تـکاثرگرایی و آثـار زیـانبار آن
محمداحسان آزادی
بیگمان چنین نگاهی درباره حضور انسان در زمین، موجب میشود تا سبک زندگی قرآنی، با سبکهای دیگر بسیار متفاوت شود؛ و نگرش انسان به اقتصاد و فعالیتهای اقتصادی نیز تحت تاثیر مستقیم و غیرمستقیم این بینش و نگرش اصلی شکل بگیرد و نگرشهای دیگر را به چالش بکشد؛ از همین رو بینش و نگرش قرآنی موجب به چالش کشیدن فعالیتهای تکاثرگرایانه انسانها و جوامع بشری میشود و خدا در آموزههای اسلام در همه شرایع یهودی و مسیحی و مانند آنها، با تکاثرگرایی به شدت مخالفت و مبارزه کرده است؛ زیرا تکاثرگرایی را به عنوان یکی از شیوههایی میداند که انسان را از مسیر تکامل فردی و اجتماعی بازداشته و مانع اساسی بر سر راه تحقق عدالت فراگیر اجتماعی و اقتصادی و عامل اصلی ظلم و ستم فردی و اجتماعی میداند.
از نظر قرآن، هر کثرتگرایی و فزونخواهی از نظر کمیت و حتی کیفیت، مفید و سازنده نیست؛ مگر آنکه در راستای فلسفه آفرینش از جمله آفرینش انسان به عنوان خلیفه الهی باشد. از آنجا که تکاثرگرایی، نمادی از کمیت گرایی و کمیت خواهی آزمندانه انسان حریصی است که در شرور، عجز و لابه میکند؛ و در خیرات، مانع دستیابی دیگران میشود،(معارج، آیات 19 تا 21) خدا براساس تبیینی که به دنبال میآید، چنین نگرش و گرایشی را به شدت محکوم و ممنوع کرده است؛ زیرا چنین بینش، نگرش و گرایشی چیزی جز ایجاد و تقویت انواع نابهنجاریها و رفتارهای ضد اجتماعی و ضد اقتصادی در قالب ظلم و ستم فراگیر نیست. از همین رو برای درک بهتر این مطلب، پیش از ورود به هر امر دیگری، نخست درباره آثار زیانبار تکاثرگرایی در زندگی بشر از منظر قرآن سخن گفته میشود تا با درک آن، چرایی حرمت تکاثر در اسلام دانسته شود.
چیستی مفهوم تکاثر
تکاثر از واژه «کثر» به معنای مسابقه دو طرف در فزونى مال و مقام(مفردات الفاظ قرآن کریم، راغب اصفهانی، ص 703، «كثر») و تفاخر به كثرت فضایل، اموال و اولاد خود است.(مجمعالبيان، طبرسی، ج9-10، ص811-812)
از نظر قرآن، هر چیزی زمانی ارزش مییابد که در راستای اهداف و فلسفه آفرینش باشد و هر آن چیزی که به شکلی مانع در سر راه این اهداف پدید آورد، به عنوان امری ضد ارزشی تلقی شده و با آن مبارزه میشود. برهمین اساس، افزایش و کثرت در امر اقتصادی، زمانی سازنده و مفید و امری ارزشی خواهد بود که موجب رشد و تعالی فردی و اجتماعی انسان باشد و فعالیتهای اقتصادی بتواند نه تنها باری از دوش شخص بردارد و اسباب سعادت و آرامش و آسایش فردی را فراهم آورد، بلکه بتواند اسباب سعادت دیگران را نیز موجب شود. از همین رو خدا ضمن دعوت مردم به آبادانی زمین به عنوان وظیفه خلیفه الهی در زمین(هود، آیه 61) و ارزشی دانستن فعالیتهای اقتصادی برای افزایش تولید(یس، آیه 35) بر آن است که این فعالیتهای اقتصادی انسان در راستای سعادت همه بشر باشد تا همگان از نعمتهای الهی برخوردار شده و بتوانند گامهایی برای رشد فردی و اجتماعی بردارند و محیط زیست خویش را با تغییرات مناسب و مفید به کمال برسانند، نه آنکه تحت تاثیر وعدههای شیطانی ابلیس، تغییراتی نامناسب ایجاد کرده(نساء، آیه 119) و فساد و تباهی را در اجتماع و محیط زیست پدید آورند.(روم، آیه 41)
از نظر قرآن، تکاثرگرایی به معنای مسابقه در جمعآوری مال و ثروت و مقام، به سبب آنکه مسابقه در راستای اهداف و فلسفه آفرینش نیست، مسابقهای نادرست و رقابتی ناسالم است؛ زیرا انسان اگر بخواهد در مسیر راست حرکت کند، باید این رقابت و مسابقه در کارهای خیر و نیکوکاری باشد. خدا میفرماید: وَلِكُلٍّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّيهَا فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ؛ و براى هر كسى جهت و قبله اى است كه وى روى خود را به آن سوى مى گرداند. پس در كارهاى خیر و نيك بر يكديگر پيشى گيريد.(بقره، آیه 148) پس جهتی که انسان در زندگی خویش به عنوان فلسفه و سبک زندگی انتخاب میکند باید جهت خدایی باشد که همان انجام کارهای خیر است. هر سبقت و مسابقهای باید به این سمت و سو باشد، نه خلاف آن، که گردآوری ثروت و تکاثر به هر قیمتی است که ظالمان و مستکبران در پیش گرفتهاند.
از نظر قرآن، شریعت و سبک زندگی هر انسانی باید به گونهای سامان یابد که جهت کلی آن خدا در قالب انجام کارهای خیر و سرعت و مسابقه در آن باشد. خدا میفرماید: براى هر يك از شما امتها، شريعت و راه روشنى قرار داده ايم؛ و اگر خدا مى خواست شما را يك امت قرار مى داد؛ ولى خواست تا شما را در آنچه از توان و علم و ثروت به شما داده است بيازمايد؛ پس در كارهاى خیر و نيك بر يكديگر سبقت گيريد.(مائده، آیه 48)
هر یک از انسانها باید با توجه به فلسفه و اهداف آفرینش از خدا بخواهیم که قدرت و ثروت ما را ابزاری برای فعالیتهای خیر و نیک قرار دهد، نه آنکه برای ظلم و جرم و جنایت از آن بهرهگیریم: قَالَ رَبِّ بِمَا أَنْعَمْتَ عَلَيَّ فَلَنْ أَكُونَ ظَهِيرًا لِلْمُجْرِمِينَ؛ موسى گفت: پروردگارا! به پاس نعمتى كه بر من ارزانى داشتى، هرگز پشتيبان مجرمان نخواهم بود. (قصص، آیه ۱۷)
بنابراین، اگر کسی بخواهد به تولید و فعالیت اقتصادی بپردازد باید به گونهای عمل کند که این فعالیتهای اقتصادی او را به لهو و لعب نکشاند و گرفتار غفلت از فلسفه و اهداف آفرینش و یاد خدا نکند، بلکه عاملی باشد که شرایط خود و اجتماع را بهبود بخشیده و بستری برای تولید بیشتر و بهره مندی بهتر از مواهب الهی و نعمتهای پاک و متنوع الهی برای خود و دیگران در قالب اجاره و انفاق و مانند آنها باشد. در حقیقت ثروت و قدرت موجب شود تا بتواند دستگیر افراد بیشتر اجتماع شده و با بهرهگیری از فضل الهی آن را آزمونی برای خود بداند؛ زیرا خدا ثروت و قدرت را به بشر میدهد تا ببیند آن را در راه خدا به کار میگیرد و به دفاع از مظلوم و مستضعف میپردازد یا آنکه به ظلم و تفاخر مشغول شده و به حمایت و پشتیبانی مجرمان اقدام میکند.(نساء، آیه 75؛ احقاف، آیه 15؛ نمل، آیه 19؛ قصص، آیه 17)
از نظر قرآن، کسانی که با ثروت و قدرت براساس بینش و نگرش الهی تعامل نداشته باشند، گرفتار تکاثر و تفاخر میشوند که زیانهای بسیاری را در زندگی فردی و اجتماعی، دنیوی و اخروی، مادی و معنوی فرد و اجتماع موجب میشود. از جمله این آثار زیانبار میتوان به موارد زیراشاره کرد:
1. انكار معاد: تكاثر با فزونى مال و فرزند، موجب انكار معاد میشود؛ یعنی انسان را از هدف اصلی زندگی که همانا زندگی ابدی اخروی است، باز میدارد و به کفر و ضلالت میکشاند. سرگرم شدن به دنیا و تکاثر طلبی موجب غفلت انسان از خدا و آخرت و معاد میشود. با نگاهی به تکاثرگرایان در محیط خویش به سادگی میتوان به این نکته قرآنی دست یافت که چگونه تکاثرگرایان از منکران معاد هستند.(کهف، آیات 34 و 36).
از این آیات میتوان دریافت که تکاثرگرایی موجب میشود تا شخص به چنان باوری برسد که یا قیامت نیست یا اگر باشد، وضع او نه تنها بدتر نمیشود، بلکه بهتر نیز خواهد بود؛ چون در دنیا به ثروتی دست یافته که مال الله است و خدا همین خیر را برای او در قیامت نیز رقم میزند. (کهف، آیات 34 و 36) به سخن دیگر، نه تنها تکاثرگرایی موجب کفر به معاد خواهد بود، بلکه موجب میشود تا شخص به این گمان باطل برسد که ثروت او نتیجه عنایت الهی به او است؛ در حالی که از نظر قرآن مال و ثروت، یکی از ابزارهای آزمونی خدا است تا ببیند مردم با ثروت و قدرت خویش چگونه عمل و رفتار میکنند.(تغابن، آیه 15؛ طه، آیه 131؛ زمر، آیه 49؛ کهف، آیه 7؛ انبیاء، آیه 35)
2. تفاخر: از نظر قرآن تکاثرگرایی و ثروت اندوزی موجب میشود که انسان از نظر روانی و رفتار اجتماعی نیز گرفتار انواع بیمارهای روانی و رفتارهای نابهنجار اجتماعی شود. از جمله این بیماریها و رفتارهای ناروا و ناپسند تفاخرگرایی است که به دنبال تکاثرگرایی در افراد ایجاد میشود.(حدید، آیه 23) خدا بصراحت در آیات 1 و 2 سوره تکاثر میفرماید که تكاثرگرایی برخى قبايل قريش در دوران جاهليّت، سبب ديدار آنان از قبرستان و تفاخر به مردگان شد تا این گونه در اجتماع خودنمایی کرده و خود را برتر از دیگران بشمارند. به سخن دیگر، تکاثرگرایی چنان انسان را گرفتار رفتارهای لهو و بیهوده میکند که برای اثبات امری چون فزونی جمعیت به گورستان مردگان میروند تا این گونه با شمارش آنان به عنوان جمعیت خویش بر دیگران تفاخر کنند. امروز نیز تکاثرگرایان با ایجاد القاب و تاریخسازی دروغین بر آن هستند تا خود را از نظر اجتماعی جزو طبقات ممتاز قرار دهند.
3. خودپسندی و عجب: از دیگر پیامدهای زیانبار روانی تکاثرگرایی دچار شدن افراد به بیماری روانی عجب و خودپسندى است. از نظر قرآن، کسانی که گرفتار تکاثرگرایی اقتصادی میشوند، دچار بیماری خودپسندی شده و خود را برتر از دیگران میپندارند؛ این گونه است که نگاه آنان به دیگران نگاهی از بالا به پایین است.(کهف، آیات 34 و 35؛ سباء، آیات 34 و 35) بر همین اساس، بر این گمان هستند که همان عنایت الهی که برای آنان در دنیا با افزایش ثروت و قدرت است، در آخرت نیز خواهد بود. پس نه تنها در دنیا از عذاب و رنج رها و در امان هستند، بلکه در آخرت نیز این گونه خواهد بود. بنابراین، برای خود جایگاهی برتر از دیگران در نزد خدا قائل میشوند و از این منظر با دیگران تعامل و رفتار میکنند.
4. غفلت: از نظر قرآن تكاثر در برابر ديگران، سبب غفلت از طاعت خدا و ياد قيامت تا لحظه مرگ میشود(تکاثر، آیات 1 و 2) و این افراد زمانی از خواب غفلت بیدار میشوند که زمان مرگ آنان فرارسیده و در احتضار قرار دارند.(ق، آیه 20) باید توجه داشت که «ألهلـكم التّكاثر»، يعنى تكاثر، شما را از اطاعت خدا و ياد قيامت بازداشت (مجمعالبيان، ج9-10، ص812)؛ زیرا «لهو»، چيزى است كه انسان را از کارهای مهم باز دارد و سرگرم اموری پست و بیهوده کند. (مفردات، ص748، «لهى») گفتنى است در برداشت مذكور «حتّى زرتم المقابر» به معناى تا لحظه مرگ گرفته شده است. (مجمعالبيان، ج9-10، ص812)
5. كفر: چنانکه گفته شد، تکاثرگرایی انسان را به انواع گوناگون کفر از کفر به خدا تا کفر و انکار قیامت و مانند آنها میکشاند. از نظر قرآن، تكاثر به فزونى مال و فرزند و دلبستگى به آنها موجب كفر و شرك به پروردگار میشود و مترفان و تکاثرگرایان به انواع و اقسام کفر و کفران نعمت به جای ایمان و شکر نعمت دچار هستند.(کهف، آیات 34 و 37 و 42؛ سباء، آیات 34 و 35)
6. محروميّت از امداد الهی: تكاثرگرایی موجب میشود تا مترفان و ثروت اندوزان گرفتار خشم الهی شده و از هر گونه امداد و یاری خدا محروم شوند؛ چنانکه خدا در قرآن بااشاره به داستان باغدار متكبّر و گفتار او با رفيق خود، بیان میکند که چگونه تکاثرگرایی و ثروت اندوزی او درپىدارنده محروميّت از هرگونه امداد شده است.(کهف، آیات32 تا34 و43 )
7. خشم الهی و نابودى اموال: همچنین از نظر قرآن تکاثرگرایی همراه تفاخر موجب خشم و غضب الهی شده و زمینه نابودی شخص و اموال میشود؛ چنانکه تکاثرگرایی و تفاخر گرایی باغدار متكبّر، زمينه نابودى تمامى محصولات باغ وى شد(کهف، آیات32 تا34 و43 ) و یا تکاثرگرایی همراه با تفاخرگرایی و خیال پردازی قارون موجب شده تا خدا او واموالش را به زمین فرو برد. (قصص، آیات 76 تا 81)
8. خوشگذرانی: از جمله آثار زیانبار تکاثرگرایی، گرایش به هر گونه اسراف و اتراف در امور زندگی است. این گونه است که تکاثرگرایان گرفتار انواع لهو و لعب شده و به خوشگذرانی و بدمستی و فرحناکی دچار میشوند.(حدید، آیه 23؛ سباء، آیات 34 و 35 )
9. فریب و غرور: واژه غرور در عربی به معنای فریب است؛ به این معنا که اهل تکاثر و تکاثرگرایان در زندگی فریب اموری را میخورند که اصالت و پایهای ندارد و سرگرم لهو و لعب دنیا و زندگی مادی آن میشوند و از اهداف اصلی زندگی و آخرت بازمی مانند.(حدید، آیه 20) آنان زمانی در مییابند که تکاثرگرایی آنان را فریفته و از امور اصلی غافل ساخته که دیگر زمان از دست رفته و زمان مرگ و احتضار آنان است و راهی برای بازگشت و دادن صدقه ندارند.(تکاثر، آیات 1 تا 7؛ مومنون، آیات 99 و 100) خدا میفرماید:اى كسانى كه ايمان آورده ايد! زنهار اموال شما و فرزندانتان شما را از ياد خدا غافل نگرداند؛ و هر كس چنين كند آنان خود زيانكاران هستند؛ و از آنچه روزى شما گردانيده ايم انفاق كنيد، پيش از آنكه يكى از شما را مرگ فرا رسد و بگويد: پروردگارا چرا تا مدتى بيشتر، اجل مرا به تاخير نينداختى تا صدقه دهم و از نيكوكاران باشم؛ ولى هر كس اجلش فرا رسد، هرگز خدا آن را به تاخير نمى افكند؛ و خدا به آنچه مى كنيد آگاه است. (منافقون، آیات 9 تا 11) از این آیات به دست میآید که افرادی که گرفتار تکاثر هستند به ظاهر از سرمایه زندگی بهره بردهاند، ولی در باطن سرمایه خود را از دست داده اند؛ زیرا سرمایه اصلی زندگی کارهایی چون ایمان و عمل صالح و سفارش به حق و صبر است(عصر، آیات 1 تا 3) وگرنه هر کسی که خلاف این اصول برود، زیانکار است(همان)؛ از همین رو تکاثرگرایان از نظر قرآن گرفتار زیان از سرمایههای وجودی خویش هستند؛ و هنگامی که مرگ میرسد و دیدههای باطن آنان به حقایق روشن میشود (ق، آیه 20؛ تکاثر، آیات 1 و 5 و 7) در مییابند که زیان کرده اند؛ از همین رو، خواهان تاخیراجل خویش به میزان اندکی هستند تا فقط صدقهای بدهند سپس جان به جان آفرین تسلیم کنند. آنان برترین و اصلیترین راه را برای رهایی از خسران، رهایی از تکاثر و ثروتی میدانند که یک عمر دنبال آن بودهاند و تمام سرمایههای وجودی خویش را در راه آن ریخته و تباه ساختهاند. در حالت احتضار در مییابند که خسران کرده و باید بروند آنچه را نه خود تولید کردهاند، بلکه خدا به آنان به فضل خویش داده است، انفاق کنند و خود را به اهل عمل صالح ملحق سازند. پس از نظر قرآن یکی از مهمترین و اصلیترین اعمال صالح در کنار نماز انجام اعمالی چون انفاق و صدقه است(منافقون، آیات 9 تا 11؛ بقره، آیه 2)؛ زیرا انسان وقتی با حقیقت آن سویی یعنی آخرت آشنا شد و رویت کرد، در مییابد که صدقه بسیار مهم است؛ زیرا صدقه نشانهای از ایمان است. صدقه از صدق به معنای ابزار تصدیق است؛ و کسی که آخرت را تصدیق میکند با صدقه نشانه میدهد که آن آخرت را تصدیق کرده است.
10. پوچی تکاثر: از نظر قرآن، تکاثرگرایان زمانی در مییابند که تکاثرگرایی امری ضد ارزشی و پوچ و بیهوده بوده که دیگر زمان از دست رفته و جایی برای جبران نیست.(تکاثر، آیات 1 تا 7؛ ق،، آیه 20؛ حدید، آیه 20؛ منافقون، آیات 9 تا 11)
11. بخل ورزی: انسانهایی که گرفتار تکاثرگرایی هستند نه تنها بخل میورزند(نساء، آیات 36 و 37؛ حدید، آیات 23 و 24)؛ بلکه خسیس میشوند و حتی اموال را در راستای آسایش و آرامش خویش نیز به کار نمیبرند.
12. مانع خیر: از نظر قرآن تکاثرگرایی موجب میشود تا شخص نه تنها به دیگری خیری را نرساند و انفاق و صدقهای نداشته باشد، بلکه مانع خیر رسانی دیگران است و دیگران را نیز به بخل دعوت میکند و مانع خیر میشود.(حدید، آیات 23 و 24؛ معارج، آیات 19 تا 21)
13. تکبر: تکاثرگرایی موجب میشود تا شخص گرفتار خیالبافی و خودبرتربینی و تفاخر گرایی شود و در دل خویش گرفتار کبر و تکبر خواهد بود. (لقمان، آیه 18؛ حدید، آیه 23)
14. کتمان فضل الهی: این افراد به سبب تکبر و خودبرتربینی، فضل الهی در حق خود را کتمان میکنند و بر این باورند که آنچه از مال و ثروت دارند به سبب علم اقتصاد و مدیریت و تدبیر خودشان است در حالی که فضل الهی برای آزمون و ابتلاء است.(قصص، آیات 76 تا 81؛ زمر، آیه 49)
15. کفران نعمت: تکاثرگرایی موجب میشود تا شخص از حالت اعتدال خارج شده و گرفتار کفران نعمت به جای شکر نعمت شود و بدمستی کند.(حدید، آیه 23؛ نمل، آیه 40؛ سباء، آیات 36 و 37)
16. محرومیت از نصرت الهی: تکاثرگرایی موجب خشم خدا میشود و تکاثرگرایان از نصرت الهی محروم خواهند شد.(کهف، آیات 34 تا 43؛ قصص، آیات 76 تا 81)
17. نابودی: از نظر قرآن تکاثرگرایی موجب میشود تا شخص و اقتصاد به نابودی کشیده شود. به سخن دیگر، به جای اینکه اقتصاد از رشد و شکوفایی برخوردار شود، به نابودی کشیده خواهد شد.(همان)
18. هواپرستی: تکاثرگرایی موجب میشود تا شخص گرفتار هواهای نفسانی و عمل براساس آن شود و از هدایت بازماند(تکاثر، آیات 1 و 2)؛ زیرا «الهاه كذا» يعنى او را مشغول ساخت و از امر مهمتر بازداشت. (مفردات، ص748، «لهى»)
به هر حال، از نظر قرآن، تکاثرگرایی یک عمل ضد اقتصادی است؛ زیرا موجب میشود تا انسان در مسیر درست قرار نگیرد و به جای آنکه به عدالت عمل کند، علیه آن قرار گیرد؛ همچنین نسبت به آخرت و معاد کفر ورزد و کفران نعمت داشته باشد و دیگران را از آن محروم سازد. تکاثرگرایان برای به دست آوردن ثروت هر گونه روشی را به کار میگیرند که از جمله آنها ظلم به دیگران، انحصار طلبی و ویژه خواری و مانند آنها است.
زمينههاى تكاثر
از نظر قرآن، کسانی به تکاثرگرایی و انباشت ثروت و قدرت رو میآورند که بسترهای روانی خاصی را در درون داشته باشند. به سخن دیگر، روان شناختی تکاثرگرایان به ما یاری میکند تا علل و چرایی آن را دریافته و برای درمان این بیماری خطرناک اجتماعی که بروز و ظهور آن در عرصه سیاسی و اقتصادی بیشتر نمایان است، تلاش و کوشش شود و جامعه از تکاثرگرایان خالی و یا در امان ماند. از جمله مهمترین عوامل روان شناختی و علل آن را میتوان موارد زیر دانست:
1. جهل: بیگمان مهمترین عامل در رفتارهای سازنده علم و معرفت است؛ پس میتوان گفت جهل و نادانی مهمترین عامل در رفتارهای زشت و زننده است. بر همین اساس، خدا در آیات قرآن عامل اصلی تکاثرگرایی را جهل انسان به زشتى تكاثر و كيفر آن در قيامت دانسته است. به سخن دیگر، زمينه تكاثر و برترىجويى انسانها در افتخار به كسب مال و مقام را باید در جهل و نادانی آنان جست. از همین رو وقتی چشمان افراد در هنگام احتضار باز میشود، حقیقت تکاثر و ثروت اندوزی را چیزی جز ابزار دوزخی و شکنجه خویش نمییابد و خواهان بازگشت و تغییر رفتار در قالب صدقه و انفاق میشوند.(تکاثر، آیات 1 تا 7؛ ق،، آیه 20؛ حدید، آیه 20؛ منافقون، آیات 9 تا 11؛ توبه، آیات34 و 35)
2. خوشگذرانى: رفاه زدگی موجب میشود تا شخص تکاثرگرایی داشته باشد؛ زیرا کسانی که رفاه زده هستند به خوشگذرانى و عيش و نوش پرداخته و آن را مایه آرامش و آسایش و هدف زندگی خود قرار میدهند؛ بنابراین برای تامین وسایل مستی و عیش و نوش خویش به تکاثرگرایی رو میآورند و این گونه است که خوشگذرانی خود عاملی برای تکاثر گرایی و زمينه برای چنین روحیه و رویهای در زندگی اقتصادی میشود.(سباء، آیات 34 و 35 و آیات دیگر)
3. فريبندگى دنيا: چنانکه گفته شد، غرور و فریب زندگی دنیوی انسان را از آخرت غافل میسازد. فريبندگى و جلوهگرى دنيا، زمينه روىآورى آدمى به تكاثر است. از این رو خدا از دنیادوستی منع کرده و میفرماید انسان باید از نعمتهای الهی برای آخرت استفاده کند، نه آنکه در دام آن بیفتد و گرفتار ثروت اندوزی و تکاثرگرایی شود.(حدید، آیه 20)
4. كفر: كفر به خدا و قيامت، سبب تکاثرگرایی و تفاخر به امكانات خود میشود. (كهف، آیات 32و34-37)
موانع تكاثر و راه رهایی از آن
از آنجا که تکاثرگرایی یک بیماری روانی تاثیرگذار در فعالیتهای اقتصادی و سلامت آن است، خدا در آیات قرآن به موانع گرایش به آن و نیز راه رهایی از آناشاره کرده است که برخی از آنها عبارتند از:
1. توجّه به حسابرسى: توجّه به حسابرسى نعمتها در قيامت و مسئوليّت انسان در برابر آنها، بازدارنده انسان از تكاثرگرایی و کنزاندوزی است؛ از همین رو خدا به انسان یادآور میشود تا هنگام فعالیتهای اقتصادی به مسئله پاسخگویی و حسابرسی در قیامت توجه داشته باشند.(تکاثر، آیات 1 و 8)
2. توجّه به عذاب اخروى: توجّه به عذاب اخروى، بازدارنده انسان از تكاثرطلبى و کنزاندوزی است؛ کسانی به این رویه گرایش دارند که غافل از قیامت و عذابهای اخروی هستند.(حدید، آیه 20؛ توبه، آیات 34 و 35)
3. توجّه به ناپايدارى دنيا: توجّه انسان به ناپايدارى دنيا، بازدارنده از تكاثر و ثروت اندوزی است. (همان) انسانی که بداند دنیا و هر آنچه در آن است ناپایدار است و نمیتوان به فردای خود یا چیزی امید بست، در اندیشه تکاثر نخواهد بود بلکه تلاش میکند تا به گونهای عمل کند تا فردای خویش را بسازد و ره توشه آخرت را فراهم آورد.
4. يقين به قيامت: يقين به قيامت و جهنّم، مانع تكاثر است. از نظر قرآن کسانی که به علم یقین در این امر دست یابند هرگز به سوی تکاثر نمیروند و از مال خویش برای انفاق و صدقه دادن بهره میبرند تا شرایط اخروی خویش را بهبود بخشند.(تکاثر، آیات 1 تا 7)