نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
دانستن و باز فریب خوردن!
سرویس سیاسی-
حشمتالله فلاحتپیشه، رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس در دیدار با آیتالله مکارم گفت:«کشور آمريکا که باني اصلي FATF است 50 درصد جرائم پولشويي جهان را انجام ميدهد!
عجیب است که موافقان پیوستن به کنوانسیون مبارزه با منابع مالی تروریسم خود می دانند که آمریکا و اروپا که بانیان اصلی کنوانسیونهایی نظیر مبارزه با پولشویی و مبارزه با منابع مالی تروریسم خود آشکارا هم حامی تروریسم هستند و هم آلوده مسائلی مانند پولشویی. حالا چرا میخواهند به زور این کنوانسیونها را به ما تحمیل کنند؟
آیا اروپا و آمریکایی که به تروریستهایی مانند منافقین و الاحوازیه دفتر و تشکیلات و امکانات داده نگران گسترش تروریسم است؟ پس باید هدف دیگری در تحمیل این کنوانسیونها باشد. سوال این است که این نمایندگان محترم چرا به آن اندیشه نمیکنند که آن هدف چیست؟ اگر آمریکا سردمدار پولشویی در جهان است و اروپا لانه تروریستها پس ادعای مبارزه با پولشویی و تامین مالی تروریسم چیست؟
در حال حاضر کارگروه FATF کجاست؟! چرا با تامین کنندگان مالی تروریستهای الاحوازیه برخورد نمیکند؟! چرا برخوردی با قاتلان 17 هزار شهید ایرانی که مورد حمایت فرانسه قرار دارد، انجام نمیدهد؟! آیا آمریکا، انگلیس و فرانسه خبر ندارند سرکردگان و اعضای این گروهکها در کدام خیابان از کدام شهرهای اروپا و آمریکا اقامت دارند؟! چرا FATF فقط برای مقابله با سپاه قدس و حزبالله لبنان و محور مقاومت که کمر گروهک تکفیری تروریستی داعش را شکسته، ساخته شده است؟!
در حال حاضر سرکردههای گروهکهای تروریستی ضدایرانی از جمله گروهک الاحوازیه تحت حمایت برخی دولتهای اروپایی (گردانندگان FATF) قرار داشته و به راحتی در این کشورها کنفرانس خبری و میتینگ برگزار میکنند و در مصاحبه با شبکههای تلویزیونی ضدایرانی مستقر در اروپا نحوه ترور مردم ایران را شرح میدهند!
مارشال بیلینگسلیا دستیار معاون وزارت خزانهداری آمریکا (اتاق جنگ اقتصادی آمریکا علیه ایران)، تیرماه سال جاری رئیسFATF شد. وی همزمان پیگیر تحریمهای ضدایرانی است.
بیلینگسلیا در هفتههای گذشته گفته بود: «با اسرائیل علیه ایران همکاری نزدیک داریم». حال به نظر شما، FATF حامیان غربی تروریستهایی مثل الاحوازیه و منافقین را تحت فشار میگذارد؟!
بر همین اساس FATF در خدمت وزارت خزانهداری آمریکا در جهت تسهیل اجرای تحریمهای آمریکاست. به عبارت دیگر آمریکا برای دقیقتر شدن تحریمها نیاز بسیار زیادی به اجرای استانداردهای FATF در ایران دارد و اتاق جنگ اقتصادی این کشور (در وزارت خزانهداری) ازFATF به عنوان یک بازوی قدرتمند در این راستا استفاده میکند.
نسخه مدیریت «همین که هست» برای دردهای یک پیرمرد
تقریبا تمام روزنامهها دیروز به موضوع برخورد وزیر بهداشت با پیرمردی که از او تقاضایی داشت پرداخته بودند و این شکل برخورد را که متاسفانه از وزیر مذکور پیش از این نیز دیده شده مناسب مسئولان کشور ندانستند و برخی از عدم عذرخواهی وزیر بهداشت نیز گلایه کردند به نظر میرسد مناسبتر باشد که به بسترهایی که نتیجهاش تفرعن و تکبر میشود پرداخته شود.
روزنامه شرق در گزارشی به نحوه برخورد ناشایست وزیر بهداشت با مردم پرداخته و نوشت: ویدئو پیرمردی را نشان میداد که در بین جمعی که دور وزیر را گرفتهاند از هزینه بالای فیزیوتراپی همسرش گلایه میکند. پاسخهای وزیر اما مأیوسکننده بود؛ پاسخهایی که نهتنها در آنها نشانی از حل مشکل وجود نداشت، بلکه موجب تمسخر پیرمرد هم شد. نامش «عباس پهلوان» است، 72 ساله و نانوای بازنشسته که حالا در شهر کوچک بجستان کشاورزی میکند.
برخورد متکبرانه با مردم
در ادامه این گزارش آمده است : «این اولینبار نیست که برخوردهای عجیب وزیر بهداشت مورد انتقاد قرار میگیرد؛ او اواخر سال 95 نیز در جریان سفر به شهرستان بدره از توابع استان ایلام پس از اینکه با انتقادات فرماندار این شهرستان مواجه شد، در واکنش عجیبی به او گفت «اگه گذاشتم یک روز اینجا بمونی بیشعور» اقدامی که واکنشهاي شدیدی را به دنبال داشت...چند ماه پس از آن نیز در خرداد ماه سال 96 وزیر بهداشت در حاشیه جلسه هیئت دولت در پاسخ به سؤالات خبرنگار روزنامه قدس... گفت: «... شما مگر مزدورید؟ هر چرتی را که به شما میدهند نباید بپرسید، آدم از گرسنگی بمیرد بهتر از این است که برای این روزنامه کار کند». توهینی که با انتقاد جمعی از روزنامهنگاران روبهرو شد؛ آنها در نامهای خواستار عذرخواهی وزیر بهداشت شدند اما او هرگز از این رفتار خود عذرخواهی نکرد.»
شرق در ادامه از مسئولین خواسته است که آداب گفت و گو با مردم را یاد بگیرند و مودب باشند. روی سخن این جا است که نحوه برخورد زننده با مردم و منتقدان در دولت یازدهم و دوازدهم از راس به بدنه تسری پیدا کرده است، در سالهای گذشته که رئیس جمهور بارها منتقدین را با الفاظی چون بروید به جهنم، بزدل و... نواخته بود روزنامههای زنجیرهای خوش به حالشان شده و از این نحوه برخورد اظهار رضایت کرده بودند ولی امروز نتایج این نوع برخوردها دیگر بر همگان عیان و تلخی آن غیر قابل انکار گشته است.
نقل است که عارفی را گفتند که پادشاه تو را خواسته تا با تو سخن بگوید. عارف به دربار رفت و پس از آنکه پادشاه از او خواست که بنشیند او بر زمین نشست. دلیلش را جویا شدند گفت همان چند دقیقه نشستن بر کرسی مرصع و جواهرنشان دربار غرور و تکبرم را فربه خواهد کرد. شاید نتیجه سوار شدن بر خودرویی میلیاردی همین باشد.
اتکا به بازوی خویش یا نگاه به دست دیگران!
وزیر راه دولت اصلاحات در مصاحبه با روزنامه آفتاب یزد گفت: «ایران نمیتواند مانند کره شمالی درِ کشور را به روی جهان ببندد و سپس شاهد حل مشکلات معیشتی، رفاهی، اشتغال و سیاست داخلی و خارجی باشد. به همین دلیل باید درِ کشور را به روی جهان گشود. باید با جهان وارد تعامل شد... کره جنوبی در سه چهار دهه گذشته وضعیتی بدتر از ایران داشت؛ اما امروز بازار کشتی، بازار خودرو، بازار موبایل و بازار کامپیوتر را در سطح جهان در اختیار دارد».
جریان غربگرا در کشور بارها با طرح دوگانه «کره جنوبی-کره شمالی» مدعی شده است که کشورهایی مثل کره جنوبی پس از نزدیک شدن به آمریکا پیشرفته و صنعتی شدند و ما نیز باید همین مسیر را طی کنیم.
در پاسخ به این ادعای مضحک باید گفت که صِرف نزدیک شدن یا دور شدن از یک کشور، هیچ کشوری را نه پیشرفته کرده نه عقب مانده. کشورهای زیادی را میتوان نام برد که از نزدیک شدن به آمریکا هم فراتر رفته و تبدیل به نوکر آن شدهاند اما رهبرانشان به دست همین آمریکا کشته شده، و هیچ نشانهای از یک کشور صنعتی و پیشرفته هم ندارد.
کشورها با تلاش و زحمت است که به جایی میرسند. کشورهایی همچون کره جنوبی امروز نان زحمات خود را میخورند. اتفاقا این کشور در آن حوزههایی که به آمریکا نزدیک شده، عقب افتاده و در آن حوزههایی که روی پای خود ایستاده و زحمت کشیده، پیشرفته است. کره جنوبی در حوزه سیاست و اقتدار نظامی، کشوری عقب افتاده است. برای مثال ژاپن ارتش به معنای مصطلح در سایر کشورها ندارد و نظامیان این کشور اجازه مشارکت در عملیاتهای برونمرزی را ندارند. قانون اساسی این کشور را هم آمریکاییها نوشته و تحمیل کردهاند. ژاپن فقط در حوزه اقتصاد و صنعت سرآمد است و آن را هم از صدقه سر زحمات خودشان است.
برخلاف ادعای اصلاحطلبان، درهای کشور هیچگاه به روی جهان بسته نبوده است. مشکل مدعیان اصلاحات، گشودن درهای کشور به روی جهان نیست، بلکه مشکل این جماعت بیاعتمادی ملت ایران به آمریکا است.
طیف مدعی اصلاحات بدون توجه به تجربه پرهزینه برجام میگوید که باید همچنان به آمریکا و متحدان اروپاییاش امتیاز بدهیم و هیچ انتظاری درخصوص امتیازگیری نداشته باشیم. راستی چرا این طیف به جای تاکید بر پیشرفت به مدد بازو و همت خویش به صورت دائم نسخهای را برای کشور میپیچند که نتیجه آن در بهترین حالت از ما مصرفکنندهای صرف خواهد ساخت؟ مصرفکننده که نگاهش دائم به دست دیگران است. آنچه این جماعت میگویند آن است که مطیع و سرافکنده زورگویان دنیا باشیم و قدمی در مسیر رسیدن به قلههای فناوری و تکنولوژی خلاف میل آنها برنداریم. دلیل این گفته هم آن است که هم اکنون نیز ما با جهانیان مراودات تجاری داریم و آمار گمرک بیانگر این است. اگر دری بسته شده از آن سو بسته شده و دلیل آنها نیز برای بستن در مثلا پیشرفت ایران در صنایع مهمی مانند صنعت هستهای است.
متاسفانه در حال حاضر دولت روحانی به وزارت خارجه خلاصه شده و وزارت خارجه نیز به برجام خلاصه شده است. به همین علت ظرفیتهای عظیم داخلی مورد غفلت قرار گرفته و همین امر خسارات زیادی به کشور وارد کرده است.