kayhan.ir

کد خبر: ۱۴۵۷۳
تاریخ انتشار : ۱۲ خرداد ۱۳۹۳ - ۱۹:۴۵
گفت‌وگو با مؤلف کتاب «مبانی قرآنی اندیشه‌های سیاسی امام خمینی(ره)»

تبیین رابطه اندیشه‌های سیاسی امام با آیات قرآن

اندیشه‌های سیاسی امام خمینی(ره) مهمترین موضوع تأثیرگذار در قرن اخیرو مهمترین منبع و شاخص تفکر انقلاب اسلامی است. در این زمینه کتابی به تازگی منتشر شده است با عنوان «مبانی قرآنی اندیشه‌های سیاسی امام خمینی(ره)» برای آشنایی بیشتر با مباحث این کتاب گفت‌وگویی با مؤلف آن داشته‌ایم که در پی می‌آید.


 خودتان را معرفی کنید و انگیزه تالیف این کتاب را بفرمائید؟
سیدرضا فقیهی هستم طلبه حوزه علمیه قم با 10 سال سابقه درس خارج و از دروس دانشگاهی هم دارای دکتری علوم قرآن و حدیث از دانشکده شهید محلاتی و دانشجوی دکتری فقه و معارف از جامعه المصطفی العالمیه که البته در حال تنظیم رساله هستم.
 در مورد کتاب توضیح دهید.
امروز دنیای اسلام بیدار شده و در پی یک راه نجات هستند ولی مع‌الاسف با اندیشه‌ها و افکار امام آشنا نیستند نام امام را شنیده‌اند ولی نظام سلطه تبلیغاتی، مجال معرفی صحیح امام را نمی‌دهد با تمام قدرت تبلیغی برای تخریب وجهه او کار می‌کنند. نظام سلطه تلاش می‌کند بر این موج بیداری سوار شود و تا حدودی هم موفق شده زیرا مسلمانان جهان الگوی سیاسی قرآن را نمی‌شناسند.
عده‌ای در تلاش‌اند که این اندیشه‌ها را بیگانه از اسلام و قرآن معرفی کنند و مستکبران نیز برای پیشگیری از این اندیشه، سرمایه‌گذاری کلان کردند و برای جدا کردن اهل سنت، تلاش می‌کنند که این تفکر را تفکر خاص شیعی معرفی کنند گویا تفکر شیعی از اسلام اصیل جداست این کتاب در پی تبیین رابطه اندیشه‌های سیاسی امام با آیات قرآن و پاسخ گویی به این سوال است که: منشا اندیشه‌های سیاسی امام کدام آیات قرآن می‌باشد؟ تا مردم مسلمان جهان بدانند که همه اندیشه‌های این مصلح دینی و الهی از متن قرآن الهام گرفته است. اندیشه‌های او وابستگی تام به جهان‌بینی او دارد و جهان‌بینی امام نیز از قرآن الهام می‌گیرد.
از سوی دیگر اندیشه‌های سیاسی امام خمینی(ره) مهمترین موضوع تاثیرگذار در قرن اخیر و مهمترین منبع و شاخص تفکر انقلاب اسلامی است، برای دوستان امام نیز یک شاخص و معیاری لازم است تا از انحرافات و نسبت‌های ناروا پیشگیری بشود.
آیا تاکنون در این زمینه کاری انجام شده است؟
در موضوع اندیشه‌های سیاسی امام پژوهش‌هایی انجام شده و متونی چاپ و منتشر شده است، ولی در زمینه «مبانی قرآنی اندیشه‌ها» کار مدون و مقاله‌ای دیده نشده است.
 هدف نهائی شما از این پژوهش چیست؟
اهداف تحقیق عبارت است از؛
هدف علمی:
-تبیین و تشریح ریشه‌ها و مبانی قرآنی اندیشه‌های سیاسی امام
- تبیین تاثیرگذاری قرآن در شخصیت سیاسی امام وتاثیرپذیری امام از آن
هدف کاربردی:
- ارائه الگوهای رفتاری به همه خداباوران وحق جویان و آزادیخواهان
- شناخت و معرفی شاخص‌هائی برای ارزیابی حرکت‌های سیاسی جریان‌ها
- شناخت و تبیین راه کارهای عملی قرآنی برای رسیدن به سعادت و عزتی که امام با رفتار خود نشان داد.
 ساختار این کتاب چگونه تنظیم شده است؟
در دو ساحت بحث شده است. اول جهان‌بینی و دوم ایدئولوژی و در هر ساحت ابتدا اندیشه امام استخراج شده و سپس مبانی قرآنی آن مورد بررسی قرار گرفته است.
در جهان‌بینی موارد زیر مطرح شده است. معرفت‌شناسی، هستی‌شناسی، انسان‌شناسی، راه و راهنماشناسی. نگاه امام به کل جهان نگاه توحیدی است چون قرآن، توحید ر ا زیربنای همه معارف اسلام معرفی می‌کند.
امام با الهام از قرآن، آثار توحید را در کلام و درعمل نشان داد از قبیل:
خدامحوری، انحصار قانون‌گذاری، حکومت و ولایت برای خدا، نترسیدن از غیرخدا، شهادت‌طلبی، آزادی از بندهای خرافی، ممنوعیت دادخواهی از حاکمان غیرالهی، توکل، تولی و تبری.
امام هدف‌های پیامبران را دسته‌بندی می‌کرد و بر این باور بود که هدف اساسی از حکومت انجام وظیفه الهی، فراخواندن مردم به سوی خدا، دعوت به یکتاپرستی و مبارزه با شرک و شکستن زنجیرهای اسارت است و گستره دین را، فراگیر و شامل همه عرصه‌های زندگی می‌دانست.
در ساحت ایدئولوژی:
- امام بر ضرورت حکومت در اسلام به دلایل «سیره عقلا» و «لزوم اجرای احکام اسلامی» و «جاودانگی اسلام و ضرورت استمرار اجرای احکام»، «سنت و سیره رسول الله(ص)»، «ضرورت پیشگیری از هرج و مرج» و «ماهیت و کیفیت قوانین اسلام» استناد می‌کند.
- شرایط زمامدار را غیر از شرایط عامه، مثل عقل وتدبیر، عبارت از: علم به قانون و عدالت می‌دانست.
- امام باور داشت که در نظام اسلامی، حاکمیت از آن دین و مکتب است، نه از آن اشخاص؛ حتی اگر آن شخص، پیامبر یا امام معصوم باشد.
- ولایت فقیه دلایل متعدد دارد در این رساله به دلایل قرآنی بسنده شده است.
- در نظام سیاسی قرآن، مردم، هم حقوق و هم تکالیف دارند از قبیل:
مقبولیت، عینیت بخشیدن و مشارکت، مشورت و خیرخواهی و نظارت بر حکومت.
عدالت، امنیت، آزادی، کرامت، آموزش، رفاه.
- امام(ره)، مشروعیت حکومت را از جانب خدا و مشروعیت ولی‌فقیه را از طرف امام معصوم می‌دانست و معتقد بود که مردم در تحقق و استقرار حکومت نقش دارند.
ایشان معتقد بود که در قرآن سیاست خارجی، براساس استقلال، دعوت به اسلام، جهاد و ظلم‌ستیزی، عزت، پای‌بندی به پیمان‌ها، حمایت از مظلوم، وحدت امت و احترام متقابل بیان شده است.
امام همه این اندیشه‌ها را از قرآن الهام گرفته است.
خردورزی
امام به اعتبار عقل و خردورزی تأکید دارد و بزرگ‌ترین مشکل دنیای امروز را که نظام سلطه زورمدارانه و ظالمانه بر آن حاکم است همین حس‌گرائی صرف و عدم توجه به عقل می‌دانست و از همین جهت هنگامی که احساس نمود زمینه هدایت یک رهبر جهانی برای او فراهم آمده است اولین رهنمودش توجه به مسئله شناخت بود و مشکل مهم جهان مادی را دور شدن از استدلال‌های عقلی می‌داند و برهان عقلی را مقدم بر هر چیز می‌شناسد. امام با الهام از قرآن، همه ابزارهای شناخت (حسی و عقلی) را معتبر دانسته و بهره‌برداری نموده است و بر این اساس زیربنای اندیشه‌های سیاسی او خردورزی عمیق است.
امام بر این باور بود که بعد از آنکه برهان بر مطلبی قائم شد و مقدمات آن درست بود، پیروی از آن برهان لازم است گرچه تمام عالم بر خلاف آن اتفاق داشته باشند و یا نصی که سند آن هم صحیح است از نبی مرسل برخلاف آن صادر شود و یا وحی منزل برخلاف آن باشد. ایشان می‌فرماید:
...و الحاصل: اگر دلیل قائم شد بر اینکه مبدأ عالم، موجود صرف و واحد است و برهان آن را اثبات کرد، اگر پیامبری گفت خدا دوتاست، باید کلام او را تأویل نمود به اینکه مثلا به خاطر مصلحتی آن را گفته است و الا چنین پیامبری مرسلیت خود را تکذیب نموده است.
امام با الهام از قرآن‌کریم، جهان‌بینی توحیدی داشت و همه مراتب توحید را با تمام وجود باور داشت به‌ویژه توحید افعالی و عملی و توحید در حاکمیت و قانون‌گذاری که در صحنه جامعه و سیاست جلوه‌گر شد. این باور عمیق نقش اصلی در اندیشه‌های سیاسی امام داشت و همین اندیشه در جای‌جای رفتار و گفتار او و نیز از قلم و سخن و عمل او آشکارا و بارز بود.
آنچه را دانشمندان با عقل و استدلال منطقی می‌فهمند عارفان الهی با شهود قلبی می‌بینند. توحید فاعلی در زندگی همه بسیار پررنگ و فراگیر است و امام خمینی(ره) در همه مراحل انقلاب و نهضت توجه خاص به آن داشته و بیشترین مطالب را در این زمینه دارد و می‌فرماید:
... ای عزیز، ...بدان... قدرت فقط در دستگاه قدس ربوبیت پیدا می‌شود و فاعل علی‌الاطلاق و مسبب‌الاسباب آن ذات مقدس است. تمام مخلوقات اگر پشت به پشت هم دهند که یک پشه خلق کنند نتوانند، و اگر پشه‌ای از آنها چیزی برباید، نتوانند پس بگیرند. قدرت پیش حق تعالی است. اوست مؤثر در تمام موجودات. با هر زحمت و ریاضتی شده در قلب خود با قلم عقل نگارش ده که لامؤثر فی‌الوجود الاالله «نیست کار کنی در دار تحقق جز خدا».
امام بر این باور بود که توحید علمی کافی نیست و می‌فرمود: آدم‌های زیادی را دیده‌ام که سی سال به علم توحید مشغول شده و در عرض این سی سال هم خداوند متعال او را نگذاشته که بیچاره باشد، ولی با وجود این، دلش چنان مضطرب است که در امور معاش و معیشت به قدر خردلی توکل ندارد، با اینکه اگر به همین شخص بگویی در عالم قدرتی به غیر قدرت مطلقه حقه هست، دلیل و برهان اقامه می‌کند که نیست. همه اینها برای این است که قوه عامله ضعیف است و نتوانسته آنچه را که با برهان فهمیده است به قلب بیاورد، اگر توحید قلبی باشد، خیلی چیزها همانند: رضا، تسلیم، اطمینان، طمأنینه قلب، یأس از مافی أیدی الناس، توکل و صبر به دنبال آن می‌آید.
یکی از جلوه‌های توحید فاعلی در انقلاب: ...توطئه این بود که حکومت نظامی را روز هم اعلام بکنند. ما هم هیچ خبر از هیچ نداشتیم. اعلام بکنند مردم توی خیابان ها نیایند، قوای انتظامیه تمام را بگیرند؛ تمام خیابان‌ها و اینها را قوای انتظامی و آلاتی که آنها دارند؛ تانک‌ها را بیاورند مستقر کنند و بنابراین بود که در همان شب بریزند و هرکس را که احتمال بدهند که این یک مثلا چیزی هست ازبین ببرند و بعد هم چه بکنند. ما هیچ اطلاع نداشتیم. من حیث لا یحتسب قضایا واقع شد، مثلا گفته شد که بشکنید این اعتصاب را، این نظام را، این حکومت نظامی را. خوب، مردم شکستند؛ و آنها نتوانستند که بیاورند نابودشان بکنند. بعد آن درگیری‌ها پیدا شد. مرحوم قرنی، -خدا رحمتش کند- اینجا بود. به من گفت که مقاتله و جنگ ما بین مردم و قوای دولتی در آن شب سه ساعت و نیم بود. با سه ساعت و نیم، دست‌های خالی بر تانک و توپ و مسلسل و اینها غلبه کرد! این غلبه، غلبه الهی بود. این نظر خدا بود. این نظر خدا را حفظش بکنید. خودتان را متصل کنید به آن دریای بی‌پایان الوهیت. قلبهایتان را متصل کنید به مبدأ خیر. همه چیز از اوست. او کس همه کس است...
امام در اولین اعلامیه خود چنین نوشته است: «بسم‌الله الرحمن‌الرحیم قال الله تعالی: قل انما اعظکم بواحده أن تقوموا لله مثنی و فرادی (سبأ: 46).... این کلمه تنها راه اصلاح دو جهان است. قیام برای خداست که ابراهیم خلیل الرحمن را به منزل خلت رسانده و از جلوه‌های گوناگون عالم طبیعت رهانده:
خلیل آسا درِ علم الیقین زن
ندای «لا احب الآفلین» زن
امام می‌فرمود: ... از همین اصل اعتقادی «توحید»، ما الهام می‌گیریم که همه انسان‌ها در پیشگاه خداوند یکسانند. او خالق همه است و همه مخلوق و بنده او هستند. اصل برابری انسانها و اینکه تنها امتیاز فردی نسبت به فرد دیگر بر معیار و قاعده تقوا و پاکی از انحراف و خطاست؛ بنابراین با هر چیزی که برابری را در جامعه بر هم می‌زند و امتیازات پوچ و بی‌محتوا را در جامعه حاکم می‌سازد باید مبارزه کرد.
چه کسی حق دارد قانون‌گذاری کند و قانون‌گذار چه صلاحیت‌هائی باید داشته باشد؟
امام می‌فرمود: «... و از این اصل (توحید) ما نیز معتقدیم که قانونگذاری برای بشر تنها در اختیار خدای تعالی است، همچنان که قوانین هستی و خلقت را نیز خداوند مقرر فرموده است و سعادت و کمال انسان و جوامع تنها در گرو اطاعت از قوانین الهی است که توسط انبیا به بشر ابلاغ شده است و انحطاط و سقوط بشر به علت سلب آزادی او و تسلیم در برابر سایر انسانهاست.»
از این جهت حکومت اسلامی «حکومت قانون‌الهی بر مردم» است.
امام‌خمینی(ره) یکی از قله‌های ایمان و شجاعت بود و می‌فرمود: «... من از آن آدمها نیستم که اگر یک حکمی کردم بنشینم چرت بزنم که این حکم خودش برود؛ من راه می‌افتم دنبالش. اگر من خدای نخواسته، یک وقتی دیدم که مصلحت اسلام اقتضا می‌کند که یک حرفی بزنم، می‌زنم و دنبالش راه می‌افتم و از هیچ چیز نمی‌ترسم بحمدالله تعالی. والله، تا حالا نترسیده‌ام [ابراز احساسات حضار]. آن روز هم که می‌بردندم، آنها می‌ترسیدند؛ من آنها را تسلیت می‌دادم که نترسید.
وقتی که مطلب الهی شد، دیگر خوف از قدرتها [نیست؛] هیچ قدرتی مثل قدرت خدا نیست. خوف از قدرت‌ها کسانی باید داشته باشند که اعتقاد به خدای تبارک و تعالی ندارند. مسلمین، مؤمنینی که اعتقاد دارند به مبدأ قدرت، اینها از قدرتها نباید بترسند. پیغمبر اکرم که ایمان به قدرت مطلق خدای تبارک و تعالی داشت، در صورتی که عددشان کم بود و چیزی نبود و فقیر هم بودند، از همین فقیرهای بیچاره بودند، لکن قدرت ایمان داشتند و قیام کردند و قدرتها را یکی بعد از دیگری شکستند و همه را دعوت به توحید کردند، توحید را در جامعه رشد دادند...»
انسان‌شناسی
در زمینه انسان‌شناسی امام با الهام از آیات قرآن دریافته بود که انسان با بهره‌برداری از مواهب ویژه خدا می‌تواند به بالاترین کمالات وجودی برسد که هیچ مخلوقی توان و استعداد رسیدن به آن جایگاه را ندارد و در صورت بی‌توجهی به این نعمت‌ها به درجه پائین‌تر از حیوانات و جمادات سقوط می‌کند.
امام(ره) بر این باور بود که در بینش قرآنی، گستره دین، فراگیر و جامع است و همه عرصه‌های زندگی (فردی و اجتماعی) را دربر می‌گیرد. دین منحصراً مجموعه‌ای از اندرزها و نصایح و یا مسائل مربوط به زندگی شخصی و خصوصی نیست، بلکه دین مجموعه‌ای از قوانین حیات و برنامه‌ فراگیری است که تمام عرصه‌های زندگی انسان‌ها به ویژه مسائل اجتماعی و سیاسی را شامل می‌شود. به عبارت دیگر، دین و دنیا و آخرت به هم پیوسته‌اند و دنیا مزرعه آخرت است.
دین و سیاست
یکی از مهمترین و مشکلترین کارهای امام تبیین این بعد مهم دین یعنی رابطه دین و سیاست و تلاش برای روشنگری و تغییر دیدگاه‌های حداقلی بود. ایشان در این باره مطالب مبسوطی دارد که به بخشی از آنها اشاره می‌شود:
 رفع ذهنیت منفی نسبت به سیاست
«در اذهان بسیاری- بلکه اکثری، بیشتری از مردم، بیشتری از اهل علم، بیشتری از مقدسین- این است که اسلام به سیاست چه کار دارد؛ اسلام و سیاست اصلا جداست از هم. همینی که حکومتها میل دارند، همینی که از اول القا کرده‌اند این اجانب در اذهان ما و حکومتها در اذهان ما که اسلام به سیاست... آخوند چه کار دارد به سیاست. فلان آخوند را وقتی عیبش را می‌گیرند می‌گویند: آخوند سیاسی است! اسلام را می‌گویند از سیاست کنار است؛ دین علی حده است، سیاست علی حده. اینها اسلام را نشناخته‌اند... حتی حالا باورشان آمده است آقایان به اینکه اسلام با سیاست جداست. این یک احکام عبادی است که بین خودش است و خدا...»
امام در این باره می‌فرماید:
«آن قدر آیه و روایت که در سیاست وارد شده است، در عبادات وارد نشده است. شما پنجاه و چند کتاب فقه را ملاحظه می‌کنید، هفت- هشت تا کتابی است که مربوط به عبادات است، باقی‌اش مربوط به سیاسات و اجتماعیات و معاشرات و این طور چیزهاست. ما همه آنها را گذاشتیم کنار و یک بعد را، یک بعد ضعیفش را گرفتیم.»
ولایت فقیه از ابعاد گوناگونی مورد استدلال قرار گرفته است. گاهی با استفاده از دلیل عقلی محض و گاهی از مبانی کلامی و گاهی فقهی و روائی، ولی چون محدوده بحث ما قرآن است صرفا به دلایل قرآنی بسنده شده است.
این کلمه دمکراسی که پیش شما این قدر عزیز است یک مفهوم مبینی ندارد. ارسطو یک جور معنی کرده، شوروی یک جور معنی کرده، سرمایه‌دار یک جور معنی کرده و ما در قانون اساسی‌مان نمی‌توانیم یک لفظ مبهمی که هر کس برای خودش یک معنی کرده است، آن را بگذاریم. به جای آن اسلام را گذاشتیم که اسلام مبین می‌کند حد وسط چیست...
معنی آزادی این نیست که هر کس برخلاف قوانین برخلاف قانون اساسی یک ملت، برخلاف قوانین ملت هم هر چه دلش می‌خواهد بگوید. آزادی در حدود قوانین یک مملکت است. مملکت ایران مملکت اسلامی است و قوانین ایران قوانین اسلام است.
امام با استناد به قرآن و سیره انبیا، ملت اسلام را پیرو مکتبی می‌دانست که برنامه آن در دو کلمه «لاتَظلمون و لاتُظلمون» (بقره: 279) خلاصه می‌شود. «نه ستم کنید، نه مورد ستم قرار گیرید.» و می‌فرمود:... ما طرفدار همه مظلومین در همه جا هستیم، و میل داریم که مظلومین بر همه ستمگران غلبه کنند. و... ما روابط خاص اسلامی داریم که اسلام نه ظالم بود و نه زیر بار ظلم می‌رفت، و ما هم می‌خواهیم این طور باشیم که نه ظلم کنیم، نه زیر بار ظلم برویم.
تمام کشورها اگر احترام ما را حفظ کنند ما هم احترام متقابل را حفظ خواهیم کرد، و اگر کشورها و دولتها بخواهند به ما تحمیلی بکنند از آنها قبول نخواهیم کرد. نه ظلم به دیگران می‌کنیم و نه زیر بار ظلم دیگران می‌رویم.
 پیشنهادهای شما چیست؟
1- رهنمودهای امام سرمایه بزرگ ملی ماست نباید در گوشه کتابخانه‌ها بماند. زیرا قرآن، قوانین کلی برای خوشبختی جامعه و افراد در همه زمان‌ها و مکان‌ها دارد ولی کارشناسانی باید این کلیات را متناسب با هر زمان و مکان به صورت دستورالعملهای اجرائی به دولت و مردم ارائه کنند و این کار بسیار مهمی بود که امام انجام داد و با الهام از قرآن، راه رهائی از مستکبران و زندگی با عزت را به ملت‌ها نشان داد. نباید همانند صحیفه سجادیه و نهج‌البلاغه مهجور شود و فقط از آنها تجلیل شود. به نظر می‌رسد که لازم است همه قوای سه‌گانه، وزارتخانه‌ها و نیروهای مسلح، کارشناسانی فرهیخته را برای استخراج مطالب مربوط به خود مامور کنند.
2- کارشناسانی باتجربه با بررسی اندیشه‌های امام، سبک زندگی اسلامی را تدوین کنند.