حاجعلی کیا و سازمان کوک به روایت اسناد ساواک - ۲۵
عیاشی پر دردسر
در سال 1346ش، ضمناشاره به روابط عاشقانه سپهبد کیا با «مهین درودیان» درباره تغییر رفتار و عصبانیت شدید او آمده است:
«طبق اظهار فریدون کیا، اخیراً سپهبد کیا اخلاق بسیار تندی پیدا کرده و فوقالعاده عصبانی میباشد، به طوری که چند روز قبل با درودیان،[برادر مهین درودیان] کارمند ساختمان کیا، مشاجره لفظی شدیدی نموده و مورد توهین شدید درودیان قرار گرفته است.»269
و حدود 5 ماه بعد، در مورد ارتباط او با مهین درودیان، نوشتهاند:
«سپهبد کیا در اکثر مسافرتهای خود به خارج، به کشور فرانسه برای دیدن خانم درودیان که ظاهراً با او ازدواج کرده، میرود.»270
و چهار ماه بعد از آن نیز، در نوشتهای ضمن آنکه نام خانم درودیان را «پروانه» اعلام کرد، گزارش گردید:
«در زمانی که سپهبد کیا بازداشت شده بود، ماشیننویس و سکرتری به نام پروانه درودیان در اختیار داشته، که حالیه برادر وی در ساختمان کیا و نزد کیا مشغول کار است و پروانه درودیان، سپهبد کیا را تهدید کرده که اسرارش را فاش خواهد ساخت و لذا سپهبد کیا ناچار او را به عقد خود درآورده و در حال حاضر پروانه درودیان با خرج کیا در فرانسه اقامت دارد و هر چند ماه، سپهبد برای دیدن او به فرانسه میرود.»271
در همین ایام بود که بدرفتاریهای او با همسرش، مریم کیا، که به نظر میرسد به دلیل گسترش و توسعه عیاشیهای اوست، آغاز گردید:
«طبق اطلاع، سپهبد کیا نیز قصد دارد که قریباً به مسافرت خارج از کشور برود و اخیراً نیز نامبرده با همسرش (مادر مهندس فریدون کیا) بدرفتاری شدیدی را شروع نموده، به طوری که فریدون قصد دارد زندگی جداگانهای برای مشارالیها ترتیب دهد.
سپهبد کیا ظرف چند ماهه اخیر با بانوئی نسبتاً زیبا روابط نزدیک برقرار ساخته و بعضی اوقات بانوی مزبور به ساختمان کیا مراجعه و با سپهبد ملاقاتهایی انجام میدهد.»272
که به نظر میرسد به علت همین مسئله، بین پدر و پسر اختلافاتی نیز بروز نمود:
«اخیراً بین مهندس کیا با پدرش سپهبد بازنشسته حاجعلی کیا اختلافاتی بروز کرده و مهندس کیا تصمیم دارد محل کار خود را از ساختمان کیا به خیابان ویلا منتقل و به طور مستقل مشغول کار شود.»273
از دیگر خصلتهای سپهبد کیا، علاقه فراوان به ثروتاندوزی است. این علاقه به میزانی است که در گزارش مورخه سال 1344ش درباره آن نوشتهاند:
«در موقع فوت پدر خویش، مبلغ زیادی از ثروت پدر خویش را به نفع خود ضبط نموده و چون حق برادران خویش را به نفع خود به ثبت رسانیده بود، اختلافاتی میان وی با برادران به وجود، که هنوز هم ادامه دارد.»274
اعتقادات مذهبی
دلیل وجودِ نام «حاجی» در ابتدای اسمِ سپهبد کیا، تولد وی در روز عید قربان بود و نه حضور در مراسم حج؛ که به رسم مألوف در آن دوران صورت گرفت. انتخاب نامِ «علی» نیز نشانگر روحیات مذهبی خانوادهی وی بود؛ کما اینکه در نامهای که در تاریخ 22/4/۵۳۳۱ش، یکی از همکلاسیهای وی در دانشکده افسری، که نامش مشخص نمیباشد، برای او نوشته، به تدین و نماز خواندن او اشاره نموده:
«چند روزی است که به مشهد آمده مشغول زیارت هستم. چون تیمسار خیلی متقی و با ایمان و علاقهمند به مقدسات مذهبی هستید، در موقع تشرف به حرم مطهر، قیافه پاک و جذابتان[را] با آن وضعی که در دانشکده مشغول نماز بودید، میبینم و نایبالزیاره میشوم.»
و همچنین رفتن به زیارت امام رضا علیهالسلام در ایام لیالی قدر ماه مبارک رمضان سال 1342ش نیز از این مقوله است.275
باوجود این زمینههای سنتیِ مذهبی، او که تربیت شده دوران رضاخان بود، نسبت به روحانیت و احکام و آدابِ اسلام سیاسی نه تنها توجهی نداشت که نگاهِ خصمانهاش نیز متوجه آن بود؛ که بخشی از این نگاه در فصل حاجعلی کیا و بهاییت، قید گردیدهاست.
نگاهِ او به اسلام، همان نگاهی است که در مکتب ناسیونالیستی پهلوی مورد ترویج قرار گرفت و حضور اسلام در ایران، به عنوانِ «حمله اعراب به ایران» مطرح گردید. وی در این مورد میگوید:
«ایرانِ ما نزدیک چهارده قرن است تقریباً، گرفتار حمله عرب شد... عربها آمدند ایران را گرفتند، با زور شمشیر... استعداد ایرانی طوری بود که در نهصد سالی که عرب تویِ سر ما میزد و ما مجبور بودیم که اصلاً تمام زبان و همه چیزمان را هم ول کنیم، برویم دنبال عربی و فلان و اینها، ایرانیها به قدری در این قسمت پیشرفت کرده بودند که تویش ابوعلی سینا آمد... بعد هم که ایران گرفتار مغول شد... مغولها واقعاً معناً به زبان فارسی و ادبیات فارسی خیلی خدمت کردند.»276
با شروعِ نهضت امام خمینی(ره) در جریان مخالفت با لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی، زمانی که در جلسه منزل وی از سخنرانی حجتالاسلام و المسلمین فلسفی (ره) درباره مخالفت با این لایحه سخن به میان آمد، ضمن توهین به ایشان گفت:«مسئول کلیه عقب ماندگی کشور ما، متوجه این آخوندها است »277
تربیت در دوران دینستیزی رضاخان از یک سو و حضور طولانیمدت در اروپا، خصوصاً دوران حضور در کشور سوئد، از وی انسانی با باورهای غربی ساخته بود که خود درباره آن میگفت:
«اگر من دارای صفات خوبی باشم، در نتیجه اقامت 12 ساله در آن کشور است که همه مردم کشور سوئد با خیانت و دروغ و دزدی مخالف میباشند.» 278
به همین دلیل، سرخوردگیهای دوران دینستیزی رضاخانی و مخالفت با حوزههای دینی و روحانیت را با بیانی به ظاهر منطقی مطرح میکرد و میگفت:
«علت اصلی عقبماندگی مردم ایران این است که از لحاظ مذهب و تربیت و اخلاق به شدت ضعیف و عقبمانده است و از لحاظ بیاعتقادی و بیایمانی مردم به مذهب، گناه اصلی به گردن پیشوایان مذهبی و روحانیون است که هم خودشان فاقد اعتقاد کامل به مذهب بوده و هستند و هم مسائل بدون منطق را به عنوان دستورات مذهبی بین مردم ایران تبلیغ کردهاند.»279
«طبق اظهار فریدون کیا، اخیراً سپهبد کیا اخلاق بسیار تندی پیدا کرده و فوقالعاده عصبانی میباشد، به طوری که چند روز قبل با درودیان،[برادر مهین درودیان] کارمند ساختمان کیا، مشاجره لفظی شدیدی نموده و مورد توهین شدید درودیان قرار گرفته است.»269
و حدود 5 ماه بعد، در مورد ارتباط او با مهین درودیان، نوشتهاند:
«سپهبد کیا در اکثر مسافرتهای خود به خارج، به کشور فرانسه برای دیدن خانم درودیان که ظاهراً با او ازدواج کرده، میرود.»270
و چهار ماه بعد از آن نیز، در نوشتهای ضمن آنکه نام خانم درودیان را «پروانه» اعلام کرد، گزارش گردید:
«در زمانی که سپهبد کیا بازداشت شده بود، ماشیننویس و سکرتری به نام پروانه درودیان در اختیار داشته، که حالیه برادر وی در ساختمان کیا و نزد کیا مشغول کار است و پروانه درودیان، سپهبد کیا را تهدید کرده که اسرارش را فاش خواهد ساخت و لذا سپهبد کیا ناچار او را به عقد خود درآورده و در حال حاضر پروانه درودیان با خرج کیا در فرانسه اقامت دارد و هر چند ماه، سپهبد برای دیدن او به فرانسه میرود.»271
در همین ایام بود که بدرفتاریهای او با همسرش، مریم کیا، که به نظر میرسد به دلیل گسترش و توسعه عیاشیهای اوست، آغاز گردید:
«طبق اطلاع، سپهبد کیا نیز قصد دارد که قریباً به مسافرت خارج از کشور برود و اخیراً نیز نامبرده با همسرش (مادر مهندس فریدون کیا) بدرفتاری شدیدی را شروع نموده، به طوری که فریدون قصد دارد زندگی جداگانهای برای مشارالیها ترتیب دهد.
سپهبد کیا ظرف چند ماهه اخیر با بانوئی نسبتاً زیبا روابط نزدیک برقرار ساخته و بعضی اوقات بانوی مزبور به ساختمان کیا مراجعه و با سپهبد ملاقاتهایی انجام میدهد.»272
که به نظر میرسد به علت همین مسئله، بین پدر و پسر اختلافاتی نیز بروز نمود:
«اخیراً بین مهندس کیا با پدرش سپهبد بازنشسته حاجعلی کیا اختلافاتی بروز کرده و مهندس کیا تصمیم دارد محل کار خود را از ساختمان کیا به خیابان ویلا منتقل و به طور مستقل مشغول کار شود.»273
از دیگر خصلتهای سپهبد کیا، علاقه فراوان به ثروتاندوزی است. این علاقه به میزانی است که در گزارش مورخه سال 1344ش درباره آن نوشتهاند:
«در موقع فوت پدر خویش، مبلغ زیادی از ثروت پدر خویش را به نفع خود ضبط نموده و چون حق برادران خویش را به نفع خود به ثبت رسانیده بود، اختلافاتی میان وی با برادران به وجود، که هنوز هم ادامه دارد.»274
اعتقادات مذهبی
دلیل وجودِ نام «حاجی» در ابتدای اسمِ سپهبد کیا، تولد وی در روز عید قربان بود و نه حضور در مراسم حج؛ که به رسم مألوف در آن دوران صورت گرفت. انتخاب نامِ «علی» نیز نشانگر روحیات مذهبی خانوادهی وی بود؛ کما اینکه در نامهای که در تاریخ 22/4/۵۳۳۱ش، یکی از همکلاسیهای وی در دانشکده افسری، که نامش مشخص نمیباشد، برای او نوشته، به تدین و نماز خواندن او اشاره نموده:
«چند روزی است که به مشهد آمده مشغول زیارت هستم. چون تیمسار خیلی متقی و با ایمان و علاقهمند به مقدسات مذهبی هستید، در موقع تشرف به حرم مطهر، قیافه پاک و جذابتان[را] با آن وضعی که در دانشکده مشغول نماز بودید، میبینم و نایبالزیاره میشوم.»
و همچنین رفتن به زیارت امام رضا علیهالسلام در ایام لیالی قدر ماه مبارک رمضان سال 1342ش نیز از این مقوله است.275
باوجود این زمینههای سنتیِ مذهبی، او که تربیت شده دوران رضاخان بود، نسبت به روحانیت و احکام و آدابِ اسلام سیاسی نه تنها توجهی نداشت که نگاهِ خصمانهاش نیز متوجه آن بود؛ که بخشی از این نگاه در فصل حاجعلی کیا و بهاییت، قید گردیدهاست.
نگاهِ او به اسلام، همان نگاهی است که در مکتب ناسیونالیستی پهلوی مورد ترویج قرار گرفت و حضور اسلام در ایران، به عنوانِ «حمله اعراب به ایران» مطرح گردید. وی در این مورد میگوید:
«ایرانِ ما نزدیک چهارده قرن است تقریباً، گرفتار حمله عرب شد... عربها آمدند ایران را گرفتند، با زور شمشیر... استعداد ایرانی طوری بود که در نهصد سالی که عرب تویِ سر ما میزد و ما مجبور بودیم که اصلاً تمام زبان و همه چیزمان را هم ول کنیم، برویم دنبال عربی و فلان و اینها، ایرانیها به قدری در این قسمت پیشرفت کرده بودند که تویش ابوعلی سینا آمد... بعد هم که ایران گرفتار مغول شد... مغولها واقعاً معناً به زبان فارسی و ادبیات فارسی خیلی خدمت کردند.»276
با شروعِ نهضت امام خمینی(ره) در جریان مخالفت با لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی، زمانی که در جلسه منزل وی از سخنرانی حجتالاسلام و المسلمین فلسفی (ره) درباره مخالفت با این لایحه سخن به میان آمد، ضمن توهین به ایشان گفت:«مسئول کلیه عقب ماندگی کشور ما، متوجه این آخوندها است »277
تربیت در دوران دینستیزی رضاخان از یک سو و حضور طولانیمدت در اروپا، خصوصاً دوران حضور در کشور سوئد، از وی انسانی با باورهای غربی ساخته بود که خود درباره آن میگفت:
«اگر من دارای صفات خوبی باشم، در نتیجه اقامت 12 ساله در آن کشور است که همه مردم کشور سوئد با خیانت و دروغ و دزدی مخالف میباشند.» 278
به همین دلیل، سرخوردگیهای دوران دینستیزی رضاخانی و مخالفت با حوزههای دینی و روحانیت را با بیانی به ظاهر منطقی مطرح میکرد و میگفت:
«علت اصلی عقبماندگی مردم ایران این است که از لحاظ مذهب و تربیت و اخلاق به شدت ضعیف و عقبمانده است و از لحاظ بیاعتقادی و بیایمانی مردم به مذهب، گناه اصلی به گردن پیشوایان مذهبی و روحانیون است که هم خودشان فاقد اعتقاد کامل به مذهب بوده و هستند و هم مسائل بدون منطق را به عنوان دستورات مذهبی بین مردم ایران تبلیغ کردهاند.»279