مدیرانی که در دولت آیه یأس میخوانند به درد مدیریت نمیخورند(خبر ویژه)
یک روزنامه حامی دولت نوشت بانک مرکزی و وزارت اقتصاد منفعل عمل میکنند و در 6 ماه گذشته هیچ تدبیری برای دور زدن تحریمها اتخاذ و اجرا نشده است.
روزنامه هفت صبح در یادداشتی خاطرنشان کرد:
برای مدیریت ارز باید یک قرارگاه مرکزی با عالیترین سطوح اختیار اجرایی و عملیاتی شکل بگیرد که تیمی از بهترین متخصصین اقتصادی، ارزی، تجارت خارجی، امنیتی و روابطعمومی در آن عضو باشند. بوروکراسی تنبل و فرسوده که بروندادی جز دادن بخشنامههای متناقض ندارند، خیلی زود باید از این دایره حذف شود. این بروکراسی بخشی از مشکل است، نه راهحل.
اینکه هیچ یک از سیاستهای ارزی دولت در شش ماه گذشته نتوانسته باعث ثبات در بازارها شود بیش از آنکه ناشی از فشار تحریم باشد. پیامد استراتژیهای اشتباه و تحلیلهای اشتباهتر از دلایل، عوامل و پیشرانهای وضع موجود است که از همین بوروکراسی به دست آمده. اشتباه بنیادی آنجاست که وقتی از این بانک مرکزی و وزارت اقتصادی میخواهیم، امنیت ریالی را به اقتصاد بازگردانند آنها کاملا ضد امنیت رفتار میکنند و باعث تشدید وضع موجود میشوند کما اینکه تا الان هم شدهاند. هیچ تردیدی وجود ندارد که در شش ماه گذشته کوچکترین اقدام اثربخشی برای دور زدن تحریمها از سوی دولت و مدیریت ارزی کشور صورت نگرفته است که اگر صورت گرفته بود، وضعیت بازار ارز نباید به چنین شرایطی میرسید که اکنون رسیده است. آنچه انجام شد بیشتر اقداماتی صوری، کم اثر و پراشتباه بود که هزینههایش بیشتر از فایدهاش بوده است. راهاندازی پر هزینه و کم فایده بازار ثانویه ارز با دستورالعملهای به شدت اشتباه و راهکارهای اشتباهتر، تنها بخش کوچکی از اشتباهات مهلک بوروکراسی کم بازده و پر ادعای کنونی است.
البته لیست کردن خطاهای دولت در شش ماه گذشته در مدیریت بازار ارز دردی را دوا نمیکند. آنچه مهم است رسیدن به درکی تازه از مسئلهای کهنه است. مدیریت اجرایی نیازمند فهمی عمیقتر، راهبردیتر، موثرتر، کارآمدتر، اجراییتر و پرتحرکتر از مقوله تحریم و چگونگی مواجهه با آن است. درک مدیران از تحریم درکی «پیش بحرانی» است. با این درک فانتزی نمیتوان مسئله به شدت پیچیده برخورد با شدیدترین تحریمهای تاریخ را سپری کرد. باید دور زدن تحریمها به استراتژی اصلی همه نهادهای دولتی، شبهدولتی و خصوصی تبدیل شود. به معنای دیگر باید تبدیل به یک مطالبه جدی ملی شود.
دور زدن تحریمها باید به عیار اصلی ارزیابی مدیریت در کشور تبدیل شود. مدیری که نمیتواند تحریمها را دور بزند، یا برنامهای برای آن ندارد، یا میگوید «همینه که هست! رای دادید، باید تحمل کنید» باید تا دیر نشده راه خانه را نشانش داد و برایش آرزوی عاقبت بهخیری کرد. این جنگ «مرد خوندار» میخواهد نه سایهنشینان عافیتطلبی که جز نقزدن و آیه یاس خواندن کار دیگری از آنها ساخته نیست. در این شرایطی که امید کمیاب و کیمیاست این مدیران نا امید بخشی از مسئلهاند. مسائل را حل کنیم!