با تشکیل کمیته امداد یهود رخ داد
کمک آمریکاییها به یهودیان در اوج قحطی
امدادرسانی آمریکاییها به یهودیان
در 7 می 1918، آلبرت لوكاس58، دبیر كمیته مشترك توزیع كمكهای آمریکاییها برای صدمهدیدگان یهودی جنگ59، برای وزارت خارجه نامهای نوشته و در آن از دو تلگرام دریافت شده از ایران نقل میکند. در تلگرام نخست از تهران آمده است:
از پنجاه هزار یهودی مستمند ایرانی، پانزده هزار نفر گرسنهاند، لطفاً كمك كنید.
و در دیگری از همدان آمده است:
قحطی وحشتناك. به جامعه ما رحم كنید. لطفاً به دههزار اسرائیلی بینان كمك كنید.
لوكاس درباره وضعیت یهودیان ایران از وزارت خارجه استعلام كرده بود.60 كالدول در واكنش به دستور وزارت خارجه در 10 می، در 13 می پاسخ میدهد:
شمار یهودیان نیازمند در ایران را سی تا چهل هزار نفر میتوان برآورد كرد كه احتمالاً بیست و پنج درصد آنها گرسنه هستند و نیاز مبرم به کمک دارند.61
كالدول در گزارشی با تاریخ 18 ژوئن 1918 و با عنوان «كمك آمریكاییها برای یهودیان ایران» به توزیع 15000 دلار ارسال شده از سوی یهودیان آمریكا برای كمك به یهودیان ایران اشاره میكند:
افتخار دارم تأکید کنم، تلگرام شماره 60 وزارتخانه را با تاریخ 29 می درباره یک کمیته امداد یهود دریافت کردهام که پانزده هزار دلار اختصاص داده و به اینجانب برای هزینه این مبلغ اختیار داده است. در این رابطه مبلغ پانزده هزار دلار یادشده به بانک شاهی ایران به نرخ شش و یک هشتم قران برای هر دلار، به طور تلگرافی فروخته شده است و هزینه تماس از آن كسر شده است. به این ترتیب رقم دقیق معادل این پانزده هزار دلار به قران نود و یك هزار و چهارصد و هفتاد و پنج قران است كه در برگه حواله پیوست كه از بانك مذكور اخذ شده، مشهود است.
سپس كالدول به نحوه استفاده از این مبلغ میپردازد:
در اجرای دستور تلگرافی یادشده، كمیتهای پانزده نفره از یهودیان برجسته تهران تشكیل شد و كمیته امداد یهود سازمان یافت و این جانب مسئول آن شدم. در 5 ژوئن كار تبدیل پانزده هزار دلار یاد شده طبق رسید پیوست، انجام گرفت و به خداداد تحویل داده شد که یک صرّاف تهرانی است و طبق مقررات از سوی کمیته یادشده به عنوان خزانهدار انتخاب شده است. از این پول، مبلغ سی هزار قران در تهران هزینه شده و بقیه به نقاط نیازمندتر ایران ارسال گردیده است. از محل این سی هزار قران به حدود ششصد خانواده نیازمند در تهران كمك شده است.62
در گزارشی با تاریخ 7 سپتامبر 1918، كالدول از انتقال 10000 دلار دیگر گزارش میكند:
مفتخراً به اطلاع میرساند تلگرام شماره 74 با تاریخ 10 اوت 1918 دریافت شد. این تلگرام خبر از كمیته مشترك توزیع فیلادلفیا (كه میدانم نام دیگرش كمیته امداد یهودیان آمریكا است) میدهد. این كمیته 10000 دلار در اختیار وزارت [خارجه] قرار داده است تا به یهودیان نیازمند ایران با امضاء و مسئولیت این جانب كمك شود. این اقدام در آینده نزدیك صورت خواهد گرفت.
كالدول درباره مصرف 15000 دلار نخست میافزاید:
معتقدم که این پول، خردمندانه و اقتصادی هزینه شده است و مقدار بسیار زیادی از آن صرف بهبود شرایط بسیار ناگوار و بهار گذشته شده است. کمیته امداد محلی یهودیان تهران که اینجانب، ریاست افتخاری آن را بر عهده دارم، مایل است مراتب سپاس صادقانه خود را ابراز و قدردانی خود را از اعانهدهندگان اظهار دارد.63
در گزارشی با تاریخ 25 نوامبر 1918، كالدول نحوه تبدیل و استفاده از این مبلغ را توضیح میدهد:
مایلم تلگرام شماره 29 خود را به تاریخ 31 اکتبر تأیید کنم که به وزارتخانه اطلاع میدهد مبلغ دههزار دلار فوقالذکر به حبیبالله اصفهانی فروخته شده است و به تقاضای وی وزارتخانه عین مبلغ را به حساب او در نشنال سیتی بنک نیویورک64 واریز نموده است... از این مبلغ، پنج هزارو ششصد و پنجاه تومان به کمیته محلی واگذار شد. این کمیته از یهودیان برجسته تهران تشکیل شده است و هم اکنون مشغول توزیع این مبلغ است، همانطور که پانزدههزار دلار اهدایی از سوی همین کمیته مشترک توزیع را در بهار گذشته توزیع کردند.
کالدول در پایان مینویسد:
یهودیان تهران مایلند مراتب بیشترین سپاس خود را به وزارت خارجه و نیز فرستندگان این وجوه به پاس لطف بزرگشان، ابراز دارند. بنده شخصاً میافزایم كه این وجوه به خوبی توزیع شده و مقدار قابلتوجهی كالا را تأمین كرده است.65
بالاخره در دسامبر 1919، كمیته توزیع مشترك مبلغ نهایی ده هزار دلار را در اختیار وزارت خارجه قرار میدهد تا به ایران انتقال یافته و برای كمك به یهودیان مستمند مورد استفاده قرار گیرد. كالدول اینگونه گزارش میكند:
در رابطه با این توصیهها، این مبلغ امروز با نرخ برابری 5 قران به ازای هر دلار به اینجا انتقال یافته است و امروز به وزارتخانه تلگراف کردم که این مبلغ را به شرکت گارانتی تراست66 در نیویورك به حساب یگانگان واریز کنند. خریدار، یگانگان، یک شرکت پارسی67 در اینجاست و با فروش خصوصی به آنها، من توانستهام دو هزار دلار بیش از مبلغی که بانک شاهی در اینجا پرداخت میکرد، دریافت کنم. به پیوست نسخهای از رسید دریافتشده از کمیته محلی توزیع یهودیان تهران که این وجه برای توزیع در میان فقرا به آن واگذار شده، آمده است.68
تنگنای مالی
پس از آغاز جنگ اوضاع مالی دولت ایران به سرعت رو به وخامت گذاشت. كالدول در گزارشی با تاریخ 7 اكتبر 1914، از تأثیر جنگ بر منابع مالی دولت مینویسد:
ایران از نظر مالی در وضعیت بدی است. جنگ اروپا تمام درآمدهای حاصل از عوارض صادرات و واردات را متوقف ساخته و میگویند دولت ورشکست شده است. به هر حال به زودی مجلسی که در آستانه تشکیل است راهی برای این مسئله خواهد
یافت.69
مجلس در 5 دسامبر 1914 تشکیل شد، ولی کاری از دستش برنمیآمد. همان طور که در فصل دو اشاره شد، در 1 فوریه 1915 روسها تبریز و انگلیسیها اهواز را اشغال کردند. دولت ایران که میخواست حاکمیت خود را بر آذربایجان به رخ بکشد، قصد داشت ولیعهد را طبق رسم و سنت آن زمان به عنوان والی آذربایجان به تبریز اعزام دارد. دولت نتوانست هزینههای لازم برای اعزام ولیعهد را تأمین کند. کالدول در گزارشی با تاریخ 7 آوریل 1915 به نقل از روزنامه ارشاد 7 فوریه 1915 مینویسد:
مردم اصفهان حاضرند یک سوم درآمد سال آینده را برای اعزام ولیعهد به عنوان حاکم آذربایجان به دولت بدهند، اما حاضر نیستند این وجه را به مسئولین بلژیکی خزانهداری بدهند.
کالدول در همان گزارش به مقالهای در روزنامه کریسچن ساینس مانیتور70 به تاریخ 2 مارس 1915 اشاره دارد. این روزنامه به نقل از یک منبع ناشناس در لندن مینویسد:
البته ریشه مشکلات در ایران مسئله بزرگ مالی است... تا جایی که به دولت مربوط است، قضیه فقط جمعآوری مالیاتها نیست، بلکه مشکل بزرگتر هزینه کردن آن بعد از جمعآوری به صورت عادلانه است.
کالدول در توضیح این مقاله مینویسد: «باید بیفزایم که درباره بیغرضی و درستی این اظهارات به طور کلی باید تردید کرد.»71 مشکلات مالی دولت با آغاز جنگ بدتر نیز شد، زیرا بسیاری دیگر پول کاغذی قبول نمیکردند. کالدول در گزارشی با تاریخ 19 می 1915، درست دو روز بعد از قتل کنسول روسیه در اصفهان، نگاهی میاندازد به اوضاع اقتصادی و این که چرا پول کاغذی را دیگر در بازار نمیپذیرند و نقره بسیار کمیاب شده است:
با این که مجلس قانون مورد نظر بانک انگلیس را تصویب کرده است که در آن نپذیرفتن پرداختها به صورت اوراق بانکی جرم است و درباره ارزش کامل این اوراق مذاکره نمیتوان کرد، طلا پیدا نمیشود، نقره هم بسیار کمیاب است.
به همین خاطر حتی برای سفارتخانهها هم پرداخت هزینههایشان مشکل است.72
پیشنهاد فروش یا به وثیقه گذاشتن جواهرات
دولت ایران محروم از درآمد، حتی به این فکر افتاد که جواهرات سلطنتی را بفروشد: «دولت ایران دارای مجموعه بزرگی از سنگهای با ارزش، بیش از همه مروارید و البته الماس، یاقوت، یاقوت کبود و زمرد است که ارزش آنها بالغ بر 30000000 دلار تخمین زده میشود.
ایرانیها امیدوارند که این جواهرات را در ایالات متحده به فروش برسانند. سخن از مالیات بر درآمد و نیز مالیات جنگی بر بسیاری از كالاها نیز هست.»73 اما دولت ایران این موضوع را به خاطر «توافق استمهال» با روسیه و بریتانیا در ژانویه 1915 که در ادامه به آن خواهیم پرداخت، بلافاصله دنبال نکرد. تا پاییز 1915 روشن شده بود که «استمهال» و تقاضای همراه آن برای یک «کمیسیون مالی»، بعید است دولت ایران را نجات دهد و با آغاز یورشهای پیاپی روسها، دولت ایران بار دیگر به فکر استفاده از جواهرات سلطنتی برای فرار از وضعیت بد مالی و تسلط روسیه و انگلیس افتاد.
در 10 سپتامبر 1915، در آستانه نخستین مرحله از ورود قوای روسیه به انزلی، کالدول در تلگرامی چنین مینویسد:
محرمانه. دولت ایران امید دارد فوراً وامی به مبلغ ده تا بیست میلیون دلار به دست آورد. گفته میشود شماری از قدرتهای اروپایی درگیر جنگ تمایل خود را برای اعطای وام اعلام داشتهاند. لکن دولت ایران ترجیح میدهد که این پول را از ایالات متحده آمریکا تهیه کند. دولت ایران دارای جواهراتی چون مروارید، الماس، زمرد و غیره است. صورت اخیر نشان میدهد که ارزش اقلام مشابه آنها سیوپنج میلیون است. ایران مایل است این جواهرات را به عنوان وثیقه بگذارد و یا در صورت لزوم بفروشد. موضوع، شایسته توجه جدی است و باید بیسر و صدا و محرمانه پیگیری شود. دولت ایران میخواهد وزارت خارجه ضمن تلگرافی اعلام دارد آیا امکان پرداخت وام اعم از دولتی یا خصوصی وجود دارد.74
در 7 می 1918، آلبرت لوكاس58، دبیر كمیته مشترك توزیع كمكهای آمریکاییها برای صدمهدیدگان یهودی جنگ59، برای وزارت خارجه نامهای نوشته و در آن از دو تلگرام دریافت شده از ایران نقل میکند. در تلگرام نخست از تهران آمده است:
از پنجاه هزار یهودی مستمند ایرانی، پانزده هزار نفر گرسنهاند، لطفاً كمك كنید.
و در دیگری از همدان آمده است:
قحطی وحشتناك. به جامعه ما رحم كنید. لطفاً به دههزار اسرائیلی بینان كمك كنید.
لوكاس درباره وضعیت یهودیان ایران از وزارت خارجه استعلام كرده بود.60 كالدول در واكنش به دستور وزارت خارجه در 10 می، در 13 می پاسخ میدهد:
شمار یهودیان نیازمند در ایران را سی تا چهل هزار نفر میتوان برآورد كرد كه احتمالاً بیست و پنج درصد آنها گرسنه هستند و نیاز مبرم به کمک دارند.61
كالدول در گزارشی با تاریخ 18 ژوئن 1918 و با عنوان «كمك آمریكاییها برای یهودیان ایران» به توزیع 15000 دلار ارسال شده از سوی یهودیان آمریكا برای كمك به یهودیان ایران اشاره میكند:
افتخار دارم تأکید کنم، تلگرام شماره 60 وزارتخانه را با تاریخ 29 می درباره یک کمیته امداد یهود دریافت کردهام که پانزده هزار دلار اختصاص داده و به اینجانب برای هزینه این مبلغ اختیار داده است. در این رابطه مبلغ پانزده هزار دلار یادشده به بانک شاهی ایران به نرخ شش و یک هشتم قران برای هر دلار، به طور تلگرافی فروخته شده است و هزینه تماس از آن كسر شده است. به این ترتیب رقم دقیق معادل این پانزده هزار دلار به قران نود و یك هزار و چهارصد و هفتاد و پنج قران است كه در برگه حواله پیوست كه از بانك مذكور اخذ شده، مشهود است.
سپس كالدول به نحوه استفاده از این مبلغ میپردازد:
در اجرای دستور تلگرافی یادشده، كمیتهای پانزده نفره از یهودیان برجسته تهران تشكیل شد و كمیته امداد یهود سازمان یافت و این جانب مسئول آن شدم. در 5 ژوئن كار تبدیل پانزده هزار دلار یاد شده طبق رسید پیوست، انجام گرفت و به خداداد تحویل داده شد که یک صرّاف تهرانی است و طبق مقررات از سوی کمیته یادشده به عنوان خزانهدار انتخاب شده است. از این پول، مبلغ سی هزار قران در تهران هزینه شده و بقیه به نقاط نیازمندتر ایران ارسال گردیده است. از محل این سی هزار قران به حدود ششصد خانواده نیازمند در تهران كمك شده است.62
در گزارشی با تاریخ 7 سپتامبر 1918، كالدول از انتقال 10000 دلار دیگر گزارش میكند:
مفتخراً به اطلاع میرساند تلگرام شماره 74 با تاریخ 10 اوت 1918 دریافت شد. این تلگرام خبر از كمیته مشترك توزیع فیلادلفیا (كه میدانم نام دیگرش كمیته امداد یهودیان آمریكا است) میدهد. این كمیته 10000 دلار در اختیار وزارت [خارجه] قرار داده است تا به یهودیان نیازمند ایران با امضاء و مسئولیت این جانب كمك شود. این اقدام در آینده نزدیك صورت خواهد گرفت.
كالدول درباره مصرف 15000 دلار نخست میافزاید:
معتقدم که این پول، خردمندانه و اقتصادی هزینه شده است و مقدار بسیار زیادی از آن صرف بهبود شرایط بسیار ناگوار و بهار گذشته شده است. کمیته امداد محلی یهودیان تهران که اینجانب، ریاست افتخاری آن را بر عهده دارم، مایل است مراتب سپاس صادقانه خود را ابراز و قدردانی خود را از اعانهدهندگان اظهار دارد.63
در گزارشی با تاریخ 25 نوامبر 1918، كالدول نحوه تبدیل و استفاده از این مبلغ را توضیح میدهد:
مایلم تلگرام شماره 29 خود را به تاریخ 31 اکتبر تأیید کنم که به وزارتخانه اطلاع میدهد مبلغ دههزار دلار فوقالذکر به حبیبالله اصفهانی فروخته شده است و به تقاضای وی وزارتخانه عین مبلغ را به حساب او در نشنال سیتی بنک نیویورک64 واریز نموده است... از این مبلغ، پنج هزارو ششصد و پنجاه تومان به کمیته محلی واگذار شد. این کمیته از یهودیان برجسته تهران تشکیل شده است و هم اکنون مشغول توزیع این مبلغ است، همانطور که پانزدههزار دلار اهدایی از سوی همین کمیته مشترک توزیع را در بهار گذشته توزیع کردند.
کالدول در پایان مینویسد:
یهودیان تهران مایلند مراتب بیشترین سپاس خود را به وزارت خارجه و نیز فرستندگان این وجوه به پاس لطف بزرگشان، ابراز دارند. بنده شخصاً میافزایم كه این وجوه به خوبی توزیع شده و مقدار قابلتوجهی كالا را تأمین كرده است.65
بالاخره در دسامبر 1919، كمیته توزیع مشترك مبلغ نهایی ده هزار دلار را در اختیار وزارت خارجه قرار میدهد تا به ایران انتقال یافته و برای كمك به یهودیان مستمند مورد استفاده قرار گیرد. كالدول اینگونه گزارش میكند:
در رابطه با این توصیهها، این مبلغ امروز با نرخ برابری 5 قران به ازای هر دلار به اینجا انتقال یافته است و امروز به وزارتخانه تلگراف کردم که این مبلغ را به شرکت گارانتی تراست66 در نیویورك به حساب یگانگان واریز کنند. خریدار، یگانگان، یک شرکت پارسی67 در اینجاست و با فروش خصوصی به آنها، من توانستهام دو هزار دلار بیش از مبلغی که بانک شاهی در اینجا پرداخت میکرد، دریافت کنم. به پیوست نسخهای از رسید دریافتشده از کمیته محلی توزیع یهودیان تهران که این وجه برای توزیع در میان فقرا به آن واگذار شده، آمده است.68
تنگنای مالی
پس از آغاز جنگ اوضاع مالی دولت ایران به سرعت رو به وخامت گذاشت. كالدول در گزارشی با تاریخ 7 اكتبر 1914، از تأثیر جنگ بر منابع مالی دولت مینویسد:
ایران از نظر مالی در وضعیت بدی است. جنگ اروپا تمام درآمدهای حاصل از عوارض صادرات و واردات را متوقف ساخته و میگویند دولت ورشکست شده است. به هر حال به زودی مجلسی که در آستانه تشکیل است راهی برای این مسئله خواهد
یافت.69
مجلس در 5 دسامبر 1914 تشکیل شد، ولی کاری از دستش برنمیآمد. همان طور که در فصل دو اشاره شد، در 1 فوریه 1915 روسها تبریز و انگلیسیها اهواز را اشغال کردند. دولت ایران که میخواست حاکمیت خود را بر آذربایجان به رخ بکشد، قصد داشت ولیعهد را طبق رسم و سنت آن زمان به عنوان والی آذربایجان به تبریز اعزام دارد. دولت نتوانست هزینههای لازم برای اعزام ولیعهد را تأمین کند. کالدول در گزارشی با تاریخ 7 آوریل 1915 به نقل از روزنامه ارشاد 7 فوریه 1915 مینویسد:
مردم اصفهان حاضرند یک سوم درآمد سال آینده را برای اعزام ولیعهد به عنوان حاکم آذربایجان به دولت بدهند، اما حاضر نیستند این وجه را به مسئولین بلژیکی خزانهداری بدهند.
کالدول در همان گزارش به مقالهای در روزنامه کریسچن ساینس مانیتور70 به تاریخ 2 مارس 1915 اشاره دارد. این روزنامه به نقل از یک منبع ناشناس در لندن مینویسد:
البته ریشه مشکلات در ایران مسئله بزرگ مالی است... تا جایی که به دولت مربوط است، قضیه فقط جمعآوری مالیاتها نیست، بلکه مشکل بزرگتر هزینه کردن آن بعد از جمعآوری به صورت عادلانه است.
کالدول در توضیح این مقاله مینویسد: «باید بیفزایم که درباره بیغرضی و درستی این اظهارات به طور کلی باید تردید کرد.»71 مشکلات مالی دولت با آغاز جنگ بدتر نیز شد، زیرا بسیاری دیگر پول کاغذی قبول نمیکردند. کالدول در گزارشی با تاریخ 19 می 1915، درست دو روز بعد از قتل کنسول روسیه در اصفهان، نگاهی میاندازد به اوضاع اقتصادی و این که چرا پول کاغذی را دیگر در بازار نمیپذیرند و نقره بسیار کمیاب شده است:
با این که مجلس قانون مورد نظر بانک انگلیس را تصویب کرده است که در آن نپذیرفتن پرداختها به صورت اوراق بانکی جرم است و درباره ارزش کامل این اوراق مذاکره نمیتوان کرد، طلا پیدا نمیشود، نقره هم بسیار کمیاب است.
به همین خاطر حتی برای سفارتخانهها هم پرداخت هزینههایشان مشکل است.72
پیشنهاد فروش یا به وثیقه گذاشتن جواهرات
دولت ایران محروم از درآمد، حتی به این فکر افتاد که جواهرات سلطنتی را بفروشد: «دولت ایران دارای مجموعه بزرگی از سنگهای با ارزش، بیش از همه مروارید و البته الماس، یاقوت، یاقوت کبود و زمرد است که ارزش آنها بالغ بر 30000000 دلار تخمین زده میشود.
ایرانیها امیدوارند که این جواهرات را در ایالات متحده به فروش برسانند. سخن از مالیات بر درآمد و نیز مالیات جنگی بر بسیاری از كالاها نیز هست.»73 اما دولت ایران این موضوع را به خاطر «توافق استمهال» با روسیه و بریتانیا در ژانویه 1915 که در ادامه به آن خواهیم پرداخت، بلافاصله دنبال نکرد. تا پاییز 1915 روشن شده بود که «استمهال» و تقاضای همراه آن برای یک «کمیسیون مالی»، بعید است دولت ایران را نجات دهد و با آغاز یورشهای پیاپی روسها، دولت ایران بار دیگر به فکر استفاده از جواهرات سلطنتی برای فرار از وضعیت بد مالی و تسلط روسیه و انگلیس افتاد.
در 10 سپتامبر 1915، در آستانه نخستین مرحله از ورود قوای روسیه به انزلی، کالدول در تلگرامی چنین مینویسد:
محرمانه. دولت ایران امید دارد فوراً وامی به مبلغ ده تا بیست میلیون دلار به دست آورد. گفته میشود شماری از قدرتهای اروپایی درگیر جنگ تمایل خود را برای اعطای وام اعلام داشتهاند. لکن دولت ایران ترجیح میدهد که این پول را از ایالات متحده آمریکا تهیه کند. دولت ایران دارای جواهراتی چون مروارید، الماس، زمرد و غیره است. صورت اخیر نشان میدهد که ارزش اقلام مشابه آنها سیوپنج میلیون است. ایران مایل است این جواهرات را به عنوان وثیقه بگذارد و یا در صورت لزوم بفروشد. موضوع، شایسته توجه جدی است و باید بیسر و صدا و محرمانه پیگیری شود. دولت ایران میخواهد وزارت خارجه ضمن تلگرافی اعلام دارد آیا امکان پرداخت وام اعم از دولتی یا خصوصی وجود دارد.74