kayhan.ir

کد خبر: ۱۴۲۱۲۳
تاریخ انتشار : ۲۳ شهريور ۱۳۹۷ - ۲۰:۱۳
حاجعلی کیا و سازمان کوک به روایت اسناد ساواک - ۲۱ - بانامه‌نگاری یهودیان ایران صورت گرفت

پادرمیانی دولت اسرائیل برای آزادی کیا

باوجود این مسئله، در این موقع که سازمان اطلاعات و امنیت کشور تحت نظر و هدایت آمریکایی‌ها موجودیت یافت، مأموریت سپهبد کیا نیز که اینک با ریاست بر اداره دوم ارتش و داشتن شبکه جمع‌آوری گسترده‌ای به نام سازمان کوک، رقیبِ آن محسوب می‌شد، به آمریکا فراخوانده شد‌:
«تیمسار سرلشگر کیا رئیس‌اداره دوم ستاد کل نیز برای مشاهدة سازمان‌های ضدجاسوسی آمریکا به آنجا عزیمت نموده تا پس از کسب اطلاعات لازم در این مورد، بتواند تشکیلات مرتبی برای کوک به وجود آورد.»227
چند ماه بعد از این مأموریت، رئیس‌رکن 2 ارتش آمریکا، عازم ایران شد و اطلاعات زیر در اختیار او گذاشته شد‌:
«سازمان موجوده. مأموریت‌ها و عملیات. جریان امور اداری و بالاخره نام شخصیت‌هایی که در رأس این تشکیلات و مقامات حساس آن انجام وظیفه می‌نمایند... یک قطعه عکس و همچنین بیوگرافی مختصری از افسران ارشدی که عملیات سازمان‌های فوق‌الذکر را رهبری و هدایت می‌نمایند.»228
و حدود یک سال پس از آن، «پروژه مشترک ایران. آمریکا» به هدفِ «جمع‌آوری اطلاعات نظامی در مرز شمال ایران (همجوار با شوروی)، خصوصاً در مناطق نظامی قفقاز، ترکستان، و ماوراء قفقاز» با ساختار «ایجاد یک تشکیلات محرمانه مجرب ایرانی، جهت مبادرت به برنامه‌های کسب اطلاعات و جاسوسی با همکاری مستشاران آمریکایی، که نیازهای فنی را برآورده خواهند کرد.» آغاز گردید229 و پس از آن، طرح «جمع‌آوری اخبار و اطلاعات با وسایل و اقدامات مخفیانه از کشورهای خاورمیانه تحت نفوذ شوروی و یا کشورهایی که ممکن است تحت نفوذ شوروی درآیند»230 با ساختار زیر در دستور کار واقع گردید‌:
«تأسیس یک دایره عملیات متقابل اطلاعاتی از پرسنل ارتش شاهنشاهی ایران و آمریکا، که جمع‌آوری اطلاعات زیرزمینی بر علیه دشمنان مهم ایران و متفقین غربی را هدایت نماید.»231
و برای اجرایی شدنِ آن، سرهنگ 2 پیاده. لوسین. ا. کونین که رئیس‌کمیته مشترک نظامی بود، به سپهبد کیا نوشت‌:
«اداره ما آمادگی کامل دارد تا حداکثر کوشش خود را در جهت تحقق این بخش به وجود آورد. من شخصاً به چنین بخشی و برنامه دقیقی که لازمه چنین بخشی است، علاقمندم و قادرم قبل از عزیمت خود در سال آتی، یک گروه زبده و متشکل را اعزام کنم.»232
باوجود این ارتباطات و سرویس‌دهی‌هایی که صورت گرفت، سپهبد کیا نیز به عنوانِ یکی از کسانی که می‌بایست دستگیر شود، در دولت علی امینی دستگیر و راهی زندان شد. هنوز دو ماهی از دستگیری او سپری نشده بود که گفته شد‌:
«به خاطر کمک‌های سپهبد کیا به یهودیهای ایران و همچنین ارتباط و تماس نزدیک و مداوم وی با عزری، یهودی‌های ایرانی، به وسیله دولت اسرائیل اقدام کرده‌اند تا دولت آمریکا تا آنجا که می‌تواند به سپهبد کیا کمک و مساعدت نماید.»233
پس از چند ماهی که از زمان دستگیری او سپری شد، انتقادات علنی وی نسبت به سیاست آمریکا در ایران علنی گردید و گفت‌:
«این آمریکایی‌های مغرور که فقط تاجر و سرمایه‌دارند نه سیاستمدار؛ بدون توجه به افکار عمومی، اراده خویش را تحمیل می‌نمایند و هیچ‌وقت هم از این رویه، نتیجه مثبت نگرفته‌اند؛ کما اینکه اکنون نزد همه ملت‌ها، اینها منفور و مغضوب هستند.»234
به همین دلیل بود که دستگیری‌های این زمان، به آمریکایی‌ها نسبت داده شد‌:
«پرونده‌سازی‌های اخیر علیه عده[‌ای] از رجال سرشناس کشور، به تحریک و راهنمایی اداره جاسوسی آمریکا صورت می‌گیرد تا بدینوسیله از متنفذین معروف به طرفداری از سیاست انگلستان در ایران انتقام بگیرند و با لجن‌مال نمودن آنان، راه را جهت روی کار آمدن ایادی سیاست آمریکا در ایران باز نمایند.»235
این سبک انتقاد چندان دوامی نداشت و پس از آزادی از زندان، جای خود را با همکاری تجاری و تعریف و تمجید از آمریکایی‌ها عوض کرد تا در جلسه هفتگی منزل او در مورد محسناتِ «دائرة‌المعارفی که توسط دانشگاه‌های آمریکا به زبان انگلیسی چاپ شده»، مذاکره شود.236 و چندی بعد نیز در این جلسه هفتگی، «در مورد مقداری کتاب که از آمریکا آورده بودند»، صبت شد.237
در همین ایام بود که در مجلس مهمانی منزل او که اعضایِ سفارت‌خانه‌هایی کشورهای انگلستان، دانمارک، ایتالیا و آمریکا شرکت داشتند، بیشترین شرکت‌کنندگان آمریکایی بودند که با تعداد 7 ماشین در این مهمانی شرکت کرده بودند.238
و البته در حالی که در این موقع، دخترِ وی که در آمریکا تحصیل می‌کرد، با یک وکیلِ آمریکایی ازدواج کرده بود،239 سپهبد کیا هر از گاهی ضمن انتقاد از سیاست دولت آمریکا درخصوص روی کار آوردن امینی، نسبت به تضعیف سازمان پارتیزانی کوک نیز، انتقادهایی را مطرح
می‌نمود‌:
«در حالی که کشور ما احتیاج زیادی به توپ و‌تانک ندارد و باید با قوای ملی و پارتیزانی کشور حفظ شود، سازمان نیروی مقاومت ملی پس از مدت کوتاهی در حال رشد و توسعه بود و این سازمان می‌توانست منشأ اثرات مفیدی برای مملکت و مقام سلطنت باشد، ولی متأسفانه مانع پیشرفت آن شدند و سیاست خارجی نگذاشت این سازمان توسعه یابد و دکتر امینی که نوکر آمریکایی‌ها بود، به فشار سیاست آمریکا روی کار آمد و نقشه خطرناکی برای تسلیم کشور به خارجی و حتی علیه سلطنت داشت و چه خیانتی به مردم و مملکت کرد.»240
«شاهنشاه بر اثر مخالفت شدید سیاست خارجی، ناچار شدند از قدرت و توسعه سازمان مزبور جلوگیری کنند و اکنون دیگر سازمان فوق و سازمان نیروی مقاومت ملی نمی‌تواند مانند سابق عمل کند و منشأ خدمتی برای میهن و شاهنشاه باشد و سازمان مزبور اکنون کاملاً صوری و سطحی است.»241
پس از گذشت یکی دو سال از ماجرای دستگیری، سپهبد کیا که تاجری حرفه‌ای بود،242 با آمریکایی‌های مقیم ایران ارتباطاتی تنگاتنگ برقرار نمود که درباره آن نوشته شد‌: «غالباً آمریکایی‌ها نزد او رفت و آمد می‌کنند، که تعدادی از آنها مستأجرین او هستند.» و مسافرت‌های خود به آمریکا را نیز آغاز نمود.۲۴۳
ارتباط وی در این موقع با آمریکایی‌ها به میزانی بود که مورد حساسیت قرار گرفت‌:
«خودش را زیاد به آمریکایی‌ها نزدیک می‌کند و ظاهراً این طور است که با استفاده از موقعیت آنها قصد دخالت در امور سیاسی داشته باشد.»244