kayhan.ir

کد خبر: ۱۳۷۵۹۴
تاریخ انتشار : ۳۰ تير ۱۳۹۷ - ۲۰:۳۸
فوتبال ایران و جام جهانی

آینده پیش روی ماست!

سیدمحمدسعید مدنی

کی روش با رعایت اصول و ترجیح منافع جمعی و ملی، تیمی ساخت در شان وشخصیت ملت بزرگ ایران. واین انتظاری است که مردم و علاقمندان از مسئولان ورزش و فوتبال خود دارند که با رعایت اصول ورزش و فوتبالی در شان و شخصیت این ملک و ملت بزرگ و در عین حال مظلوم بسازند.
پرونده بیست و یکمین دوره مسابقات فوتبال جام جهانی هم بسته شد و این دوره هم به دفترچه تاریخ پیوست و برگی دیگر بر آن افزود. حالا آینده پیش روست. پیش روی همه. دیگران و ما. ما که حضور پنجم خود را در این دوره از مسابقات تجربه کردیم. که تجربه‌ای خوب و شیرین هم بود. تجربه‌ای مملو از درس‌ها و عبرت‌های فراوان. جام جهانی با همه اتفاقات تلخ و شیرین وبرد وباخت‌ها و‌اشک ولبخندهایش تمام شد و به تاریخ پیوست اما این مقطع از تاریخ و اصلا همه تاریخ فوتبال چه آنجا که ما مستقیم حضور داشتیم نقش‌آفرینی کردیم و بالاخره به سهم خود بر روند ونتایج مسابقات اثرگذاشتیم و چه در آن دوره‌هایی که نبودیم و از بیرون و کنار و از دور نظاره گر بودیم، باید با تیزبینی و زیرکی چنان آئینه‌ای همواره در جلوی دیدگانمان قرار داشته باشد و چون چراغی روشن‌کننده راه آینده. باید کاری کنیم در فرآیند یک همت همگانی و اراده جمعی که علیرغم اختلاف نظرها و ناهمخوانی سلیقه‌ها حتما فردا وآینده فوتبال ما بهتر از امروز و گذشته آن باشد که اگر نباشد مغبون و سرافکنده‌ایم در برابر همه چیز و همه کس! خیلی در فرهنگ منبعث از مکتب و آیین ما سفارش شده که مبادا امروزتان بدتر وحتی مساوی دیروزتان باشد وبکوشید فردایتان بهتر از امروزتان باشد.نشانه سر زندگی و بیداری ونشاط هر جامعه‌ای نیز به همین است به اینکه هر لحظه و هر آن در مسیر رشد وپویایی و پیشرفت قرار داشته باشد.
جبران ناداشته‌ها
فوتبال ایران بارها و بار آخر در کوران رقابت‌های فوتبال جام جهانی۲۰۱۸ در کشور روسیه ثابت کرده است که مستعد پیشرفت است و در خود از ظرفیت‌ها وتوانائی‌هایی بهره مند است که با کمی توجه و برنامه‌ریزی دلسوزانه برای عینیت بخشیدن و شکوفا کردن این داشته‌های ذاتی و این توانایی‌های نهفته قادر است بسیاری از ناداشته‌های غالبا مادی را جبران کند و نادیده بگیرد ودست به کار‌های بزرگی بزند. مثال زنده برای اینکه حرفمان جنبه شعار و انشا نویسی نداشته باشد خود تیم ملی و کارنامه و سابقه آن است. و برای اینکه کسانی که در این باره می‌خواهند خود بررسی و تحقیق کنند پیشنهاد می‌دهیم که راه دور نروند و زیاد خودراخسته نکنند و کافی است به کارکرد و کارنامه همین تیمی که به تازگی از روسیه بازگشته نگاهی بیندازند. ما به سهم و بضاعت وتوان خود پیش از این گفتیم وقتی بر کار وبار تیم‌ملی اراده برای تحقق هدف به کار افتاد همت و تلاش  در دستور کار قرار گرفت و بالاخره مدیریت و جدیت عنان کار را به دست گرفت و کار را از دست آدم‌ها و جریانات اضافی و انگل‌های آویزانی که جز به نفع و سود خود ازکنار تیم ملی بودن نمی‌اندیشیدند گرفته شد وعرصه چنان بر آنها تنگ شد که دیگر دور وبر تیم‌‌ملی آفتابی نشدند چه برسد که بخواهند چون گذشته در کار وبار آن دخالت کنند و خط وربط تعیین نمایند و از مربی آن «مترسکی» در خدمت خرده فرمایشات خود بسازند؛ آنوقت فضا برای کار کردن و رفتن به سوی هدف مساعد وبستر مناسب فراهم شد. و گفتیم این کاری نیست که یکشبه صورت گرفته باشد. کاری است به طول آغاز به کار کی‌روش در تیم ملی تا همین امروز. کاری که به نتیجه رسیده اما بدون هزینه و چالش و درگیری هم نبوده است.
 کی روش می‌داند در فوتبال ما چه خبر است؟
والبته اگر هم این اقدامات غالبا توام با درگیری و چالش هم نبود و می‌خواستیم با روال و شرایطی که بر فضای عمومی و کلیت فوتبال ما حاکم است پیش برویم بدون تردید نه صعود به جام جهانی آن هم دو بارپیاپی ممکن بود و نه به طور طبیعی ارائه بازی‌های قابل قبول و کسب نتایج آبرومندانه و مورد رضایت مردم و کارشناسان. اغلب انتقاداتی هم که به کی روش وارد می‌شود بیشتر به خاطر همین درگیری‌ها و چالش‌هایی است که یکطرف آن کی روش و طرف مقابل دست اندرکاران فوتبال و ورزش است.البته اینجا منظور ما از «انتقاد» و «منتقد» آن دسته مسائلی است که از سوی دلسوزان و کارشناسان واقعی مطرح می‌شود نه غر زدن‌ها و نق زدن‌ها و جریان سازان وسناریو نویسانی که حضور و بیداری و قاطعیت کی روش دست آنها را بر خلاف گذشته در امور تیم ملی قطع کرده است.
کی روش به عنوان یک مربی حرفه‌ای شناخته شده در فوتبال دنیا که با چهره‌های نامداری چون آلکس فرگوسن کار کرده واز حیث فنی هم مورد تایید و تمجید وی نیز قرار گرفته است به طور طبیعی از شناخت و قدرت تجزیه و تحلیل مسایل و رفتار آدمها برخوردار است و در هر محیطی قرار بگیرد با تکیه بر تجربه و نگاه جامعه‌شناسانه خود خیلی زود متوجه می‌شود کجا آمده است؟!
او که مثل هر مربی در این سطح بیش و پیش از هر کس برای خود واعتبارو شخصیت کاری خود احترام قائل است و همچنین باز مثل مربیانی در این سطح و اعتبار نسبت به ماموریت و‌ کاری که قبول کرده عمیقا تعهد دارد واحساس وظیفه می‌کند به طور طبیعی مجبور می‌شود با پلشتی‌ها و تنبلی‌ها مسئولیت نشناسی‌ها و سواستفاده‌چی‌ها و زیاده‌خواه‌ها و آویزان‌ها و عزیز بی‌جهت‌ها و باج خواهان و قداره‌کش‌های قلم و میکروفون به دست و...درگیر
شود.
چرا که او برای کار آمده و برای پاسخگویی به مطالبات و توقعات مسئولانی که او را استخدام کرده و مردم و کارشناسانی که از وی موفقیت ومثلا صعود به جام جهانی می‌خواهند و آن جماعت انگل برای سوُ استفاده و کسب منفعت وباج گیری و... وبا توجه به آنچه آمد کی‌روش نمی‌تواند مطابق میل و خواست جریانات آویزان و انگل‌های منفعت‌جو حرکت کند.
نتیجه کار اصولی
او به عنوان یک مربی حرفه‌ای تجربه کرده و با تمام وجود می‌داند و باور دارد که موفقیت تنها در سایه رعایت «اصول» به دست می‌آید و لا غیر.
 برای رسیدن به هدف با کار باری به هرجهت ولا ابالیگری و بی‌مسئولیتی و تنبلی و... نمی‌شود کاری کرد و هیچ چیز را نباید به شانس و بخت و تقدیر واگذار کرد. این است که هر چقدر در دفع آدم‌های مزاحم و عناصر مخل تلاش می‌کند سعی می‌کند با رعایت اصل شایسته‌سالاری تیم و نفرات و همکاران خود را بچیند.
 این است که در فضا و شرایطی که او در تیم ملی فراهم کرده آدم‌ها حتی‌المقدور و امکان سر جای خودشان نشسته‌اند. هیچ آدم اضافه و چسبیده‌ای را پیرامون و نزدیک تیم ملی پیدا نمی‌کنیم. در تیم او از دستیار وتدارکات گرفته تا بازیکن همه حد و اندازه خود را می‌شناسند و با همه وجود به آن مشغول هستند و کسی حق ندارد پایش را از گلیم خود درازتر کند و... قس علیهذا.
 نتیجه حاکمیت کار اصولی را هم همه داریم می‌بینیم. مهم‌ترین آن فریاد شادی است که از حلقوم و از عمق جان میلیون‌ها ایرانی به هنگام برگزاری بازی‌های تیم ملی در روسیه شنیده شد. کی روش با رعایت اصول و ترجیح منافع جمعی و ملی، تیمی ساخت در شان وشخصیت ملت بزرگ ایران. واین انتظاری است که مردم و علاقمندان از مسئولان ورزش و فوتبال خود دارند که با رعایت اصول ورزش و فوتبالی در شان و شخصیت این ملک و ملت بزرگ و در عین حال مظلوم بسازند.
راه طولانی مقابل فوتبال ایران
البته همانطور که بالاتر آمد رعایت و عمل به اصول هر چند به زبان و حرف‌آسان و امری بدیهی به نظر می‌رسد امامثل هر حرف حقی در عمل سخت است وهزینه‌های گاه سنگین به دنبال دارد.
 سخن جاودانه مولای متقیان علی (ع ) در این باره بسیار رساست که فرمود: «اَلْحَقُّ اَوْسَعُ الْاَشْیاءِ فِی التَّواصُفِ وَ اَضْیَقُها فِی التَّناصُفِ»(حق آسانترین و وسیع‌ترین است در حرف و سخت‌ترین است در عمل).
اما برای پیشرفت امور و تحقق اهداف و عمل خالصانه و خداپسندانه و در جهت مقاصد اجتماعی و منافع ملی چاره‌ای جز عمل به حق و رعایت اصول وجود ندارد.
راستی آن است که در فوتبال ما و برای این رشته جذاب ورزشی کار زیاد می‌شود. پول خوب خرج می‌شود وقت و انرژی زیاد صرف می‌شود اما هنوز برای سروسامان یافتن و روبه راه شدن آن کار‌های زیادی باید انجام شود و اصول وضوابط بسیاری باید رعایت شود و راهی طولانی باید طی شود.
 چه در این مطلب و چه در مطالب گذشته همواره تلاش کردیم بی‌تعارف و خیلی صریح بگوئیم اگر تیم ملی ما دو بار پیاپی به جام جهانی راه پیدا می‌کند این را نباید به حساب کارکرد طبیعی فوتبال ایران گذاشت. بله می‌پذیریم در صعود تیم ملی به جام جهانی خیلی عوامل دخیل و خیلی عناصر موثرتر از آن مربی زحمتکش وبی نام ونشان روستایی یا شهرستانی یا تهرانی گرفته تا مدیریت ارشد فوتبال و ورزش، اما این را هم باید بپذیریم که اگر در طی مسیر و به ویژه آخرین مرحله مجموعه این تلاش‌ها و عملکردها درست مدیریت و به سمت هدف نهایی و مشترک هدایت نشود تمام آن زحمات به هدر می‌رود وفرصت سوزی و سرمایه بر باد‌دهی در این صورت اتفاق می‌افتد و خلاصه اینکه نمی‌توانیم از داشته‌های مادی و انسانی واز فرصت‌ها و سرمایه‌ها به درستی ودر جهت دلخواه استفاده ببریم.
حرف ما در این نوشته‌ها این است که خوشبختانه این مدیریت و هدایت در تیم ملی و بی‌تعارف به وسیله شخص کارلوس کی روش در حد قابل قبول و راضی‌کننده صورت می‌گیرد اما متاسفانه در اکثر بخش‌های فوتبال، نه!
کار‌های انجام نشده و معطل مانده
گفتیم در فوتبال ما(این بحث ما در‌باره اکثر رشته‌های ورزشی ما مصداق دارد منتهی اینجا چون بحث ما به بهانه جام جهانی فوتبال مطرح می‌شود مستقیم از فوتبال حرف می‌زنیم) کارهای زیادی باید انجام شود‌ تا به استانداردهای جهانی نزدیک شود.
کارهایی که در همه جای دنیای صاحب فوتبال و پیشرفته در این ورزش انجام شده و می‌شود. مثلا در همین قاره خودمان آسیا سال‌هاست ژاپنی‌ها و پیش از آنها کره‌ای‌ها برای ایجاد تحول در فوتبال خود انجام می‌دهند و نتایج مثبت آن را هم دارند می‌بینند.
کارهایی که در فوتبال ما یا انجام نشده و سال‌هاست معطل مانده و کسی سراغش نرفته یا اگر هم انجام شده ناقص و برای خالی نبودن عریضه به طور سطحی و نمایشی انجام شده است و به عمق نرفته و معنا و کارکرد اصلی خود را نیافته است.
در باره هردو دسته این کارها حداقل این قلم و این صفحه بارها به سهم خود نوشته و درباره انجام آنها و یا درست انجام دادن و سرسری نگرفتن کارها تذکر داده است.
 آیا ما مثلا در‌باره باشگاهداری کم نوشته‌ایم؟ آیا ما در‌باره روشن کردن تکلیف تیم‌های ریشه‌دار و بالقوه کارآمد و موثر در پیشرفت کلیت ورزش- و نه فقط فوتبال- و سرآمد همه استقلال پرسپولیس چندین و چند بار ننوشته ایم؟ آیا ما در‌باره اینکه به جای رفتن دنبال کمیت و اعداد و بزک کردن ظواهر از تلاش برای ارتقای کیفی لیگ ننوشته ایم؟ لیگی که الان بیش از چهل سال است با ‌هر فرار ونشیبی در فوتبال ما حیات و تداوم دارد اما کارلوس کی روش- به گمان ما به درستی- آن را فاقد کیفیت‌های لازم استاندارد می‌داند و نیمی از تمرکز خود را برای سر وشکل‌دهی تیم ملی به لیگ‌های خارجی بازیکنان ایرانی و یا نیمه ایرانی شاغل در آن لیگ‌ها معطوف می‌کند.
ما اکنون در آستانه شروع لیگ برتر هستیم. قرار است ار ۵ مردادماه سوت آغاز این رقابت‌ها به صدا در آید بررسی کنید ببینید چند تا از تیم‌های لیگ برتری که قرار است تیم ملی کشور را بسازند دچار دردسرهای پیش پا افتاده و قدیمی هستند.
مشکلات مدیریتی استقلال را که از قدیمی‌ترین باشگاه‌های کشور است نگاه کنید.چند بار نوشته‌ایم یکبار برای همیشه همت کنید، جرات کنید و تکلیف این تیم و همچنین پرسپولیس رااز حیث مالکیتی و مدیریتی مشخص و روشن کنید وبه این حالت برزخی و بلا تکلیفی پایان دهید.
دردهای بی‌درمان فوتبال
چرا این کار بدیهی و منطقی و عقلایی انجام نمی‌شود. چرا سعی نمی‌کنیم و اصلا نمی‌خواهیم ساختار و تشکیلات و در یک کلمه کلاس کار این تیم‌ها را که ریشه در ورزش دارند ودر میان مردم به طور عمیق پایگاه دارند ارتقا دهیم و از قابلیت‌های نهفته و ظرفیت آنها جهت پیشرفت ورزش و فوتبال بهره بگیریم.
در این باره ما و دیگران چقدر نوشته ایم و گفته ایم؟! همین چند روز پیش بود که یکی از نمایندگان مجلس(آقای نعمتی) در این باره تذکراتی داد و به نکات جالبی به عنوان دلایل حل نشدن تکلیف پرسپولیس و استقلال ‌اشاره کرد. دلایل که بیش از آنکه خاستگاه فنی و مالی و ساختاری داشته باشد ریشه در بی‌حالی و بی‌ارادگی و بالاخره خودخواهی کسانی دارد که به عنوان مسئول نفع و نام خود را در تداوم وضعیت فعلی این دو تیم می‌دانند.
و باز در آستانه شروع لیگ ببینیم و بررس کنیم وضعیت تیم‌های مردمی و ریشه داری چون سپیدرود رشت و نساجی قائمشهر و... را. اتفاقاتی در این تیم‌ها می‌افتد و مشکلاتی دست و پا گیر آنها شده است که هیچ تناسب و توازنی با جایگاه یک تیم پرتماشاگر حاضر در بالاترین سطح فوتبال یک کشور که خود را صاحب فوتبال می‌داند و پنج بار در مرحله نهائی جام جهانی شرکت داشته است، ندارد.
کی قرار است این گونه مشکلات کهنه و تکراری در فوتبال ما حل شود و تا کی قرار است این مشکلات ابتدایی بلای جان و مانع سرو سامان یافتن و پیشرفت فوتبال ایران شود. این مشکلات لاینحل و این کارهای انجام نشده و بلا تکلیف و روی زمین مانده ریشه در حاکم بودن تفکر و نگرش مدیریتی کلان ورزش دارد که روزمرگی و دم غنیمتی و نه آینده‌نگری را پیشه و روش خود کرده است. و...
کار دست کاردان نیست!
ما چقدر در‌باره رعایت اصل شایسته‌سالاری به نوبه خود تکیه و تاکید کرده‌ایم؟ این همان کاری است و درواقع یکی از کارهایی است که در تیم ملی و برای تیم ملی کی روش انجام می‌دهد آن هم با جدیت تمام و قاطعیت
شدید.
 آیا در کلیت فوتبال ما هم این اصل رعایت می‌شود. ما بارها به سهم خود پاسخ داد‌ه‌ایم که «نه»!! و این خود ریشه بسیاری از گرفتاری‌ها و دلیل عمده و اساسی درد‌های به ظاهر بی‌درمان فوتبال ماست. در بسیاری از بخش‌های فوتبال ما - که اگر روزی لازم باشد به صراحت اسم خواهیم برد- کار دست کاردان نیست و توصیه‌ها و سفارش‌ها و یا رودر بایستی‌ها و تعارفات و بدتر از همه سهم طلبی و باج‌خواهی عناصر نخود هر آش و بوقلمون صفت و مذبذب که مدیران و مسئولان و دراینجا به ویژه آقای تاج رئیس‌فدراسیون فوتبال را تحت فشار قرار می‌دهند تکلیف پست‌ها و صندلی‌ها را مشخص می‌کند.
فصل جدید فوتبال ایران
این مسایل و مشکلات و ده‌ها مثل آن چیز‌هایی است که همه دلسوزان فوتبال و ورزش از جمله این صفحه بارها در‌باره آن نوشته و گفته و تذکر داده‌اند. کارهایی که تا انجام نشود وتا اراده‌ها برای عملی ساختن آنها به کار نیفتد نمی‌توان به داشتن فوتبالی با ساختار اصولی وسیستمی کارآمد مطمئن باشیم.
جام جهانی بیست و یکم به پایان رسید. اما زندگی ادامه دارد و فردا در راه است و آینده پیش‌روی ماست. فوتبال ایران در روسیه خوش درخشید و مردم را شاد و کارشناسان را راضی و همه را به آینده بهتر و روشن‌تر امیدوار کرد.
این آینده حتما از راه خواهد رسید به شرط آنکه مسئولان و مدیران فوتبال و ورزش ایران اصولی‌تر و راحت‌تر بگوئیم چه در برنامه‌ریزی چه در انتخاب یاران و همکاران وچه در مرحله عمل و اجرا «حرفه‌ای‌تر» رفتار کنند.
 آنچنان که کی‌روش در تیم ملی و در حوزه کاری خودش عمل می‌کند. آن چنانکه در کشورهای روبه پیشرفت و ممالک صاحب فوتبال عمل می‌کنند. فصل جدید فوتبال در راه است امیدواریم با همت و درایت مسئولان و همه؛ هرکس که در‌باره فوتبال ایران دستی به آتش دارداین فصل به معنای واقعی آغاز سر فصل جدیدی در فوتبال مستعد و آماده برای پیشرفت ایران باشد. ان شاالله.