هشدارهای سرنوشتساز خط امام ( قسمت اول )
مردم و مسئولین
ابراهیم حاجیمحمدزاده
«... این ملت که این طور است وضعش، بچه و زن و بزرگ و کوچک و پیر و جوانش در صحنه هستند و میخواهند دخالت در امور بکنند. حق هم همین است، باید دخالت در امور بکنند، اگر دیدند من کج میروم، به من بگویند کج نرو. اگر دیدند یک کسی، دولت کج میخواهد برود، به او بگویند کج نرو...»
و در همین راستا به مردم یادآور میشوند.
«... البته یک ملتی که میخواهد در مقابل همه قدرتها بایستد، نمیخواهد سازش کند با بلوک غرب و نمیخواهد سازش کند با بلوک شرق و «لاشرقیه و لاغربیه» میخواهد باقی بماند، میخواهد صراط مستقیم انسانیت و اسلامیت را پیش بگیرد باید مهیا بشود از برای اینکه همه پیشامدهایی که پیش آمده است و پیش خواهد آمد. ما نباید گمان بکنیم که پیشامدها تمام شده. ما دست ابرقدرتها را از مخازن خودمان و تسلطشان را از کشور خودمان کوتاه کردهایم و آنها ساکت نمینشینند. و ما باید توجه داشته باشیم با کمال قدرت، اتکال به یک قدرت نامتناهی- و آن قدرت الهی است داشته باشیم. وقتی که ما پشتوانهمان قدرت الهی است و پشتوانهمان اسلام است و مقصدمان حق است، برای چی در این مصائب سست بشویم وقتی که ما راه خودمان را یافتهایم ملت راه خودش را یافته است و آن راه را دارد با کمال جدیت و قدرت تعقیب میکند. البته راه حق دشواریها دارد، راه حق ناگواریها دارد، لکن آن که اهل حق است و راه حق را میخواهد برود، آن نباید هیچ تصور این را بکند که کوچکترین سستی را به خودش راه بدهد و با کمال قدرت به پیش برود.
... وقتی که اسلام امروز در دست ما امانت است، امانتی که از دست رسولالله ما اخذ کردیم و لازم است که او را حفظ کنیم و به این امانت خیانت نکنیم، وقتی که ما همچو امانتداری هستیم، تکلیف همه ماست که ادا کنیم این امانت را و سالم و قوی به نسلهای دیگر تحویل دهیم. ما برای چی نگرانی داشته باشیم، مایی که به تکلیف داریم عمل میکنیم؟ نگرانی آن باید داشته باشد که برخلاف مسیر حق است. آن باید نگرانی داشته باشد که چنانچه کشته بشود، به عقیده خودش این است که نابود شده است و به عقیده ما این است که به جهنم رفته است...
... ماها تابع و پیرو آن مردانی هستیم که برحسب روایات به حسب تاریخ، هرچه روز عاشورا سیدالشهدا- سلامالله علیه- به شهادت نزدیکتر میشد، افروختهتر میشد، جوانان او مسابقه میکردند برای اینکه شهید بشوند همه هم میدانستند که بعد از چند ساعت دیگر شهیدند، مسابقه میکردند آنها، برای اینکه آنها فهمیدند کجا میروند، آنها میفهمند برای چه آمدهاند آگاه بودند که ما آمدهایم ادای وظیفه خدایی را بکنیم، آمدیم اسلام را حفظ کنیم. اسلام از همه چیز عزیزتر است. پیغمبر اسلام و تمام ذریه او و تمام پیروان او، اینها همه دنبال این بودند که اسلام را نگهش دارند. اسلام امانت خداست، امانتی است از جانب خدا...
ما که ادعا داریم پیرو هستیم، ما که ادعا داریم که دنبالهرو اولیا و انبیا هستیم ما هم باید اینطور باشیم. با لفظ که نمیشود باید با قدرت پیش برویم و با قدرت با دشمن مقابله کنیم. دشمن ضعیف است، دشمن ضعیف شد. کارهایی که دیگر اشخاصی که نمیتوانند در صحنه وارد بشوند، انجام میدهند. ضعیف شدند اینها، ملت ایران قوی باشد و قوی هست. مصمم باشد و مصمم هست و به پیش برود و به پیش میرود و این اسلام را به همه عالم عرضه میکند و افتخار برای ملت ایران است که از اینجا شروع به این مسئله میشود. از ایران این ندای الهی و این ندای پیغمبر اکرم به همه جا خواهد رفت و ما مصممیم و ما همه فدای اسلام باید بشویم. عمده این است که ما حالا چه بکنیم؟ تکلیف چی هست؟...»
حضرت امام(ره) در پاسخ به سوال فوق به تمام مردم و در راس آنان به روحانیت متعهد با عبرت گرفتن از گذشته هشدار میدهند:
«... اینها میخواستند از ما و شما و از روحانیون یک موجود بیخاصیتی درست کنند که هیچ رنگ و بویی نداشته باشد و هیچ کاری نداشته باشد به اینکه به این ملت چه میگذرد، به این مخازن ملت چه میگذرد، حکومت چه میکند، این قلدرها چه میکنند با ملت، این خانها چه میکنند با ملت، یک اشخاص بیرنگ و بویی میخواستند که خیلی هم به آنها احترام میکردند: شما بنشینید سرجاهاتان و مسئلهتان را بگویید ما احترامتان هم میکنیم، سلام بلند و بالایی هم به شما میدهیم. اما اگر یک قدم آن طرف بگذارید، نه دیگر اینجا حد شما نیست، حد شما تا آنجایی است که مسئله بگویید و بیایید مسجد و خیلی هم که چی بشود، یک مجلس فاتحهای بشود، بروید مجلس فاتحه بنشینید. به ما تحمیل کردند این را و ما باید از زیر بار تحمیل بیرون برویم. روحانیون باید در صحنه باشند. باید همه این حرفهای نامربوطی که زده بودند و شما را میخواستند از دخالت در امور جامعه کنار بگذارند، همه آنها را پشت سر بگذارید و گذاشتهاید پشت سر، علمای اعلام نباید بروند کنار بنشینند تا مقدرات آنها در آمریکا تدوین بشود و یا در شوروی تدوین بشود...» (1)
_____________
(1) صحیفه امام ج 15 «برگزیده سخنان امام در رابطه با مردم و مسئولین از ص 6 الی 21- 1360/4/10» سه روز پس از شهادت شهید بهشتی و شهادت 72 تن.