kayhan.ir

کد خبر: ۱۴۶۹۴
تاریخ انتشار : ۱۶ خرداد ۱۳۹۳ - ۱۸:۳۵
ردپای 60 سال خیانت و جنایت روایتی مستند از دخالت‌ها و جنایات‌ آمریکا در ایران 1392-1332

سولیوان: ایده‌های بختیار مضحک بود(پاورقی)

فریده دیبا ( مادر فرح ) نیز در این مورد چنین اظهار می دارد: «ما وقتی از ایران خارج شدیم ، تقریباً مطمئن بودیم که ارتش، متجاسرین و اخلالگران(!) را گوشمالی داده و شاه به ایران باز خواهد گشت . اما وقتی اعلامیه بیطرفی ارتش از سوی قره باغی منتشر شد ، محمد رضا با بهت و ناباوری گفت : این مردکه احمق ، بر خلاف دستورات عمل کرده است.»79

 Research@kayhan.ir
 تالیف: کامران غضنفری

خبرگزاری فرانسه نیز در تاریخ یازدهم ژانویه 1979 [21/10/57] از قول ونس (وزیر خارجه آمریکا) می‌گوید:
« شاه طبق قانون اساسی ، رئیس‌ کشور [ایران] است و ما به همکاری با او ادامه می‌دهیم.»
این خبرگزاری، طی گزارش دیگری از قول معاون وزیر خارجه آمریکا می‌گوید:
« این مسئله که شاه صحبت از تعطیلات کرده، نشانه‌ آن است که می‌خواهد بعداً به کشورش بازگردد.» 80  
هارولد براون (وزیر دفاع آمریکا) در مکالمه تلفنی مورخ 17 ژانویه [27 دی ماه] با هایزر، از او در مورد تلفات احتمالی کودتا نظرخواهی می‌کند. در اینجا قساوت قلب و بیرحمی ژنرال‌ هایزر را در پاسخی که می‌دهد، می‌توان مشاهده کرد. وی از همان شیوه استدلالی استفاده می‌کند که فرماندهان نظامی آمریکا در انتهای جنگ جهانی دوم در توجیه کشتار و قتل عام صدها هزار نفر از مردم ژاپن توسط بمب اتمی، استفاده کردند. وی پاسخ می‌دهد:
«به نظر من تلفات تا حدی زیاد خواهد بود. امـّا نظر قبلی خودم را تکرار کردم که باید مسئله را وسیع‌‌تر دید. قربانی شدن یک انسان تصمیم مشکلی است، امـّا در میدان نبرد، باید تلفات را در برابر دستاوردها سنجید ؛ ده هزار نفر کشته امروز، می‌توانست جان یک میلیون نفر را نجات دهد.»81  
پاسخ هایزر به خوبی بیانگر آن است که از نظر دولت آمریکا حتی اگر ده هزار نفر زن و مرد و کودک این کشور توسط کودتاچیان قتل عام شوند، هیچ گونه ایرادی ندارد چون منافع نامشروع آمریکا در انجام این کار است.
اما محمد حسنین هیکل ( روزنامه نگار معروف مصری ) در کتاب خود اشاره می کند که آمریکایی ها تا 50 هزار نفر تلفات را نیز در نظر گرفته بودند . وی در این باره می نویسد :
« آمریکایی‌ها معتقد بودند که اگر قرار باشد کودتای نظامی صورت بگیرد ، باید همه ارتش ـ و نه فقط گارد شاهنشاهی ـ در آن شرکت داشته باشند . علاوه بر این ، زمان کودتا باید توسط آنها معین شود و نه شاه . طرح کودتا در حقیقت از مدتها پیش ریخته شده بود و اسناد موجود در چمدان ژنرال افشار امینی ، بعد از انقلاب نشان داد که آنها برای این کودتا پنجاه هزار نفر تلفات پیش بینی کرده بودند .»82  
«جان استمپل» از دیپلمات‌های سفارت آمریکا در تهران، در مورد برخی از سران ارتش که خواهان اجرای کودتا بودند، چنین می‌گوید:
«چند تن از امرای ارتش، از جمله ژنرال علی نشاط فرمانده گارد سلطنتی، منوچهر خسرو داد فرمانده هوانیروز، و عباسعلی بدره‌ای فرمانده نیروی زمینی، خواستار اجرای کودتا و پایان بخشیدن به حکومت بختیار بودند.»83  
تمایل برخی از فرماندهان نظامی به انجام کودتا و کنارگذاشتن بختیار، ظاهراً از قول و قرارهای پنهانی آنان با شاه حکایت می‌کرد. امـّا بختیار ظاهراً برای خود نقشه‌های دیگری در سر می‌پرورانید. سولیوان در این باره چنین می‌گوید:
« با وجود این که از گفت وگوهای خود با شاه این طور استنباط کرده بودم که بختیار بیشتر نقش یک محلل را برای خروج قانونی شاه از کشور بازی می‌کند، اما از مذاکرات خود با بختیار در کمال شگفتی به این نتیجه رسیدم که او خود را چیز دیگری می‌پندارد. او با لحنی پراحساس از نقشه‌هائی که برای دولت خود داشت صحبت می‌کرد و از طرح‌های خود برای «ربودن انقلاب» از دست آیت‌الله‌خمینی سخن می‌گفت. بختیار تصور می‌کرد که با خروج شاه از ایران، می‌تواند رهبری ملت ایران را به دست خود بگیرد...84 در این روزها، من به طور مرتب با بختیار ملاقات می‌کردم و با شگفتی حرف‌های او را درباره امکان سرکوبی انقلاب با استفاده از یک نیروی نظامی محدود می‌شنیدم. خوش بینی و اطمینان او به امکان موفقیتش مضحک به نظر می‌رسید. ظاهراً برژینسکی و همفکران او هم که با هایزر در تماس بودند، همین اطمینان را داشتند. آنها فکر می‌کردند که یک نیروی چهارصد هزار نفری به راحتی می‌تواند با یک جمعیت بدون اسلحه که به وسیله عده‌ای ملّا هدایت می‌شوند، مقابله کند و مشکلی در این راه پیش نخواهد آمد.»85  
در چنین شرایطی دولت آمریکا تصمیم می‌گیرد که هنگام خروج شاه از کشور، بیانیه‌ای در حمایت از دولت بختیار منتشر کند. هایزر در این رابطه چنین می‌گوید:
« به من گفته شد که آمریکا در نظر دارد هنگام خارج شدن شاه از کشور بیانیه ای انتشار دهد. گفتم به نظر من زمان خوبی برای این کار انتخاب شده است. برخی نگران این بودند که حمایت زیاد آمریکا از دولت بختیار، اعتبار او را خدشه دار کند، امـّا من این نقطه نظر را انحرافی می‌دانستم و اصرار داشتم که باید صددرصد به صورت علنی از بختیار حمایت کرد.»86  
راه اندازی تظاهرات توسط هایزر به طرفداری از بختیار  
هایزر در مورد مکالمه تلفنی خود با براون (وزیر دفاع آمریکا)‌ در روز شانزدهم ژانویه [26 دی ماه] پس از خروج شاه از کشور، چنین می‌گوید:
«براون از من پرسید که وضع بختیار چطور است، آن هم حالا که شاه رفته و دولت او باقی مانده، مردم نسبت به او چه احساسی دارند؟ پاسخ دادم که هنوز زود است در این زمینه حرفی زده شود. مردم در خیابان‌ها عمدتاً ‌شامل هواداران اپوزیسیون هستند و از رفتن شاه شادی می‌کنند. به طور قطع شواهدی در دست نیست که نشان ‌دهد حمایتی از بختیار وجود دارد.»87  
علی‌رغم آنکه هایزر به شور و شعف زایدالوصف مردم بعد از رفتن شاه اشاره می‌کند و فقدان پایگاه مردمی رژیم شاه را با چشم خود به عیان مشاهده می‌کند، امـّا در صدد بر می‌آید تا با به راه انداختن چند راه‌پیمایی به طرفداری از بختیار، وانمود سازد که دولت بختیار نیز از حمایت بخش وسیعی از مردم (!) برخوردار است. هایزر ماجرا را چنین نقل می‌کند:
«در جلسه‌ی 21 ژانویه 1979 [اول بهمن ماه 1357] پیشنهاد جـّدی مطرح کردم که در شورای امنیت از نخست وزیر بخواهند یک تظاهرات به طرفداری از دولت به راه اندازد. آنها از ترس شکست با اکراه با پیشنهاد من برخورد کردند. گفتم حتی اگر شش نفر هم به داخل خیابان‌ها آورده شوند، تأثیری بیش از آنچه تاکنون در جهت نشان دادن حمایت صورت گرفته است، خواهد داشت...88   در جلسه‌ 22 ژانویه قویاً پیشنهاد کردم که راه‌پیمایی هر چه زودتر برپا شود و حتماً تاریخ برگزاری آن، قبل از بازگشت [امام] خمینی باشد. باید یک حمایت علنی و مرئی از دولت بختیار نشان می‌دادیم.»89   
در یک سند «خیلی محرمانه» سفارت آمریکا در تهران نیز که مربوط به بیست و سوم ژانویه 1979 [3/11/57] می‌باشد؛ به تظاهراتی که قرار بود در همان روز (سوم بهمن)‌به حمایت از بختیار انجام شود، و هم چنین تظاهراتی که برای روز بعد از آن تدارک دیده شده بود، اشاره می‌شود که به خوبی بیانگر نقش آمریکایی‌ها در سازماندهی این تظاهرات می‌باشد. در این سند چنین آمده است: «امروز هوا برفی و تهران ساکت است، ولی حامیان دولت سعی دارند که یک گردهم‌آیی در استادیوم نزدیک سفارت در ساعت 2 بعدازظهر برگزار کنند. احتمالاً هوا روحیه‌ همه را خراب خواهد کرد، ولی راه‌پیمایی دولتی، اغلب اوقات دعوتی است برای درگیری بین مخالفین و موافقین. یک راه‌پیمایی بزرگ‌تر از این به طرفداری از دولت برای فردا تدارک دیده شده است.»90  
منابع در دفتر روزنامه موجود است