گزارش خبری تحلیلی کیهان
مردم در انتظار اقدام دولت/ دولت درگیر تناقض حرف و عمل
در حالی که مردم و بهخصوص فعالان اقتصادی کشور در انتظار اقدام دولت برای برونرفت از وضع موجود هستند، به نظر میرسد عملکرد اقتصادی دولت دچار نوعی سردرگمی و تناقض است.
سرویس سیاسی-
با توجه به آنچه در اقتصاد کشور در حال جریان است به نظر میرسد دولت سیاست واحدی که آن را جلو برده و بتواند پاسخگوی پیامدهای آن باشد نداشته و خود را به آمد و شد حوادث سپرده است، حوادثی که خود مبدع آن بوده و با گذر زمان اسیر عوارض این رخدادها میشود.
در حالی که دولت در سیاستهای گذشته و امروز ارزی کشور نقش اصلی را داشته است آقای جهانگیری از تلف شدن دهها میلیارد دلار سخن میگوید بیآنکه پاسخ دهد در این میان مسئولین کجا بودهاند، از سوی دیگر درخواست وی برای برخورد با فساد به صراحت با اظهارات رئیسجمهور و وزیر اطلاعات که میگویند اقتصاد جای بگیر و ببند نیست منافات دارد.
اسحاق جهانگیری معاون اول رئیسجمهور که از او به عنوان مبدع دلار 4200 تومانی یا همان دلار جهانگیری یاد میشود بعدازظهر شنبه در بازدید از خبرگزاری ایرنا در جمع اعضای تحریریه این خبرگزاری به نکاتی چند اشاره کرد، نخست آنکه او از برخورد بدون مسامحه و خط قرمز با فساد سخن گفت.
هر چند اما و اگرهای جهانگیری نارضایتی او از برخورد با برخی نزدیکان دولت را به خوبی نشان میدهد ولی اگر قرار را بر این بگذاریم که اینگونه نیست و بپذیریم که جهانگیری واقعا معتقد است « با فساد، بدون هیچ خط قرمز و تبعیضی در قوای سه گانه و در همه جا مبارزه شود » میتوان پرسید چرا رئیسجمهور و وزیر اطلاعات گفتهاند اقتصاد جای بگیر و ببند نیست؟!
سخنانی که نشاندهنده سردرگمی دولت است!
معاون اول رئیسجمهوری در سخنان اخیر خود با اشاره به معضل فساد بهعنوان یکی از دغدغههای عمومی کشور، اظهار کرده است: متاسفانه فساد به برخی از مسئولان بالایی کشور رسیده است و در دورهای که میشد و باید جلوی فساد را میگرفتند، نگرفتند و برخی مسئولین کشور را به فساد آلوده کردند.
وی با تاکید بر اینکه راه مبارزه با فساد این بود که بدون تبعیض و فارغ از وابستگیهای جناحی برخورد میشد، خاطر نشان کرد: اگر با فساد و مسئولینی که دامن جمهوری اسلامی را به فساد آلوده کردند بهموقع برخورد میشد، امروز مبارزه با فساد به دغدغه عمومی ملت تبدیل نشده بود.
جهانگیری با اشاره با برخی اظهارات در فضای رسانهای کشور درباره لزوم مبارزه با فساد در کشور، گفت: بسیاری از کسانی که امروز مدعی و طلبکار شدهاند، زمانی که به دوره مسئولیتهای آنها نگاه میکنیم، مشاهده میکنیم که بیشترین فسادها در آن دورانها اتفاق افتاده است.
به گزارش ایسنا رئیسستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی تصریح کرد: امروز نیز راه مبارزه با فساد این است که با فساد، بدون هیچ خط قرمز و تبعیضی در قوای سهگانه و در همه جا مبارزه شود.
این اظهارات را بدون توجه به اما و اگرهای آن با سخنان اخیر رئیسجمهور و پیش از آن وزیر اطلاعات مقایسه کنید که به صراحت گفتهاند اقتصاد جای بگیر و ببند و به معنای دیگر برخورد نیست!
رئیسجمهور در چهارشنبه گذشته هیئت دولت اظهار داشته است : باید بدانیم امروز مشکل اول در کشور، مشکل اقتصادی است. مشکل اقتصادی با بگیر و ببند حل نمیشود. ممکن است بگیر و ببند در گوشهای لازم باشد اما اساس آن است که باید فضا آرام شود و مردم نسبت به آینده اعتماد پیدا کنند. باید مردم بدانند آینده بدی در انتظار آنها نیست. اگر چیزی موجب نگرانی آنهاست، آن نگرانی را برطرف کنیم.
وزیر اطلاعات نیز 16 تیرماه در جلسه شورای اداری استان لرستان در سخنانی گفته بود که نباید با متخلفان برخورد قهرآمیز(تند) شود بلکه باید با توجیه و راهنمایی از انحراف آنها جلوگیری کرد، این اظهارات با تذکر رهبر معظم انقلاب مواجه شد.
روی سخن اینجا است که اظهارات مقامات دولتی در تعارض با هم قرار دارد، در حالی که جهانگیری از ضرورت برخورد با مفسدین و متخلفین سخن میگوید رئیسجمهور معتقد است اقتصاد جای این کارها نیست.
ضرورت برخورد
با تسهیلکنندگان فساد
طبیعی است که شرایط آسان برای فساد از سوی مقامات دارای مسئولیت ایجاد شده است، رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر با اقشار مختلف مردم به نکته بسیار مهمی در این زمینه اشاره و تصریح کردند: «ارز را یا سکّه را وقتی که بهصورت غلط تقسیم میکنند، این دو طرف دارد: یکی آنکه میآید این را میگیرد و مثلاً فرض کنید قاچاقچی است یا به قاچاقچی میفروشد؛ یکی آنکه این را میدهد. ما همهاش داریم دنبال آن کسی که «میگیرد» میگردیم - مفسد اقتصادی، قاچاقچی- درحالیکه تقصیر عمده متوجّه آن کسی است که «داد»؛ او را باید دنبال کرد.»
فریاد دزد، دزد از سوی مقامات دولتی بدون در نظر گرفتن این واقعیت است که چه کسی این اجازه را به دزد داده است که اینچنین بیمهابا بهمیانه میدان آمده و در بیسیاستی مسئولین بار خود را جمع کرده و برود؟!
مسئول این شرایط خطیر کیست؟!
مسئولین دولتی این روزها همگی از شرایط خطیر کشور سخن میگویند بیآنکه اذعان و اعتراف کنند خود آنان این وضعیت را خطیر ساختهاند.
جهانگیری در اظهارات اخیر خود با بیان اینکه«کشور در شرایط خطیری قرار دارد»، خاطر نشان کرده است : امروز کشور در بخشهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در شرایط خاصی قرار گرفته است. البته این به معنای این نیست که در بن بست قرار گرفتهایم و پیش روی ما راهکارهایی نیست.
معاون اول رئیسجمهوری با بیان اینکه« نماد این شرایط خطیر، در یک جنگ اقتصادی شکل گرفته است»، تصریح کرد: مهمترین نقطهای که میتواند کشور را از این شرایط سخت با موفقیت بیرون ببرد، ترمیم و بازسازی سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی است.
جهانگیری با اشاره به اتخاذ سیاستهای رسانهای از سوی آمریکا علیه ایران، گفت: آمریکاییها پیش از اینکه وارد جنگ اقتصادی با ایران شوند، یک جنگ رسانهای و سیاسی علیه ما آغاز کردند و در این جنگ رسانهای و سیاسی افکار عمومی ملت ایران را به نوعی تحت تاثیر قرار دادند و سعی کردند مردم را نسبت به آینده کشور بدبین کنند.
جهانگیری از سیاستهای ارزی نیز سخن میگوید که باعث اتلاف دهها میلیارد دلار شده است. معاون اول رئیسجمهور میگوید بهعنوان کسی که یک مسئولیت اجرایی مهمی بر دوش دارد، میدانم که امروز زندگی مردم دچار مشکل است و فشارهای اقتصادی که به خانوارها وارد میشود، آنها را در چه شرایطی قرار میدهد؛ همچنین میدانم با همین سیاست جدید ارزی چه شرایطی برای واحدهای تولیدی کشور پیش آمده و پیش خواهد آمد؛ میدانم وضعیت اشتغال چگونه است و با همین شرایط چه اتفاقات دیگری میتواند رقم بخورد. در این شرایط ما زمانی میتوانیم از این گردنهها با موفقیت عبور کنیم که با هم و متحد باشیم؛ راه اتحاد نیز گفتوگو است.
وی همچنین بااشاره به برخی سوءاستفادهها از سیاستهای ارزی اتخاذ شده از سوی دولت، اظهار کرد:ممکن است هر سیاستی که دولت در پیش میگیرد، در آن رانتی وجود داشته باشد. علت آن نیز نقش پر رنگ دولت در اقتصاد است. بنابراین مهم این است کاری کنیم که این رانت در جهت منافع عموم مردم توزیع شود.
معاون اول رئیسجمهوری ادامه داد: گاهی نیز ممکن است در جریان اتخاذ تصمیمهایی، رانتی از یک گروه به گروه دیگری منتقل شود.
جهانگیری با تاکید بر اینکه تا قبل از اتفاقات اخیر کسی به بانک مرکزی میرفت که ارز بگیرد تا کالا وارد کند، جایی مشخص نبود که آیا پس از دریافت ارز، کالا وارد کشور شد یا خیر؟ اظهار کرد: این موضوع به دلیل نبود هماهنگی میان بانک، گمرک و نظام توزیع بود. به همین دلیل نیز دهها میلیارد دلار پرونده از گذشته داریم که ارز گرفتهاند و مشخص نیست که با این ارز کالا وارد کشور کردهاند یا خیر؟ اما امروز سامانههایی که در بانک مرکزی و نظام بانکی و ارزی ایجاد شده است گمرک، نظام بانکی و تمام صادرات یا واردات را کنترل میکند و همه دستگاهها به یکدیگر متصل هستند؛ یعنی از لحظهای که کسی ارز میگیرد و کالا وارد میکند همه مشخص است.
جهانگیری معترف است که دولت در اقتصاد نقش پررنگی دارد و این نافی ادعای برخی مدعیان اصلاحات و بزک کنندگان سیاستهای ناکام دولت است که القا میکنند دولت بخش کوچکی از اقتصاد کشور را به دست دارد و مسئول این ناکامیها او نیست.
وی از سوی دیگر به وجود رانت در سیاستهای دولتاشاره و میگوید باید این رانت در جهت منافع مردم توزیع شود ولی نمیگوید آیا این دهها میلیارد دلاری که از سوی دولت به برخی اعطا شده تا کالا به کشور وارد کنند و این گونه نشده در جهت منافع مردم بوده است یا مفسدین؟!
همه اینها به خوبی نشان دهنده آن است که دولت شدیدا دچار سردرگمی است از سویی سیاستهایی را اتخاذ و اندکی بعد این سیاستها را کنار گذاشته و سیاست دیگری را پیش میگیرد و در نهایت نیز به جای اینکه به خطای خود اعتراف کند مقصر را جای دیگری جستجو میکند!
گرفتار حاشیهها
اظهارات جهانگیری نکات مهم دیگری نیز دارد از جمله اینکه او با تشریح همه مشکلات و فسادها چاره کار را نه حرکت دولت به سوی اتخاذ یک سیاست درست که همانند گذشته راهکارهای خیالی، باندی و گروهی میداند.
چندی پیش رئیسدولت اصلاحات 15 راهکار برای عبور از مشکلات کنونی کشور ارائه کرد که هیچ کدام ناظر بر مشکلات اقتصادی مردم نبوده و تنها ناظر بر منافع یک جریان خاص میشد، جهانگیری نیز بدون توجه به این مشکلات که اکثرا اقتصادی است میگوید : «امروز زمان آن نیست که بتوانیم مجموعههای بزرگی را از پیکره جمهوری اسلامی جدا کنیم و بگوییم هیچ اتفاقی نیفتاده است؛ امروز کسی که دلسوز ایران و جمهوری اسلامی است میداند هیچ موضوعی برای کشور واجبتر از اتحاد ملی و انسجام و تفاهم ملی نیست.»
طبیعی است که کسی منکر اتحاد و انسجام در چارچوب جمهوری اسلامی نیست ولی وقتی به سخنان و تلاشهای مدعیان اصلاحات برای رفع حصر سران فتنه و آزادی برخی مجرمین امنیتی توجه میشود واقعیت ماجرا به خوبی عیان میگردد.
مدعیان اصلاحات و حامیان دولت همواره به جای تامل در مشکلات مردم به فکر حاشیه سازی بوده اند، به عنوان نمونه علی مطهری نماینده عضو فراکسیون امید که نامی از او در پیگیری مشکلات اقتصادی مردم شنیده نمیشود طی یادداشتی بااشاره به تجمع اخیر گروهی از طلاب در قم و برخی شعارها نوشته است : «وزارت اطلاعات باید این موضوع را پیگیری و نتیجه را به اطلاع ملت برساند.»
سؤال اینجا است که مدعیان اصلاحات و حامیان دولت چه نفعی از حاشیه سازیها میبرند، آیا این نوشتهها و آن سخنرانیهای متعدد در صحن علنی مجلس و...توانسته است مشکلی از مشکلات واقعی مردم حل کند و یا حاشیه سازانی مانند علی مطهری از درد واقعی مردم بیاطلاع هستند؟!
نکته دیگر اینکه وظیفه وزارت اطلاعات چیست؟! وزیر که میگوید کار ما بگیر و ببند نیست، عدم برخورد با مفسدین اقتصادی خروجی این سخن وزیر اطلاعات است با این وجود علی مطهری از وزیر میخواهد حال که کاری با مفسدین ندارید یا آن را وظیفه خود نمیدانید چند نفری که در قم جمع شده و شعاری دادهاند را بگیرید شاید مشکلات کشور حل شود!
این طنز تلخ به خوبی نشان دهنده آن است که گروهی درد مردم را نمیشناسند و به آن بها نمیدهند.
من جرب المجرب...!
حافظ بیتی دارد که مصرعی از آن به یک کنایه و ضرب المثل رایج شده است،
هر چند کآزمودم از وی نبود سودم
من جرب المجرب حلت به الندامه
تجربه نزدیک به یک قرن اخیر به خوبی نشان میدهد که امید بستن به کمکهای بیگانگان یا همراهی آنان به سیاستهای اقتصادی کشور هیچ گاه مسیری را هموار نکرده است، به عنوان نمونه اخیر برجام نشان داد که نه امضای کری تضمین است و نه مذاکره مشکلی را حل میکند.
با وجود این برخی پس از خروج آمریکا از برجام همچنان امیدوارند که کدخدا به پشت میز مذاکره برگشته و آنچه را که شکسته است دوباره بازسازی کند!
این البته تنها برجام نبود که نادرستی اطمینان و اعتماد به آمریکا را نشان داد، در شصت و پنجمین سالگرد کودتای 28 مرداد قرار داریم ، مصدق نیز به آمریکا امیدوار بود و ایالات متحده پاسخ امید او را با کودتا داد.
چنان چه در مرداد 1332 آمریکا پاسخ درخواستهای مکرر کمک مصدق را با کودتا علیه او داد امروز نیز درست یک روز پس از آنکه رئیسجمهور در موضعی تاسفبار و با ادبیاتی عاطفی و حاکی از دلشکستگی از خرابی پل مذاکرات! از آمریکا گله کرده بود، پاسخ گستاخانهای از طرف مقابل دریافت کرد، «تشکیل گروه اقدام علیه ایران»!
روحانی رئیسجمهور کشورمان در جلسه روز چهارشنبه ۲۴ مرداد هیئت دولت در باب مذاکره با آمریکا گفت: «آمریکا خود کاری کرده که شرایط مذاکره را از بین برده؛ با روند خوبی داشتیم مذاکره میکردیم اما خودش آن را تخریب کرده و پل را خراب کرده و آن طرف ایستاده و میگوید باید چگونه عبور کنم!؟ اگر میخواستید عبور کنید، چرا خراب کردید؟ »
در واکنش به این اظهارات «مایک پمپئو» وزیر خارجه آمریکا (رئیس پیشین CIA) روز پنجشنبه، از «گروه اقدام ایران» به ریاست برایان هوک و با هدف هماهنگی سیاستهای خصمانه کاخ سفید علیه ایران رونمایی کرد.
«مایک پمپئو»، وزیر خارجه آمریکا روز پنجشنبه پس از اعلام خبر تشکیل گروه موسوم به «اقدام علیه ایران»، درباره اهداف تشکیل این گروه گفت: «گروه اقدام ایران، مسئول راهبری، بازبینی و هماهنگی همه جوانب اقدامات مرتبط با ایران در وزارت خارجه خواهد بود و مستقیماً با من کار خواهد کرد.»
اظهارات رئیسجمهور و پاسخ آمریکا درستی این ضرب المثل و کنایه قدیمی را نشان میدهد که آزموده را آزمودن خطا است.
با توجه به آنچه در اقتصاد کشور در حال جریان است به نظر میرسد دولت سیاست واحدی که آن را جلو برده و بتواند پاسخگوی پیامدهای آن باشد نداشته و خود را به آمد و شد حوادث سپرده است، حوادثی که خود مبدع آن بوده و با گذر زمان اسیر عوارض این رخدادها میشود.
در حالی که دولت در سیاستهای گذشته و امروز ارزی کشور نقش اصلی را داشته است آقای جهانگیری از تلف شدن دهها میلیارد دلار سخن میگوید بیآنکه پاسخ دهد در این میان مسئولین کجا بودهاند، از سوی دیگر درخواست وی برای برخورد با فساد به صراحت با اظهارات رئیسجمهور و وزیر اطلاعات که میگویند اقتصاد جای بگیر و ببند نیست منافات دارد.
اسحاق جهانگیری معاون اول رئیسجمهور که از او به عنوان مبدع دلار 4200 تومانی یا همان دلار جهانگیری یاد میشود بعدازظهر شنبه در بازدید از خبرگزاری ایرنا در جمع اعضای تحریریه این خبرگزاری به نکاتی چند اشاره کرد، نخست آنکه او از برخورد بدون مسامحه و خط قرمز با فساد سخن گفت.
هر چند اما و اگرهای جهانگیری نارضایتی او از برخورد با برخی نزدیکان دولت را به خوبی نشان میدهد ولی اگر قرار را بر این بگذاریم که اینگونه نیست و بپذیریم که جهانگیری واقعا معتقد است « با فساد، بدون هیچ خط قرمز و تبعیضی در قوای سه گانه و در همه جا مبارزه شود » میتوان پرسید چرا رئیسجمهور و وزیر اطلاعات گفتهاند اقتصاد جای بگیر و ببند نیست؟!
سخنانی که نشاندهنده سردرگمی دولت است!
معاون اول رئیسجمهوری در سخنان اخیر خود با اشاره به معضل فساد بهعنوان یکی از دغدغههای عمومی کشور، اظهار کرده است: متاسفانه فساد به برخی از مسئولان بالایی کشور رسیده است و در دورهای که میشد و باید جلوی فساد را میگرفتند، نگرفتند و برخی مسئولین کشور را به فساد آلوده کردند.
وی با تاکید بر اینکه راه مبارزه با فساد این بود که بدون تبعیض و فارغ از وابستگیهای جناحی برخورد میشد، خاطر نشان کرد: اگر با فساد و مسئولینی که دامن جمهوری اسلامی را به فساد آلوده کردند بهموقع برخورد میشد، امروز مبارزه با فساد به دغدغه عمومی ملت تبدیل نشده بود.
جهانگیری با اشاره با برخی اظهارات در فضای رسانهای کشور درباره لزوم مبارزه با فساد در کشور، گفت: بسیاری از کسانی که امروز مدعی و طلبکار شدهاند، زمانی که به دوره مسئولیتهای آنها نگاه میکنیم، مشاهده میکنیم که بیشترین فسادها در آن دورانها اتفاق افتاده است.
به گزارش ایسنا رئیسستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی تصریح کرد: امروز نیز راه مبارزه با فساد این است که با فساد، بدون هیچ خط قرمز و تبعیضی در قوای سهگانه و در همه جا مبارزه شود.
این اظهارات را بدون توجه به اما و اگرهای آن با سخنان اخیر رئیسجمهور و پیش از آن وزیر اطلاعات مقایسه کنید که به صراحت گفتهاند اقتصاد جای بگیر و ببند و به معنای دیگر برخورد نیست!
رئیسجمهور در چهارشنبه گذشته هیئت دولت اظهار داشته است : باید بدانیم امروز مشکل اول در کشور، مشکل اقتصادی است. مشکل اقتصادی با بگیر و ببند حل نمیشود. ممکن است بگیر و ببند در گوشهای لازم باشد اما اساس آن است که باید فضا آرام شود و مردم نسبت به آینده اعتماد پیدا کنند. باید مردم بدانند آینده بدی در انتظار آنها نیست. اگر چیزی موجب نگرانی آنهاست، آن نگرانی را برطرف کنیم.
وزیر اطلاعات نیز 16 تیرماه در جلسه شورای اداری استان لرستان در سخنانی گفته بود که نباید با متخلفان برخورد قهرآمیز(تند) شود بلکه باید با توجیه و راهنمایی از انحراف آنها جلوگیری کرد، این اظهارات با تذکر رهبر معظم انقلاب مواجه شد.
روی سخن اینجا است که اظهارات مقامات دولتی در تعارض با هم قرار دارد، در حالی که جهانگیری از ضرورت برخورد با مفسدین و متخلفین سخن میگوید رئیسجمهور معتقد است اقتصاد جای این کارها نیست.
ضرورت برخورد
با تسهیلکنندگان فساد
طبیعی است که شرایط آسان برای فساد از سوی مقامات دارای مسئولیت ایجاد شده است، رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر با اقشار مختلف مردم به نکته بسیار مهمی در این زمینه اشاره و تصریح کردند: «ارز را یا سکّه را وقتی که بهصورت غلط تقسیم میکنند، این دو طرف دارد: یکی آنکه میآید این را میگیرد و مثلاً فرض کنید قاچاقچی است یا به قاچاقچی میفروشد؛ یکی آنکه این را میدهد. ما همهاش داریم دنبال آن کسی که «میگیرد» میگردیم - مفسد اقتصادی، قاچاقچی- درحالیکه تقصیر عمده متوجّه آن کسی است که «داد»؛ او را باید دنبال کرد.»
فریاد دزد، دزد از سوی مقامات دولتی بدون در نظر گرفتن این واقعیت است که چه کسی این اجازه را به دزد داده است که اینچنین بیمهابا بهمیانه میدان آمده و در بیسیاستی مسئولین بار خود را جمع کرده و برود؟!
مسئول این شرایط خطیر کیست؟!
مسئولین دولتی این روزها همگی از شرایط خطیر کشور سخن میگویند بیآنکه اذعان و اعتراف کنند خود آنان این وضعیت را خطیر ساختهاند.
جهانگیری در اظهارات اخیر خود با بیان اینکه«کشور در شرایط خطیری قرار دارد»، خاطر نشان کرده است : امروز کشور در بخشهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در شرایط خاصی قرار گرفته است. البته این به معنای این نیست که در بن بست قرار گرفتهایم و پیش روی ما راهکارهایی نیست.
معاون اول رئیسجمهوری با بیان اینکه« نماد این شرایط خطیر، در یک جنگ اقتصادی شکل گرفته است»، تصریح کرد: مهمترین نقطهای که میتواند کشور را از این شرایط سخت با موفقیت بیرون ببرد، ترمیم و بازسازی سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی است.
جهانگیری با اشاره به اتخاذ سیاستهای رسانهای از سوی آمریکا علیه ایران، گفت: آمریکاییها پیش از اینکه وارد جنگ اقتصادی با ایران شوند، یک جنگ رسانهای و سیاسی علیه ما آغاز کردند و در این جنگ رسانهای و سیاسی افکار عمومی ملت ایران را به نوعی تحت تاثیر قرار دادند و سعی کردند مردم را نسبت به آینده کشور بدبین کنند.
جهانگیری از سیاستهای ارزی نیز سخن میگوید که باعث اتلاف دهها میلیارد دلار شده است. معاون اول رئیسجمهور میگوید بهعنوان کسی که یک مسئولیت اجرایی مهمی بر دوش دارد، میدانم که امروز زندگی مردم دچار مشکل است و فشارهای اقتصادی که به خانوارها وارد میشود، آنها را در چه شرایطی قرار میدهد؛ همچنین میدانم با همین سیاست جدید ارزی چه شرایطی برای واحدهای تولیدی کشور پیش آمده و پیش خواهد آمد؛ میدانم وضعیت اشتغال چگونه است و با همین شرایط چه اتفاقات دیگری میتواند رقم بخورد. در این شرایط ما زمانی میتوانیم از این گردنهها با موفقیت عبور کنیم که با هم و متحد باشیم؛ راه اتحاد نیز گفتوگو است.
وی همچنین بااشاره به برخی سوءاستفادهها از سیاستهای ارزی اتخاذ شده از سوی دولت، اظهار کرد:ممکن است هر سیاستی که دولت در پیش میگیرد، در آن رانتی وجود داشته باشد. علت آن نیز نقش پر رنگ دولت در اقتصاد است. بنابراین مهم این است کاری کنیم که این رانت در جهت منافع عموم مردم توزیع شود.
معاون اول رئیسجمهوری ادامه داد: گاهی نیز ممکن است در جریان اتخاذ تصمیمهایی، رانتی از یک گروه به گروه دیگری منتقل شود.
جهانگیری با تاکید بر اینکه تا قبل از اتفاقات اخیر کسی به بانک مرکزی میرفت که ارز بگیرد تا کالا وارد کند، جایی مشخص نبود که آیا پس از دریافت ارز، کالا وارد کشور شد یا خیر؟ اظهار کرد: این موضوع به دلیل نبود هماهنگی میان بانک، گمرک و نظام توزیع بود. به همین دلیل نیز دهها میلیارد دلار پرونده از گذشته داریم که ارز گرفتهاند و مشخص نیست که با این ارز کالا وارد کشور کردهاند یا خیر؟ اما امروز سامانههایی که در بانک مرکزی و نظام بانکی و ارزی ایجاد شده است گمرک، نظام بانکی و تمام صادرات یا واردات را کنترل میکند و همه دستگاهها به یکدیگر متصل هستند؛ یعنی از لحظهای که کسی ارز میگیرد و کالا وارد میکند همه مشخص است.
جهانگیری معترف است که دولت در اقتصاد نقش پررنگی دارد و این نافی ادعای برخی مدعیان اصلاحات و بزک کنندگان سیاستهای ناکام دولت است که القا میکنند دولت بخش کوچکی از اقتصاد کشور را به دست دارد و مسئول این ناکامیها او نیست.
وی از سوی دیگر به وجود رانت در سیاستهای دولتاشاره و میگوید باید این رانت در جهت منافع مردم توزیع شود ولی نمیگوید آیا این دهها میلیارد دلاری که از سوی دولت به برخی اعطا شده تا کالا به کشور وارد کنند و این گونه نشده در جهت منافع مردم بوده است یا مفسدین؟!
همه اینها به خوبی نشان دهنده آن است که دولت شدیدا دچار سردرگمی است از سویی سیاستهایی را اتخاذ و اندکی بعد این سیاستها را کنار گذاشته و سیاست دیگری را پیش میگیرد و در نهایت نیز به جای اینکه به خطای خود اعتراف کند مقصر را جای دیگری جستجو میکند!
گرفتار حاشیهها
اظهارات جهانگیری نکات مهم دیگری نیز دارد از جمله اینکه او با تشریح همه مشکلات و فسادها چاره کار را نه حرکت دولت به سوی اتخاذ یک سیاست درست که همانند گذشته راهکارهای خیالی، باندی و گروهی میداند.
چندی پیش رئیسدولت اصلاحات 15 راهکار برای عبور از مشکلات کنونی کشور ارائه کرد که هیچ کدام ناظر بر مشکلات اقتصادی مردم نبوده و تنها ناظر بر منافع یک جریان خاص میشد، جهانگیری نیز بدون توجه به این مشکلات که اکثرا اقتصادی است میگوید : «امروز زمان آن نیست که بتوانیم مجموعههای بزرگی را از پیکره جمهوری اسلامی جدا کنیم و بگوییم هیچ اتفاقی نیفتاده است؛ امروز کسی که دلسوز ایران و جمهوری اسلامی است میداند هیچ موضوعی برای کشور واجبتر از اتحاد ملی و انسجام و تفاهم ملی نیست.»
طبیعی است که کسی منکر اتحاد و انسجام در چارچوب جمهوری اسلامی نیست ولی وقتی به سخنان و تلاشهای مدعیان اصلاحات برای رفع حصر سران فتنه و آزادی برخی مجرمین امنیتی توجه میشود واقعیت ماجرا به خوبی عیان میگردد.
مدعیان اصلاحات و حامیان دولت همواره به جای تامل در مشکلات مردم به فکر حاشیه سازی بوده اند، به عنوان نمونه علی مطهری نماینده عضو فراکسیون امید که نامی از او در پیگیری مشکلات اقتصادی مردم شنیده نمیشود طی یادداشتی بااشاره به تجمع اخیر گروهی از طلاب در قم و برخی شعارها نوشته است : «وزارت اطلاعات باید این موضوع را پیگیری و نتیجه را به اطلاع ملت برساند.»
سؤال اینجا است که مدعیان اصلاحات و حامیان دولت چه نفعی از حاشیه سازیها میبرند، آیا این نوشتهها و آن سخنرانیهای متعدد در صحن علنی مجلس و...توانسته است مشکلی از مشکلات واقعی مردم حل کند و یا حاشیه سازانی مانند علی مطهری از درد واقعی مردم بیاطلاع هستند؟!
نکته دیگر اینکه وظیفه وزارت اطلاعات چیست؟! وزیر که میگوید کار ما بگیر و ببند نیست، عدم برخورد با مفسدین اقتصادی خروجی این سخن وزیر اطلاعات است با این وجود علی مطهری از وزیر میخواهد حال که کاری با مفسدین ندارید یا آن را وظیفه خود نمیدانید چند نفری که در قم جمع شده و شعاری دادهاند را بگیرید شاید مشکلات کشور حل شود!
این طنز تلخ به خوبی نشان دهنده آن است که گروهی درد مردم را نمیشناسند و به آن بها نمیدهند.
من جرب المجرب...!
حافظ بیتی دارد که مصرعی از آن به یک کنایه و ضرب المثل رایج شده است،
هر چند کآزمودم از وی نبود سودم
من جرب المجرب حلت به الندامه
تجربه نزدیک به یک قرن اخیر به خوبی نشان میدهد که امید بستن به کمکهای بیگانگان یا همراهی آنان به سیاستهای اقتصادی کشور هیچ گاه مسیری را هموار نکرده است، به عنوان نمونه اخیر برجام نشان داد که نه امضای کری تضمین است و نه مذاکره مشکلی را حل میکند.
با وجود این برخی پس از خروج آمریکا از برجام همچنان امیدوارند که کدخدا به پشت میز مذاکره برگشته و آنچه را که شکسته است دوباره بازسازی کند!
این البته تنها برجام نبود که نادرستی اطمینان و اعتماد به آمریکا را نشان داد، در شصت و پنجمین سالگرد کودتای 28 مرداد قرار داریم ، مصدق نیز به آمریکا امیدوار بود و ایالات متحده پاسخ امید او را با کودتا داد.
چنان چه در مرداد 1332 آمریکا پاسخ درخواستهای مکرر کمک مصدق را با کودتا علیه او داد امروز نیز درست یک روز پس از آنکه رئیسجمهور در موضعی تاسفبار و با ادبیاتی عاطفی و حاکی از دلشکستگی از خرابی پل مذاکرات! از آمریکا گله کرده بود، پاسخ گستاخانهای از طرف مقابل دریافت کرد، «تشکیل گروه اقدام علیه ایران»!
روحانی رئیسجمهور کشورمان در جلسه روز چهارشنبه ۲۴ مرداد هیئت دولت در باب مذاکره با آمریکا گفت: «آمریکا خود کاری کرده که شرایط مذاکره را از بین برده؛ با روند خوبی داشتیم مذاکره میکردیم اما خودش آن را تخریب کرده و پل را خراب کرده و آن طرف ایستاده و میگوید باید چگونه عبور کنم!؟ اگر میخواستید عبور کنید، چرا خراب کردید؟ »
در واکنش به این اظهارات «مایک پمپئو» وزیر خارجه آمریکا (رئیس پیشین CIA) روز پنجشنبه، از «گروه اقدام ایران» به ریاست برایان هوک و با هدف هماهنگی سیاستهای خصمانه کاخ سفید علیه ایران رونمایی کرد.
«مایک پمپئو»، وزیر خارجه آمریکا روز پنجشنبه پس از اعلام خبر تشکیل گروه موسوم به «اقدام علیه ایران»، درباره اهداف تشکیل این گروه گفت: «گروه اقدام ایران، مسئول راهبری، بازبینی و هماهنگی همه جوانب اقدامات مرتبط با ایران در وزارت خارجه خواهد بود و مستقیماً با من کار خواهد کرد.»
اظهارات رئیسجمهور و پاسخ آمریکا درستی این ضرب المثل و کنایه قدیمی را نشان میدهد که آزموده را آزمودن خطا است.