به مناسبت میلاد رسول خدا(ص) و امام صادق(ع)
فردا همه هستی به تماشا مینشیند
شب در بهتی عمیق ایستاده. اختران پیر بر کنگره نور، بیتاب نشستهاند و خورشید، سر گِران از صهبای شوق، در سجودی بلند آرمیده است. گفتی توسنِ زمان از تک فرو مانده...
اینجا وادی حیرت است! هستی، یکپارچه هنگامه تماشاست.
موسای کلیم از پس ِِقرنها، چشم بر آستانه زمان دارد که امشب موعود تورات میرسد.
عیسی مسیح از ورای کهکشانها مینگرد. باری نهال بشارت انجیل پای افشرد و به بار نشست؛ احمد، شهره آسمانها مولود امشب است.
سلسله جلیله انبیا پس از قرنها تیمار لحظات، به خرامگاه کاروانسالار رسید. آری امشب میلاد رسول موعود است رسول مهربانی... بهانه رحمت. و سرانجام، عالم ِ مخمور، از رحیق مختوم خاتم سیراب خواهد شد. خاتم انبیا.
اما در ملکوت جوش و خروشی بیمانند است. ملائک بر قدوم حبیب خدا، دامان عرشی آمنه بنت وهب را شکوفه باران میکنند و پردگیان، ناشکیبا فردوس برین را میآرایند. امشب رمز إنی أعلمُ ما لا تعلمون گشوده خواهد شد.
در دیگر سو زمزمههاییست که رستاخیز به پا شده: شاهان گنگ، اریکههاشان واژگون، بتها به رو افتاده، سِحرها بیاثر، شعله آذر مجوسان سرد و هر تباهی و ناراستی، بیفروغ و باطل.
اما سرزمین بطحا از شکوه قدوم خواجه لولاک، به ماهتابی میماند که در تنگ هاله فرشتگان، بیگزند از آسیب اهریمنان، أکلیل مهتری بر سر نهاده و آسمان، رشته سبحههای نور را بر قامتش میگشاید و در زیر باران شاباش چنین خطاب میرسد که تو ای امالقری! ای سرزمین امن! زادگاه محمد امین! همواره بلد امین بمان.
و آنگاه که قنداقه را در آغوش عبدالمطلب نهادند، دستان او مطاف ملائک شد.
راستی! فردا خورشید بر مأذنه صبح و در قد قامت بلند خود احرامی دوباره میبندد. فردا غنچه صادقترین صبح خواهد شکفت. صادق آلمحمد صلوات الله علیهم اجمعین.
سیدابوالحسن موسوی طباطبایی