از همان آغازين روزهای زندگی، خود را براي آينده اي بس بزرگ مهيا كرد. قبل از دبستان نماز و روزه را به خوبي فرا گرفت و در انجام تكاليف ديني ممارست داشت. سال 55 بهمراه خانواده راهي قائم شهر شد. او با تشويق پدر و علاقة شخصي خود به روحانيت و علوم اسلامي، رهسپار حوزه علمية امام جعفر صادق (ع) در قائم شهر شد. 16 ساله بود، در ارديبهشت ماه 65 به عنوان نيروي تبليغي به آموزش پدافند نيروي هوايي رفت و 3 ماه در گرماي طاقت فرساي هورالهويزه و پاسگاه ابوذاكر به اداي تكليف مشغول شد. 6 ماه بعد، او كه تازه ملبس به لباس مقدس روحانيت شده بود به كاروان سپاهيان حضرت مهدي(عج)  پيوست و راهي شلمچه شد. مرحله دوّم عمليات كربلاي (5) آغاز شد. او در دل شب پرشكوه‌ترين جلوه فتح را به نظاره نشست و سفير تركش، حماسي‌ترين شعر تاريخ را در 19/10/65 از آن «علي اصغر» سرود، از آسمان ذرّه هاي بلورينِ نور باريدن گرفت و او را به بي‌كران حضرت دوست رهنمون كرد.