جنگ زرگری و انتظار نفوذیها!؟
دکتر محمدحسین محترم
2- بعد از این سکته سیاسی-رسانهای، شبکه درهم تنیده آمریکا و جریان نفوذی سناریوی نشست سازمان ملل به ریاست ترامپ و حضور آقای روحانی در این نشست را کوک کردند تا القاء کنند که این یک فرصت طلایی برای ایران است تا مشکلات اقتصادی خود را حل کند! اما به دلیل ترس از تشدید فضای ضد آمریکایی در سازمان ملل مجبور شدنداز تمرکز برموضوع ایران عقبنشینی کنند.
3-آمریکاییها با اعلام ورود جان کری به انتخابات آینده ریاست جمهوری آمریکا و افشای دیدارهای متعددش با ظریف در حاشیه نشست مجمع جهاني اقتصاد و نروژ و مونیخ و... فضاسازی جدیدی را با جنگ زرگری دموکراتها و جمهوری خواهان کلید زدند. ترامپ در اولین واکنشهای خود توئیت کرد که«جان کری ظریف را راهنمايي کرده تا پایان دوره دولت کنونی آمریکا صبر کند و از برجام خارج نشود»! و نهایتا ظریف با تایید دیدارهایش با جان کری و حتی با هنری کیسینجر، این بازی را تکمیل کرد.
4-چند سؤال اساسی: اولا چرا دیدارهای کری با ظریف به سرعت رسانهای شد؟. ثانیا چرا جنگ زرگری دموکراتها و جمهوریخواهان به سرعت فضای سیاسی–رسانهای آمریکا را فراگرفت؟ و ثالثا چرا برعکس فضای سیاسی–رسانهای در آمریکا، ديدارهای جان کري و ظريف در ایران بحث برانگيز نشد؟ چند نکته در این خصوص: اولا نکته جالب این است که ظریف همزمان که با جان کری وزیر خارجه دموکراتها در دولت اوباما دیدار و مذاکره میکرد، به اذعان آقای روحانی در آخرین گفتوگوی تلویزیونی، با تیلرسون وزیرخارجه وقت جمهوریخواهان در دولت ترامپ نیز دیدار و گفتوگو میکرد!. قطعا این مواضع منفعلانه برای حفظ برجام حتی به قیمت تحقیر شخصیت حقوقی و حقیقی وزیر امورخارجه جمهوری اسلامی، راه «حفظ عزت ملت عزیز ایران» نیست. مهمتر اینکه کري گفته پمپئو وزیر خارجه ترامپ را از ديدارهای خود با ظريف مطلع ساخته است. این نشان میدهد در این «بازی خطرناک سیاسی» دو حزب دموکرات و جمهوریخواه هماهنگ عمل میکنند و دعواهای آنها یک جنگ زرگری است و مصرف داخلی دارد و در مقابل ایران از یک سیاست برنامهریزی شده پیروی میکنند. چنان که برایان هوک در موسسه هادسون اذعان کرد قبل از برجام من در دولتهای مختلف دموکرات و جمهوریخواه آمریکا به عنوان عضو مذاکرهکننده، همه قطعنامههای تحریم ایران در سازمان ملل را تهیه و تنظیم میکردم. وی حتی ادعا کرد با عباس عراقچی در وین هم دیدار کرده است که از سوی عراقچی تکذیب نشد. براین اساس بعید نیست که چنین دیدارهایی بین ظریف و پمپئو نیز در سنگاپور و یا جای دیگری اتفاق نیفتاده باشد و یا در حاشیه سازمان ملل رخ ندهد!؟ ثانیا جان کری برای توجیه دیدارش با ظریف، دیدارهای کیسینجر وزیر خارجه ريچارد نيکسون و جرالد فورد با وزرای خارجه کشورهای دیگر را مطرح کرده و ظریف هم برای توجیه دیدارهایش با جان کری، دیدارش با کیسینجر را مثال زده است! این هماهنگی برای توجیه این دیدارها، نشان میدهد هنری کیسینجر یهودی الاصل که معتقد به «مذاکره برای نفوذ» است و «دولت عمیق آمریکا» براساس نظریات او عمل میکند!، هم راهنمای جان کری و هم راهنمای ظریف برای انجام دیدارهایشان بوده است! ثالثا تلاش دارند همچنان با القاء سایه جنگ بر سر منطقه و ملت ایران، ارتباطات کري و ظريف را مانعی برای جلوگیری از جنگی در خلیجفارس، و آنها را منجی منطقه القاء کنند! رابعا مضحکترین و خندهدارترین بخش این سناریو این است که رسانههای آمریکایی تلاش دارند ترامپ را اسرائیلی و کری را ضد اسرائیلی القاء کنند!. این رسانهها ادعا میکنند «کري شايد روزي چنين چيزي را بر زبان بياورد»! خامسا با برجسته کردن جنگ زرگری مقامات سابق و کنوني آمريکا بر سر برجام، تلاش دارند دولت ایران را در برجام بدون هیچ دستاوردی نگه دارند با این پيام که شرايط کنوني دائمی نيست و ايران به جاي تصميم به خروج از برجام، بايد صبوري پيشه کند. اين رويکرد با منافع اتحاديه اروپا هم همخواني دارد. سادسا در حالیکه آمریکاییها نیاز به مذاکره با ایران دارند، با افشای چنین دیدارهایی تلاش دارند القاء کنند که این دولت ايران است که براي حل مشکلات اقتصادی چارهای جز ارتباطگيري با مقامات آمريکايي و تغییر سیاست خود درمنطقه ندارد. سابعا هرچند این تلاشها در آستانه انتخابات ميان دورهاي در آمريکا و همچنین برای به حاشيه بردن احتمال استيضاح رييسجمهور این کشور مصرف داخلی هم دارد، اما آنگونه که جریانِ غربگرای داخلی، اوباما را از مذاکره با دولت قبلی ایران برحذر میداشتند و او را امیدوار به روی کارآمدن دولت جدید ایران در سال 92 کردند، جان کری نیز اکنون ظريف را توصیه به تحمل دولت ترامپ و امیدوار به روی کارآمدن مجدد دموکراتها کرده است که این بخشی از همان اصل«مذاکره به معنی بده بستان» است!
5- حال اگر دولت بخواهد در این دام بیفتد و منتظر رفتن ترامپ بماند، تکلیف مشکلات عديده اقتصادي مردم چه خواهد شد که تشديد هم ميشوند؟؟. علاوهبراینکه، این رویکرد موجب خواهد شد دولت بعدی آمریکا هم، حتی اگر دموکراتها باشند، به دنبال تحریم و فشار و امتیازگیری بیشتر از ایران باشد و سؤال اصلی این است که مگر برجام در زمان اوباما اجرا و مشکلات بانکی ایران برطرف شد که حالا خروج ترامپ از برجام سؤال برانگیز باشد و مجبور باشیم منتظر روی کار آمدن دوباره دموکراتها باشیم؟! لذا دولت باید بداند سياست همه دولتهاي آمریکا چه دموکرات و چه جمهوریخواه و چه میانهرو و چه تندرو در برخورد با ایران«دست چدنی» است، چه با «دستکش مخملی» و چه بدون این دستکش!. حتي دولت دموکرات اوباما، نخستين کساني بودند که «قدرت هوشمند» و«تحريمهاي فلجکننده» و «فتنه 88» را علیه ملت ایران به کار گرفتند و از روی میز بودن «گزینه نظامی» سخن گفتند و ایران را تهدید به نابودی کردند. سياست موسوم به «مهار دوگانه» با هدف براندازي جمهوری اسلامی از طريق اعمال تحريمهاي اقتصادي و فشارهای سیاسی–رسانهای نیز اصولا در دولت دموکراتها کلید خورد که تاکنون همه دولتها از جمله ترامپ آن سیاست را ادامه دادند. با چنين تاريخچهاي، منتظر تغییر دولت در آمریکا ماندن تنها موجب طولانيتر شدن مشکلات مردم ايران خواهد شد. همانگونه که در سال 58 اميد برای حل مشکلات ایران و آمریکا با انتظار رفتن کارتر دموکرات و آمدن ریگان جمهوریخواه، توهمی بیش نبود و به قول برخی خبرگزاریهای بینالمللی «مشکل ايران با آمريکا با رفتن ترامپ حل نميشود»
6- سناریوی بعدی رئیسجمهور آمریکا در سازمان ملل، القاء جدایی بین مردم ایران و نظام جمهوری اسلامی است و ترامپ قصد دارد در سازمان ملل با اشک تمساح ریختن برای مردم ایران، قیافه بشردوستانه به خود بگیرد و جمهوری اسلامی را متهم به نقض حقوق بشر کند و مزورانه و فریبکارانه ادعا کند که من میخواهم مشکلات مردم ایران را حل کنم اما این ایرانیها هستند که گفتوگو را رد کردند!!! لذا باید منشور و دستور کار رئیسجمهور و وزیرامورخارجه در سازمان ملل، سخنان مستدل رهبرمعظم انقلاب در 28 مرداد گذشته و همچنین هشدارهای قاطع ایشان در دیدار هیئت دولت باشد و مراقبت کنند که «اقدام نابجا»ی دیگری رخ ندهد که ترامپ نیز مثل اوباما جشن بگیرد!