واکاوی دلایل گرانی میوه در تابستان و کاهش سهم آن در سبد خانوار- بخش نخست
طعم تلخ گرانی میوه در کام خشکیده مشتری
گالیا توانگر
عکسها از محمدعلی شیخزاده
«سیاه بهار» در گویش تهران قدیم از بارش کم باران و خشکسالی در فصل پاییز و زمستان یا برعکس وقوع سیل و باریدن برف و باران زیاد و بیموقع در فصل بهار حکایت داشت. در هر دو صورت ضرر به محصولات کشاورزی وارد میشد که برای کشاورزان و مردم کمرشکن بود.
در بازار میوه و ترهبار میدان بهمن تهران هر جا سر بر میگردانی وفور نعمت را میبینی و انواع میوهها و صیفیجات خوش آب و رنگ چشمانت را مسحور خود میکنند؛ با این حال وقتی دلایل گرانی سربه فلک کشیده این روزهای میوه را که یکی از اقلام خوراکی ضروری در سبد خانوار است، جویا میشوم، قریب به اتفاق توزیعکنندگان میگویند: «بهار به محصول سرما زده و بیشتر محصول از بین رفته است!» با خود زمزمه میکنم: «پس چطور سبدهای همه گونه میوه مرسوم و اعیانی در بازار ردیف به ردیف در انتظار مشتری چیده شدهاند؟»
در سردرگمی پاسخ به سؤال دلایل گرانی میوه؟ غوطهورم که شلیل تختهای میوه محبوب و آبدار و بس خوشمزه روبهرویم رخ مینمایاند. به خیال اینکه بازار میوه و ترهبار است، دیگر و بالطبع باید از مغازه محله ارزانتر بفروشند، قیمت شلیل را جویا میشوم. فروشنده میگوید: «از قرار کیلویی 7هزار تومان.» شلیل درشت است و تنها 5 تا 6 دانه از آن یک کیلو را شامل میشود و با یک محاسبه ابتدایی نزدیک هزار تومان برای خرید یک دانه شلیل پرداختن، با حقوق کارگری این روزها به هیچ وجه جور در نمیآید. حالا فکرش را بکنید که قیمت همین نوع میوه در مغازه بالاتر هم میرود. این درحالی است که قیمت شلیل تختهای پارسال همین موقع از قرار کیلویی 3 تا 4 هزار تومان در بازار ترهبار بوده است.
در لیست میوههای با قیمت بالاتر میتوان به قیمت آلبالو کیلویی 13 هزار تومان، گیلاس -الان دیگر کمیاب شده و خیلیها تابستان امسال حسرت به دل خوردن گیلاس ماندند- کیلویی 18 هزار تومان در میادین ترهبار و یا وانتیها، اما در مغازههای سطح شهر از قرار کیلویی 26 تا 30 و حتی 40 هزار تومان هم فروخته شد، یا زغال اخته کیلویی 12 هزار توماناشاره کرد. در این فکرم که شاید «سیاه بهار» تعریف تلختری پیدا کرده است.
از سرمای بهاره
تا داغی بازار چکهای برگشتی
در میدان میوه و ترهبار دریغ از شور و حال رفت و آمد مشتری و خرید! بیشتریها جلوی بار میوه و صیفی خود نشسته و غرق در افکار به نقطهای خیره ماندهاند. شاید در این فکر هستند که چه موقع چکهایشان از سوی خریداران ثابت (اغلب تالارداران و میوهفروشیهای سطح شهر) پاس میشود؟ تا بین 5 تا 7 درصد سود عایدی شان را بردارند و پول کشاورز را هم طی چند روز آینده بدهند. با این سطح از گرانی میوه هم کشاورز، هم توزیعکننده(واسطه) و هم مشتری(خریدار) ضرر را متقبل شدهاند.
محمد توکلی که 30 سال در کار توزیع میوه مشغول است، به گزارشگر کیهان توضیح میدهد:«ما مستقیم توزیع میکنیم و حقالعمل خود را برمیداریم. امسال به دلیل سرما و سیلهای برج دوم (اردیبهشت) محصول کم است، برای همین قیمتها بالا رفتهاند. در بازار هر چه فراوانی میوه بیشتر باشد، میوه ارزانتر خواهد بود.»
البته این توزیعکننده دلیل دیگری هم برای گرانی میوه عنوان میکند و میگوید: «اغلب چرخه کشاورزی ما خارجی است، مثلا از بذر گرفته تا کود و سم. »
وی گلهمندانه میگوید: «اکثر بذرها و سمها چینیاند و اعتمادی به سالم بودنشان نیست! به عبارتی بذر خوب و سم خوب نداریم.»
از وی در مورد مهمترین چالش پیش روی صنفشان که توزیع میوه است، سؤال میکنم. وی پاسخ میدهد: «ما همهمان چکی کار میکنیم و کلی چک پاس نشده روی دستمان ماندهاند. شغل ما تقریبا تمام وقت است، از 12 شب تا 12 شب! با این همه دوندگی و خون دل خوردن وقتی چک پاس نمیشود، بین کشاورز و خریدار منگنه میمانیم. اسمش است که واسطهها بیشترین سود را میبرند. شاید هم برای دلالان خاصی این چنین باشد، اما برای ما که بین 5 تا 7 درصد حقالعمل برمیداریم و همه روند فعالیتهایمان مشخص و شفاف است، جز ضرر و خون دل خوردن عایدی دیگری ندارد. این میشود که خیلی از همکارانم از این کار بعد از 30 سال بیرون کشیدهاند. ماشین بخری و با آن کار کنی، بهتر از این بساط رنجآور است.»
میوه با قیمت سر به فلک کشیده، پیش روی قشر متوسط
سه خانم خانهدار از راه میرسند و میگویند: «همه آلوهای لِه شده را میخواهیم.» افرادی هستند که در خانه لواشک درست میکنند و میفروشند. فروشندهای در میدان ترهبار غرولندکنان میگوید: «الان اغلب مشتریهای ما چنین افرادی هستند. افرادی با مشاغل خانگی که میوهها را برای کارشان (درست کردن لواشک، مربا، ترشی و کمپوت) میخواهند و یا نهایتا وانتیها که میوه و صیفی جات را از ترهبار میخرند و به صورت گردشی در مناطق مختلف سطح شهر میفروشند.»
یک مغازهدار(خردهفروش) هم که برای خرید میوه و صیفی مغازهاش به میدان آماده با سر تکان دادن حرفهای گلایهآمیز توزیعکننده را تایید کرده و برایمان میگوید: «دیگر فروش میوه از طریق میوهفروشیها معنایی ندارد. وانتیهایِ گردشی جای ما را گرفتهاند. من هم چون پول کرایه مغازه، آب و برق میدهم، نمیتوانم به اندازه وانتی ارزان بفروشم. مسلما مشتری سراغ وانتی میرود.»
موسوی یک توزیعکننده میوه نظرش این است که امسال باغدار و کشاورزش بیشترین سود را برده است. وی میگوید: «باغدار توزیعکننده را در منگنه میگذارد و به ما میگوید فلان قیمت بفروش. اگر ما بگوییم نه، به راحتی میرود و با نفر بعدی وارد معامله میشود. ضمن اینکه فشار میآورد که بار را هر چه سریعتر بفروشیم و پولش را سه تا نهایتا ده روزه بدهیم.»
این توزیعکننده لیستی از قیمت انواع میوههای امروز در بازار را پیش رویمان قرار داده و میگوید: «شلیل پارسال کیلویی 3 تا 4 هزار تومان میفروختیم، الان به کیلویی 7 هزار تومان رسیده است. آلبالو از 5 هزار تومان به کیلویی 13 هزار تومان رسیده است. زغال اخته از کیلویی 5 هزار تومان به کیلویی 12 هزار تومان و هلو از کیلویی 3 تا 4 هزار تومان به کیلویی 8 تا 9 هزار تومان رسیدهاند.»
همه این قیمتها در شرایطی پیش رویمان قرار گرفته که کشورمان همیشه در حوزه میوه و صیفیکاری سری توی سرها بلند کرده و حتی میتواند صادرکننده محصولات باشد. متاسفانه در شرایط فعلی واقعیت تلخ این است که میوه اندک اندک در ردیف کالاهای اشرافی قرار گرفته و هرآنجایگاهش در سبد خانوار تضعیف میشود. از سویی نباید نقش مصرف روزانه این گروه از خوراکیها را در سلامت خانوار و جامعه نادیده گرفت.
مینا احمدی یک شهروند میگوید: «ما با حقوق کارگری تنها میتوانیم از پس خریدهای واجبتر برآییم و بیشتر مواقع از خرید میوه چشمپوشی میکنیم. این روند تغذیهای مسلما روی سلامت فرزندانم تاثیر منفی دارد.»
آیا باغداران
برنده موج گرانی میوهاند؟!
مجتبی شادلو رئیس اتحادیه باغداران درخصوص دلیل افزایش گرانی میوه میگوید: «متاسفانه به خاطر گرمای زمستان سال گذشته در مناطق اقلیمی که جزو مناطق سردسیری لحاظ میشود، درختان معمولا از اواخر فروردین و اردیبهشت به بعد شروعگلدهی میکردند، ولی متاسفانه در اواخر اسفند و اوایل فروردین، گلدهیشان شروع شده بود که سرما در فروردین و اردیبهشت باعث سرمازدگیشان شد. تولید میوه در سنوات گذشته به طور قطعی و پایدار نشان داده که ما از تامین نیاز داخل فراتر رفتهایم و همیشه اضافه تولید داشتیم و چنانچه صادرات نداشتیم ما دچار چالش شدید پایین آمدن قیمت در بازار میوه میشدیم.»
رئیس اتحادیه باغداران با بیان اینکه طیفهای مختلف با ایجاد جو باعث گران شدن میوهها میشوند، میگوید: «برخی از انواع میوهها کم است، مانند سیب گلاب تابستانه یا گیلاس، در بعضی دیگر از میوهها وفور میوه داریم، اما به خاطر جوی که دلالان در بازار حاکم میکنند، باعث گران شدن قیمتها شدهاند.»
رئیس اتحادیه فروشندگان میوه و ترهبار میافزاید: «دلالانی که میوهها را جمعآوری میکنند، زمانی که از کمبود محصولی باخبر میشوند، به جای اینکه مدیریت کنند و کمک حال باشند، متاسفانه بر این امر دامن میزنند. از طرفی دلالان خرده در بازار میوه و ترهبار نیز تاثیرگذار هستند و باعث گرانی میشوند.»
حسن صابری رئیس اتحادیه بارفروشان با مطرح کردن بحث سرمازدگی فروردینماه سال جاری میگوید: «با توجه به سرمازدگی شدید در فروردینماه امسال بخش زیادی از میوههای سردرختی از جمله گیلاس و زردآلو در اطراف استان تهران، شهرستان دماوند، فشم، لواسان، کن، سولقان و شهریار از بین رفت، به طوری که طبق مشاهدات از سطح بازار با وجود عبور از فصل نوبرانه همچنان قیمت گیلاس و زردآلو نسبت به سالهای گذشته بالاست.»
حسن صابری میافزاید: «آنقدر هزینههای اصلی خانوار افزایش یافته که امسال تقاضا برای خرید میوه از سوی مردم نسبت به سالهای قبل بسیار کاهش یافته و همین کاهش تقاضا سبب شده که کمبود عرضه چندان به چشم نیاید.»
مقصر اصلی نبود نظارت، تسهیلات کشاورزی و مدیریت بهینه
به انتهای بخش یک گزارش رسیدهایم و میبینیم همه مقصر شدهاند. همه زنجیرههای متصل به چرخه تولید، توزیع و فروش میوه و صیفیجات.
اما سخن حق را باسابقه این بازار، ضیغم علییاری به زبان ساده چنین میگوید: «مشکل اصلی نبود نظارت و مدیریت بهینه است. نظارت معنایش این نیست که یک نفر مامور را صبحها بیندازیم میانه بازار میوه و ترهبار و دیکته کنیم که او فشار بیاورد توزیعکننده کیلویی چند بفروشد؟ باید مسئله از ریشه پیگیری و اصلاح شود. باید مشکلات کشاورزان را در خرید بذر، کود و سم حل کنیم. باید میوههایی را که کم داریم وارد و شرایط را برای صادرات میوههای مازاد فراهم کنیم.»
این توزیعکننده تاکید دارد که اگر چه نمیتوان نقش سرمای امسال را در کمبود برخی انواع میوه نادیده گرفت، اما این تنها یک روی سکه است و بیشتر مشکلات در آن روی سکه پنهان شده که نیاز به بازبینی،کارشناسی و حل مشکل دارد.
در همین حین ابوالفضل ولیزاده 14 ساله را میبینم که در بازار میوه و ترهبار به کارگری ساده مشغول است. وی با خنده میگوید: «روزی 70 تا 150 هزار تومان در تابستان امسال درآمد داشته است.»
به او میگویم: «پس سود واقعی را تو کردهای.»
این مرد کوچک شانههایش را بالا میگیرد و میگوید:« از 10 شب تا 11 صبح کار میکنم.»
به او میگویم: «خدا قوت.»
دست میبرد و یک شلیل به دهان میبرد و باز با خنده میگوید: «میوه فراوان است به شرط اینکه پول خریدش را داشته باشی.»