حاجعلی کیا و سازمان کوک به روایت اسناد ساواک - ۲۶
یک خانواده پرحاشیه
تفکر غربی و بیمبالاتی دینی، مطلبی بود که در جریانِ ازدواج دختر سپهبد کیا با یک وکیل آمریکایی نیز بروز و ظهورداشت:
«یکی از نزدیکان آیتالله شیخ بهاءالدین نوری اظهار داشته، سپهبد کیا دختر خود را به یک نفر آمریکایی داده و اصرار نموده که آیتالله نوری عقد او را در منزل وی جاری سازد. آیتالله نوری به سپهبد کیا پیغام فرستاده که آیا داماد مسلمان شده و یا اجازه وزارت کشور که قانوناً برای موافقت با ازدواج یک دختر ایرانی با یک مرد خارجی باید صادر شود، جلب نموده است یا خیر. سپهبد کیا در پاسخ اظهار داشته اعلیحضرت همایون شاهنشاه اجازه تمام این کارها را دادهاند و ازدواج دختر او را با یک نفر آمریکایی تصویب فرمودهاند.
آیتالله نوری در پاسخ سؤال مجدد سپهبد کیا اضافه نموده، بنده معذور از چنین عقدی هستم. اولاً باید داماد نزد یک نفر روحانی با تشریفات خاصی مسلمان شده باشد و ثانیاً طرق قانونی را برای ازدواج طی کرده باشد و تصور نمیکند که اعلیحضرت همایون شاهنشاه چنین امری را صادر فرموده باشند.»280
سپهبد کیا نیز مانند دیگر همردیفان خویش، اهل رعایت مبانی دینی و شرعی نبود و از ابتدای جوانی اهل مشروبخواری و میگساری بود که برخی از قرینههای آن را در خاطرات خود نقل نموده است.
خانواده ـ سرانجام
سپهبد حاجعلی کیا در جریان تشکیل خانواده، با مریم امین ناطقی که متولد سال 1296 ش بود و پس از ازدواج با وی به نام «مریم کیا» شناخته شد، ازدواج نمود.
همسر وی در زمان تحصیلاتِ او در سوئد، همراه وی بود و در سال 1322ش، که به ایران بازگشت، در نامهای که برای سرکنسولگری شاهنشاهی ایران در استانبول نوشت، دوشیزهای را نیز مطرح کرد که به نظر میرسد اولین حاصلِ این ازدواج باشد:
«چهار چمدان محتوی کلیه ملبوس و مایحتاج زندگانی خانم و دوشیزه اینجانب هنوز نرسیده است.»281
از نام و سرنوشت این «دوشیزه»، اطلاع دیگری در سوابق موجود نیست.
مریم کیا، که پدرش دکتر عنایتالله نام داشت و برادرش در سال 1338ش دارای درجه سرهنگی بود،282 در رشته زنان و زایمان تحصیل کرد و فوق لیسانس گرفت. مدتی کارمند بهداری شهرداری بود و در تهران نیز دارای مطب پزشکی بد.
مریم کیا به واسطهی اینکه همسر سپهبد کیا بود، در نقشهای مختلف اجتماعی، که یکی از آنها ریاست کمیته بانوان سازمان کوک بود و در جای خود به آن پرداخته شده است، ایفای نقش نمود.
در سال 1338ش، در جریان تحقیقی که پیرامون فعالیتهای وی در شرکت ساختمانی آرا صورت گرفت، گزارشی تهیه گردید که نشانگر چگونگی تفکر تجاری وی، حتی در روابط خصوصی خانوادگی او میباشد:
«سپهبد کیا، که یک سوم از شرکت را به نام مریم کیا، در پهلوی سینما مولن روژ دارد، به گرو برداشته تا مبادا خانم مزبور در آینده کلاهی به سر تیمسار بگذارد.»283
دیگر فرزندان سپهبد حاجعلی کیا به نامهای فریدون، بهمن و یک فرزند دختر نام ویدا میباشند.
فریدون کیا مانند پدرش در سوئد تحصیل کرد و مهندس شد و در سال 1337ش به ایران بازگشت:
«در سال 1337 پسرم آقای مهندس فریدون کیا تحصیلات خود را تمام و از سوئد آمد. من به موجب مجله رسمی مملکتی، در همان سال تمام عناوین و اختیارات [تجاری] خود را به پسرم دادم برای آنکه بتوانم با خیال راحتتری به شاهنشاه و کشورم خدمت نمایم.»284
فریدون کیا، تحت نظر پدرش، از زمان تحصیل در سوئد، در امور تجاری وارد شد و پس از ورود به ایران، فعالیتهای گستردهای را صورت داد که مدیریت شرکت ای. او. اس یکی از این فعالیتها میباشد. او در این فعالیتها با سفارتخانههای مختلف و افراد خارجی متفاوت اعم از آمریکایی، انگلیسی و اسرائیلی ارتباط داشت و دارای موقعیتی بود که مدعی گردید:
«هفته گذشته، حسبالامر شاهنشاه آریامهر به حضور شاهنشاه شرفیاب گردیده است.»285
از نکات مبهم فعالیتهای شغلی فریدون کیا، استخدام وی به عنوان «اپراتور» در وزارت پست و تلگراف و تلفن میباشد، که مورد موافقت ساواک قرار گرفته است.286
فریدون کیا نیز مانند پدرش، اهل عیاشی و برقراری ارتباط با زنان بود:
«مهندس فریدون کیا پسر سپهبد کیا به اتفاق یک نفر بانوی ناشناس به شمال مسافرت و روز سهشنبه 23/3/46 به تهران مراجعت نموده ست.»287
و این خصوصیت موجب گردید تا ازدواج اول وی به متارکه کشیده شود:
«دو بار ازدواج کرده؛ خانم اول وی خارج از ایران زندگانی میکند، اخیراً هم با بانوئی به نام مریم که در یکی از شرکتهای دارویی کار میکند، ازدواج نموده است. خانم دوم فریدون کیا قبلاً ازدواج نموده، دارای دو فرزند از شوهر قبلی هم میباشد.»288
از بهمن کیا، تنها اطلاعات موجود، موافقت ساواک با استخدام وی در «ضداطلاعات وابسته به نیروی هوایی شاهنشاهی» میباشد، که با فردی به نام «یعقوب خالیچی» که سوابق او مورد تأیید واقع نشده، معاشرت داشته است.289
دختر وی به نام ویدا کیا، که قبلاً قرار بود با پسر آقای هورفر که پسرخالهی او بود، ازدواج کند، به علت اینکه مشارالیه هنگام تحصیل در اروپا، زن خارجی گرفت، ویدا نیز در آمریکا با یک فرد آمریکایی که وکیل دعاوی بود، آشنا شد و در سال 1342ش با وی ازدواج کرد.290
حاجعلی کیا دارای چهار برادر و دو خواهر میباشد. نام برادران وی در گزارش مورخه 5/3/44 «امیر کیا. یحیی کیا. حمید کیا و سیاسی» معرفی شده است:
«امیر کیا در حال حاضر رئیسبخش جراحی بیمارستان سینا و یحیی کیا بیکار. حمید کیا به شغل تجارتاشتغال دارد و آقای سیاسی کارمند بازنشسته وزارت امور خارجه است.
یحیی کیا مدت چندین سال در خارج از ایران بوده، مدتی هم در سوئیس رستورانی که در رستوران مزبور چلوکباب ایرانی تهیه میکرده دائر، ولی به واسطه عیاشی زیاد، بازی قمار، مبلغ هنگفتی کلاهبرداری کرده و مدت یک سال است که به حال فرار به ایران آمده و در حال حاضر بیکار، با حقوق خانم خویش که در استخدام هتل هیلتون میباشد، امرار معاش میکند. همسر یحیی کیا به نام شمسی نامیده میشود و به زبان انگلیسی تسلط کامل دارد.»291
و یکی از خواهرانش که نایبرئیسسازمان زنان شهرستان ساری بوده، همسر محسن فریور معرفی شده 292 و از دیگر خواهر وی نیز، اطلاعی در سوابق موجود نیست.
سپهبد کیا در آستانه انقلاب شکوهمند اسلامی ایران از کشورگریخت و در اوایل دهه هفتاد در اروپا درگذشت.
«یکی از نزدیکان آیتالله شیخ بهاءالدین نوری اظهار داشته، سپهبد کیا دختر خود را به یک نفر آمریکایی داده و اصرار نموده که آیتالله نوری عقد او را در منزل وی جاری سازد. آیتالله نوری به سپهبد کیا پیغام فرستاده که آیا داماد مسلمان شده و یا اجازه وزارت کشور که قانوناً برای موافقت با ازدواج یک دختر ایرانی با یک مرد خارجی باید صادر شود، جلب نموده است یا خیر. سپهبد کیا در پاسخ اظهار داشته اعلیحضرت همایون شاهنشاه اجازه تمام این کارها را دادهاند و ازدواج دختر او را با یک نفر آمریکایی تصویب فرمودهاند.
آیتالله نوری در پاسخ سؤال مجدد سپهبد کیا اضافه نموده، بنده معذور از چنین عقدی هستم. اولاً باید داماد نزد یک نفر روحانی با تشریفات خاصی مسلمان شده باشد و ثانیاً طرق قانونی را برای ازدواج طی کرده باشد و تصور نمیکند که اعلیحضرت همایون شاهنشاه چنین امری را صادر فرموده باشند.»280
سپهبد کیا نیز مانند دیگر همردیفان خویش، اهل رعایت مبانی دینی و شرعی نبود و از ابتدای جوانی اهل مشروبخواری و میگساری بود که برخی از قرینههای آن را در خاطرات خود نقل نموده است.
خانواده ـ سرانجام
سپهبد حاجعلی کیا در جریان تشکیل خانواده، با مریم امین ناطقی که متولد سال 1296 ش بود و پس از ازدواج با وی به نام «مریم کیا» شناخته شد، ازدواج نمود.
همسر وی در زمان تحصیلاتِ او در سوئد، همراه وی بود و در سال 1322ش، که به ایران بازگشت، در نامهای که برای سرکنسولگری شاهنشاهی ایران در استانبول نوشت، دوشیزهای را نیز مطرح کرد که به نظر میرسد اولین حاصلِ این ازدواج باشد:
«چهار چمدان محتوی کلیه ملبوس و مایحتاج زندگانی خانم و دوشیزه اینجانب هنوز نرسیده است.»281
از نام و سرنوشت این «دوشیزه»، اطلاع دیگری در سوابق موجود نیست.
مریم کیا، که پدرش دکتر عنایتالله نام داشت و برادرش در سال 1338ش دارای درجه سرهنگی بود،282 در رشته زنان و زایمان تحصیل کرد و فوق لیسانس گرفت. مدتی کارمند بهداری شهرداری بود و در تهران نیز دارای مطب پزشکی بد.
مریم کیا به واسطهی اینکه همسر سپهبد کیا بود، در نقشهای مختلف اجتماعی، که یکی از آنها ریاست کمیته بانوان سازمان کوک بود و در جای خود به آن پرداخته شده است، ایفای نقش نمود.
در سال 1338ش، در جریان تحقیقی که پیرامون فعالیتهای وی در شرکت ساختمانی آرا صورت گرفت، گزارشی تهیه گردید که نشانگر چگونگی تفکر تجاری وی، حتی در روابط خصوصی خانوادگی او میباشد:
«سپهبد کیا، که یک سوم از شرکت را به نام مریم کیا، در پهلوی سینما مولن روژ دارد، به گرو برداشته تا مبادا خانم مزبور در آینده کلاهی به سر تیمسار بگذارد.»283
دیگر فرزندان سپهبد حاجعلی کیا به نامهای فریدون، بهمن و یک فرزند دختر نام ویدا میباشند.
فریدون کیا مانند پدرش در سوئد تحصیل کرد و مهندس شد و در سال 1337ش به ایران بازگشت:
«در سال 1337 پسرم آقای مهندس فریدون کیا تحصیلات خود را تمام و از سوئد آمد. من به موجب مجله رسمی مملکتی، در همان سال تمام عناوین و اختیارات [تجاری] خود را به پسرم دادم برای آنکه بتوانم با خیال راحتتری به شاهنشاه و کشورم خدمت نمایم.»284
فریدون کیا، تحت نظر پدرش، از زمان تحصیل در سوئد، در امور تجاری وارد شد و پس از ورود به ایران، فعالیتهای گستردهای را صورت داد که مدیریت شرکت ای. او. اس یکی از این فعالیتها میباشد. او در این فعالیتها با سفارتخانههای مختلف و افراد خارجی متفاوت اعم از آمریکایی، انگلیسی و اسرائیلی ارتباط داشت و دارای موقعیتی بود که مدعی گردید:
«هفته گذشته، حسبالامر شاهنشاه آریامهر به حضور شاهنشاه شرفیاب گردیده است.»285
از نکات مبهم فعالیتهای شغلی فریدون کیا، استخدام وی به عنوان «اپراتور» در وزارت پست و تلگراف و تلفن میباشد، که مورد موافقت ساواک قرار گرفته است.286
فریدون کیا نیز مانند پدرش، اهل عیاشی و برقراری ارتباط با زنان بود:
«مهندس فریدون کیا پسر سپهبد کیا به اتفاق یک نفر بانوی ناشناس به شمال مسافرت و روز سهشنبه 23/3/46 به تهران مراجعت نموده ست.»287
و این خصوصیت موجب گردید تا ازدواج اول وی به متارکه کشیده شود:
«دو بار ازدواج کرده؛ خانم اول وی خارج از ایران زندگانی میکند، اخیراً هم با بانوئی به نام مریم که در یکی از شرکتهای دارویی کار میکند، ازدواج نموده است. خانم دوم فریدون کیا قبلاً ازدواج نموده، دارای دو فرزند از شوهر قبلی هم میباشد.»288
از بهمن کیا، تنها اطلاعات موجود، موافقت ساواک با استخدام وی در «ضداطلاعات وابسته به نیروی هوایی شاهنشاهی» میباشد، که با فردی به نام «یعقوب خالیچی» که سوابق او مورد تأیید واقع نشده، معاشرت داشته است.289
دختر وی به نام ویدا کیا، که قبلاً قرار بود با پسر آقای هورفر که پسرخالهی او بود، ازدواج کند، به علت اینکه مشارالیه هنگام تحصیل در اروپا، زن خارجی گرفت، ویدا نیز در آمریکا با یک فرد آمریکایی که وکیل دعاوی بود، آشنا شد و در سال 1342ش با وی ازدواج کرد.290
حاجعلی کیا دارای چهار برادر و دو خواهر میباشد. نام برادران وی در گزارش مورخه 5/3/44 «امیر کیا. یحیی کیا. حمید کیا و سیاسی» معرفی شده است:
«امیر کیا در حال حاضر رئیسبخش جراحی بیمارستان سینا و یحیی کیا بیکار. حمید کیا به شغل تجارتاشتغال دارد و آقای سیاسی کارمند بازنشسته وزارت امور خارجه است.
یحیی کیا مدت چندین سال در خارج از ایران بوده، مدتی هم در سوئیس رستورانی که در رستوران مزبور چلوکباب ایرانی تهیه میکرده دائر، ولی به واسطه عیاشی زیاد، بازی قمار، مبلغ هنگفتی کلاهبرداری کرده و مدت یک سال است که به حال فرار به ایران آمده و در حال حاضر بیکار، با حقوق خانم خویش که در استخدام هتل هیلتون میباشد، امرار معاش میکند. همسر یحیی کیا به نام شمسی نامیده میشود و به زبان انگلیسی تسلط کامل دارد.»291
و یکی از خواهرانش که نایبرئیسسازمان زنان شهرستان ساری بوده، همسر محسن فریور معرفی شده 292 و از دیگر خواهر وی نیز، اطلاعی در سوابق موجود نیست.
سپهبد کیا در آستانه انقلاب شکوهمند اسلامی ایران از کشورگریخت و در اوایل دهه هفتاد در اروپا درگذشت.