در گزارش کیهان بررسی شد
جهش دوباره قیمت سکه و ارز نتیجه بی توجهی به توانمندی داخلی
عدم تغییر جدی در رویکرد کلان دولت حسن روحانی، عدم ترمیم کابینه و عدم توجه به توانمندی داخلی سبب شده تا این روزها دوباره شاهد جهش قیمت دلار و سکه در بازار باشیم.
گروه اقتصادی-
شرایط اقتصادی کشور همچنان دستخوش تلاطم بازارهای سوداگرایانهای مانند سکه و ارز قرار دارد، هرچند دولت در اقدامی عجیب بازار ارز را غیر قانونی اعلام کرد و در پی آن، دیگر نمیتوان رقمی را به عنوان نرخ دلار در بازار آزاد اعلام کرد اما مبادلات کوچه پس کوچهای نشان میدهد نرخ ارز با قیمتی در حدود 9 هزار و 200 تومان (که در نوع خود بیسابقه بوده) در حال خرید و فروش است.
از سوی دیگر قیمت سکه به سه میلیون و 400 هزار تومان هم رسید و علیرغم اینکه برخی متولیان امر (مانند رئیس اتحادیه طلا و جواهر) اعلام میکنند در حال حاضر حدود 700 هزار تومان حباب در قیمت سکه وجود دارد، شاهد ترکیدن این حباب نیستیم و ظاهرا قرار است این حباب باز هم بزرگتر بشود، چرا که نرخ فروش سکه آتی در دی ماه بیش از سه میلیون و 900 هزار تومان قیمت خورده است.
قرارداد آتی، توافقنامهای مبنی بر خرید و فروش یک دارایی در زمان معین در آینده و با قیمت مشخص است. به عبارت دیگر در بازار آتی، خرید و فروش دارایی پایه قرارداد براساس توافقنامهای که به قرارداد استاندارد تبدیل شده است، صورت میگیرد که در آن به دارایی با مشخصات خاصیاشاره میشود.
حرفهایی از جنس باد هوا
در شرایط کنونی که دولت نتوانست با سیاستهای خود بر شرایط فایق بیاید (شرایطی که عملا محصول بیانضباطیهای پولی و مالی خود دولت در مواردی مانند افزایش سه برابری نقدینگی و.... در پنج سال اخیر بود) بازارهای مختلف هم نسبت به سخنان و وعدههای مسئولان دولتی اهمیت چندانی نداده و باز هم نمیدهند.
شاید بارزترین نمونههای این اتفاق هم در زمستان سال گذشته رخ داد، زمانی که سیف (رئیسکل بانک مرکزی) از کاهش نرخ دلار در ماههای بهمن و اسفند خبر داد اما پس از اعلام وی تا پایان اسفند نرخ دلار 500 تومان هم گرانتر شد! یا مسعود کرباسیان (وزیر اقتصاد) که در آذر ماه سال پیش اعلام کرده بود سیاست دولت این نیست که نرخ ارز بالای چهار هزار تومان بماند (در حالیکه خود دولت در فروردین امسال نرخ ارز را چهار هزار و 200 تومان قیمت گذاری نمود)
نمونه بارز دیگر هم این بود که پس از ادعای حسن روحانی در بهمن سال پیش مبنی بر اینکه خیال مردم درباره نرخ ارز راحت باشد (زمانی که قیمت دلار چهار هزار و 700 تومان بود) باز هم قیمت دلار افزایش یافت و... باز هم افزایش یافت... و باز هم...
چرا ترکتازی سکه و ارز همچنان ادامه دارد؟
اگر بخواهیم با موشکافی بیشتری به این سؤال پاسخ دهیم که چرا سخنان دولتمردان تاثیر خاصی بر روی بازارها ندارد؛ میتوانیم به نکات زیادی اشاره کنیم اما به طور خلاصه میتوان گفت یکی از دلایل این بیتوجهیها، این بود که بازار تغییری در سیاستهای دولت برای تکیه به توان داخلی ندید و با توجه به اینکه همچنان رویکرد دولت به همراهی غرب بوده و توجهی به ظرفیتهای داخلی وجود ندارد، احتمالا باز هم نخواهد دید!
به عنوان نمونه در حالی که مقامات آمریکایی بارها اعلام کردهاند مجوز اوفک برای فروش هواپیما به ایرانایر صادر نمیشود که مشاور آخوندی در سخنانی بسیار عجیب از تلاش برای تعلیق یکساله قراردادهای خرید هواپیما به امید مجلس آمریکا خبر داده است! این مقام دولتی انگار نمیداند که حتی دولتهای غربی هم از ارائه تضمین همکاری با ایران طفره رفته و شرکتهای آنها هم به خاطر تحریمهای آمریکا ماندنشان را منتفی اعلام کرده و آماده جنگ اقتصادی با ایران شدهاند. این اظهارات در شرایطی صورت میگیرد که رهبر انقلاب اسلامی پیشتر اعلام کرده بودند فارغ از به نتیجه رسیدن یا نرسیدن توافق به اروپاییها باید نگاهها به سمت توانمندی داخلی باشد.
در ادامه دلایل ناکامی دولت در مدیریت بازار باید گفت، سیاست تک نرخی شدن ارز و بازار ثانویه هم نتوانست اثر مثبتی در این زمینه بگذارد؛ چراکه شفافیت کاملی در هیچ کدام از این موارد وجود نداشته و افزایش مداوم نرخ ارز در بازار آزاد نشان داد، نه ارز چهار هزار و 200 تومانی -که در بالا به آن اشاره شد- راهگشاست و نه حتی نرخی که در بازار ثانویه (که یک بازار کوچک محسوب میشود) کارساز بوده است.
در همین زمینه کاوه تقوی کارشناس مسائل ارزی و بانکی به خبرگزاری تسنیم گفته است: «ملاک شکست بازار ثانویه این است که 180 میلیون یورو در سمت عرضه ارز از جانب صادرکنندهها پیشنهاد شد اما از این تعداد فقط 65 میلیون یورو به معاملات قطعی رسید و تنها از سمت تقاضا واردات از محل گروه سوم تنها حدود سه و نیم یورو ارز فروش رفت. شاید اینها ملاک شکست باشد اما این بازار در ابتدا دارای جو روانی خوبی بود و قیمت نرخ ارز در آن زمان تا حدود خوب و چشمگیری با کاهش روبهرو شد اما موقت بود و دوباره با افزایش قیمت روبهرو شدیم و به کانالهای جدید نیز رسیدیم.»
در ادامه همین دلایل میتوان به این نکته اشاره کرد که علیرغم جوسازی رسانههای حامی دولت در کنار تاکید برخی دولتمردان برای ترمیم کابیه و روی کار آمدن افراد قویتر همچنان اقدامی صورت نگرفته و متاسفانه حتی در گمانهزنیهای تغییر ترکیب کابینه هم نامی از وزرای ضعیف و دست خالیای مانند عباس آخوندی (وزیر راه و شهرسازی) دیده نمیشود.
به جای توسل به حاشیهها مردم را دریابید!
در این شرایط، مانور رسانهای روی استادیوم رفتن زنان، ورود آقای نیکنام به شورای شهر یزد، تحلیل از پنجره بیرون پریدن یکی از بازیگران فیلم فلان و... قابل تامل است؛ چراکه با توجه به بهبود پیدا نکردن فضای کسب و کار، تداوم رکود، افزایش مداوم قیمت دلار و افسار گسیختگی قیمت سکه به نظر میرسد پرداختن به مسائل مزبور، فرعی کردن مسائل اصلی محسوب شود.
امروز دغدغه اصلی مردم مشکلات معیشتی و نامناسب بودن امنیت اقتصادی کشور است، مدیریت دولت هم که تاکنون باعث دامن زدن به مشکلات شده، بر این نگرانیها افزوده است، اما در کمال تعجب میبینیم که برخی رسانههای اصلاحطلب انگار در عالم دیگری سیر میکنند یا البته برای شانه خالی کردن از حمایتی که از دولت روحانی داشتند، بهتر است در عالم دیگری سیر کنند...
شرایط اقتصادی کشور همچنان دستخوش تلاطم بازارهای سوداگرایانهای مانند سکه و ارز قرار دارد، هرچند دولت در اقدامی عجیب بازار ارز را غیر قانونی اعلام کرد و در پی آن، دیگر نمیتوان رقمی را به عنوان نرخ دلار در بازار آزاد اعلام کرد اما مبادلات کوچه پس کوچهای نشان میدهد نرخ ارز با قیمتی در حدود 9 هزار و 200 تومان (که در نوع خود بیسابقه بوده) در حال خرید و فروش است.
از سوی دیگر قیمت سکه به سه میلیون و 400 هزار تومان هم رسید و علیرغم اینکه برخی متولیان امر (مانند رئیس اتحادیه طلا و جواهر) اعلام میکنند در حال حاضر حدود 700 هزار تومان حباب در قیمت سکه وجود دارد، شاهد ترکیدن این حباب نیستیم و ظاهرا قرار است این حباب باز هم بزرگتر بشود، چرا که نرخ فروش سکه آتی در دی ماه بیش از سه میلیون و 900 هزار تومان قیمت خورده است.
قرارداد آتی، توافقنامهای مبنی بر خرید و فروش یک دارایی در زمان معین در آینده و با قیمت مشخص است. به عبارت دیگر در بازار آتی، خرید و فروش دارایی پایه قرارداد براساس توافقنامهای که به قرارداد استاندارد تبدیل شده است، صورت میگیرد که در آن به دارایی با مشخصات خاصیاشاره میشود.
حرفهایی از جنس باد هوا
در شرایط کنونی که دولت نتوانست با سیاستهای خود بر شرایط فایق بیاید (شرایطی که عملا محصول بیانضباطیهای پولی و مالی خود دولت در مواردی مانند افزایش سه برابری نقدینگی و.... در پنج سال اخیر بود) بازارهای مختلف هم نسبت به سخنان و وعدههای مسئولان دولتی اهمیت چندانی نداده و باز هم نمیدهند.
شاید بارزترین نمونههای این اتفاق هم در زمستان سال گذشته رخ داد، زمانی که سیف (رئیسکل بانک مرکزی) از کاهش نرخ دلار در ماههای بهمن و اسفند خبر داد اما پس از اعلام وی تا پایان اسفند نرخ دلار 500 تومان هم گرانتر شد! یا مسعود کرباسیان (وزیر اقتصاد) که در آذر ماه سال پیش اعلام کرده بود سیاست دولت این نیست که نرخ ارز بالای چهار هزار تومان بماند (در حالیکه خود دولت در فروردین امسال نرخ ارز را چهار هزار و 200 تومان قیمت گذاری نمود)
نمونه بارز دیگر هم این بود که پس از ادعای حسن روحانی در بهمن سال پیش مبنی بر اینکه خیال مردم درباره نرخ ارز راحت باشد (زمانی که قیمت دلار چهار هزار و 700 تومان بود) باز هم قیمت دلار افزایش یافت و... باز هم افزایش یافت... و باز هم...
چرا ترکتازی سکه و ارز همچنان ادامه دارد؟
اگر بخواهیم با موشکافی بیشتری به این سؤال پاسخ دهیم که چرا سخنان دولتمردان تاثیر خاصی بر روی بازارها ندارد؛ میتوانیم به نکات زیادی اشاره کنیم اما به طور خلاصه میتوان گفت یکی از دلایل این بیتوجهیها، این بود که بازار تغییری در سیاستهای دولت برای تکیه به توان داخلی ندید و با توجه به اینکه همچنان رویکرد دولت به همراهی غرب بوده و توجهی به ظرفیتهای داخلی وجود ندارد، احتمالا باز هم نخواهد دید!
به عنوان نمونه در حالی که مقامات آمریکایی بارها اعلام کردهاند مجوز اوفک برای فروش هواپیما به ایرانایر صادر نمیشود که مشاور آخوندی در سخنانی بسیار عجیب از تلاش برای تعلیق یکساله قراردادهای خرید هواپیما به امید مجلس آمریکا خبر داده است! این مقام دولتی انگار نمیداند که حتی دولتهای غربی هم از ارائه تضمین همکاری با ایران طفره رفته و شرکتهای آنها هم به خاطر تحریمهای آمریکا ماندنشان را منتفی اعلام کرده و آماده جنگ اقتصادی با ایران شدهاند. این اظهارات در شرایطی صورت میگیرد که رهبر انقلاب اسلامی پیشتر اعلام کرده بودند فارغ از به نتیجه رسیدن یا نرسیدن توافق به اروپاییها باید نگاهها به سمت توانمندی داخلی باشد.
در ادامه دلایل ناکامی دولت در مدیریت بازار باید گفت، سیاست تک نرخی شدن ارز و بازار ثانویه هم نتوانست اثر مثبتی در این زمینه بگذارد؛ چراکه شفافیت کاملی در هیچ کدام از این موارد وجود نداشته و افزایش مداوم نرخ ارز در بازار آزاد نشان داد، نه ارز چهار هزار و 200 تومانی -که در بالا به آن اشاره شد- راهگشاست و نه حتی نرخی که در بازار ثانویه (که یک بازار کوچک محسوب میشود) کارساز بوده است.
در همین زمینه کاوه تقوی کارشناس مسائل ارزی و بانکی به خبرگزاری تسنیم گفته است: «ملاک شکست بازار ثانویه این است که 180 میلیون یورو در سمت عرضه ارز از جانب صادرکنندهها پیشنهاد شد اما از این تعداد فقط 65 میلیون یورو به معاملات قطعی رسید و تنها از سمت تقاضا واردات از محل گروه سوم تنها حدود سه و نیم یورو ارز فروش رفت. شاید اینها ملاک شکست باشد اما این بازار در ابتدا دارای جو روانی خوبی بود و قیمت نرخ ارز در آن زمان تا حدود خوب و چشمگیری با کاهش روبهرو شد اما موقت بود و دوباره با افزایش قیمت روبهرو شدیم و به کانالهای جدید نیز رسیدیم.»
در ادامه همین دلایل میتوان به این نکته اشاره کرد که علیرغم جوسازی رسانههای حامی دولت در کنار تاکید برخی دولتمردان برای ترمیم کابیه و روی کار آمدن افراد قویتر همچنان اقدامی صورت نگرفته و متاسفانه حتی در گمانهزنیهای تغییر ترکیب کابینه هم نامی از وزرای ضعیف و دست خالیای مانند عباس آخوندی (وزیر راه و شهرسازی) دیده نمیشود.
به جای توسل به حاشیهها مردم را دریابید!
در این شرایط، مانور رسانهای روی استادیوم رفتن زنان، ورود آقای نیکنام به شورای شهر یزد، تحلیل از پنجره بیرون پریدن یکی از بازیگران فیلم فلان و... قابل تامل است؛ چراکه با توجه به بهبود پیدا نکردن فضای کسب و کار، تداوم رکود، افزایش مداوم قیمت دلار و افسار گسیختگی قیمت سکه به نظر میرسد پرداختن به مسائل مزبور، فرعی کردن مسائل اصلی محسوب شود.
امروز دغدغه اصلی مردم مشکلات معیشتی و نامناسب بودن امنیت اقتصادی کشور است، مدیریت دولت هم که تاکنون باعث دامن زدن به مشکلات شده، بر این نگرانیها افزوده است، اما در کمال تعجب میبینیم که برخی رسانههای اصلاحطلب انگار در عالم دیگری سیر میکنند یا البته برای شانه خالی کردن از حمایتی که از دولت روحانی داشتند، بهتر است در عالم دیگری سیر کنند...