نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
عامل۷۰ درصد مشکلات مدیران و سیاستهای غلط است نه تحریمها
روزنامه آرمان در مطلبی نوشت:«70 درصد مشکلات از مدیران و سیاستهای غلط است، نه تحریم».
سرویس سیاسی-
این روزنامه زنجیرهای تاکید کرده است که «70 درصد مشکلات از مدیران و سیاستهای غلط است، نه تحریم». طیف مدعی اصلاحات پیش از روی کارآمدن دولت یازدهم نیز این مسئله را مطرح کرده بود، اما پس از آغاز به کار دولت یازدهم، این طیف تمامی امور کشور را به برجام گره زده و مدعی شد که مشکل رکود و تورم و بیکاری و حتی مشکل آب خوردن مردم با امضای برجام رفع میشود!
مدعیان اصلاحات در سالهای اخیر همزمان با تقدیس برجام، با ادعاهایی همچون «تنها 30 درصد اقتصاد کشور در اختیار دولت است»، «دولت پنهان در کار دولت روحانی کارشکنی میکند»، «مشکلات تقصیر دولت قبل است، روحانی مشغول آواربرداری است» و... از یکسو دولت را به فرافکنی ترغیب کرده و از سوی دیگر، افکار عمومی را به چشم دوختن به نقطههای خیالی تشویق میکردند.
مدعیان اصلاحات به رفتارهای متناقض شهره هستند؛ این طیف از یک سو تاکید دارد که 70 درصد مشکلات از مدیران و سیاستهای غلط است، نه تحریم و از سوی دیگر بدون توجه به تجربه عبرتآموز برجام مدعی است که برای رفع مشکلات اقتصادی کشور باید با ترامپِ قمارباز مذاکره کنیم!
با پذیرش شرایط FATF ابزار تحریم را از آمریکا میگیریم!
روزنامه آفتاب یزد در مطلبی نوشت: «ما باید با سیاستهای بخردانهای از جمله پذیرفتن FATF بنهای تحریم را از آمریکاییها بگیریم. واضح است که اتفاقاتی که طی دو سه ماه اخیر در اقتصاد ایران افتاده که از جمله آنها میتوان به افزایش قیمتها در بازارهای ارز، طلا، سکه و... اشاره کرد، در نتیجه تحریمهای آمریکاست اما مسئله اینجاست که ما نباید خودمان را تحریم کنیم. اگر ما FATF را که بحث شفافیت اقتصادی است بپذیریم، این مسئله به شدت به نفع اقتصاد کشورمان است و میتوان پیشبینی کرد که پس از آن قیمت هر دلار در بازار آزاد حداقل هزار تومان کاهش یابد».
در حالیکه هم شورای نگهبان و هم مجمع تشخیص مصلحت نظام با پیوستن ایران به گروه ویژه اقدام مالی(FATF) مخالفت کردهاند، مدعیان اصلاحات همچنان به بزک FATF میپردازند.
پیش از این کارشناسان تاکید کردند که پیوستن به FATF اثری در مقابله با فساد و رانت در داخل ندارد. در حقیقت FATF شفافیت میآورد اما برای دشمن و بیگانه نه برای مردم ایران.
کارکرد اصلی FATF افزایش دقت سلاحهای اقتصادی و تحریمی آمریکا علیه مردم کشورمان است.
فامیلبازی هم دولت را به کجراهه میکشاند
روزنامه شرق در شماره دیروز خود به مشکلات اقتصادی دولت و دلایل آن پرداخته و نوشت: «گرفتاری مالی دولت موجب به فقر کشاندن بخش خصوصی در اقتصاد ملی، بیکاری و کاستی در تولید شده است. عقلایینشدن مصارف حاصله از منابع کشور ناشی از قانون هدفمندکردن یارانههای انرژی نقطه کلیدی این کژی و کاستی است. باید بینیازان جامعه از دریافت یارانه نقدی منع میشدند و این سهم بر اعتبارات خدمات درمانی طبقات نیازمند و فقرزدایی افزوده میشد که از پشتیبانی مناسبی در طبقات مردم و در مجلس محترم برخوردار است. ولی در دولت محترم کسانی که جز نان کارمندی نخوردهاند، از اینکه یارانه عمومی نباشد و بهای نفت، گاز و برق بهجای پرداخت یارانه به اغنیا صرف سرمایهگذاری شود، واهمه دارند و این واهمه را به رئیسجمهور محترم القا کردهاند که دست به ترکیب پرداخت یارانه نقدی نزند».
در ادامه این یادداشت آمده است: «فامیلبازی هم دولت را به کجراهه میکشاند و نشانه آن سیاست کاملا غلط معادله ارز- ریال است که در ماههای اخیر اجرا شد و 58 میلیارد دلار ذخایر ارزی کشور را در عرض چند ماه به باد داد و البته نمایندگان مجلس از وزرای مربوطه و معاونان رئیسجمهور سؤالی نمیپرسند!».
نویسنده افزوده است: «اگر در بودجهبندی کمیسیون تلفیق با ارائه بندهای اجرائی بهویژه طرحی در زمینه توقف پرداخت یارانه نقدی به بینیازان جامعه اجرائی میشد، منابع عظیمی برای سرمایهگذاری آزاد میشد و تولید و اشتغال تحقق مییافت. اصولا دادن یارانه نقدی به بینیازان از ابتدا قباحت عقلی و شبهه شرعی داشته و دارد. دولتی که حتی برای تعمیر بخاری مدارس اعتبار کافی ندارد، چگونه به ثروتمندان از بهای برق هدیه نقدی میدهد؟!».
در این زمینه گفتنی است منتقدین دلسوز پیش از این بارها انتقاداتی که روزنامههای زنجیرهای تازه به آن رسیدهاند را در روزنامهها و رسانهها مطرح کرده بودند ولی با موج هتاکی و حمله و تعابیر زشت و زننده حامیان دولت مواجه و به عقب رانده شده بودند.
جمله طلایی دولتمردان که نمیتوانیم به حساب مردم سرک بکشیم زمینهساز پرداخت یارانه به بینیازان و حذف نشدن آنان از لیست شد بگذریم از اینکه دولت به مدیران خود نیز حقوقهای نجومی پرداخت کرده که تاثیر روانی آن در جامعه بسیار بیشتر از یارانهای است که به مردم داده میشود.
ظاهرا دولت منتظر نتیجه دادن تحریمهای آمریکاست!
روزنامه بهار در گزارش اقتصادی خود با عنوان «سکوت دولت، ناامیدی مردم» ضمن انتقاد از انفعال و بیعملی دولت تدبیر و امید در قبال حجم انبوهی از مشکلات اقتصادی موجود در کشور به ویژه در بحران ارزی اخیر نوشت:«اکنون همه منتظر پاسخگویی دولت هستند. چشمها خیره به نهاد ریاستجمهوری است تا رئیسجمهور در گفتوگویی رو در رو با مردم، پاسخگوی این حجم از مشکلات باشد».
این روزنامه در ادامه نوشت: «به عقب بازنگردیم؛ این شعاری بود که حسن روحانی در خلال انتخابات ریاستجمهوری داد و از ابتدای ورودش به نهاد ریاست جمهوری خود را مدافع امیدواری مردم اعلام میکرد، اما اکنون با گذشت چندین ماه از التهابات بازار همچنان میبینیم که نه تنها هیچ سخنی با مردم ندارد بلکه با بیتوجهی به هشدارهای داده شده نمیخواهد اقدام موثری در جهت ترمیم کابینه خود کند.».
بهار در ادامه نوشت: «اکنون زمان پافشاری بر تصمیمات خود نیست چراکه در سایه سکوت رئیسجمهور، صداهای اعتراضی از گوشه و کنار شهرهای مختلف شنیده میشود که میتواند شرایط را برای دولت خطرناکتر کند... سکوت دولت در کنار تلاطم بازار این شائبه را ایجاد میکند که گویی دولت خود منتظر به نتیجه رسیدن بخش اول تحریمهای آمریکاسـت. این چنین که دولـت بعد از خوابیدن گرد و خاک تحریمها تازه ببیند ابزاری در دسـت دارد و چه میتواند بکند. هر چند سکوت دولت این شایعه را هم در جامعه متبادر کرده که دولت توان کنترل و هدایت شرایط موجود را ندارد و زمام امور را از دست داده اســت.»
گفتنی است بیعملی و انفعال رئیسجمهور و عدم پاسخگویی وی به سؤالات مردم و دغدغههای معیشتی آنان برخی از روزنامههای زنجیرهای حامی دولت را نیز به تکاپو انداخته و نسبت به آن منتقد ساخته است. گرچه مدعیان اصلاحات همواره در هر موقعیتی که دولت در تنگنا قرار گرفته و عملکرد آن زیر ذرهبین منتقدان رفته است، برای فرار از هزینههای دولت و عبور از روحانی اقدام کردهاند. این جریان که خود را در منافع دولت شریک کرده بود در حالی که ناکارآمدی تیم اقتصادی دولت روحانی طی یکسال گذشته آشکار شده، با دنبال کردن سناریوی «فرار از مسئولیت» بعضا ژست منتقد به خود گرفته و در پی واگذاری مشکلات به روحانی هستند چرا که به گفته یکی از همین قماش مدعی اصلاحات، دولت برای این جناح سیاسی یک رحم اجارهای بود.
تأکید معاون وزیر خارجه روباه پیر بر تقسیم کار با آمریکا
روزنامه ایران دیروز گفتوگویی را با معاون وزیر خارجه انگلیس منتشر کرد. «سایمون مک دونالد» در این مصاحبه درباره اقدامات اروپا برای حفظ برجام، همانند سیاستمداران اروپایی به کلیگویی پرداخت.
وی در پاسخ به این سؤال خبرنگار مبنی بر اینکه ایران معتقد است جزئیات راهکارهای عملیاتی پیشنهادات اروپا بهخوبی تبیین نشده است، گفته است: «نباید فراموش کرد که موضوعی به اهمیت برجام را نمیتوان در یک روز و در یک جلسه تمام و کمال حل کرد. من گمان میکنم طرف ایرانی نیز این موضوع را درک میکند... انگلیس به همراه شرکای اروپایی خود در حال انجام اقدامات لازم برای مدیریت گامهای بعدی بوده است.»
پس از آنکه ترامپ بهرهبرداری مطلوبش را از برجام انجام داد و شیره آن را مکید، تفالهاش را بیرون انداخت و تیر خلاص را به توافق یکطرفه شلیک کرد چون دیگر لزومی نداشت پای تعهدات نیمبند و عملنکردهاش باقی بماند. اروپاییها اما با سیگنالهای ارسال شده از داخل مبنی بر ماندن ایران در توافق هستهای در صورت خروج آمریکا، صرفا با ادعای ضرورت حفظ برجام، مواضع ابهامآمیز میگیرند. آنها با مذاکرات فرسایشی و معطل سازی ایران، برای ادامه اجرای تعهدات از سوی ما و تعلیق فعالیتهای هستهای کشورمان در کنار حفظ تحریمها تقلا کردهاند. مسئلهای که دقیقا خواست آمریکا است.
موضوعی که معاون وزیر خارجه انگلیس نیز به آن اشاره میکند؛ «لازم است تاکید کنم که به عقیده ما برجام قرارداد خوبی برای ایران است. ما بر این باوریم که به نفع ایران است در این قرارداد باقی بماند. حفظ برجام به نفع اروپا نیز هست و به همین دلیل است که ما به سختی در راستای این هدف مشغول به کار هستیم.»
در بخش دیگری از این گفتوگو آمده است: «این حقیقت که داریم در موضوع برجام با آمریکا مخالفت میکنیم، به این معنا نیست که در مورد تمامی جنبههای سیاستهای این کشور در قبال خاورمیانه و ایران مخالف هستیم.»
فدریکا موگرینی، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا چندی پیش گفته بود: «عزم ما برای حفظ توافق هستهای، در راستای منافع آمریکاست.» وی همچنین تأکید کرده بود: «اتحادیه اروپا در قبال ایران، نگرانیهای مشترکی با آمریکا دارند از قبیل برنامه موشک بالستیک این کشور و برخی موضوعات منطقه.»
اروپا با تحریم ایران در پسابرجام و تقسیم کار مشترک با آمریکا، همدستیاش را با شیطان بزرگ ثابت کرد. توصیه معاون وزیر خارجه روباه پیر مبنی بر ماندن ایران در برجام در همین زمینه قابل ارزیابی است.
جالب است که با وجود اجرای تمام تعهدات برجامی از سوی ایران و دادن امتیازات نقد به حریف، سایمون مک دونالد در این مصاحبه باز از ضرورت سازش و امتیازدهی میگوید؛ «هر مذاکرهای شامل و نیازمند سازش از سمت دو طرف است. میتوانم این انتظار را داشته باشم که در این فرآیند مسائلی به وجود خواهد آمد که انجامش برای ما و ایران کمی مشکل است. اما لازم است هر دو طرف برای رسیدن به توافق سازش کنند.»
دولتمردان اروپایی به تواتر و با صراحت گفتهاند «هیچ تضمینی به ایران نمیدهند»، «ما به خاطر ایران، درگیری استراتژیک و تجاری با آمریکا پیدا نخواهیم کرد و درگیر نخواهیم شد»، «هدف ما، مذاکرات جدید برای تکمیل برجام و در حوزههای موشکی و نقش منطقهای ایران است» وقت ادامه نگاه امیدوارانه به غرب است یا تغییر مسیر و تمرکز بر ظرفیتهای داخلی و اقدام جهادی؟
کشف زنجیرهایها از اسم رمز یک عملیات پیچیده
روزنامه اعتماد تیتر یک خود را به گزارشی با عنوان «چرا روحانی ساکت است؟» اختصاص داده که در این گزارش نکات قابل تاملی را در مورد دیدگاه اصلاحطلبان میتوان یافت.
طیف موسوم به اصلاحطلب ویترینی از شعارهای زیبا و فریبنده دارد. برای نمونه «قانونگرایی» یا «عمل به قانون» یکی از آنهاست. در این رابطه میتوان موضوع «نظارت بر عملکرد دولت» را یکی از مصادیق قانونگرایی دانست. با همه اینها وقتی نمایندگان مجلس در راستای نظارت موضوع سؤال از رئیسجمهور را مطرح کردند جریانی از سوی روزنامههای زنجیرهای به راه افتاد که در تلاش بود تا این اقدام نمایندگان را سیاسیکاری جلوه دهد یا به حاشیهسازی علیه آن بپردازد!
برای نمونه کافی است گزارش وهمآلود اعتماد را در این باره بخوانید. این روزنامه باید ابتدا بگوید که چرا سؤال از رئیسجمهور را حق نمایندگان نمیداند؟!
در بخشی از این گزارش به نکتهای بسیار مهم و قابل تامل اشاره میشود که گویای آن است که دیدگاه اصلاحطلبان در مورد «مردم» و «گفتوگو با مردم» چیست. این روزنامه نوشته است: « اگر روحاني حرفهايي كه مردم انتظار دارند بشنوند را نزند، صحبت او نتيجه عكس خواهد داد و منجر به كاهش اعتماد عمومي ميشود»!
مردم دوست دارند چه حرفهایی از رئیسجمهور کشور بشنوند؟ اگر در کوچه و خیابان از مردم بپرسید احتمالا مواردی از این دست خواهد بود که از روحانی بشنوند که دولت اقدامات عاجلی را برای حل مشکلات اقتصادی در پیش گرفته و یا اینکه دولت چه تدابیری را برای موضوع ارز و طلا اتخاذ کرده و انجام آن را شروع کرده است؛ یا درباره رفع رکود کارخانههای تولیدی چه اقدامات موثری را آغاز کرده است. حالا روزنامه طیف اصلاحطلب به رئیسجمهور به صورت غیرمستقیم اشاره میکند که نه آنچه به حقیقت انجام شده بلکه به نیاز جامعه بنگرد و آنچه مردم دوست دارند بشنوند را بیان کند!
سپس این گزارش موضوع طرح سؤال از رئیس جمهور را به صورت یک عملیات فوقالعاده امنیتی به تصویر کشیده که پس از اعلام اسم رمز آن آغاز شده است: «اصولگرايان ناچار از پشت پرده كنار آمده و از آنجا كه ميدانستند با «عدم كفايت» راه به جايي نميبرند، تصميم گرفتند پروژه فشار به دولت را با همان اسم رمز «طرح سؤال از رئيسجمهور» كليد بزنند»!
فارغ از داستان تخیلی و اکشن روزنامه طیف اصلاحطلب موضوع به این ترتیب بود که پس از طرح موضوع «عدم کفایت» توسط چند نمایندگان محترم مجلس؛ بخش بسیاری از بدنه اصولگرا با آن مخالف بودند.
روز شنبه نیز مجتبی ذوالنور، نماینده قم در پاسخ به جماعت «سیاستزده» گفت که اینها که ادعا دارند که سؤال از رئیسجمهور سیاسی است بگویند کدام یک از 5 محور در سؤال از رئیس جمهور امروز دغدغه جامعه نیست که آن را سیاسیکاری عنوان میکنند؟ محورهای سؤال از رئیس جمهور مواردی از قبیل تورم یا افزایش شدید قیمت ارز و طلا را شامل میشود.
با این وجود هنوز مدعیان سیاسیکاری پاسخی به این سؤال ندادهاند. مدعیان صلاحات طوری رفتار میکنند و مینویسند که انگار جامعه هیچ مشکل اقتصادی و معیشتی ندارد و امضای آن 80 نماینده در این شرایط که هیچ مشکلی نیست سیاسیکاری به نظر میآید!!
این روزنامه زنجیرهای تاکید کرده است که «70 درصد مشکلات از مدیران و سیاستهای غلط است، نه تحریم». طیف مدعی اصلاحات پیش از روی کارآمدن دولت یازدهم نیز این مسئله را مطرح کرده بود، اما پس از آغاز به کار دولت یازدهم، این طیف تمامی امور کشور را به برجام گره زده و مدعی شد که مشکل رکود و تورم و بیکاری و حتی مشکل آب خوردن مردم با امضای برجام رفع میشود!
مدعیان اصلاحات در سالهای اخیر همزمان با تقدیس برجام، با ادعاهایی همچون «تنها 30 درصد اقتصاد کشور در اختیار دولت است»، «دولت پنهان در کار دولت روحانی کارشکنی میکند»، «مشکلات تقصیر دولت قبل است، روحانی مشغول آواربرداری است» و... از یکسو دولت را به فرافکنی ترغیب کرده و از سوی دیگر، افکار عمومی را به چشم دوختن به نقطههای خیالی تشویق میکردند.
مدعیان اصلاحات به رفتارهای متناقض شهره هستند؛ این طیف از یک سو تاکید دارد که 70 درصد مشکلات از مدیران و سیاستهای غلط است، نه تحریم و از سوی دیگر بدون توجه به تجربه عبرتآموز برجام مدعی است که برای رفع مشکلات اقتصادی کشور باید با ترامپِ قمارباز مذاکره کنیم!
با پذیرش شرایط FATF ابزار تحریم را از آمریکا میگیریم!
روزنامه آفتاب یزد در مطلبی نوشت: «ما باید با سیاستهای بخردانهای از جمله پذیرفتن FATF بنهای تحریم را از آمریکاییها بگیریم. واضح است که اتفاقاتی که طی دو سه ماه اخیر در اقتصاد ایران افتاده که از جمله آنها میتوان به افزایش قیمتها در بازارهای ارز، طلا، سکه و... اشاره کرد، در نتیجه تحریمهای آمریکاست اما مسئله اینجاست که ما نباید خودمان را تحریم کنیم. اگر ما FATF را که بحث شفافیت اقتصادی است بپذیریم، این مسئله به شدت به نفع اقتصاد کشورمان است و میتوان پیشبینی کرد که پس از آن قیمت هر دلار در بازار آزاد حداقل هزار تومان کاهش یابد».
در حالیکه هم شورای نگهبان و هم مجمع تشخیص مصلحت نظام با پیوستن ایران به گروه ویژه اقدام مالی(FATF) مخالفت کردهاند، مدعیان اصلاحات همچنان به بزک FATF میپردازند.
پیش از این کارشناسان تاکید کردند که پیوستن به FATF اثری در مقابله با فساد و رانت در داخل ندارد. در حقیقت FATF شفافیت میآورد اما برای دشمن و بیگانه نه برای مردم ایران.
کارکرد اصلی FATF افزایش دقت سلاحهای اقتصادی و تحریمی آمریکا علیه مردم کشورمان است.
فامیلبازی هم دولت را به کجراهه میکشاند
روزنامه شرق در شماره دیروز خود به مشکلات اقتصادی دولت و دلایل آن پرداخته و نوشت: «گرفتاری مالی دولت موجب به فقر کشاندن بخش خصوصی در اقتصاد ملی، بیکاری و کاستی در تولید شده است. عقلایینشدن مصارف حاصله از منابع کشور ناشی از قانون هدفمندکردن یارانههای انرژی نقطه کلیدی این کژی و کاستی است. باید بینیازان جامعه از دریافت یارانه نقدی منع میشدند و این سهم بر اعتبارات خدمات درمانی طبقات نیازمند و فقرزدایی افزوده میشد که از پشتیبانی مناسبی در طبقات مردم و در مجلس محترم برخوردار است. ولی در دولت محترم کسانی که جز نان کارمندی نخوردهاند، از اینکه یارانه عمومی نباشد و بهای نفت، گاز و برق بهجای پرداخت یارانه به اغنیا صرف سرمایهگذاری شود، واهمه دارند و این واهمه را به رئیسجمهور محترم القا کردهاند که دست به ترکیب پرداخت یارانه نقدی نزند».
در ادامه این یادداشت آمده است: «فامیلبازی هم دولت را به کجراهه میکشاند و نشانه آن سیاست کاملا غلط معادله ارز- ریال است که در ماههای اخیر اجرا شد و 58 میلیارد دلار ذخایر ارزی کشور را در عرض چند ماه به باد داد و البته نمایندگان مجلس از وزرای مربوطه و معاونان رئیسجمهور سؤالی نمیپرسند!».
نویسنده افزوده است: «اگر در بودجهبندی کمیسیون تلفیق با ارائه بندهای اجرائی بهویژه طرحی در زمینه توقف پرداخت یارانه نقدی به بینیازان جامعه اجرائی میشد، منابع عظیمی برای سرمایهگذاری آزاد میشد و تولید و اشتغال تحقق مییافت. اصولا دادن یارانه نقدی به بینیازان از ابتدا قباحت عقلی و شبهه شرعی داشته و دارد. دولتی که حتی برای تعمیر بخاری مدارس اعتبار کافی ندارد، چگونه به ثروتمندان از بهای برق هدیه نقدی میدهد؟!».
در این زمینه گفتنی است منتقدین دلسوز پیش از این بارها انتقاداتی که روزنامههای زنجیرهای تازه به آن رسیدهاند را در روزنامهها و رسانهها مطرح کرده بودند ولی با موج هتاکی و حمله و تعابیر زشت و زننده حامیان دولت مواجه و به عقب رانده شده بودند.
جمله طلایی دولتمردان که نمیتوانیم به حساب مردم سرک بکشیم زمینهساز پرداخت یارانه به بینیازان و حذف نشدن آنان از لیست شد بگذریم از اینکه دولت به مدیران خود نیز حقوقهای نجومی پرداخت کرده که تاثیر روانی آن در جامعه بسیار بیشتر از یارانهای است که به مردم داده میشود.
ظاهرا دولت منتظر نتیجه دادن تحریمهای آمریکاست!
روزنامه بهار در گزارش اقتصادی خود با عنوان «سکوت دولت، ناامیدی مردم» ضمن انتقاد از انفعال و بیعملی دولت تدبیر و امید در قبال حجم انبوهی از مشکلات اقتصادی موجود در کشور به ویژه در بحران ارزی اخیر نوشت:«اکنون همه منتظر پاسخگویی دولت هستند. چشمها خیره به نهاد ریاستجمهوری است تا رئیسجمهور در گفتوگویی رو در رو با مردم، پاسخگوی این حجم از مشکلات باشد».
این روزنامه در ادامه نوشت: «به عقب بازنگردیم؛ این شعاری بود که حسن روحانی در خلال انتخابات ریاستجمهوری داد و از ابتدای ورودش به نهاد ریاست جمهوری خود را مدافع امیدواری مردم اعلام میکرد، اما اکنون با گذشت چندین ماه از التهابات بازار همچنان میبینیم که نه تنها هیچ سخنی با مردم ندارد بلکه با بیتوجهی به هشدارهای داده شده نمیخواهد اقدام موثری در جهت ترمیم کابینه خود کند.».
بهار در ادامه نوشت: «اکنون زمان پافشاری بر تصمیمات خود نیست چراکه در سایه سکوت رئیسجمهور، صداهای اعتراضی از گوشه و کنار شهرهای مختلف شنیده میشود که میتواند شرایط را برای دولت خطرناکتر کند... سکوت دولت در کنار تلاطم بازار این شائبه را ایجاد میکند که گویی دولت خود منتظر به نتیجه رسیدن بخش اول تحریمهای آمریکاسـت. این چنین که دولـت بعد از خوابیدن گرد و خاک تحریمها تازه ببیند ابزاری در دسـت دارد و چه میتواند بکند. هر چند سکوت دولت این شایعه را هم در جامعه متبادر کرده که دولت توان کنترل و هدایت شرایط موجود را ندارد و زمام امور را از دست داده اســت.»
گفتنی است بیعملی و انفعال رئیسجمهور و عدم پاسخگویی وی به سؤالات مردم و دغدغههای معیشتی آنان برخی از روزنامههای زنجیرهای حامی دولت را نیز به تکاپو انداخته و نسبت به آن منتقد ساخته است. گرچه مدعیان اصلاحات همواره در هر موقعیتی که دولت در تنگنا قرار گرفته و عملکرد آن زیر ذرهبین منتقدان رفته است، برای فرار از هزینههای دولت و عبور از روحانی اقدام کردهاند. این جریان که خود را در منافع دولت شریک کرده بود در حالی که ناکارآمدی تیم اقتصادی دولت روحانی طی یکسال گذشته آشکار شده، با دنبال کردن سناریوی «فرار از مسئولیت» بعضا ژست منتقد به خود گرفته و در پی واگذاری مشکلات به روحانی هستند چرا که به گفته یکی از همین قماش مدعی اصلاحات، دولت برای این جناح سیاسی یک رحم اجارهای بود.
تأکید معاون وزیر خارجه روباه پیر بر تقسیم کار با آمریکا
روزنامه ایران دیروز گفتوگویی را با معاون وزیر خارجه انگلیس منتشر کرد. «سایمون مک دونالد» در این مصاحبه درباره اقدامات اروپا برای حفظ برجام، همانند سیاستمداران اروپایی به کلیگویی پرداخت.
وی در پاسخ به این سؤال خبرنگار مبنی بر اینکه ایران معتقد است جزئیات راهکارهای عملیاتی پیشنهادات اروپا بهخوبی تبیین نشده است، گفته است: «نباید فراموش کرد که موضوعی به اهمیت برجام را نمیتوان در یک روز و در یک جلسه تمام و کمال حل کرد. من گمان میکنم طرف ایرانی نیز این موضوع را درک میکند... انگلیس به همراه شرکای اروپایی خود در حال انجام اقدامات لازم برای مدیریت گامهای بعدی بوده است.»
پس از آنکه ترامپ بهرهبرداری مطلوبش را از برجام انجام داد و شیره آن را مکید، تفالهاش را بیرون انداخت و تیر خلاص را به توافق یکطرفه شلیک کرد چون دیگر لزومی نداشت پای تعهدات نیمبند و عملنکردهاش باقی بماند. اروپاییها اما با سیگنالهای ارسال شده از داخل مبنی بر ماندن ایران در توافق هستهای در صورت خروج آمریکا، صرفا با ادعای ضرورت حفظ برجام، مواضع ابهامآمیز میگیرند. آنها با مذاکرات فرسایشی و معطل سازی ایران، برای ادامه اجرای تعهدات از سوی ما و تعلیق فعالیتهای هستهای کشورمان در کنار حفظ تحریمها تقلا کردهاند. مسئلهای که دقیقا خواست آمریکا است.
موضوعی که معاون وزیر خارجه انگلیس نیز به آن اشاره میکند؛ «لازم است تاکید کنم که به عقیده ما برجام قرارداد خوبی برای ایران است. ما بر این باوریم که به نفع ایران است در این قرارداد باقی بماند. حفظ برجام به نفع اروپا نیز هست و به همین دلیل است که ما به سختی در راستای این هدف مشغول به کار هستیم.»
در بخش دیگری از این گفتوگو آمده است: «این حقیقت که داریم در موضوع برجام با آمریکا مخالفت میکنیم، به این معنا نیست که در مورد تمامی جنبههای سیاستهای این کشور در قبال خاورمیانه و ایران مخالف هستیم.»
فدریکا موگرینی، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا چندی پیش گفته بود: «عزم ما برای حفظ توافق هستهای، در راستای منافع آمریکاست.» وی همچنین تأکید کرده بود: «اتحادیه اروپا در قبال ایران، نگرانیهای مشترکی با آمریکا دارند از قبیل برنامه موشک بالستیک این کشور و برخی موضوعات منطقه.»
اروپا با تحریم ایران در پسابرجام و تقسیم کار مشترک با آمریکا، همدستیاش را با شیطان بزرگ ثابت کرد. توصیه معاون وزیر خارجه روباه پیر مبنی بر ماندن ایران در برجام در همین زمینه قابل ارزیابی است.
جالب است که با وجود اجرای تمام تعهدات برجامی از سوی ایران و دادن امتیازات نقد به حریف، سایمون مک دونالد در این مصاحبه باز از ضرورت سازش و امتیازدهی میگوید؛ «هر مذاکرهای شامل و نیازمند سازش از سمت دو طرف است. میتوانم این انتظار را داشته باشم که در این فرآیند مسائلی به وجود خواهد آمد که انجامش برای ما و ایران کمی مشکل است. اما لازم است هر دو طرف برای رسیدن به توافق سازش کنند.»
دولتمردان اروپایی به تواتر و با صراحت گفتهاند «هیچ تضمینی به ایران نمیدهند»، «ما به خاطر ایران، درگیری استراتژیک و تجاری با آمریکا پیدا نخواهیم کرد و درگیر نخواهیم شد»، «هدف ما، مذاکرات جدید برای تکمیل برجام و در حوزههای موشکی و نقش منطقهای ایران است» وقت ادامه نگاه امیدوارانه به غرب است یا تغییر مسیر و تمرکز بر ظرفیتهای داخلی و اقدام جهادی؟
کشف زنجیرهایها از اسم رمز یک عملیات پیچیده
روزنامه اعتماد تیتر یک خود را به گزارشی با عنوان «چرا روحانی ساکت است؟» اختصاص داده که در این گزارش نکات قابل تاملی را در مورد دیدگاه اصلاحطلبان میتوان یافت.
طیف موسوم به اصلاحطلب ویترینی از شعارهای زیبا و فریبنده دارد. برای نمونه «قانونگرایی» یا «عمل به قانون» یکی از آنهاست. در این رابطه میتوان موضوع «نظارت بر عملکرد دولت» را یکی از مصادیق قانونگرایی دانست. با همه اینها وقتی نمایندگان مجلس در راستای نظارت موضوع سؤال از رئیسجمهور را مطرح کردند جریانی از سوی روزنامههای زنجیرهای به راه افتاد که در تلاش بود تا این اقدام نمایندگان را سیاسیکاری جلوه دهد یا به حاشیهسازی علیه آن بپردازد!
برای نمونه کافی است گزارش وهمآلود اعتماد را در این باره بخوانید. این روزنامه باید ابتدا بگوید که چرا سؤال از رئیسجمهور را حق نمایندگان نمیداند؟!
در بخشی از این گزارش به نکتهای بسیار مهم و قابل تامل اشاره میشود که گویای آن است که دیدگاه اصلاحطلبان در مورد «مردم» و «گفتوگو با مردم» چیست. این روزنامه نوشته است: « اگر روحاني حرفهايي كه مردم انتظار دارند بشنوند را نزند، صحبت او نتيجه عكس خواهد داد و منجر به كاهش اعتماد عمومي ميشود»!
مردم دوست دارند چه حرفهایی از رئیسجمهور کشور بشنوند؟ اگر در کوچه و خیابان از مردم بپرسید احتمالا مواردی از این دست خواهد بود که از روحانی بشنوند که دولت اقدامات عاجلی را برای حل مشکلات اقتصادی در پیش گرفته و یا اینکه دولت چه تدابیری را برای موضوع ارز و طلا اتخاذ کرده و انجام آن را شروع کرده است؛ یا درباره رفع رکود کارخانههای تولیدی چه اقدامات موثری را آغاز کرده است. حالا روزنامه طیف اصلاحطلب به رئیسجمهور به صورت غیرمستقیم اشاره میکند که نه آنچه به حقیقت انجام شده بلکه به نیاز جامعه بنگرد و آنچه مردم دوست دارند بشنوند را بیان کند!
سپس این گزارش موضوع طرح سؤال از رئیس جمهور را به صورت یک عملیات فوقالعاده امنیتی به تصویر کشیده که پس از اعلام اسم رمز آن آغاز شده است: «اصولگرايان ناچار از پشت پرده كنار آمده و از آنجا كه ميدانستند با «عدم كفايت» راه به جايي نميبرند، تصميم گرفتند پروژه فشار به دولت را با همان اسم رمز «طرح سؤال از رئيسجمهور» كليد بزنند»!
فارغ از داستان تخیلی و اکشن روزنامه طیف اصلاحطلب موضوع به این ترتیب بود که پس از طرح موضوع «عدم کفایت» توسط چند نمایندگان محترم مجلس؛ بخش بسیاری از بدنه اصولگرا با آن مخالف بودند.
روز شنبه نیز مجتبی ذوالنور، نماینده قم در پاسخ به جماعت «سیاستزده» گفت که اینها که ادعا دارند که سؤال از رئیسجمهور سیاسی است بگویند کدام یک از 5 محور در سؤال از رئیس جمهور امروز دغدغه جامعه نیست که آن را سیاسیکاری عنوان میکنند؟ محورهای سؤال از رئیس جمهور مواردی از قبیل تورم یا افزایش شدید قیمت ارز و طلا را شامل میشود.
با این وجود هنوز مدعیان سیاسیکاری پاسخی به این سؤال ندادهاند. مدعیان صلاحات طوری رفتار میکنند و مینویسند که انگار جامعه هیچ مشکل اقتصادی و معیشتی ندارد و امضای آن 80 نماینده در این شرایط که هیچ مشکلی نیست سیاسیکاری به نظر میآید!!