kayhan.ir

کد خبر: ۱۴۰۸۰۱
تاریخ انتشار : ۰۶ شهريور ۱۳۹۷ - ۱۹:۳۶
روایتی از كودتاى آمریکایی 28 مرداد 1332 - پس از شکست موج اول کودتا و فرار محمد رضا پهلوی به بغداد رخ‌داد

درخواست پناهندگی شاه ایران از وزیر خارجه عراق

ساعت 7 صبح اعلاميه دولت در توضيح عمليات كودتاى نافرجام از راديو منتشر شد. بيانيه با شرح وقايع كودتا از ساعت 11/40 شامگاه 24 مرداد تا صبح روز 25 مرداد پرداخته و در پايان خاطرنشان شد:
«... در حال حاضر دولت كاملا بر اوضاع مسلط است و عده‏اى از افراد خائن و خاطى را توقيف نموده و قريبا به مكافات اقدامات ضدملى خود خواهند رسيد. در اين جريان عده‏اى از افسران شرافتمند، با كمال شجاعت و علاقه‏مندى وظايف خود را انجام داده و مانع اجراى نقشه كودتا شدند كه اسامى آنها در موقع خود به استحضار عموم خواهد رسيد.»48
به دستور دكتر مصدق ابوالقاسم امينى كفيل وزارت دربار، سليمان بهبودى، رحيم هيراد و ارنست پرون جاسوس انگليسى كه ظاهرا تابعيت سوئيس را داشت، بازداشت شدند. كاخ‌هاى سلطنتى نيز در همان ساعت آغازين روز مهر و موم شدند. از سوى ديگر پس از شكست كودتا جمع زيادى از عاملين كودتا نيز بازداشت شده بودند و دكتر مصدق تصميم گرفته بود آنها را در دادگاه نظامى محاكمه كند.49
ساعت 10/30 صبح هواپيماى حامل شاه و همسرش در فرودگاه بغداد به زمين نشست. جمعيت كثيرى در فرودگاه اجتماع كرده بودند و منتظر مراجعت ملك فيصل پادشاه جوان عراق از اردن بودند. شاه و همراهانش در گوشه‏اى از فرودگاه در بلاتكليفى به سرمى‏بردند تا اينكه رئيس تشريفات وزارت خارجه عراق بر حسب كنجكاوى به طرف هواپيما آمده و شاه را با وضعى پريشان ديد. او كه شاه را مى‏شناخت، حاكم فرارى و همراهانش را به جايگاه مخصوص هدايت كرد. پس از اين شاه در ديدار سيدخليل كنعان وزيرخارجه عراق براى چند روز تقاضاى پناهندگى كرد و خواست اين چند روز را در هتل بگذراند. ولى شاه و همراهانش از سوى دولت عراق و شخص نورى سعيد (نخست‏وزير) به‏عنوان ميهمان رسمى دولت پذيرفته شدند و در قصر ابيض از آنان پذيرايى شد. بعدازظهر نيز سفراى انگليس و آمريكا به ديدار شاه رفتند. همچنين حاكم فرارى شام را ميهمان ملك‏فيصل بود.
از ميان روزنامه‏هاى صبح، كيهان براى اولين بار از فرمان انتصاب سرلشكر زاهدى به سمت نخست‏وزيرى سخن به‏ميان آورد. از سوى ديگر حزب توده تجمعاتى را در نقاط مختلف تهران ترتيب داده بود و سخنرانان به مناسبت كودتاى نافرجام مشغول ايراد نطق بودند. دستجات كوچك‌ترى نيز در حمايت از دكتر مصدق به خيابان‌ها آمده بودند ساعت 10 صبح هواداران دكتر مصدق در مقابل منزل او اجتماع كرده و به ابراز احساسات براى وى پرداختند. سيد محمود نريمان براى جمعيت سخنرانى كرد. پس از او دكتر صديقى به نيابت از دكتر مصدق از جمعيت تشكر كرد و از آنان خواست متفرق شوند. دراين ميان تحركات و تظاهرات‏هایى نيز عليه‏شاه صورت‏مى‏گرفت. در اهواز مردم پس از شنيدن خبر كودتا، بازار را بسته و به تظاهرات عليه كودتاگران پرداختند. در تبريز هم مردم مجسمه شاه را به زير كشيدند.
پس از شكست موج اول، كودتاگران درصدد برآمدند تا خبر انتصاب زاهدى از سوى شاه را در ابعاد گسترده داخلى و خارجى منعكس كنند. ابتدا به خبرگزارى آسوشيتدپرس خبرى را مخابره كردند مبنى بر اينكه رهبران كودتا فرمان بركنارى دكتر مصدق و انتصاب سرلشكر زاهدى به جاى او را در دست دارند.50 سپس در ساعت 11 صبح دو خبرنگار روزنامه نيويورك تايمز به مخفيگاه اردشير زاهدى هدايت شدند. زاهدى پسر راجع به انتصاب پدرش سخن گفته و فرمان انتصاب را به آنها نشان داد. ضمن آنكه نسخه‏هاى تكثير شده‏اى از فرمان در اختيار خبرنگاران قرار گرفت. سرلشكر زاهدى نيز به‏وسيله كيم‏روزولت به مخفيگاه مطمئن‏ترى در نزديكى مقر ايستگاه سيا منتقل گرديد و در زيرزمين پنهان شد. از سويى ديگر مقارن ظهر دكتر مصدق رأسا فرمان انحلال مجلس را صادر كرد و براى چندمين بار سخن از اصلاح قانون انتخابات بر زبان راند. در اين زمان قريب به 26 سال از اولين مرتبه‏اى كه دكتر مصدق نواى اصلاح قانون انتخابات را سرداد مى‏گذشت51 ولى گويا در سه دوره عضويت در مجالس ششم، چهاردهم و شانزدهم و قريب به دو سال و نيم زمامدارى كه يكى از شعارهايش همين اصلاح قانون انتخابات بود فرصت كافى براى عملى كردن شعار خود نيافته بود. وى در اين وانفساى كودتا بار ديگر شعار اصلاح قانون انتخابات را مطرح كرد ولى موج دوم كودتا، او و شعارهاى عمل نشده و پايمال شده‏اش را با خود برد.
ساعت 2 بعدازظهر دكتر فاطمى يك كنفرانس مطبوعاتى ترتيب داده و به تشريح وقايع موج اول كودتا پرداخت دكتر فاطمى همچنين در سر مقاله روزنامه باختر امروز شديدا به دربار و شاه فرارى حمله كرد. اين سرمقاله كه در ساعت 5/35 به‏طور كامل از راديو قرائت شد بدين شرح است:
«... من در طول دوازده سال اخير هرگز به آستان اين جوان خوش خط و خال كه مثل مار افسرده موقع ضعف و جبن سردرهم مى‏كشد و در فرصت مناسب نيش جانگزاى خود را مى‏زند سرفرود نياورده‏ام و اين آخرين دفعه هم كه به ابتكار خودش نشان همايون به من داد هرگز نشان اهدايى او را بر سينه نزدم52 زيرا مى‏دانستم كه اين «همايون» از قماش همان «همايون‌هایى» است كه پنجاه شصت (راجه) نظير او را انگليس در موقع ‌اشغال هند در خاك وسيع آن كشور ايجاد كرده‏اند. اين دربار، دشمن همه آزادمردان، وطن‏پرستان و خصم مبارزين راه استقلال و آزادى است.
... يكى نيست از او بپرسد ديگر شما و فاميل شما از اين يك مشت پابرهنه و لختى كه بيست سال پدرت آنها را به نفت جنوب زيرنظر مستقيم فروخت و براى چهل‏سال بعد از خود نيز قرارداد 1933 را باقى گذاشته چه مى‏خواهيد؟
... پدر شما يك‌مرتبه به‌دستيارى «آيرنسيد» كلنل انگليسى به روى هموطنان خود شمشير كشيد و عاقبت در منتهاى نكبت در گوشه «ژوهانسبورگ» چشم برهم گذاشت او از اين جنايت چه چيزى ديد كه امروز شما از روى نقشه فرستاده‏هاى سفارت انگليس در بغداد و ايادى جيره‏خوار، همان راه نكبت‏بار و ملعنت‏آميز را از نو مى‏پيمایيد!؟...»53
در اين هنگام (بعد از ظهر) تجمع گسترده‏اى با حضور ده‌ها هزارنفر از مردم در ميدان بهارستان تشكيل شد. در اين تجمع براى اولين بار شعارهايى عليه شاه و دربار پهلوى سرداده شد. مردم فرياد مى‏زدند: «مرگ بر شاه خائن»، «نابود باد بساط ننگين دربار پهلوى»، «ما شاه نمى‏خواهيم»، «شاه بايد محاكمه شود» در اين تجمع خبر فرارشاه به بغداد در ابعاد وسيع منتشر گرديد. در اين اجتماع عظيم كه توده‏اي‌ها نيز در آن شركت داشتند، دكتر فاطمى، دكتر شايگان، مهندس زيرك‌زاده و مهندس رضوى حملات سنگينى را عليه دربار و شاه ترتيب دادند. مهندس زيرك‌زاده يك گام فراتر گذارده و از دولت خواست تا شاه را مستعفى اعلام نموده و شوراى سلطنت تشكيل دهد.54 در پايان قطعنامه‏اى در سه ماده به شرح ذيل قرائت شد:
«ما، شركت‏كنندگان در ميتينگ روز يكشنبه 25/5/32 ميدان بهارستان به پيروى از افكار ملت ايران مواد زير را تصويب مى‏نماييم:
1- چون كودتاى خيانتكارانه نيمه شب 25/5/32 به دستور بيگانگان براى سقوط حكومت ملى دكتر مصدق و از بين بردن نهضت مقدس ملت ايران بوجود آمده، از دولت دكتر مصدق مى‏خواهيم تا هرچه زودتر مسببين و محركين را به شديدترين مجازات محكوم نمايند.
2- از دولت مصرا خواهانيم هرچه زودتر به تشكيل محكمه ملى اقدام و خيانتكاران به نهضت ملى ايران را مجازات نمايند.
3- چون شاه فرارى است از دولت ملى دكتر مصدق مى‏خواهيم كه به فوريت به تشكيل شوراى سلطنتى اقدام و با نهايت قوت و قدرت به تكاليف قانونى خود قيام نمايد.»55
پانوشت
48- نجاتى، سرهنگ غلامرضا، جنبش ملى شدن صنعت نفت، ص 405.
49- فهرست اسامى دستگيرشدگان عبارت بودند از: سرهنگ نوذرى؛ فرمانده تيپ دوم زرهى، سرهنگ زند كريمى؛ رئيس ستاد تيپ دوم كوهستانى، فرمانده پولاددژ از پليس، سرهنگ نعمت‏الله نصيرى؛ فرمانده گارد شاهنشاهى، سرهنگ دوم اسكندر آزموده؛ فرمانده هنگ تيپ دوم كوهستانى، سرهنگ پرورش؛ رئيس باشگاه افسران، ستوان رياحى، سرلشكر بازنشسته نادر باتمانقليچ، سرهنگ هادى كسرايى؛ فرمانده گارد شاهنشاهى در رامسر، سرلشكر بازنشسته شيبانى، سرهنگ دوم حميدى؛ نايب رئيس بخش گذرنامه شهربانى، سرهنگ منصورپور؛ رهبر اسكادران سواره نظام، سرهنگ روحانى؛ رئيس ستاد تيپ سوم كوهستانى، سروان بلارى، گروهبان يكم نراقى، سروان شقاقى، سروان سليمى، گروهبان يكم اسكندرى، گروهبان يكم جعفريان، آقاى‌اشترى، محمد جهاندارى و گروهبان يكم روحانى.
50- آمريكا و تحولات ايران، ص 206.
51- اولين بارى كه دكتر مصدق از اصلاح قانون انتخابات دم زد هنگام نمايندگى مجلس ششم و در سال 1306 ش و يا قبل از آن بوده است.
52- در ارديبهشت 1331 شاه نشان درجه يك همايون را به دكتر فاطمى اعطا نموده بود.
53- روزنامه باختر امروز ،شماره 1172، مورخ 25 مرداد 1332.
54- روزنامه باختر امروز، شماره 1173، دوشنبه 26 مرداد 1332.
55- مكى، حسين، كودتاى 28 مرداد 1332 و رويدادهاى متعاقب آن، ص 454.