kayhan.ir

کد خبر: ۱۴۷۷۲۷
تاریخ انتشار : ۰۲ آذر ۱۳۹۷ - ۱۹:۴۶

نگرانی از عقبگرد امت(پرسش و پاسخ)



پرسش:
آیا پیامبر گرامی اسلام(ص) از عقبگرد امتش به عصر جاهلیت و ایجاد شکاف بین آنها پس از رحلت خود نگران بود؟
پاسخ:
آیات قرآنی و قرائن تاریخی، نشان می‌دهند که پیامبر گرامی اسلام(ص) از آینده جامعه اسلامی سخت نگران بود و با مشاهده یک سلسله حوادث ناگوار، این احتمال در ذهن او قوت می‌گرفت که ممکن است گروه یا گروه‌هایی پس از درگذشت او، به دوران جاهلی باز گردند و سنت‌های الهی را به دست فراموشی بسپارند.
این احتمال، موقعی در ذهن او قوت گرفت که در جنگ احد (هنگامی که خبر دروغین کشته شدن پیامبر(ص) از طرف دشمن، در میدان نبرد، منتشر گشت)، با چشم خود مشاهده کرد که اکثریت قریب به اتفاق آنان، راه فرار را در پیش گرفته، به کوه‌ها و نقاط دوردست پناه بردند و برخی تصمیم گرفتند که از طریق رئیس منافقان، «عبدالله بن ابی»، از ابوسفیان امان بگیرند و عقاید مذهبی آنان آنچنان سست و بی‌پایه گردید که درباره خدا گمان بد بردند و افکار جاهلی به ذهن خود راه دادند. قرآن مجید، از این راز، چنین پرده بر می‌دارد: (و طائفهًْ قد اهمتهم انفسهم یظنون بالله غیر الحق ظن الجاهلیه یقولون هل لنا من الامر من شیء) «گروهی از یاران پیامبر، به اندازه‌ای در فکر جان خود بودند که درباره خدا، گمان‌های باطل، بسان گمان‌های دوران جاهلیت می‌بردند و می‌گفتند که آیا چیزی از امر (حاکمیت بر مسلمین) برای ما هست»؟ (آل عمران- 154)
قرآن مجید در آیه دیگری به طور تلویحی، از اختلاف و دودستگی یاران رسول خدا(ص) خبر داده، می‌فرماید: (و ما محمد الا رسول قد خلت من قبله الرسل افان مات او قتل انقلبتم علی اعقابکم و من ینقلب علی عقبیه فلن یضر الله شیئا و سیجزی الله الشاکرین) «محمد(ص) فقط پیامبری است ازجانب خدا و پیش از او نیز پیامبرانی آمده و رفته‌اند؛ هرگاه بمیرد و یا کشته شود، آیا شما به افکار و عقاید جاهلیت بازمی‌گردید و هرکس، عقبگرد کند، ضرری به خدا نمی‌رساند. خداوند، سپاسگزاران را سزای نیک می‌دهد.» (آل‌عمران - 144)
آیا عقل و خرد اجازه می‌دهد که پیامبر گرامی، چنین امتی را که در حال انحلال و اختلاف است، به حال خود واگذار کند و امام، حاکم و فرمانروایی برای آنان تعیین نکند.
علاقه به ثبات وضع جامعه اسلامی، الزام می‌کند که پیشوای امت، فرد لایق و شایسته‌ای را برای آنان انتخاب کند؛ تا در حد امکان، از اختلاف و دودستگی و انحلال و ناپایداری، جلوگیری به عمل آورد.
جامعه اسلامی آن روز، از گروه‌های مختلفی تشکیل شده بود و هر گروهی، هوسی را در سر می‌پروراند؛ جمعیت انصار از دو گروه معروف اوس و خزرج و گروه مهاجر، علاوه بر بنی‌هاشم و بنی‌امیه، از قبایل تیم و عدی تشکیل شده بود، و هر گروهی در این فکر بود که زمامداری امت و رهبری جامعه از آن او باشد و رئیس قبیله وی، بر چنین مقامی تکیه زند.
بنابراین پیامبر گرامی(ص) با اطلاع و آگاهی از این امر، چگونه می‌توانست موضوع انتخاب رهبری امت را که می‌تواند به بسیاری از این اختلافات خاتمه دهد، به چنین جمعیتی با ساختار قبیلگی واگذار کرده و از این طریق، اختلاف و شکاف وسیعی در میان امت خود پدید آورد؟
لذا پیامبر اسلام(ص) برای جلوگیری از این نگرانی و رفع هرگونه تشتت و تفرقه میان مسلمانان با دستور و اذن پروردگار، علی(ع) را به عنوان رهبر و جانشین بعد از خود در روز عید غدیر تعیین می‌فرمایند (مائده - 67) که متاسفانه بعد از رحلت آن حضرت، رهبران و اکثریت مردم به این ریسمان محکم الهی تمسک پیدا نکردند و بزرگ‌ترین شکافی که پس از درگذشت پیامبر گرامی(ص) در صفوف مسلمانان به وجود آمد و ضربه شکننده‌ای بر وحدت و یکپارچگی آنان زد، همین اختلاف نظر در باب زعیم و حاکم اسلامی بود. اگر مسلمانان در این موضوع، دچار دودستگی نمی‌شدند، بسیاری از اختلافات در پرتو اتحاد کلمه در مسئله فرمانروایی، ذوب می‌گشت و نمودی نمی‌یافت؛ ولی اختلاف در این امر مهم و اساسی، سرچشمه اختلافات دودستگی‌ها، جنگ‌ها و فتنه‌های بعدی گردید و سرانجام، امت واحدی را به صورت گروه‌ها و ملت‌های پراکنده درآورد که گاهی نیز با هم به درگیری و نزاع می‌پرداختند و هم‌اکنون نیز بسیاری از مخاصمات، و نزاع‌ها در میان جوامع اسلامی و صفوف مسلمانان ریشه در این مسئله دارد.