عمر با عزت؛ مرگ با عزت
انسان باید از خداوند بخواهد تا اعضا و جوارح و بدنش را وارث جانش قرار دهد تا محتاج و نیازمند غیر خود نشود. به این معنا که بدنی سالم تا آخر زندگیاش داشته باشد و وقتی میمیرد همه اعضایش سالم و کارآمد باشد؛ چون اگر بر عکس باشد و جانش وارث بدنش شود، این خودش یک مصیبت و بلایی است که نصیب هیچ بنی بشری نشود؛ چون اگر اینگونه باشد، شخص گرفتار خواهد شد و خواری و خفتی بزرگ را باید به جان بخرد.
به طور طبیعی انسانها تا کودک هستند همه به آنها توجه دارند و خداوند طوری قرار داده که کودکان پادشاه هستند و همه در خدمت و نوکری آنان؛ زیرا این روح کودک، قریبالعهد با خدایی است که این روح را خودش در این بدن قرار داده است؛ همین قرب عهدی با خداوند و از طرفی لطافت و شیرینی خاص دوران کودکی، سلطه و قهریتی را برای کودک رقم میزند تا همه در خدمت او باشند و با جان و دل خدمت کرده و خسته نشوند.
اما وقتی انسان پیر میشود کمکم این اعضا و جوارح و حتی فکر و اندیشه از کار میافتد و وضعیت انسان بدتر از دوره کودکی میشود؛ چرا که دیگر کسی میل و گرایش به نگهداری او ندارد و به خدمت او در نمیآید و بدتر آنکه علوم اکتسابیاش را هم فراموش میکند و خود جهل و نادانیاش وبال گردن وی میشود.(نحل، آیه 70؛ حج، آیه 5)
در این شرایط است که انسان بیش از کودک نیاز به مراقبت و مواظبت دارد. اعضا قدرت ندارد تا نیازهایش را برآورده سازد و از سوی دیگر حجم سنگین و بزرگ بدنش خود مصیبتی است. از سویی این پیر کودک صفت، لج باز و بهانه گیر میشود. هم میفهمد و هم نمیفهمد. حال اگر کور و کر و مانند آن شد، یک مقدار فهمی دارد که بیادبی را میفهمد و ناراحت میشود. از این رو احسان به پیران خیلی مهم است و اف گفتن و بیان الفاظ و کلماتی و در آوردن اصواتی که حکایت از خستگی و بیحوصلگی و ناراحتی و مانند آن داردنسبت به پدر و مادر حرام دانسته شده است.
به هر حال، شرایط پیری خیلی شرایط بد و سختی است. انسان میبایست مانند سید شهداء(ع) از خداوند بخواهد تا گوش و چشم او را وارث خودش قرار دهد. به این معنا که بینایی و شنواییاش را تا زمان مرگ از دست ندهد. امام(ع) در دعای عرفهاش میفرماید:
«وَ اجْعَلْهُمَا الْوَارِثَیْنِ مِنِّی؛ خدایا! گوش و چشم مرا وارث من قرار ده! (الکافی، ج2، ص578؛ مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی، دعای عرفه امام حسین(ع))
امام در حقیقت میخواهد بفرماید که خدایا اعضا و جوارح مرا وارث من قرار بده و مرا وارث آنها قرار نده. اما تاکید بر شنوایی و بینایی به دلیل اهمیت این دو عضو در زندگی بشر است وگرنه همه اعضا باید وارث انسان باشند تا انسان بینیاز از
غیر باشد.
حضرت امیرمومنان علی(ع) در نهجالبلاغه در دعایی از خداوند میخواهد:اللَّهُمَّ اجْعَلْ نَفْسِی أَوَّلَ کَرِیمَهًْ تَنْتَزِعُهَا مِنْ کَرَائِمِی وَ أَوَّلَ وَدِیعَةٍ تَرْتَجِعُهَا مِنْ وَدَائِعِ نِعَمِکَ عِنْدِی؛ خدایا نخستین نعمت از نعمت هایت را که از من میستانی، نفس و روان من باشد و نخستین ودیعه و امانتی که در نزدم است و میخواهی برگردانی روان من باشد. (شرح نهجالبلاغه، ابن ابی الحدید، ج11، ص84؛ نهجالبلاغه، خطبه 215)
یعنی خدایا مرا ناقص العضو قرار مده! و اینطور نباشد که اول اعضا و جوارح ما را بگیری که ما به بچههایمان محتاج باشیم و بعد جان ما را بگیری.
به سخن دیگر خدایا همه اعضا و جوارح را تو به ما به رسم امانت دادی و همه آنها امانتهایی در دست ماست و ما هم همه این اعضا و جوارح را تقدیم میکنیم، اما اینطور نباشد که اول اعضا و جوارح را بگیری و بعد جان ما را بگیری؛ یعنی این طوری نباشد که چشم و گوش و دست و پای ما را بگیری تا ما به بچههایمان محتاج باشیم.
باید همواره از خدا بخواهیم که: خدایا! به ما زندگی کریمانه بده و مرگ ما را نیز کریمانه قرار ده! تا با کرامت زندگی کرده و با کرامت بمیریم.خدایا به ما عمربا عزت و مرگ با عزت مرحمت کن و این گونه نباشد که ما زنده باشیم و گوش و چشم و دست و پای توان کار کردن نداشته باشد و تن و اعضای ما سالم نباشد. پس به جای اینکه نفس و روان ما را وارث اعضا قراردهی لطف و کرم نما اعضا و جوارح و بدن ما را سالم قرار ده تا آنان وارث جان و نفس ما باشند و ما کریمانه بمیریم و اعضا پس از آن بمیرند و از کار بیفتند.