردان در پاسخ به این سؤال که مدیر جدید سازمان سینمایی در برابر حجم وسیع فیلمهای سخیفی که سینمای کشور را در برگرفتهاند باید چه کند، توضیح داد: این یکی از مواردی است باید با کار علمی و کارشناسانه به آن پرداخت. به نظر من، مشکل بزرگ سینمای ما این است که برخلاف سینمای حتی کشورهای شرق آسیا و ترکیه،چرخه اقتصادی سینمای ایران به داخل مرزهای کشور محدود شده است. این باعث شده تا سقف رسیدن به سود اقتصادی به گونهای باشد که بخش خصوصی ناچار شود مولفههای مختلفی را مدنظر قرار دهد. به ویژه اینکه این روزها هزینه تولید آثار نیز بسیار بالا رفته است. بخش خصوصی وقتی از فروش فیلم خود به سود برسد، انگیزه برای پرداختن به موضوعات متنوع را هم دارد. از طرف دیگر ما در بخش خصوصی فاقد کمپانی به معنای واقعی هستیم. یعنی این گونه نیست که فیلمهای یک کمپانی یکدیگر را پوشش دهند و هر فیلمی فروش نکرد توسط آثار دیگر جبران شود. تهیهکننده بخش خصوصی میخواهد فیلمی بسازد که حتما به سود دست پیدا کند. راهش این است که یا هزینههای تولید را کم کنند و یا درآمد فیلم را اضافه کند. نتیجه این شده که اگر کمدیهای این دوره را با قبل مقایسه کنیم متوجه میشویم که نه نتها پیشرفت نکردیم، بلکه پس رفت کردهایم. همه هم این را پذیرفتهاند. اینها نیاز به آسیب شناسی دقیق دارد.
تغییر شاخصهای کمی به کیفی
در مدیریت سینما
روحالله شمقدری، تهیهکننده سینما نیز در واکنش به انتصاب مدیر جدید سازمان سینمایی به خبرنگار کیهان گفت: بررسی آنچه در اخبار از مراسم معارفه سرپرست سازمان سینمایی منتشر شده، نشان دهنده یکی از معضلات جدی است کهگریبان سینمای ما را گرفته و آن هم نگاه کمی و آماری است. حتی در بررسی عملکرد محمدمهدی حیدریان به عنوان رئیسسازمان سینمایی نیز فقط مسائل کمی در نظر گرفته میشود؛ بدون آنکه در نظر گرفته شود که این آمارها منفعتی برای فرهنگ و هنر انقلاب و کشور داشته یا نه! سینمایی که درآمد زایی و افزایش مخاطب آن از فیلمهای کمدی مبتذل است، شاید از نظر کمی پیشرفت کند، اما در نهایت منفعتی برای این عرصه نخواهد داشت.
وی افزود: مشکل ما در مدیریت سینما زمانی حل میشود که این نگاههای سخیف کمی به نگاههای کیفی تغییر پیدا کند. یعنی به جای اینکه آمال و آرزوی ما این باشد که تنها زیرساختها را افزایش دادیم، گزارش کار مدیران سینمایی ما پاسخ به این سؤالات باشد که؛ چه تعداد اثر و فیلم ارزشی را حمایت کردیم؟ چقدر به سینمای انقلاب کمک کردیم؟ چقدر فیلم ارزشی با ویژگی جذب مخاطب اکران کردیم؟ چقدر فضا را برای جذب مخاطبهای فراموش شده سینما که خانوادههای اصیل ایرانی هستند و حاضر هستند برای تماشای فیلم خوب هزینه کنند آماده کردیم؟ و... اگر نگاههای مدیریت در آینده به سمت این نگاههای کیفی برود، میتوان به بهبود سینمای ایران امیدوار بود، اما اگر باز هم نگاهها به حوزه کمی محدود شود، مضر خواهد بود.
مدیر خبرگزاری سینما پرس ادامه داد: اگر بنا باشد مدیریت آینده به نفع فرهنگ و هنر انقلاب کار کند، نیازمند تعیین استراتژی در تولیدات سینمایی است. یعنی ما ابتدا باید بدانیم از چه آثاری و در چه شاخصههایی میخواهیم حمایت کنیم و به جای اینکه حمایتها بین آثار متعددی که اتفاقا با ادعای بخش خصوصی بودن ساخته میشود، تقسیم شود، این حمایتها در آثاری که بار محتوایی مناسبی دارد تمرکز یابد. یعنی بگذاریم بخش خصوصی کار خودش را بکند و سازمان سینمایی به عنوان متولی دولتی سینما که بودجه سینما از بیتالمال را در دست دارد از آثاری حمایت کند که نیاز امروز جامعه است. این هم نیاز به تعیین استراتژی دقیق دارد. مدیر سازمان سینمایی باید اول بداند که چه محتوایی نیاز امروز جامعه ماست. یکی از مشکلات بزرگ سینمای ایران این است که افراد در سطح مدیریت سینما اصلا نمیدانند که چه محتوایی نیاز امروز ماست. وقتی هم که میگوییم آثار ارزشی، ذهنشان فقط سراغ سینمای دفاع مقدس میرود. این درحالی است که میتوان در ژانرهای متنوع، به موضوعات ارزشی و استراتژیک پرداخت.
شمقدری گفت: خود کمدی یک مسئله مهم است؛ یعنی فیلمهای کمدی ما به جای اینکه معضل و مشکلات اجتماعی را با زبان طنز و مفرح مطرح کند، خود مشکل اجتماعی ایجاد میکند. چرا در حوزه سینمای کودک آثاری نداریم که برای آینده سازان این کشور فرهنگسازی کند؟ آثار کودک و نوجوان ما عموما ضدفرهنگ شدهاند و مروج رفتارهایی هستند که هیچ نسبتی با فرهنگ ایرانی- اسلامی ما ندارد. بنابراین علاوهبر سینمای انقلاب و دفاع مقدس که مهجور هستند و جای آنها همیشه باید محفوظ بماند، در ژانرهای دیگر هم باید حمایت محتوایی اتفاق افتد و تنوعی از آثار داشته باشیم که بتوان به خانوادهها توصیه کرد که بروند ببینند. الان جای سؤال است که مدیران سینمایی واقعا کدام فیلم را میتوانند به خانوادهها توصیه کنند؟ برای من جالب است که مثلا آقای داروغهزاده (معاون محترم نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی) که میفرمایند اگر فیلم مبتذل و مستهجن در سینما اکران شده دیگران به ایشان معرفی کنند، خود ایشان لیستی از فیلمهایی را که حاضرند با خانواده خویش در سینما ببینند، معرفی کنند! واقعا جای اندوه دارد که در سینمای ایران چرا باید فیلمهایی اکران شود که انسان از دیدن برخی صحنههای آن احساس شرم پیدا کند؟! و پیشرفت واقعی سینمای ایران زمانی اتفاق خواهد افتاد که این مشکلات سینما اصلاح شود.
تصویر روز
نیاز به تغییر مهندسی مدیریت
در سینما
هوشنگ توکلی، بازیگر پیشکسوت سینمای کشور از مدیر جدید سازمان سینمایی خواست تا با برگزاری جلسات با نخبگان عرصه سینما و تعامل با آنها، مسائلی که توسط دو مدیر قبلی سازمان سینمایی ایجاد شده حل شود، چون در صورت ادامه این وضعیت، سینمای ایران آسیبهای زیادی خواهد دید.
این بازیگر در گفتوگو با کیهان اظهار داشت: سینمای ایران امروز دچار نوعی هرج و مرج است. به نظ من این هرج و مرج، ناشی از نحوه مدیریت و کاملا مهندسی و برنامه زیری شده است. یعنی مدیریت سازمان سینمایی، از زمان حجتالله ایوبی تا کنون، این برنامه را داشتند تا تولید محصولات را به سمتی ببرند تا موجب کمرنگتر شدن خط قرمزها شود. نتیجهاش هم این حجم گسترده از فیلمهای بیمایه و مبتذل است.
توکلی تصریح کرد: نگرانیام این است که سینمایی که موجب افتخار ما بوده و به خاطر توانمندیهایش در دنیا هم جایگاهی را کسب کرده با این روال از بین برود. خواسته من از مدیر جدید سازمان سینمایی این است که نباید بگذارند وضعیت سینما بحرانیتر شود.
وی ادامه داد: حالا که مدیر جدید سازمان سینمایی منصوب شده بهترین فرصت است که این مدیریت در تعامل با نخبگان و فرهیختگان سینما، خواستههای آنها را بشنود و از این طریق وارد جریان جدیدی شویم و موانع را از سر راه فیلمسازها برداریم.
توکلی در پایان گفت: در پایان بار دیگر تأکید میکنم که مسائل ناگوار و نمایش گسترده فیلمهای سخیف، اتفاقی نیست و حتما مدیریت شده است وبرای حل و برگشتن به بستر سالم باید مهندسی قوی تری به این حوزه ورود کند و آن را حل کند. اگر سرسری به این موضوع نگاه کنیم، سینمای کشورمان به وضعیت خطرناکی دچار خواهد شد و به سمت ضعف بیشتر خواهد رفت.
نیاز به تغییر مدل مدیریتی در سینما
جواد اردکانی، نویسنده و کارگردان سینما معتقد است: در سینمای ایران بیش از آنکه مدیریت سینما تغییر کند، این مدیران هستند که تغییر میکنند. یعنی با وجود جابجایی افراد اما مدل مدیریتی تقریبا تغییری نمییابد.
این فیلمساز در گفت وگو با خبرنگار کیهان ادامه داد: سینمای ایران به مشکلات ساختاری مبتلا شده و این ساختار نیز ناشی از مدل مدیریتی است که طی حدود 40 سال اخیر در سینمای کشور اعمال شده است. به نظرم آقای انتظامی در قدم اول، فارغ از نظرات سلیقهای و گروهی و آنچه تبدیل به مشهورات شده، یک آسیب شناسی علمی و کارشناسانه انجام دهد و براساس نتایج به دست آمده، یک برنامهریزی جدید و متفاوت نسبت به آنچه تا به حال انجام شده صورت گیرد. حتی اگر این برنامهریزی توسط مدیران بعدی برداشت شود. اما اگر بنا باشد که آقای انتظامی بخواهد طی دو سال به نتیجه برسد، به نظر من هیچ اتفاق مهمی نخواهد افتاد و زمان میگذرد. همان طور که با مدیران قبلی زمان گذشت و در بر همان پاشنه چرخید و وضعیت سینمای ما نه از نظر صنعتی و نه از نظر فرهنگی، به وضع قابل قبولی نرسید.
این کارگردان در پاسخ به این سؤال که مدیر جدید سازمان سینمایی در برابر حجم وسیع فیلمهای سخیفی که سینمای کشور را در برگرفتهاند باید چه کند، توضیح داد: این یکی از مواردی است باید با کار علمی و کارشناسانه به آن پرداخت. به نظر من، مشکل بزرگ سینمای ما این است که برخلاف سینمای حتی کشورهای شرق آسیا و ترکیه،چرخه اقتصادی سینمای ایران به داخل مرزهای کشور محدود شده است. این باعث شده تا سقف رسیدن به سود اقتصادی به گونهای باشد که بخش خصوصی ناچار شود مولفههای مختلفی را مدنظر قرار دهد. به ویژه اینکه این روزها هزینه تولید آثار نیز بسیار بالا رفته است. بخش خصوصی وقتی از فروش فیلم خود به سود برسد، انگیزه برای پرداختن به موضوعات متنوع را هم دارد. از طرف دیگر ما در بخش خصوصی فاقد کمپانی به معنای واقعی هستیم. یعنی این گونه نیست که فیلمهای یک کمپانی یکدیگر را پوشش دهند و هر فیلمی فروش نکرد توسط آثار دیگر جبران شود. تهیهکننده بخش خصوصی میخواهد فیلمی بسازد که حتما به سود دست پیدا کند. راهش این است که یا هزینههای تولید را کم کنند و یا درآمد فیلم را اضافه کند. نتیجه این شده که اگر کمدیهای این دوره را با قبل مقایسه کنیم متوجه میشویم که نه نتها پیشرفت نکردیم، بلکه پس رفت کردهایم. همه هم این را پذیرفتهاند. اینها نیاز به آسیب شناسی دقیق دارد.
تغییر شاخصهای کمی به کیفی
در مدیریت سینما
روحالله شمقدری، تهیهکننده سینما نیز در واکنش به انتصاب مدیر جدید سازمان سینمایی به خبرنگار کیهان گفت: بررسی آنچه در اخبار از مراسم معارفه سرپرست سازمان سینمایی منتشر شده، نشان دهنده یکی از معضلات جدی است کهگریبان سینمای ما را گرفته و آن هم نگاه کمی و آماری است. حتی در بررسی عملکرد محمدمهدی حیدریان به عنوان رئیسسازمان سینمایی نیز فقط مسائل کمی در نظر گرفته میشود؛ بدون آنکه در نظر گرفته شود که این آمارها منفعتی برای فرهنگ و هنر انقلاب و کشور داشته یا نه! سینمایی که درآمد زایی و افزایش مخاطب آن از فیلمهای کمدی مبتذل است، شاید از نظر کمی پیشرفت کند، اما در نهایت منفعتی برای این عرصه نخواهد داشت.
وی افزود: مشکل ما در مدیریت سینما زمانی حل میشود که این نگاههای سخیف کمی به نگاههای کیفی تغییر پیدا کند. یعنی به جای اینکه آمال و آرزوی ما این باشد که تنها زیرساختها را افزایش دادیم، گزارش کار مدیران سینمایی ما پاسخ به این سؤالات باشد که؛ چه تعداد اثر و فیلم ارزشی را حمایت کردیم؟ چقدر به سینمای انقلاب کمک کردیم؟ چقدر فیلم ارزشی با ویژگی جذب مخاطب اکران کردیم؟ چقدر فضا را برای جذب مخاطبهای فراموش شده سینما که خانوادههای اصیل ایرانی هستند و حاضر هستند برای تماشای فیلم خوب هزینه کنند آماده کردیم؟ و... اگر نگاههای مدیریت در آینده به سمت این نگاههای کیفی برود، میتوان به بهبود سینمای ایران امیدوار بود، اما اگر باز هم نگاهها به حوزه کمی محدود شود، مضر خواهد بود.
مدیر خبرگزاری سینما پرس ادامه داد: اگر بنا باشد مدیریت آینده به نفع فرهنگ و هنر انقلاب کار کند، نیازمند تعیین استراتژی در تولیدات سینمایی است. یعنی ما ابتدا باید بدانیم از چه آثاری و در چه شاخصههایی میخواهیم حمایت کنیم و به جای اینکه حمایتها بین آثار متعددی که اتفاقا با ادعای بخش خصوصی بودن ساخته میشود، تقسیم شود، این حمایتها در آثاری که بار محتوایی مناسبی دارد تمرکز یابد. یعنی بگذاریم بخش خصوصی کار خودش را بکند و سازمان سینمایی به عنوان متولی دولتی سینما که بودجه سینما از بیتالمال را در دست دارد از آثاری حمایت کند که نیاز امروز جامعه است. این هم نیاز به تعیین استراتژی دقیق دارد. مدیر سازمان سینمایی باید اول بداند که چه محتوایی نیاز امروز جامعه ماست. یکی از مشکلات بزرگ سینمای ایران این است که افراد در سطح مدیریت سینما اصلا نمیدانند که چه محتوایی نیاز امروز ماست. وقتی هم که میگوییم آثار ارزشی، ذهنشان فقط سراغ سینمای دفاع مقدس میرود. این درحالی است که میتوان در ژانرهای متنوع، به موضوعات ارزشی و استراتژیک پرداخت.
شمقدری گفت: خود کمدی یک مسئله مهم است؛ یعنی فیلمهای کمدی ما به جای اینکه معضل و مشکلات اجتماعی را با زبان طنز و مفرح مطرح کند، خود مشکل اجتماعی ایجاد میکند. چرا در حوزه سینمای کودک آثاری نداریم که برای آینده سازان این کشور فرهنگسازی کند؟ آثار کودک و نوجوان ما عموما ضدفرهنگ شدهاند و مروج رفتارهایی هستند که هیچ نسبتی با فرهنگ ایرانی- اسلامی ما ندارد. بنابراین علاوهبر سینمای انقلاب و دفاع مقدس که مهجور هستند و جای آنها همیشه باید محفوظ بماند، در ژانرهای دیگر هم باید حمایت محتوایی اتفاق افتد و تنوعی از آثار داشته باشیم که بتوان به خانوادهها توصیه کرد که بروند ببینند. الان جای سؤال است که مدیران سینمایی واقعا کدام فیلم را میتوانند به خانوادهها توصیه کنند؟ برای من جالب است که مثلا آقای داروغهزاده (معاون محترم نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی) که میفرمایند اگر فیلم مبتذل و مستهجن در سینما اکران شده دیگران به ایشان معرفی کنند، خود ایشان لیستی از فیلمهایی را که حاضرند با خانواده خویش در سینما ببینند، معرفی کنند! واقعا جای اندوه دارد که در سینمای ایران چرا باید فیلمهایی اکران شود که انسان از دیدن برخی صحنههای آن احساس شرم پیدا کند؟! و پیشرفت واقعی سینمای ایران زمانی اتفاق خواهد افتاد که این مشکلات سینما اصلاح شود.