نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
دیروز بزک آمریکا، امروز روسیههراسی
روزنامه زنجیرهای بهار در سرمقاله دیروز خود درباره مراسم اهدای جام جهانی نوشت: «باران شدید بود. آنهم درست در لحظهای که قرار بود فرانسویها جام را بغل کنند.. پوتین، ماکرون و کیتاروویچ کنار هم ایستاده بودند اما با یک تفاوت بزرگ. روسها چتری بزرگ را بالای سر رئیسجمهور خود گرفته بودند تا پوتین خیس نشود... روسها رسم مهماننوازی را به جا نیاوردند و در باران شدید مسکو اول هوای رئیسجمهور خود را داشتند... رفتار عجیبی بود اما درس بزرگی داشت... خیس شدن ماکرون و کیتاروویچ در حالی که پوتین زیر چتر بود یک تصویر واقعی از تصمیمات روسیه در سیاست خارجی است... بر همین اساس مسئولان دیپلماسی ما که در تلاش هستند تخممرغهای روسیه را در سبد خود بگذارند، باید مواظب باشند که اگر باران شدید شود».
صرف نظر از نوع نگاه سطحی، عوامانه و فانتزی مدعیان اصلاحات به عالم سیاست، همین جریان سهلاندیش و سادهانگار بودند که با بزک چهره آمریکا چه هیجان تخدیرکنندهای راه انداخته بودند و وانمود میکردند اعتماد به شیطان بزرگ، علاج و مرهم مشکلات اقتصادی است! افراطیون مدعی اصلاحات نظام را نسبت به چیدن همه تخم مرغها در سبد اسرائیل هشدار میدهند در حالی که همینها بودند که برغم سابقه چهل ساله خصومت و بدعهدی شیطان بزرگ کشور را به سمت سوق دادن که دولت نه همه تخممرغها بلکه خود مرغ را در سبد مذاکره با غربیها گذاشت و بهرغم تحمیل هزینه بسیار سنگین به ملت پس از 6 سال دستاوردشان تقریبا هیچ بود.
از سوی دیگر بیماری روسهراسی که این روزها از سوی جریان غربگرا در ساحت سیاسی کشور در حال انتشار است، اگر صادقانه باشد محصول فقر دانش و کندذهنی است و اگر به هدف تضعیف و مقابله با آمریکاستیزی جناح رقیب تظاهر به این بیماری کنند، کارشان خیانت و تکرار خط تبلیغی واشنگتن و ضدملی و ضدایرانی است. روسهراسان دشمنی واقعی و حاضر آمریکا را با توهم خطر ساختگی روسیه یکی میگیرند.
این طیف با شانتاژ میکوشند، بدعهدیهای شیطان بزرگ را پنهان دارند و به واسطه جنجال، توضیح ندهند چه سر و سرّی با شیطان بزرگ داشتند که که او را بزک کردند و خسارتهای برجام را متوجه ملت و نظام نمودند؟ یا چرا هماکنون با ادامه خیانت قبلی در پوشش جدید، اصرار دارند امتیازات دیگری را از طریق دلال اروپایی به آمریکا بدهند و وعدههای نسیه بگیرند.
این هیاهوها، برای غفلت افکار عمومی از برخی خیانتها در روند انعقاد برجام، FATF و توافقات خسارتبار مشابه است که امتیازات بزرگی را به دشمن داد اما همزمان، اقتصاد را چنان از رمق انداخت که نرخ ارز و سکه به نسبت پیش از برجام، 250 تا 300 درصد افزایش یافت. هیاهو برای این است که پاسخگو نباشند و عذرخواهی نکنند و خیانت آلود بودن نسخه «امتیاز بده و وعده بگیر» را پنهان دارند.
وارونهنمایی اعتراضات مردم توسط روزنامه زنجیرهای
روزنامه زنجیرهای قانون بدون در نظر گرفتن ریشههای اعتراضات مردم به بازخوانی این اعتراضات از ابتدای دولت سازندگی تاکنون پرداخت.
قانون در ابتدا به اعتراضات اجتماعی و معیشتی مردم در دولت سازندگی پرداخت و نوشت: «با اجرای طرح تعدیل اقتصادی در دولت هاشمی رفسنجاني وافزایش ۵۰ درصدی تورم اعتراضات اجتماعی متعددی در شهرستانهایی مانند مشهد، شیراز، زاهدان، زنجان، ارومیه، اراک، مبارکه، قزوین و اسلامشهر رخ دادند که برای مسئولان آن زمان غیرمنتظره بود. این اعتراضات به اين صورت شروع شد که در سال ۱۳۷۱ مسئولان شهری مشهد برابر با اصل كميسيون ماده 100شهرداري به دستور استاندار تصمیم گرفتند برای جلوگیری از مشکل حاشیهنشینی و ساخت و سازهای غیرمجاز در شهر برخورد قهری كنند ولی این موضوع با تیراندازی یک مامور و زخمی شدن یک دانشآموز به یک بحران امنیتی، اجتماعی بزرگ تبدیل شد. خراب کردن خانهها در مناطق محروم و جان باختن یک کودک نقطه شروع اعتراضات شد. از طرف ديگر نيز اعتراضات خياباني درسال هاي 73و74 درشهرهاي اسلامشهر، اراک، قزوين و مشهد رخ داد. دولت سازندگی به تبعيت از توصيههاي صندوق بينالمللي پول و بانك جهاني، سياست تعديل اقتصادي را اجرا كرد که اجرای آن تورم را تا مرز 50 درصد رساند. فضاي روانی جامعه و ايجاد فاصله طبقاتي وعدم چتر حمايتي دولت به منظور كاهش تبعات آزادسازي قيمتها باعث اعتراضات درشهرهاي مختلف شد كه هزينههايي براي كشور داشت و ميتوان گفت بيشتر مشكلات و حواشي دولت سازندگي به موضوعات اقتصادي بازميگشت.»
در ادامه این گزارش از فتنه 18 تیر 1378 به عنوان اعتراضات دانشجویان به خاطر توقیف روزنامه سلام یاد شده و مورد تحلیل قرار گرفته است بدون آنکهاشاره شود توقیف روزنامه سلام تنها بهانه آغاز یک فتنه برای براندازی بوده که با حضور میلیونی مردم در 23 تیر همین سال ناکام ماند.
این روزنامه مدعی اصلاحات در ادامه فتنه 88 را نیز اعتراضات مردم به نتیجه انتخابات خوانده و نوشت: «معترضان معتقد بودند درنتايج وشمارش آرا تقلب صورت گرفته است اين اعتراضات هشت ماه به طول انجاميد كه يكي ازگستردهترين اعتراضات در كشور به حساب ميآيد.»
روزنامه قانون به حماسه نه دی که در آن میلیونها نفر از مردم تهران به خیابانها آمده و بساط فتنه را جمع کردند هیچاشارهای نکرده است.
نویسنده گزارش روزنامه قانون اعتراضات معیشتی مردم در ماههای اخیر را نیز بهانه خوانده و نوشته است: «دولت حسنروحاني شاهد اعتراضات گسترده فراواني در ميان تمام اقشار مختلف بود ولي در دور دوم رياستجمهوري وي اين اعتراضات به اوج خود رسيد. بخش اصلي اين اعتراضات را ميتوانيم به دي سال 96 الصاق كنيم؛ دورهاي كه برخي با بهانههاي اقتصادي به خيابانها آمدند و اعتراضاتي را در دستور كار قرار دادند هرچند اين اعتراضات در همان سال به پايان رسيد ولي در خرداد و تير 97 نيز اقشار مختلف براي مشكلات اقتصادي اعتراضاتي را در دستور كار قرار دادند و اين اعتراضات نيز حواشي و هزينههايي را در پي داشت.»
روزنامه زنجیرهای قانون نتیجه گرفته است : «نكته مهمي كه بايد به آناشاره كرد اين است كه اعتراضات در همه دورهها برگرفته از نيازهاي سياسي، اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي مردم بود و معترضان به دنبال بهبود و اصلاح امور بودهاند هرچند كه برخي نيز در اين بين براي ضربه به نظام تلاش كرده بودند ولي بيشتر مسائلي كه روي داد براي ترميم مشكلات بوده است.»
درباره این گزارش نکاتی را بایستی مورد تاکید قرار داد، هم سنگ کردن فتنههای 18 تیر 1378 و 88 با اعتراضات معیشتی مردم پس از روی کار آمدن دولتهای سازندگی و تدبیر و امید وارونه کردن نیازهای مردم است، در سال 88 مردم پای صندوقهای رای نظر خود را اعلام و همه نامزدها از همه جریانهای سیاسی درون نظام در انتخابات شرکت داشتند ولی دستهای نتیجه انتخابات را به رسمیت نشناخته و بانی فتنهای عظیم و هشت ماهه شدند که خسارتهای زیادی را به کشور وارد کرد، فتنهگران 88 علیرغم گزارش روزنامه قانون به دنبال اصلاح نبودند بلکه شعار «جمهوری ایرانی» سر داده و اسلام و کلمه مقدس الله را از پرچم کشور حذف میکردند، شعارهای فتنهگران در روز قدس، روز دانشجو و عاشورای 88 از یادها نرفته است.
بر عکس این دو فتنه مردم در سال گذشته اعتراضات به حقی داشتهاند که همان فتنه گران 78 و 88 بر موج مطالبات به حق مردم سوار شده و به دنبال همان نیات و خواستههای آن روزهای خود که محقق نشده بود رفتند، از این رو بایستی به زنجیره ایها متذکر شد که نیازها و اعتراضات مردم را نباید وارونهنمایی کرد.
عملکردتان را اصلاح کنید
روزنامه اعتماد در شماره روز گذشته در گزارشی مدعی پرداختن به اتهامات جدید علیه طیف موسوم به اصلاحطلب شده است.در این گزارش آمده است: «يك زماني فقط حاكميت به اصلاحطلبان اعتماد نداشت حالا اما با رونق گرفتن فضاهاي مجازي و شبكههاي ماهوارهاي، اصلاحطلب بودن و اميد به تغييرات تدريجي رونق بازارش در ميان بدنه جامعه را هم از دست داده است. اصلاحطلبان از دو سو متهمند. اينكه يك برانداز مشتاق فروپاشي از اصلاحطلبي بيزار باشد امري است روشن و بديهي. از نظر آنها اصلاحطلبان ضربه گير نظامند كه اگر نباشند كار براندازان سادهتر راه ميافتد.»
این گزارش سپس افزوده است: «اما فهم مخالفت معتقدين به نظام با اصلاحطلبي در شرايط فعلي كمي دشوار است. اينكه جرياني بخواهد اصلاحطلبان را با براندازان يك كاسه كند و آنها را با يك چوب براند در شرايطي كه ايران امروز دارد، خيلي غيرقابل فهم است اما اتفاقي است كه ميافتد. سايت مشرق روز گذشته در گزارشي تحليلي با مستنداتي كه بيشتر آنها به مصاحبهها و يادداشتهاي چهرهاي اصلاحطلب با روزنامه اعتماد بازميگردد نتيجهاي حيرتآور را در قالب تحليل ارايه كرده است. عنوان گزارش اين است: «سناريوي جريان اصلاحات براي مديريت اعتراضات خياباني و پادگاني كردن كشور/ آيا اصلاحات به سرنوشت نهضت آزادي و جبهه ملي دچار ميشود؟»
در این باره که چرا این بیاعتمادی به وجود آمده است نکته قابل تامل است که البته این روزنامه به آن نپرداخته و در موارد مشابه که این موضوع توسط منسوبان به این جریان مطرح شده نیز چرایی این موضوع مورد بحث قرار نگرفته است.متاسفانه اصلاحطلبان از آغاز دهه هفتاد به طور معمول در مرکز اتفاقهایی بودهاند که در نهایت هزینههایی را بر نظام و به تبع آن بر مردم وارد کرده است. برای نمونه مجلس ششم، یا آنچه در اواخر دهه هفتاد اتفاق افتاد. اوج همه این موارد هم در انتخابات 88 تجلی کرد. در همان سال برخی از منسوبان این جریان در تماس با اروپاییها و آمریکا درخواست تشدید تحریم علیه ایران را داشتند.
با همه این اوصاف آیا بهتر نیست که این طیف از برخی اعمالاشتباه گذشته تبری جوید و به اصلاح عملکرد خود پرداخته و از امید بستن به بیرون پرهیز کرده و نگاهش را به جوانان وطن معطوف کند؟!
اشتباه روحانی، تکرار سیاستهای غلط دولت سازندگی
«عبدالله ناصری» فعال اصلاحطلب در یادداشتی در روزنامه قانون نوشت: «دولتها برنامههای خود را در دور اول اجرا میکنند و باید دردوره دوم آثار مثبتی را برجا بگذارد. در دوره دوم آقای هاشمی این اتفاق نیفتاد زیرا تورم به ۴۹ درصد رسید...در دوره آقای روحانی نسخه اقتصادی آقای هاشمی بهصورت بارزتر خودش را نشان داد که البته بخشی به تیم ضعیف اقتصادی دولت برمیگردد و بخش دیگر شامل تحریمها ومسائل بینالملل محسوب میشودکه شرایط را برای مردم سخت کرده است... امروز ما شاهد افزایش قابل توجهی ازقیمتها هستیم که انتظارآن را نداشتیم... البته این نکته را نباید فراموش کرد که در قیاس دولت هاشمی با روحانی باید اشاره کنم که متاسفانه دولت آقای روحانی بسیار ضعیف عمل میکنند».
در این باره گفتنی است که در دوره مدیریت دولت سازندگی قیمت بنزین پنج تومانی با افزایش دو برابری در سال ۷۴ به ۱۰ تومان رسید؛ اتفاقی که با افزایش نرخ ارز از ۱۵۰ به ۴۰۰ تومان همراه شد. در ادامه، کاهش ارزش پول ملی موجب افزایش تورم و بیکاری شد. از این رو بر اقشار کمدرآمد و حقوقبگیر فشار اقتصادی وارد شد و قدرت خرید مردم کاهش یافت... تورم در سال ۷۴ و پایان دولت سازندگی به
۴۹ درصد نزدیک شد و همین مسئله موجب شکست برنامههای آزادسازی قیمتها گردید.