دلایل ولع خرید مازاد بر نیاز کالا توسط برخی ازمردم و اضطرابهای ناشی از آن - بخش پایانی
کنترل حرص خرید مازاد با اعتمادسازی
گالیا توانگر
عکسها از محمدعلی شیخزاده
صبح با خبرهای اقتصادی اضطراب زا در فضای مجازی بیدار میشوی. اخبار خوبی برای شروع یک روز پویا نیست. همین که پایت را از در آپارتمان بیرون میگذاری، همسایه را میبینی که با دو پلاستیک پُر از خرید اقلام مصرفی از راه میرسد و میپرسد: «شما برای ذخیره کالای مصرفی حرکتی انجام نمیدهید؟» تلفن همراهت زنگ میخورد و باجناقت همین اول صبحی با صدایی که بیشتر به داد میماند، تشر میزند: «کجایی تو؟ مگه نگفتم یه سر بیا تعاونی محل کارم روغن و رب به قیمت قبل بخر؟!»
به سر کوچه نرسیده یکی آشنایان را میبینی. در گوشی میگوید:« پول داری بنداز تو کار خرید ارز. ارزش پولت چند برابر میشود.»
تا به محل کارت برسی سردردی عجیب از اضطرابهای اقتصادی همه ذهن و فکرت را مصادره کرده است. اما عقلی که آگاه است، به خوبی درمییابد که بهترین راهکار دور ایستادن از این سونامی اضطرابهای اقتصادی و جوگیر شدن است.
انبارکالا در خانه
بلای جان اقتصاد خانوار
به جز چند بسته ماکارانی و تعدادی کالای خیلی معمولی دیگر هیچ چیزی در قفسههای فروشگاه باقی نمانده است.
به ناصر خسروی مسئول یکی از شرکتهای تعاونی کارمندی با تعجب میگویم: «دیگر خیال نمیکردیم حال و روز تعاونیهای کارگری و کارمندی هم مثل فروشگاههای سطح شهر باشد. دلیل خالی شدن قفسهها با این سرعت چیست؟ هنوز که اتفاقی نیفتاده است و تحریمها عملی نشدهاند؟» وی پاسخ میدهد:« چون قیمتها نوسان دارند، باعث نگرانی برای خانوادهها شده و از هر چه پیش رویشان باشد، انبوه میخرند. دیروز از یکی از مشتریها پرسیدم؛ چرا این قدر روغن خریداری کردهای؟! وی گفت؛ برای خانواده خودم و همسرم کلا خرید کردهام. تا پایان سال همه مایحتاج را خریداری کرده و در راه پلههای مشرف به پشتبام انبار کردهایم.»
در سؤال دیگری از خسروی میپرسم:« خوب، خیلی از اقلام خوراکی با بسته بندی کارخانهای تاریخ تولید و انقضا دارند. آیا مردم بیم این را ندارند که آنچه انبوه خریداری و انبار کردهام، در مدت زمان محدود از بین خواهد رفت؟» وی میگوید:« بله دقیقا همین طور است. وقتی انبوه خرید میکنند، مجبورند بیش از حد روزهای قبل مصرف کنند تا مواد خوراکی فاسد نشود. پس انبارخانگی کالا نه تنها به سود خانوار نیست، بلکه مساوی با مصرف بیشتر و خرج کردن دو چندان است.»
وی با ورق زدن صحنههایی که در این چند روزه از هجوم مردم به فروشگاه برای خرید مازاد نیازشان، نقش بند ذهنش شده، میگوید: «افرادی را میبینم که وارد فروشگاه میشوند و تا یکی دو قلم ارزان قیمت(به قیمت پیشین) پیدا میکنند که هنوز تمام نشده، با تلفن همراهشان به کل اعضای فامیل و دوست و آشنا اطلاع میدهند که به فروشگاه برای خرید و انبار مازاد نیازشان هجوم بیاورند.»
این دستاندرکار توزیع کالا برایمان درباره پیامدهای احتکارخُرد خانگی صراحتا میگوید: «چنین حرکتهایی چه از روی ناآگاهی و چه از روی اضطراب ناشی از نوسان بازار صورت پذیرد، اول از همه به مصرفکننده ضرر وارد میکند، چون همان طور که توضیح دادم انبار خانگی کالا میزان مصرف را بالا برده و به اقتصاد خانوار فشار وارد میسازد.»
انتقال کالاهای ضبط شده
از انبار محتکرین به انبار دولت
علی رحمانی یک شهروند ضمن بیان اینکه احتکارکنندگان سرمایهدارانی هستند که بیشترین آسیب را به اقتصاد و فقرا میزنند، گله مندانه از روند توزیع کالاهای احتکاری ضبط شده میگوید: «با کالاهای کشف شده دقیقا چه کار میکنند؟ قانون چه چیزی را پیشبینی کرده است؟ قطعا به دست ما مردم و شهروندان که نمیرسد و ما همه چیز را باید در بازار آزاد دوبل و گران بخریم. آیا هدیه به محرومین میشود؟ یا در اصناف بین بقیه دلالها و مغازهدارها توزیع میشود؟ یک انبار دو انبار هم که نیست، حجم احتکار لوازم خانگی بالاست.»
وی ادامه میدهد: «اگر ۱۶۰۰ هزار میلیارد تومان نقدینگی را به ۸۰ میلیون نفر ایرانی تقسیم کنیم، سرانه نقدینگی میشود؛ ۲۰ میلیون تومان. با این همه پول چرا حالمون خوب نیست؟ چون یک عده محدود دارند با احتکار و رانت و... حق بقیه را میخورند. مردم خودشون باید وارد صحنه بشوند. حداقل کار مردم معرفی محتکرکنندگان است.»
حسین محمودی کارشناس اقتصادی درباره موضوع احتکار و راهکارهای مبارزه با آن، برایمان توضیح میدهد: «باید انگیزههای ایجاد رانت و احتکار در جامعه از بین برود، درغیر این صورت تا زمانی که خلأهای اقتصادی وجود دارد، نمیتوان از پدیدهای همچون احتکار جلوگیری کرد.»
وی میافزاید: «با توجه به گستردگی پخش کالاهای احتکار شده در انبارهای متعدد و در نقاط دور افتاده، نمیتوان انتظار داشت که این کالاها به راحتی کشف شوند.»
محمودی با تاکید بر ضرورت بهرهگیری از تجربیات موجود در حوزه قاچاق، میگوید: «کشف و دپوی کالاهای قاچاق در سالهای گذشته موجب شد که بسیاری از این اجناس در معرض فساد و تخریب قرار بگیرند و از سطح عرضه بازار خارج شوند. در بیشتر موارد، کشف کالای رانتی موجب انتقال کالا از انبار احتکارکننده به انبار دولت خواهد شد.»
این کارشناس اقتصادی با اشاره به مقرون به صرفه بودن کالاهای ایرانی در برهه کنونی برای همسایگان خارجی میگوید: «اکنون به دلیل تولید کالا بر اساس مواد اولیه تهیه شده با ارز ارزان، دارای مزیت صادراتی شدهایم و از کشورهای همسایه بسیاری کالا از شهرهای مرزی خریداری میشود، اما در صورتی که بخواهیم این کالا را با قیمت ارز جدید تولید کنیم، زیان خواهیم کرد.»
این کارشناس اقتصادی در تکمیل صحبتهایش میگوید: «بهترین راهکار برای از عرضه خارج نشدن کالاهای احتکار شده این است که قاضی با کمک کارشناسان اصناف برای کالاهای احتکاری قیمتی را تعیین کرده و آن کالا را به بازار عرضه کند. پول را به حساب صاحب کالا واریز کند و جریمه را از آن بکاهد. ورود پروندههای احتکاری به پیچ و خم طولانی دادگاه موجب خسران اقتصادی و ایجاد رانت مجدد خواهد شد.»
چرا برخی مردم در منازل
کالا دپو میکنند؟
یک تحلیلگر اقتصادی با بیان اینکه احتکار خانگی که از سوی مردم صورت میگیرد، واکنشی به عملکرد نادرست در مدیریت امور است؛ با اشاره به خریدهای احتیاطی از سوی مردم و انبار کردن برخی از کالاها، میگوید: «وقتی مردم اعتمادشان را به مدیران از دست میدهند و میبینند که مسئولین فکری برایشان نمیکنند، خودشان دست به کار میشوند.»
وی ادامه میدهد: «این خریدهای مردم واکنش مشخصی به عملکرد برخی مدیران است که تجارب گذشته نشان داده در مواقع بحران به خوبی در کنار مردم نبودهاند.»
وی نمونه عملکرد ضعیف سیستم دولتی را در مدیریت بحران ارز دانسته و یادآوری میکند: «مردم دیدند که بالا رفتن نرخ ارز چگونه زندگیشان را تحت تاثیر قرار داد و برخی اقلام اساسی مردم حتی برنج وارداتی متاثر از نرخ ارز گران شد.»
به اعتقاد وی، دولت در این شرایط حتی یک برنامه مشخص، منطقی و قابل اجرا برای مدیریت بحران ارز ارائه نداد که مردم دلگرم شوند. وی با بیان این که نرخ تورمی که توسط مراجع رسمی و بانک مرکزی ارائه میشود با آنچه که مردم عملا در بازار میبینند، متفاوت است، میگوید: «وقتی مردم در عمل میبینند قدرت خریدشان تا یک سوم کاهش یافته، اما آمارها به گونه دیگری است، اعتمادشان را از دست میدهند.»
این اقتصاد دان به موارد متعدد اخباری که درباره احتکار منتشر میشود هم اشاره میکند که عامل دیگری برای بیاعتمادی مردم است و با بیان اینکه مجموعه این عوامل باعث از دست رفتن اعتماد اجتماعی شده، میگوید: «در این شرایط مردم خود دست بهکار شدهاند تا کالاهای مورد نیازشان را تامین و ذخیره کنند.»
این استاد دانشگاه معتقد است در این شرایط نباید یک طرفه مردم را زیر سؤال ببریم که چرا از فروشگاهها خرید اضافه میکنند؟ این رویکرد مردم را واکنشی به عملکرد نادرست مدیران دانست و با بیان اینکه نمیتوان مردم ایران را با مردم کشورهای اروپایی، ژاپن و... مقایسه کرد که در زمان بحران نه تنها خرید زیاد انجام نمیدهند، بلکه آنچه که در خانه دارند نیز به فروشگاهها میبرند تا دیگران استفاده کنند، یادآوری میکند: «این کار اگرچه قشنگ است، اما مردم این کشورها مدام اخباری از اختلاس چند هزار میلیاردی، احتکار و... نمیشنوند که اعتماد خود را از دست بدهند.»
به گفته این کارشناس مسائل اقتصادی، تنها راه کنترل این وضعیت را برگرداندن اعتماد به جامعه اعلام کرده و میافزاید: «دولت باید در درجه اول با موارد احتکار و فساد با جدیت برخورد و همه این موارد را شفافسازی کند. درمرحله بعدی دولت باید برای مردم بستههای حمایتی در نظر بگیرد تا مردم بدانند برنامه مشخصی برای عبور از شرایط بحرانی وجود دارد و بخشی از قدرت خرید از دست رفته آنها جبران شود. مشارکت دادن خود مردم در امور نیز ضروری است که باعث برگشت اعتماد آنها خواهد شد. اگر دولت فکری به حال این وضعیت نکند، افزایش خرید از سوی مردم به ایجاد تقاضای کاذب و بالا رفتن قیمتها دامن خواهد زد.»
مدیریت اضطراب اقتصادی
در زندگی فردی
آدمها با اضطرابهای مختلفی در زندگی دست و پنجه نرم میکنند، یکی از این اضطرابها مربوط به بخش اقتصادی و مالی فرد است، همیشه همه افراد از گامهای اقتصادی و مالی که در زندگی برمیدارند، نتیجه مطلوب رو کسب نمیکنند و دچار نگرانی و اضطراب میشوند. گاهی هم برنامهها خوب پیش نمیروند. گاهی برنامه میریزیم، اما نگران این هستیم که نتیجه مطلوبی نداشته باشد و گیج و آشفته میشویم. چطورمیشود این اضطرابها که پتانسیل مزمن شدن دارند را کاهش بدهیم و کم کم برطرف کنیم؟
دراقتصاد برای سرمایهگذاری، ریسکهای سیستماتیک و غیرسیستماتیک وجود دارد، عموما ریسک سیستماتیک ارتباط مستقیم با خود محصول مورد سرمایهگذاری دارد و ریسک غیر سیستماتیک با سبد سرمایهگذاری شما ارتباط مستقیم دارد، عموما سرمایهگذاران برای کاهش ریسک غیرسیستماتیک خود به تهیه سبد سهام یا سبدهای سرمایهگذاری مثل سرمایهگذاری در بازار طلا، زمین، ملک، سهام، کالا و … روی میآورند.
طاها محمدیان یک دانشجوی رشته اقتصاد توضیح میدهد: «در نظر گرفتن بیش از دو سبداشتباه کار را سخت میکند. با افزایش هر سبد مقداری از توجه و تمرکزمان را از دست دادیم و به دلیل تعدد انتخابها احتمال گیج شدن و خطا کردن زیادمیشود. تعداد سبدهای زیاد همان قدر که ریسک کار را کم میکند، احتمال بُرد را هم کم میکند. از سوی دیگر بهترین انتخاب برای سرمایهگذاری همان بازار خرید سهام است و در بقیه شاخهها خواهناخواه به ورطه دلالی میافتید.»
وی در تکمیل صحبتهایش میگوید: «اگر سختیهای کارآفرینی را به جان بخرید و قدم در مسیر تولید بگذارید، آینده درخشانی در انتظار سرمایهگذاری شماست. به شرط آنکه با آگاهی و دانش این مسیر را انتخاب کنید و سخت کوش و آیندهنگر باشید. خیلیها را میشناسم که از یک کار تولیدی و هنری خانگی به جاهای باور نکردنی رسیدهاند. توانمندیهای خود را باور کرده و هر روز بر دامنه آن بیفزایید. منتظر نباشید که فردی از غیب پیدا شود و دو دستی پول قلنبهای یکشبه به دامن شما بیندازد. مطالعه زندگینامه خیلی از افراد ثروتمند به شما افق دید میدهد که در راه پولدار شدن چطور مشقات را به جان بخرید.»