kayhan.ir

کد خبر: ۱۴۷۷۵۲
تاریخ انتشار : ۰۲ آذر ۱۳۹۷ - ۱۹:۴۹
وحدت در جهان اسلام رمز پیروزی در رویارویی با توطئه تفرقه‌افکنی استکبار - بخش دوم

تقریب شیعه و سنی سدی در برابر تهدیدات ضد جهان اسلام




«چرا با این فکر غلط و شوم بین برادران مسلمان اختلاف ایجاد بشود؟ به آن شیعه‌ای هم که از روی نادانی و غفلت، یا گاهی از روی غرض - این را هم سراغ داریم و افرادی را هم از بین شیعیان می‌شناسیم که فقط مسئله‌شان مسئله‌ نادانی نیست، بلکه مأموریت دارند برای اینکه ایجاد اختلاف کنند- به مقدسات اهل‌سنت اهانت می‌کند، عرض می‌کنم: رفتار هر دو گروه حرام شرعی است و خلاف قانونی است.» (بیانات مقام معظم رهبری در جمع مردم استان کردستان‌ در میدان آزادی سنندج‌،22/2/88)
وقتی صحبت از وحدت و همگرایی می‌شود، علاوه‌بر وحدت بین مذاهب، وحدت بین کشورهای اسلامی مطرح می‌گردد. کسانی که بر ضرورت وحدت و همگرایی در جهان اسلام تأکید می‌کنند، بر هویت مشترک مسلمانان، به صورت اساس همگرایی آنان با یکدیگر، تأکید دارند. این مسئله از لحاظ تاریخی نیز شواهدی دارد. مصلحان و نوگرایان مسلمانی که بر مسئله وحدت اسلامی تأکید کرده‌اند، به این دیدگاه توجه داشته‌اند؛ از سید جمال الدین اسدآبادی در دوران گذشته تا امام خمینی  امام‌خامنه‌ای در عصر حاضر، همه ندای وحدت جهان اسلام را براساس هویت مشترک آنان و با هدف حفظ این هویت فرهنگی و دینی در مقابل غرب مطرح کرده‌اند. چالش مهم در دیگاه هویتی نسبت به مسئله همگرایی و وحدت کشورهای اسلامی این است که در جهان اسلام هیچ گاه این آرزوی وحدت از وضعیت ذهنی و ایده‌آلیستی آن فاصله نگرفت و همواره به نحوی مطرح شد که القاء‌کننده یک آرزو بوده است، تا هدفی که گروهی از کشورهای اسلامی، به صورت جدی به دنبال آن بوده باشند.
وحدت‌گرایی اسلامی
 از نگاه و اندیشه شهید مطهری
استاد شهید مرتضی مطهری که از متفکران و اندیشمندان روشن‌بین و آینده نگر عصر حاضر بود، درباره وحدت، بیانی دارد که می‌گوید: «مقصود از وحدت اسلامی چیست؟ آیا مقصود این است از میان مذاهب اسلامی، یکی انتخاب شود و سایه مذاهب کنار گذاشته شود؟ یا مقصود این است که مشترکات همه مذاهب گرفته شود و مفترقات همه آنها کنار گذاشته و مذهب جدیدی بدین نحو اختراع شود که عین هیچ یک از مذاهب موجود نباشد یا اینکه وحدت اسلامی به هیچ وجه ربطی به وحدت مذاهب ندارد و مقصود از اتحاد مسلمین اتحاد پیروان مختلف در عین اختلافات مذهبی در برابر بیگانگان است؟
مخالفین اتحاد مسلمین، برای اینکه از وحدت اسلامی مفهومی غیر منطقی و غیر عملی بسازند، آن را به نام وحدت مذهبی توجیه می‌کنند تا در قدم اول با شکست مواجه گردد. بدیهی است که منظور علمای روشن فکر اسلام از وحدت اسلامی، حصر مذاهب به یک مذهب و یا اخذ مشترکات مذاهب و طرد مفترقات آنها، که نه معقول و منطقی است و نه مطلوب و عملی نیست. منظور این دانشمندان، متشکل شدن مسلمین است در یک صف در برابر دشمنان مشترک‌شان. (منشور اتحاد ملی و انسجام اسلامی، ص59.)
تحقق وحدت شیعه و سنی
 با هوشیاری سیاسی مسلمانان
سجاد حسینی یک دانش آموخته فقه اسلامی برایمان توضیح می‌دهد: «علامه شرف‌الدین می‌گوید: سیاست سبب جدایی شیعه و سنی شد، همو نیز باید سبب اتحاد شیعه و سنی شود. (شرف‌الدین، عبدالحسین، اجتهاد در مقابل نص، ترجمه: دوانی، علی، ص 8، چاپ دوم، کتابخانه بزرگ اسلامی،1396ق )
منظوراین است که سیاست استعماری و دسیسه‌های بیگانگان فِرق اسلامی و از جمله شیعه و سنی را از هم جدا کرده است، باید سیاست اسلامی به منظور مقابله با دشمن مشترک نیز آنها را به هم پیوند دهد. البته وحدت به معنای ترک و تعطیل کردن مباحثات و مناظرات علمی بین این دو مذهب نیست. با حفظ وحدت و یکپارچگی نیز می‌توان در محیط‌های علمی مناظرات علمی برقرار کرد، به گونه‌ای که دشمنان نیز نتوانند سوءاستفاده کنند. روشن است که برای رسیدن به اتحاد، نخست باید عوامل تفرقه و موانع اتحاد را از سر راه برداشت و به طرفین شناختی صحیح از عقاید و افکارِ یکدیگر بخشید و این، جز با بحث و مذاکره علمی بین دانشمندان ممکن نیست. اتحاد به معنای نفی آزادی اندیشه و تحقیق، حقیقت جویی و عدالت خواهی نیست. اتحادی مطلوب است که در کنار این ارزش‌ها مطرح گردد.
چنانچه این مباحثات و مناظرات علمی با روش‌های علمی و رعایت آداب مناظره صورت گیرد، نه تنها سبب تفرقه و جدایی بین دو مذهب نخواهد شد، بلکه منجر به شناخت صحیح یکدیگر و تقریب و در نتیجه وحدت نیز می‌شود. از این رو مناظرات علمی نه تنها تفرقه انگیز نیست که وحدت‌آفرین است.»
وی درباره مصادیق وحدت‌گرایی بین شیعه و سنی در گذر زمان توضیح می‌دهد: «با مطالعه در تاریخ اسلام می‌توان شواهد فراوانی از وحدت و هم‌گرایی و ثمرات آن در بین مذاهب اسلامی یافت و آنها را به عنوان اسوه و نمونه به جوامع اسلامی معرفی کرد. سیره حضرت علی(ع) بهترین الگو و اسوه برای برقراری اخوت و وحدت اسلامی است. ایشان برای حفظ وحدت مسلمانان نه تنها از حقوق خویش می‌گذشت، بلکه از همکاری با مخالفان خود نیز دریغ نمی‌کرد.
بزرگانی از هر دو مذهب شیعه و سنی در جهت پا گرفتن این وحدت کوشیده‌اند. افرادی چون آیت‌الله بروجردی، حضرت امام خمینی رهبر معظم انقلاب، علامه شرف‌الدین، سید جمال الدین اسدآبادی، امام موسی صدر از میان شیعه و شیخ شلتوت و دیگران از بین اهل سنت را باید نام برد که در عرصه شکل گیری وحدت بین مسلمانان گام‌های مؤثری برداشته‌اند.
با مراجعه به تاریخ نیز می‌توانیم شواهد فراوانی از همکاری و وحدت شیعه و سنی بیابیم. برای نمونه صاحب بن عباد شیعه، که در دوران عباسیان وزیر بود، قاضی عبدالجبار را که از بزرگان اهل سنت بود، به سمت قاضی القضاتی منصوب کرد.
در بین مسلمانان زمینه‌های وحدت بسیاری وجود دارد که با محور قرار دادن آنها می‌توان وحدت بین مسلمانان و قدرت یافتن آنها را شاهد بود؛ خدا، قرآن، رسول اکرم (ص)، حضرت علی(ع)، مسئله مهدویت، محبّت اهل بیت (ع)، دفاع از مردم فلسطین، مقابله با دشمنی‌های اسرائیل و آمریکا از زمینه‌های وحدت امت اسلامی هستند.»
چالش‌های پیش روی وحدت گرایی کشورهای اسلامی
مرتضی کمره‌ای یک کارشناس ارشد علوم سیاسی برایمان در مورد چالش‌های پیش روی وحدت و همگرایی کشورهای اسلامی توضیح می‌دهد: «کشورهای اسلامی هم، درگیر منافع خاص خود هستند و تا زمانی که در این وحدت و همگرایی، منفعتی مشاهده نکنند، برای عضویت و همکاری در آن حاضر نخواهند بود. در این زمینه مهم‌ترین عنصر منافع اقتصادی است؛ یعنی تا زمانی که ایجاد پیوندهای فراملی و دادن اقتدار ملی، به یک سازمان فوق ملی منافع محسوس اقتصادی نداشته باشد، نمی‌توان در این راه توفیقی به دست آورد.
چالش پیش روی دیگر این است که وحدت‌گرایان در جهان اسلام، بدون توجه به مقدمات لازم، همواره به دنبال حداکثرها بوده‌اند. در طرح‌ها، ایده‌ها، سخنرانی‌ها، مجامع و گفت‌و‌گوهایی که در زمینه نزدیک سازان اسلام صورت گرفته، همیشه از وحدت و اتحاد سیاسی جهان اسلام سخن رفته است که نمونه آن را در اندیشه‌های سید جمال مشاهده کردیم. باید گفت که این نگرش به وحدت، با دیدگاه‌هایی چون طرح حکومت واحد بیان می‌شود که آرمان گرایانه بودن آن کاملا روشن است وبه معنای نادیده گرفتن واقعیت‌های موجود در جهان اسلام است.
آخرین مرحله که از حداقل‌ها شروع می‌شود؛ به این معنا که هم حوزه همگرایی محدود و مشخص باشد، هم کشورهای آغاز‌کننده آن محدود باشند و هم اینکه چنانکه‌اشاره شد، منافع مشخصی را برای همه کشورهای شروع‌کننده در بر داشته باشد تا بتواند، جذابیت لازم را برای گسترش اعضا و جذب دیگر کشورهای اسلامی فراهم کند.»
این کارشناس ارشد علوم سیاسی در ادامه می‌گوید: «مورد دیگری که همواره در این ایده‌ها واندیشه‌ها مطرح بوده، بی‌توجهی به ویژگی‌های منحصر به فرد هر یک از کشورهای اسلامی است که باید در این برنامه محترم شمرده شود. در این خصوص باید گفت که اصولا کشورهای اسلامی، از یکدیگر شناخت کافی ندارند. نگاه کشورهای اسلامی به هم دیگر توأم با بدبینی، عدم اعتماد و سوء ظن همراه است که بخش عمده این نوع نگاه، محصول پایین بودن سطح شناخت این کشورها از همدیگر است که همواره همدیگر را تهدیدی برای خود می‌دانند؛ درحالی که در واقع امر، در بسیاری موارد، این تلقی‌ها کاملاً نادرست است. برخی اختلافات مهمی که در جهان اسلام به وجود می‌آید، صرف نظر از عوامل سیاسی و اقتصادی، در همین ارزیابی‌های نادرست ریشه دارد. در واقع محصول سوء تفاهم‌های تاریخی است که باید بر طرف شود. این عدم شناخت البته در حوزهای مختلف قابل بررسی است؛ عدم شناخت عقیدتی، فرهنگی و سیاسی.»
وی در تکمیل صحبت‌هایش می‌گوید: «فرقه‌های مختلف مذهبی اسلامی اعتقاداتی را به هم نسبت  می‌دهند که از اساس خطا است. درحالی که این برداشت‌های خطا در مواضع و تصمیم‌گیری‌های سیاسی هریک از آنها تاثیر مهمی دارد؛ بنابراین توجه به این ویژگی‌های منحصر به فرد و تلاش برای شناخت واقعی کشورهای اسلامی و محترم شمردن این تفاوت‌ها، از مسائل مهمی است که در طرح‌ها و ایده‌های وحدت، نادیده گرفته شده است. به نظر می‌رسد که توجه به این مسئله از نخستین گام‌های وحدت و همگرایی در اسلام است و هر هزینه‌ای در را تحقق آن توجیه‌پذیر است.»
انزوای عربستان و وهابیت
 گامی رو به سوی وحدت جهان اسلام
حجت‌الاسلام محمود متوسل آرانی رئیس ‌بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود(عج) در پاسخ به این سؤال که «درباره وهابیت به عنوان یکی از عوامل تفرقه در جهان اسلام باید چه کار کرد؟» پاسخ می‌دهد: «قاعدتا دو کار باید انجام بدهیم. یکی آگاهی‌بخشی و تبیین دیدگاه‌های نادرست وهابیت به شکل منطقی برای نسل جوان است. این آگاهی ‌بخشی باید به نحو درست انجام شود تا جلوی نفوذ فکری و فرهنگی وهابیت در برخی مناطق و دانشگاه‌های کشور گرفته شود که این مهم نیازمند برگزاری جلسات مناظره وهم‌اندیشی است.
 کار دوم وظیفه مسئولان سیاسی کشور است؛ اینکه بتوانند با برقراری تعاملات سیاسی خوب با همسایگان و دیگر کشورهای اسلامی، نقش مخرب عربستان در ایجاد وحدت میان کشورهای اسلامی را تبیین کنند که قاعدتا دستگاه دیپلماسی کشور باید بتوانند به صورت فعال این نقش نادرستی که الان میان کشورهای اسلامی دارد ایجاد می‌کند، برای عموم کشورهای اسلامی تبیین کند و بتوانیم با ارتباط بهتر و مناسب‌تر با دیگر کشورهای اسلامی عملا کاری کنیم که عربستان به خاطر دیدگاه‌ها و اقدامات نادرستش منزوی شود.»
این کارشناس مسائل فرهنگی و مذهبی درباره نقش حوزه و دانشگاه در زمینه آگاهی‌بخشی به نسل جوان می‌گوید: «طبیعتا حوزه و دانشگاه در بخش آگاهی‌ بخشی بیشتر می‌توانند کار کنند؛ یعنی حوزه و دانشگاه به تناسب حیطه کار خودشان که آموزش، پژوهش و تبلیغ است، باید کار آگاهی‌بخشی را به درستی انجام دهند. متاسفانه گاهی تفکرات وهابیت در کشور ما به شکل‌های مختلف ترویج می‌شود و طبیعتا برخی شبکه‌های اجتماعی در این زمینه فعال هستند و نسل جوان ما از طریق شبکه‌های اجتماعی دائما در معرض شبهات این گروه و این تفکر واقع می‌شوند. اگرچه الحمدلله حوزه علمیه قم توانسته با ایجاد مراکز پرسش و پاسخ آنلاین، تلفنی و در شبکه‌های اجتماعی تا حدودی به این شبهات پاسخگو باشد، اما به نظر می‌آید این‌ها کافی نیست. پاسخگویی به این شبهات باید از روش‌های مختلف مانند رسانه‌های جمعی، رسانه‌های مجازی، برگزاری نشست‌ها، همایش‌ها و عموم راهکارهای تبلیغی انجام شود. طبیعتا ما از حوزه و دانشگاه انتظار اقدامات عملی علیه وهابیت نداریم، انتظارمان اقدامات فرهنگی، آموزشی و تبلیغی است.»