اصل سادهای که معمولا در ورزش رعایت نمیشود
سرویس ورزشی-
«قرار گرفتن هر چیزی سر جای خودش» و «عمل و حرکت هر فرد در حیطه وظایفی و جایگاه خودش» یکی از ابتداییترین اصولی است که برای اداره و عملکرد صحیح هر سیستم و تشکیلاتی باید رعایت شود. در غیر اینصورت به قول حکیم توس:
چون این کار آن جوید و آن کار این
سراسیمه گردد، سراسر زمین
این اصل علیرغم ساده و بدیهی بودن خیلی وقتها و خیلی جاها به دلایل مختلف که بیشتر ریشه در خودخواهی و منیت و بالاخره منفعتطلبی دارد، رعایت نمیشود و علت اصلی اینکه یک سیستم یا اداره یا تشکیلات و مجموعه- هر جا میخواهد باشد- دچار نقصان و آسیب و ضعف عملکرد و ناکارآمدی در کارکرد میشود همین است.
اگر قرار باشد هر چیزی سر جای خودش قرار بگیرد و هر کس در حیطه وظایف و حد و حدود خودش حرف بزند و رفتار نماید، آن وقت ارزشهای کارسازی چون «عدالت» و «نظم» و... حاکم میشود و اینها چیزهایی است که هرچند به عملکرد مثبت و کارآمدی آن مجموعه و تشکیلات کمک میکند و به نفع جمع و جامعه تمام میشود، اما حاکمیت چنان ارزشهایی و مستقر بودن چنین روندی، حتما با منافع جریانات و افراد «نخاله» و زیادهخواه و منفعتجو و باجخواه، جور درنمیآید!
با کمال تاسف و بیتعارف در خیلی جاها در ورزش ما(مثل رشتههای جذابی چون فوتبال) و آنچه به گونهای مستقیم و غیرمستقیم با ورزش در ارتباط است(مثلا رسانهها)، اصل کارساز ذکر شده، رعایت نمیشود، فقط به دلیل اینکه منافع عدهای شهرتطلب و زیادهخواه با سامان یافتن تشکیلات ورزش و رشتههایی مثل فوتبال جور درنمیآید!
و آنچه در این میان جای تعجب و البته تاسف است بیعملی و بهتر بگوییم انفعال و وادادگی بعضی کسانی است که در ورزش ردای مسئولیت و خدمت به تن کرده و صاحب پست و مقام هستند و صندلیهای مدیریت آن رااشغال کردهاند. متاسفانه اکثر مشکلات ورزش ما و رشتههای پرطرفدار و درآمدزایی مثل فوتبال ریشه در جولان دادن همین عناصر و جریاناتی دارد که در سایه عدم عمل به مسئولیت و فقدان نظارت و نبود شجاعت و اقتدار مدیریتی در صحنه ورزش- جهت تامین منافع خود اجازه سروسامان یافتن به ورزش و سایه گستراندن فضای سالم و کاری توام با آرامش نمیدهند.
عناصری که رفته رفته بعضا به صورت شبکه هم درآمده و با تشکیل باندهای اختاپوسی و استفاده از اهرمهای موثری چون بعضی رسانهها و علیالخصوص رسانههای تاثیرگذاری چون صداوسیما- و البته بیشتر سیما!- لوازم اعمال فشار و راه انداختن فضای ارعاب و تهدید علیه مدیران و مسئولان را، به ویژه آن دسته که حاضر به باج دادن و کنار آمدن نیستند و مخلصانه و قاطعانه قصد خدمت و کار کردن دارند، ایجاد و فراهم کردهاند.
این است که میبینیم ورزش ما و رشتههای پرطرفدار و جذاب و دارای سابقه پرافتخاری مثل فوتبال، علیرغم داشتن شرایط و سرمایههای لازم و کافی، چه از حیث انسانی و چه از نظر مادی و امکاناتی اما، به دلیل جولان این جریانات و فقدان فضای سالم و شرایط مساعد و مناسب کاری، یا از مسیر پیشرفت دورافتاده و یا به کندی و سرعت کم، در مسیر رو به جلو حرکت میکنند.
البته همانطور که بارها نوشتهایم جولان آن جریانات مخرب و منفعتجو و شهرتطلب و بعضا هم فاسد، معلول است و در درجه بعدی از اهمیت برخوردار است، علت را همانطور که در فراز آغازین مطلب آوردیم، باید در عدم رعایت اصول مدیریتی از سوی بعضی مدیران و مسئولان ورزش و رشتههای ورزشی باید دانست. مدیرانی که یا بهاشتباه و سفارش این و آن باند و جریان سیاسی عهدهدار امری از امور ورزش شدهاند، و یا اصولا به موضوع مدیریت، به مثابه پست و مقام نان و آبدار نگاه کرده و آن را به فرمایش مولا(ع)، «طعمهای» میدانند که بتوانند نان و نام خود را تامین کنند و به زندگی خود و خانواده و آقازادهها و... سروسامانی بدهند و به همین دلیل به راحتی اصول را کنار میگذارند و در برابر جریانات باجخواه، واداده و مرعوب عمل میکنند و...!
طبیعی و بدیهی است اسم چنین عناصری را اصولا «مدیر» نمیشود گذاشت و از آنها انتظار خدمت به جامعه و جوانان و کارکرد و کمک به حرکت ورزش در مسیر پیشرفت داشتن، کاملا خطاست.
سخن را جمع کنیم مدیران ما- صحبت ما درباره ورزش است و آنچه با ورزش مرتبط است- به ویژه آنهایی که خود به درستی سر جای خود نشستهاند، نه آنها که اصولا عوضی سر از ورزش درآوردهاند و وجودشان در ورزش آن هم پستهای مدیریتی آن غلط اندر غلط و خیانت در حق ورزش مستعد کشور است، باید برای عمل صحیح به مسئولیت، برای اینکه نزد خدا و خلق خدا شرمنده نباشند، باید بدون ملاحظه این و آن و بدون هراس از جریانات مخرب عنکبوتی، اعمال مدیریت نمایند.
این گونه مدیران باید همواره توصیه مدیریتی مولای متقیان(ع) را سرلوحه اعمال و رفتار خود قرار دهند و «به خاطر دنیای دیگران، آخرت خود را به خطر نیفکنند!» متاسفانه به خاطر عدم رعایت اصول مدیریتی به خاطر فقدان اصول کارسازی مثل «نظم» و «شایستهسالاری» و «نظارت» و... ورزش ما ضربات زیادی خورده است.
خیلی حقها، ناحق شده، خیلی افراد کاردان و باشخصیت و اصیل به کنج انزوا رانده شده و در عوض خیلی افراد بیلیاقت و کارنابلد و بیشخصیت که علاوهبر نداشتن تخصص، بویی از فرهنگ و اخلاق و تعهد نبرده، میداندار شده و همانطور که گفتیم چه مستقیم از طریق تشکیلات ورزش و یا از طریق تشکیلات و سازمانهای مرتبط با ورزش مثل «رسانه»ها، برای رسیدن به اهداف حقیر خود، کسب منفعتی، یا به دست آوردن نام و شهرتی و خلاصه ارضای عقدههای خود به تخریب ورزش و آلوده ساختن فضای ورزش و ضربه زدن به فرهنگ و اخلاق ورزش و دریدن حریمها و شکستن حرمتها و راه انداختن جنجال و حاشیههای مخرب و کوبیدن افراد شایسته و حمایت از جریانات و افراد نالایق و بیشخصیت و... پرداختهاند.
خوشبختانه اخیرا در این باره از زبان مسئولین ورزش، حرفهای خوبی میشنویم. برای مثال صحبتهای رئیسفدراسیون فوتبال در واکنش به ماجرای اختلاف میان مسئولان تیم ملی و تیم امید و... که از همه خواست تا در چارچوب وظایف خود عمل کنند و از جایگاه و در حد خود، اظهارنظر نمایند، و... یا اظهارات و اقداماتی که اخیرا از سوی بعضی مدیران صداوسیما، به ویژه مدیر محترم و باانگیزه و متعهد شبکه سوم، شنیده شده و سر زده و نشاندهنده این است که قرار است به کاروبار برنامههای ورزشی این رسانه مهم و تاثیرگذار، مدیریت بیشتر و نظارت محکمتر و دقیقتری اعمال میشود و...
بیتردید به شرط تداوم موجب امیدواری علاقهمندان و دلسوزان ورزش میشود چرا که این گونه اقدامات اصولی هر آنقدر که به ضرر جریانات ضد ورزش و منفعتجو تمام میشود، حتما به نفع ورزش و جامعه ورزش است و میتواند در حفظ و صیانت سرمایهها و نیروهای مستعدی که ورزش ما در بخشهای مختلف، از جمله رسانهها دارد و هدایت آنها در مسیر صحیح و به کارگیری از توان و استعداد آنها در جهت خدمت به جامعه و پیشرفت ورزش، بسیار موثر باشد.