kayhan.ir

کد خبر: ۱۳۷۸۰۶
تاریخ انتشار : ۰۱ مرداد ۱۳۹۷ - ۲۰:۰۹

چگونگی مقابله با افکار انحرافی(۱)(پرسش و پاسخ)

پرسش:
امام رضا(ع) در دوران بابرکت خود، چه روش‌ها و سازوکارهایی را برای مقابله با افکار و جریان‌های انحرافی اتخاذ کردند؟
پاسخ:
در دوران امام رضا(ع) فرهنگ و معارف شیعی به شکل کامل و گسترده‌ای در میان پیروان این مکتب روشن شده بود؛ زیرا از زمان امام باقر(ع) به بعد و نیز توسط امام صادق و امام کاظم(ع) شمار فراوانی از شیعیان چنان پرورش یافتند که هر کدام استوانه‌ای در فقه و کلام شیعی به حساب می‌آمدند.
اما از آن‌جا که فضای حاکم بر جامعه اسلامی در زمان حکومت مأمون، مملوّ از آرا و نظریات مختلف از سوی گروه‌های گوناگون بود، طبیعتاً نقش امام رضا(ع) در برابر این امواج فکری، بسیار خطیر و حساس بود. امام رضا(ع) که در دوران خلافت مأمون (از طرفداران مکتب اعتزال) در پایتخت زندگی می‌کردند، با انحرافات فکری و عملی مواجه بودند. آن‌حضرت در مواجهه با افکار و عقاید منحرف به طور کلی چهار رویکرد داشتند: 1- مناظره، 2- تربیت شاگرد، 3- فرستادن نامه و دستورالعمل 4- پاسخ به پرسش‌ها.
 اوضاع فرهنگی دوران امام رضا(ع)
شناخت اوضاع فرهنگی دوران امام رضا(ع) اهمیت و حساسیت خاصی دارد و کمک می‌کند ضمن آگاهی از جوّ فکری و نوع تفکرات مطرح و قابل توجه در آن دوران، با مواضع و روش امام(ع) در رویارویی با جریانات و افکار انحرافی و زمینه‌های بروز دیدگاه‌ها و اندیشه‌های آن‌حضرت آشنا شویم.
در دوران امام رضا(ع) فرهنگ و معارف شیعی به شکل کامل و گسترده‌ای در میان پیروان این مکتب، روشن شده بود و انحرافات جزئی، تأثیری در اصل تشیع نداشت؛ زیرا از زمان امام باقر(ع)، امام صادق و امام کاظم(ع) شمار فراوانی از شیعیان چنان پرورش یافتند که هر کدام استوانه‌ای در فقه و کلام شیعی به حساب می‌آمدند. از سوی دیگر، بیشتر منحرفان از افراد ضعیف النفسی بودند که جز در شرایط خاصی زمینه رشد نداشتند. از این‌رو عصر و دوران امام رضا(ع) به سبب ویژگی‌هایی که داشت، به عصر طلایی معروف شد؛ به گونه‌ای که جامعه اسلامی آن زمان، به دلیل آماده بودن بستر فرهنگی و علمی، به موقعیت ویژه‌ای رسید. طبیعت علم دوستی اسلام سبب شد به موازات پیشرفت‌های سیاسی و عقیدتی در کشورهای مختلف جهان، علوم و دانش‌های آن کشورها به محیط جامعه اسلامی راه یابد و کتاب‌های علمی دیگران از یونان گرفته تا مصر و از هند تا ایران و روم به زبان عربی که زبان جامعه اسلامی بود، ترجمه شود. چنانکه مأمون در ترجمه کتاب‌های یونانی کوشش بسیار نمود و پول بسیاری در این راه خرج کرد، به‌طوری که می‌گویند: مأمون در مقابل وزن کتاب‌های ترجمه شده طلا می‌داد و به قدری به ترجمه کتاب‌ها توجه داشت که روی هر کتابی که به نام او ترجمه می‌شد علامتی می‌گذاشت و مردم را به خواندن و فراگرفتن آن علوم تشویق می‌کرد و با حکما خلوت می‌نمود و از معاشرت با آنها اظهار خشنودی می‌کرد. (تاریخ تمدن اسلام، جرجی زیدان، ج 3، ص 216)
مأمون پس از آوردن امام رضا(ع) به مَرو، جلسات علمی متعددی با حضور آن‌حضرت و دانشمندان گوناگون تشکیل داد. در این جلسات، مذاکرات بسیاری میان امام(ع) و دیگران صورت می‌گرفت که به طور عمده پیرامون مسائل اعتقادی و فقهی بود.
ادامه دارد